eitaa logo
جامعه شناسی مردم
225 دنبال‌کننده
23 عکس
53 ویدیو
4 فایل
تاملاتی تلگرافی درباره جامعه، فرهنگ، سیاست و تاریخ ارتباط با ما: @PopularSociology نشانی ما در روبیکا: https://rubika.ir/Popular_Sociology نشانی ما در تلگرام: t.me/Popular_Sociology نشانی ما در اینستاگرام: https://instagram.com/Popular_Sociology/
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ 🔻"ابراهیم" عمری در حوالی شهادت زیسته بود ✍ محمدرضا کائینی ▫️هم از این روی بود که سه سال پیش، صندوق‌های مهر را از نامش آکنده ساختیم. می‌دانستیم که در دوگانه خدمت و خطر،‌ نخستین را بر می‌گزیند و دومین را فرومی‌نهد. به وجاهت و آینده‌جویی وقعی نمی‌نهد و در لحظه، هر آنچه در دست و زبان دارد، در طبق اخلاص می‌نهد و به خلق‌الله پیشکش می‌دارد. ریاست جمهوری‌اش تک‌دوره‌ای شد و به دور دوم وصال نداد، چه برای جاودانگی و ماندگاری در سپهر انقلاب اسلامی مبعوث گشت. رئیسی در تصدی قوه قضائیه محبوب شد، جایی که کمتر چنین کارکردی دارد و عادتا نهادی سخت و زِبر است. در آغاز تصدی ریاست جمهوری، بسا عافیت‌طلبان، مسئولیتش در کشوری تحریم‌زده، کرونا‌زده و در پی مسئولیت دولتی عافیت‌طلب و کم‌کار را عبث می‌انگاشتند، اما او این همه را به هیچ گرفت! محرومانِ نادیده در دورترین نقاط کشور را دریافت،‌ به مروت و مدارا درددل‌هایشان را شنید، اما کلنگ نمایشی بر زمین نزد و وعده بیهوده نداد. جمعه و تعطیل نداشت و مردم را از طریق ویدئوکنفرانس و شیشه دودیِ شاسی‌بلند ننگریست. رذالت و طعنه داخلی و خارجی را ندید و نشنید، اما نیاز و ناله محرومان را به گوش گرفت. سر از‌ پا نشناخته و بی‌قرار، به دلداری‌شان می‌شتافت و در سیل و زلزله و درد، با سر و روی خاک‌ و گِل آلود اما چهره‌ای پرامید، از آلامشان می‌کاست. مردم او را در مناطقی می‌دیدند، که پای هیچ فرمانداری به آنجا نرسیده بود، چه رسد به رئیس‌جمهور. مردم تا ظهرگاه سی‌ام اردیبهشت ماه که "ابراهیم" بر سفینه سفر آخر قدم نهاد، او را دلداده خدمت دیدند و با همین خصلت به خاطرش سپردند. او به نمادهای انقلاب اسلامی پیوست و این پاداشی نیک، به سه سال بی‌قراری در خدمت بود. در بحبوحه دنیاطلبی و توهم‌پرازی جماعتی و ناامیدی عده‌ای دیگر، همچنان می‌توان رجایی و رئیسی شد. شرط آن ترک پیله وجاهت‌طلبی و بیم‌زدگی است، موهبتی که به گرفتارآمدگان در چنبره روزمرگی اعطا نمی شود. خوشحالم که سه سال پیش به او رای دادم. خوشحالم که در همان دوره، عده‌ای را ترغیب کردم تا به او رای بدهند. خوشحالم که در عمل، همان بود که حدس می‌زدم و خوشحالم که نهایتا در چنین روزی، خدا او را نزد خود خواند. 📖 جامعه‌شناسی مردم@Popular_Sociology
