📌 معتکفان؛ قربانی شگرد رسانهای «تجمع سه گربه»
(تأملی بر معصومیت و مظلومیت نسل زد ایران )
♦️ اگر سه گربه در کنار سطل زبالهی یکی از کوچههای تهران تجمع کنند و میوو میووکنان بگویند: «چقد اینجا کثیفه، پیف پیف...»؛ رسانههای واداده و روشنفکرنما، دندان تیز میکنند برای استعفا یا برکناری یا ترور شخصیت شهردار تهران. پس از آن، تیترهای آبدار و جاندار با طعم «حیاتِ حیوانی» میسازند تا در پوشش آن سه گربهی معترض، مدیریت شهری را به زیر بکشند. حتی پچپچِ این سه گربه را تا انتخابات ملی و بعدش تا هیأت دولت، ضرب و تقسیم میکنند و ضریب میسازند. این شگردی رسانهای است که از دل و دماغ همین «گربهخوریها» درمیآید.
🔅حالا یک میلیون و 250 هزار نفر، ایرانِ 1403 را به اعتکاف آراستند و به آرامش و معنویت در هیاهوی سرمایهسالاری و مدرنیته، تن دادند. بازتاب نیافت؛ چون شگرد «سه گربه» اجازه نداده این جمعیت انبوه تیتر رسانههای خودکمبینهای ایرانی شود.
💎 چیزی از رویداد اعتکاف نگذشته؛ همین چند روز پیش، بیش از 8 هزار مسجد میزبان معتکفان بود؛ شگفت از دوربین ناجنسی که تجمع سه گربه را میبیند و تجمع فرزندان مرز پرگهر را هرگز!
🔸یک هفته هم نمیشود که به چشم دیدهایم 70 درصد معتکفان امسال ایران را جوانان و نوجوانان تشکیل دادند و با مسجدنشینی، میل معنویشان را عیان کردند. این جوانها کم هم نبودند، از یک قوم و قبیله هم نبودند تا به بهانه عدالت خبری، حضور معصومانهی آنها زیر تیغ سانسور ذبح شود.
🔺همین چند روز، چرا طوطیهایی به اصطلاح جامعهشناس روشنفکر ایرانی که رگ و پی جامعه ایران را روایت میکنند و کارشان در روزنامههای کثیرالانتشار، تکرار سیاهی و ناامیدی است، لالمانی پیشه کرده، و نگاه هیزشان را به پدیدههای آشکار و پنهان اجتماعی و حال خوب کشور، روانه نکردند.
🔻اینجاست که از کنش و ناکنشِ جریانهای غربگرا و سیاهنما میتوان انسان و انسانیتِ باب میلشان را کشف کرد؛ حق بدهید بترسیم که اینان برای آینده ایران و ایرانی چه رؤیای سهمگینی در سر دارند؟!
🔹چنین میشود که میگوییم بازار ذهنی غربلیسها، باغ وحش است؛ هر حیوانی را حمایت میکنند به جز انسان! هر هوایی را پمپاژ میکنند جز پاکی و پاکدامنی!
▫️این سکوت مرموزِ رسانههای کلیدی اصلاحات را آسان نباید گرفت. پادوهای رسانهایشان، تداوم اندیشه «دین افیون ملتها» را پی میگیرند و دست چدنی سکولاریسم را بر فرق ملتی اسلامی و اصیل میکوبند تا نمایی از افول دینداری را با انحراف افکار عمومی در سایهی مذاکره و آزادی و محیط زیست، به نمایش بگذارند.
🔹از این سو نیز رسانههای معنویتگرا و دلسوزِ آرمان ایرانی، خوشحالیشان را جز با انتشار چند عکس و آمار و کلیپ ابراز نکردهاند و در کنشها به لایههای عمیق جامعهشناختی و پدیدههای معنوی سرزمین نپرداختهاند؛ گویا بدنه نخبگانی_مذهبی بیدار نبودند.
🔺گویا ما هم سرگرم گربههای ذهنیمان هستیم و یا سردرگم از خوشحالی رویدادهای خوب، از اعتکاف، از جشنهای پرشور تکلیف، از اختراعات جوانان ایرانی، از دستاوردهای زندگی و پیشرفت.
♦️راستی کجای میدان روایت ایستادهایم؟! لااقل سکوت مرگسالاران را نقد و شگرد رسانهای «سه گربه» را پیش روی مرم افشا کنیم.
