مولا علی
خدا گوش هايى براى پند گرفتن از شنيدنى ها، و چشم هايى براى كنار زدن تاريكى ها، به شما بخشيده است، و هر عضوى از بدن را اجزاء متناسب و هماهنگ عطا فرموده تا در تركيب ظاهرى صورت ها و دوران عمر با هم سازگار باشند، با بدن هايى كه منافع خود را تأمين مى كنند، و قلب هايى كه روزى را به سراسر بدن با فشار مى رسانند، و از نعمت هاى شكوهمند خدا برخوردارند، و در برابر نعمت ها شكر گزارند، و از سلامت خدادادى بهره مندند.
مدّت زندگى هر يك از شماها را مقدّر فرمود، و از شما پوشيده داشت، و از آثار گذشتگان عبرت هاى پند آموز براى شما ذخيره كرد، لذّت هايى كه از دنيا چشيدند، و خوشى ها و زندگى راحتى كه پيش از مرگ داشتند، سر انجام دست مرگ گريبان آنها را گرفت و ميان آنها و آرزوهايشان جدايى افكند: آنها كه در روز سلامت چيزى براى خود ذخيره نكردند، و در روزگاران خوش زندگى عبرت نگرفتند.
آيا خوشى هاى جوانى را جز ناتوانى پيرى در انتظار است و آيا سلامت و تندرستى را جز حوادث بلا و بيمارى در راه است و آيا آنان كه زنده اند جز فنا و نيستى را انتظار دارند؟ با اينكه هنگام جدايى و تپش دل ها نزديك است كه سوزش درد را چشيده، و شربت غصّه را نوشيده، و فرياد يارى خواستن برداشته، و از فرزندان و خويشاوندان خود، در خواست كمك كرده است. آيا خويشاوندان مى توانند مرگ را از او دفع كنند و آيا گريه و زارى آنها نفعى براى او دارد.
نهج البلاغه، خطبه 83
@pompos
#معرفی_کتاب
بخشی از کتاب برادر من تویی
امیرالمؤمنین با مهر و محبت عباس را در آغوش گرفت. عباس گوشش را سمت چپ سینهٔ پدر گذاشت. حالا صدای قلب پدر را به خوبی میشنید. مولا علی (ع) پرسید: - چرا برادرانت را مولا صدا میزنی؟ آنها برادرانت هستند. عباس هنوز به صدای قلب پدر گوش میداد. با صدای نجواگونه گفت: - آن دو نوههای رسولالله (ص) هستند. بارها شنیدهام که از پیامبر (ص) نقل کردهاند که «حسن و حسین سرور جوانان اهل بهشت هستند»، پس من چگونه خودم را با آن دو یکی بدانم؟ آن دو فرزندان فاطمه زهرا (س) هستند و من نیستم. صدای عباس بغضآلود شد. پدر با کف دو دست صورت عباس را گرفت. دید که چشمان عباس خیس اشک شده است. پیشانی عباس را بوسید و گفت: - حسن و حسین فرزندان رسولالله (ص) هستند و تو پسر منی عباس.
پیشنهاد میکنم این کتاب قشنگ و از دست ندید 💚
از جنگ صفین شروع میشه و تا کربلا ادامه داره
بیشتر ادب و زندگی حضرت عباس رو شرح میده☘️
@pompos
مولا علی
او را در سرزمين مردگان مى گذارند، و در تنگناى قبر تنها خواهد ماند. حشرات درون زمين، پوستش را مى شكافند، و خشت و خاك گور بدن او را مى پوساند، تند بادهاى سخت آثار او را نابود مى كند، و گذشت شب و روز، نشانه هاى او را از ميان بر مى دارد، بدن ها پس از آن همه طراوت متلاشى مى گردند، و استخوان ها بعد از آن همه سختى و مقاومت، پوسيده مى شوند.
و ارواح در گرو سنگينى بار گناهانند، و در آنجاست كه به اسرار پنهان يقين مى كنند، امّا نه بر اعمال درستشان چيزى اضافه مى شود و نه از اعمال زشت مى توانند توبه كنند.
آيا شما فرزندان و پدران و خويشاوندان همان مردم نيستيد كه بر جاى پاى آنها قدم گذاشته ايد و از راهى كه رفتند مى رويد و روش آنها را دنبال مى كنيد امّا افسوس كه دلها سخت شده، پند نمى پذيرد، و از رشد و كمال باز مانده، و راهى كه نبايد برود مى رود، گويا آنها هدف پندها و اندرزها نيستند و نجات و رستگارى را در به دست آوردن دنيا مى دانند.
بدانيد كه بايد از صراط عبور كنيد، گذرگاهى كه عبور كردن از آن خطرناك است، با لغزش هاى پرت كننده، و پرتگاه هاى وحشت زا، و ترس هاى پياپى.
نهج البلاغه خطبه 83
@pompos