🔻تاملی بر جامعه امروز و درک آن از شهید رئیسی ✍ سجاد صفار ▫️درست در همان ساعات سخت و نفسگیر عصر یکشنبه که گروه‌های امداد و نجات در تکاپوی عملیات بازیافتن بالگرد حامل رئیسی و یارانش بودند، ما نیز عملیات بازیابی و از نو پیدا کردن او را در ذهن و ضمیر خود آغاز کردیم. ما که می‌گویم کم و بیش یعنی همه ما. از امثال من که فی الجمله در زمره حامیان او به حساب می‌آمدیم و پیشتر برای پیروزی‌اش در انتخابات کوشیده بودیم تا منتقدان درون جبهه‌ای و برون جبهه‌ای و بخش بزرگی از مردم معمولی. گم شدن جسم رییس جمهور گویی نوعی تعلیق پدیدارشناسانه ایجاد کرد که به ما امکان می‌داد به نحو دیگرگون با او مواجه شویم. پیشتر او هر چند پیش چشممان بود ولی نمی‌دیدیمش. اگر هم می‌دیدیم بیشتر کاستی‌های او در نسبت با ایده آل های ذهنی‌مان را می‌دیدیم. اینک اما فرصت شده بود تا در تصور فقدان رئیسی، او را در تحقق‌ها و فعلیت‌هایش از نو پیدا کنیم. گروه‌های امداد و نجات سپیده صبح دوشنبه جسم سوخته رییسی را باز یافتند، اما عملیات بازیابی کاراکتر او برای ما تا همین حالا ادامه دارد و راستش من فکر می‌کنم تا مدتها ادامه خواهد یافت. کاستیکا براداتان در کتاب "جان دادن در راه ایده‌ها" با استفاده از استعاره‌ای سینمایی می‌گوید:«کیفیت مرگ هر کس تعیین کننده معنای کلی زندگی اوست.» در واقع با مرگ گویی کل سکانس‌ها و پلان‌های پراکنده یک سرگذشت به یکباره تدوین می‌شوند و معنای نهایی خود را می یابند. به این سیاق، شهادت دراماتیک رئیسی، پرواز کردن، سوختن و یگانه شدن با خاک و سنگ و درختان کوههای جنگلی منتهی الیه شمال غربی ایران گویی کل زندگی او را یکباره برای ما معنادار کرد. زندگی بچه یتیم تهیدست مشهدی را که همچون بسیاری دیگر از همگنان خود با انقلاب اسلامی از حاشیه‌ مناسبات اجتماعی ایران به متن آن آمد. طی چهار دهه در جایگاه‌های مختلف نظم برآمده از انقلاب به انجام تکلیف و ماموریت خود برخاست و نهایتا نیز جان خود را بر سر انجام یکی از همین ماموریت‌ها نهاد. رئیسی از نیمه دهه نود مشخصا به سطح اول سیاست ایران وارد شد. اما مدل سیاست‌ورزی او نیز خاص خودش بود. او نه مانند هاشمی راهبردی سیاست‌ورزی می‌کرد و نه چون احمدی نژاد تاکتیکی، بلکه سیاست را نیز همچون نوعی ماموریت و تکلیف به جای می‌آورد. شاید مهمترین مفهوم توضیح دهنده سیاست او در کنار تکلیف و ماموریت، تقوا بود. مشیی که علی الظاهر انطباقی با روح زمانه نداشت. مشیی که علی الظاهر انطباقی با روح زمانه نداشت اما با شهادت نامنتظره و عروجش به بلندای ذهن و نفوذ به سویدای دل بخش بزرگی از ایرانیان امکانها و پتانسیلهای خود را ظاهر ساخت. سیاست تقوا این است مهمترین معنای زندگی سیدابراهیم رئیسی و در همان حال بزرگترین میراث سیاسی او برای آینده ما در یادداشتی دیگر به این مفهوم خواهم پرداخت به اذن خدا. 📖 جامعه‌شناسی مردم @Popular_Sociology