🖍علی اسفندیار
#اعتکاف
#سانسور_واقعیت
#سانسور_حقیقت
#پویانویسی
@pooyanevisi
#تیتر_یک
انتشار یادداشت «معتکفان؛ قربانی شگرد رسانه ای «تجمع سه گربه»
انتشار در خبرگزاری حوزه
https://hawzahnews.com/xdpyc
در روزنامه سراسری سراج
https://serajonline.com/?nid=1624&pid=1&type=0
#اعتکاف
#سانسور_واقعیت
#سانسور_حقیقت
#پویانویسی
@pooyanevisi
.
تحلیل محتوایی و ساختاری یک تیتر و عکس
🕓 ساعتِ تحریمساز، ساعت تحریمسوز؛ کدام؟!
همسانی تیتر و عکسِ روزنامه فرهیختگان در انعکاس بازدید رهبر انقلاب از دستاوردهای بخش خصوصی قابل بررسی است.
نقطه مرکزی تیتر و عکس با واژه «وقت» و عکس «ساعت» شکل گرفته است.
لایه دوم و شناختی این تصویر نیز؛ بازسازی اقتصاد با ساعتی است که در دست رهبر انقلاب قرار دارد.
کشور برای پیشرفت، نیاز به ساعتِ سنتی و دارای قدمت دارد؛ نه ساعتی که جهان غرب برای ما تنظیم کرده است.
ساعتِ غرب، ساعت توسعه است.
ساعتِ رهبر، ساعت پیشرفت است.
توسعهخواهان نگاه به خارج دارند، پیشرفتخواهان نگاه به داخل، نگاه به خودمان، نگاه به نان بازوی خودمان...
#تیترنویسی
#روزنامه_نگاری
🖌 علی اسفندیار
#پویانویسی
@pooyanevisi
✨ آمیختگی و آموختگی
من از سر اجبار نفس نمیکشم، اشتیاق به آموختن و آموختهشدن و آمیختهشدن با اشیای دور و برم، کشش زندگی ایجاد میکند. گاهی فکر میکنم اگر آدمها یک حولهی حمام را روی یکی از آن رگهای مهم مغز آویزان میکردند، وسواس کثیفشدن از سرشان میپرید. یا اینکه یک بسته گوشپاک کن بین نیم کره چپ و راست مغزشان جاسازی میکردند، گوششان بدهکار حرفهای ناشنیدهی دنیا میشد، به استقبال کلمههای جدید میرفت و دیگر درگیر زندگی اجباری نمیشد.
گمان میکنم باید طبقات پیکرمان را با اشیای مناسب بچینیم، باید خودمان را در محیط اجباری ایدهها قرار بدهیم؛ جز این، نفسکشیدن ما میشود جبر! آنگاه خودمان به خودمان حمله میکنیم و در سرزمین ناشناختهای، قبر خودمان را عمیق برش میزنیم، مثل برش زدن کیک تولد زنی که شوهرش دوستش ندارد، با حرص، شمعها خاموش میشود، کارد آشپزخانه هم با بیمیلی تمام کار کیک را با انگشتهای عصبانی زن تمام میکند و زن با ولع ساختگیاش، گلهای خامهای کیک را از کنار بغضها پایین میبرد و شب تولد پایان مییابد. تعجب نکنید؛ اداره و بازار و بورس و سیاستمان هم شبیه آن شب تولد طلاقهای عاطفی است، چه بسا آشفتهتر، فجیعتر و ساختگیتر!
من از محبتهای نمایشی نفرت دارم. از چهارده سالگی وقتی نشانههای بلوغ و ابلاغ، هوش و حواسم را پرت دنیای جدید کرده، تصمیم به نوشتن کردم، در هیجده سالگی بیشتر یاد گرفتم، امروز به این باور رسیدم که «تو تنها در آشوب کلمات پیدا میشوی و در ازدحام معانی، معنا».
من تدوینشدهی از چهارده تا چهل سالگی هستم، تا پنجاه میخواهم به اندازهی سیاره شیری از «جمله» تلنبار شوم، پس از آن خودم را به دست و دل عاشقها برسانم، بازنشر شوم و زیستن بیافرینم؛ چه باشم چه نباشم.
✍️ رحیل
#جستار
#روح_خلاق
#جستارنویسی
#پویانویسی
@pooyanevisi
.
آنان که لباس سبز پاسداری بر تن دارند
سینهای سرخ و مشتاق به شهادت دارند.
میلاد امام حسین(ع) و روز پاسدار را بر پاسداران حرم اهل بیت و حریم ولایت تبریک عرض میکنم.
🖌 علی اسفندیار
#پویانویسی
@pooyanevisi