🔻از میرزا تقی خان امیرکبیر، خط شکن پسا ترکمان چای، تا سیدابراهیم رییسی، خط شکن پسا برجام ✍ موسی نجفی نمی دانم چرا یک مرتبه چندین شباهت بین سید ابراهیم رئیسی با میرزا تقی خان امیرکبیر ذهنم را مشغول کرد و از این میان به مطلب مهم تری رسیدم : شباهتی که این دو بزرگوار به لحاظ جایگاه اجتماعی داشتند این است که هر دو نفر از اقشار پایین جامعه بودند و توانستند در اثر لیاقت ذاتی رشد نمایند و در مدت تقریبی سه سال ریاست، کارهای زیربنایی عظیمی انجام دهند که از آن جمله می توان به عملیاتی نمودن اقتصاد ملی و بومی اشاره کرد که هردو به آن اعتقاد راسخ داشتند؛ هر دو از جنس مردم و مردم دوست بودند؛ هر دو تا پای جان بر سر عقیده و مرام خویش ایستادند؛ و در نهایت هر دو در جوار مولایشان، یکی در جوار امام حسین علیه السلام و دیگری در جوار امام رضا علیه السلام مأوا گرفت . اما ماجرا به همین جا ختم نمی شود؛ بصیرت در تاریخ دیروز راز سیاست پنهان امروز را هم مکشوف خواهد کرد. به نظر من آن چه بیش تر از هر چیز دیگری این دو قهرمان و شهید ملی را به هم نزدیک می کند، استقلال در برابر سیاست پلید خارجی است، و مهم تر از آن، پالایش سیاست و حاکمیت ایران از امواج فتنه و مکر اجنبی و جلوگیری از نفوذ آشکار و پنهان بیگانگان. شهید میرزا تقی خان امیرکبیر درحالی سکان سیاست ایران عصر ناصری را به دست گرفت که ترکش های زهرآگین ترکمان چای تن ایران و ایرانی را رنجور و نحیف ساخته و او بود که این میراث شوم نفوذ و رخنه اجنبی را با تدبیر سیاستش چاره و درمان کرد. اما در این طرف تاریخ، سیدابراهیم عزیز ما هم وارث عصر انحطاط برجام و برجامیان بود. تن و روح و جان و هویت ایرانیان نیز در این تحقیر، رنجور و سرگشته شده بود؛ این بار فرزند دیگری از ایران، در کسوت یک عالم دینی و منتسب به آل رسول الله، زخم های ناشی از سوء تدبیر دولت مردان نالایق سال های قبل از خودش را حکیمانه مرهم نهاد. در دویست سال اخیر از تاریخ ایران همواره ثابت شده است که استقلال واقعی ایران با مردانی از جنس امیرکبیر و رییسی هم چنان در افق مشرق زمین درخشش و تلألو داشته و لذا تا زمانی که خاک این سرزمین مستعد باروری چنین مردانی است؛ سیاست مکر اجنبی و اجنبی پرستی در این ملک به جایی نخواهد رسید . ظهور چنین ستارگانی در سپهر سیاست یک کشور به خاک مطهری نیاز دارد که با خون شهیدانش چون امیرکبیر و رییسی آبیاری شده باشد. 📖 جامعه‌شناسی مردم @Popular_Sociology
🔻شهید رئیسی و تولید قدرت برای ایران | بخش اول : سیاست خارجی ✍ یحیی حمدی ▫️از دو منظر سیاست داخلی و خارجی می توان به سی و سه ماه ریاست جمهوری شهید رئیسی نگریست؛ رویکرد و نیز عملکرد دولت ایشان را بر این مبنا بررسی کرد؛ دال مرکزی رویکرد ایشان تولید قدرت برای کشور بود و این در شعار انتخاباتی سید ابراهیم رئیسی نیز هویدا بود؛ الف) سیاست خارجی: شهید رئیسی در شرایطی دولت را تحویل گرفت که دولت وقت با برجام می خواست به حل مساله در حوزه سیاست خارجی بپردازد و حل مسائل داخلی کشور را تا آب خوردن مردم!(تعبیر حسن روحانی) به برجام و مواضع آمریکا گره زده بود. با خارج شدن آمریکا از آن؛ برجام شکست خورده و ما به اول راه برگشته بودیم در حالی که هزینه بسیار داده بودیم و بهره ای هم از آن نبرده بودیم از سوی دیگر با سیگنال ضعفی که هر روز از داخل توسط مسئولان دولتی مخابره می شد؛ گستاخی دشمن تا جایی پیش رفت که فرمانده عالی رتبه و قهرمان ملی ایرانیان حاج قاسم را ترور و به آن جنایت اعتراف کرد. این اتفاق تن و روح ایرانیان را به شدت آزرد و مرهمی نیز بر این زخم عمیق بر پیکره ایرانیان یافت نشد! در چنین شرایطی و پس از این عصر انحطاط، سید ابراهیم رئیسی با گفتمان بازگشت به ریل انقلاب اسلامی؛ هدایت دولت را در دست گرفت؛ او می دانست در عصر حاضر و روابط بین الملل، قدرت نقش اول را دارد بنابراین به سمت تولید قدرت در عرصه بین الملل پیش رفت. سید ابراهیم رئیسی با هدف تولید قدرت و دفع تحریم های آمریکا؛ به جای انتظار برای احیای برجام؛ به سوی خنثی سازی تحریم ها و پایان شرطی شدگی بازار و معیشت ایرانیان به مواضع آمریکا و بیانیه های اتحادیه اروپا حرکت کرد. شهید رئیسی در این سه سال؛ طی 28 سفر به 23 کشور مختلف رفت و با سران و مقامات آن‌ها دیدار کرد که حاصل آن: احیای روابط منطقه ای با همسایگان (از ترکمنستان و ازبکستان تا عربستان و عراق)، حضور فعال در آفریقا و آمریکای جنوبی، عضویت رسمی در سازمان همکاری‌های اقتصادی شانگهای، عضویت رسمی در گروه بریکس، آزادسازی بخشی از پول‌های بلوکه شده ایران، امضای موافقت‌نامه تجارت آزاد میان ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU)، کنار رفتن دست اندازها و موانعی از جمله برجام و FATF، راه‌اندازی کریدور شمال- جنوب، امضای موافقنامه جامع همکاری اقتصادی با چندین کشور، کسب تراز تجاری مثبت در تعامل اقتصادی با ۸۴ کشور، ایجاد دیپلماسی اقتصادی در وزارت خارجه و در نهایت تبدیل ایران به چند بازیگر اصلی در نظام چند قطبی پسا آمریکایی فقط بخشی از دستاورد دولت شهید رئیسی و وزیر خارجه شهید دکتر امیرعبداللهیان در سیاست خارجی است. به اینها اضافه کنید؛ دیپلماسی فعال در کشاندن دشمن صهیونیستی به انزوای مطلق در پس از 7 اکتبر در افکار عمومی جهان و تبدیل ایران به حامی مسلمانان و مستضعفان در افکار عمومی دنیا و حمله مستقیم موفق به اسرائیل در واکنش به حمله صهیونیست ها به سفارت کشورمان در دمشق و ایجاد قدرت بازدارندگی و امنیت پایدار برای ایران که پیش از این سابقه ای در تاریخ مثل آن نمی توان یافت. اعلام عزای عمومی از ترکیه تا هند و حضور مقامات عالی رتبه ۶۰ کشور در تشییع رئیس جمهور شهید نشانه ای از این فرایند و کارآمدی در عرصه بین‌الملل است. این همه که اشاره شد فقط تیترهایی هستند که درباره هر کدام از آنها می توان ساعت ها سخن گفت و تحلیل کرد. ادامه دارد... 📖 جامعه‌شناسی مردم @Popular_Sociology
🔻شهید رئیسی و تولید قدرت برای ایران | بخش دوم: سیاست داخلی ✍ یحیی حمدی ▫️رویکرد تولید قدرت در گفتمان شهید رئیسی (بازگشت به انقلاب) در سیاست داخلی نیز نمود داشت او قدرت در داخل را در افزایش سرمایه اجتماعی و کاهش فاصله دولت-ملت و استفاده از ظرفیت مردم می دانست خاصه اینکه عملکرد دولت پیشین این مفهوم را در ایران به شدت مستهلک کرده بود آغاز دولت شهید رئیسی مصادف بود با شیوع کرونا در تابستان ۱۴۰۰ میزان فوتی‌های روزانه کرونا به بیش از ۷۰۰ نفر افزایش یافته بود با آغاز دولت شهید رئیسی و در عرض ۸ ماه با افزایش ۸ برابری واردات واکسن از ۱۹ میلیون دز به ۱۵۸ میلیون دز رسید در این مدت واکسن‌های تولید داخل نیز به پیشرفت‌های قابل توجهی رسید و در سطح انبوه تولید شده و به چندین کشور صادر شد در کنار واردات گسترده و تولید داخلی انبوه واکسن کرونا، به نقطه‌ای رسیدیم که پیش از کشورهای دیگر به روزهای بدون فوتی رسیدیم کاهش نرخ تورم از ۶۰ درصد (تابستان 1400؛ گزارش بانک مرکزی)به ۳۷ درصد( بهار 1403 )اهمیت آن زمانی معلوم می شود که میزان تورم در ایران هیچ‌گاه بالای ۵۰ درصد نبوده است. در خرداد ۱۴۰۱؛ ۶۱ نفر از مدیران دولت قبل با عنوان اقتصاددان در نامه سرگشاده هشدار دادند که ابرتورم سه رقمی در راه است! در اردیبهشت ۱۴۰۳ این تورم به ۳۷ درصد رسید(گزارش مرکز آمار) اما این کاهش در زندگی مردم زیاد محسوس نیست چون هنوز تورم بالایی را ما تجربه می کنیم اما نکته در کاهش از ۶۰ درصد به ۳۷ درصد در عرض ۳۳ ماه است و این روند کاهشی در ادامه دولت تداوم داشت نهضت احیا و بازگشت طرح های راکد تولیدی از دیگر کارهای این دولت بود که بازگشت ۸ هزار و ۸۰۰ طرح به چرخه تولید و ۷۲۰ واحد راکد، نیمه فعال و غیرفعال در حال بازگشت از جمله آنها هستند افزایش رشد اقتصادی به صورتی که صندوق بین المللی پول در گزارش سال ۲۰۲۳ رشد اقتصادی ایران را بعد از ده سال رشد نزدیک به صفر یا منفی؛ ۵/۴ درصد اعلام کرد که نتیجه آن و نیز احیای واحدهای راکد؛ کاهش نرخ بیکاری به هشت و دو دهم است که کمترین نرخ بیکاری در چهار دهه اخیر است. مساله دیگری که دولت آقای رئیسی با آن مواجه بود انبوه بدهی دولت به دلیل انتشار اوراق قرضه توسط دولت پیشین، صندوق های بازنشستگی، بانک مرکزی و... بود که توانست ۲۷۰ هزار میلیارد تومان بدهی اصل و سود اوراق، ۱۰۰ هزار میلیارد تومان بدهی صندوق‌های بازنشستگی، ۵۴ هزار میلیارد تومان بدهی بانک مرکزی را تسویه نماید و علاوه بر آن با اختصاص ۵۴ هزار میلیارد تومان وعده برجا مانده رتبه بندی معلمان را محقق نماید عملکرد دولت در بخش رفاه و تامین اجتماعی نیز بسیار چشم گیر است؛ بیمه رایگان ۶ دهک اول جامعه، درمان رایگان سالمندان بالای ۶۵ سال، درمان رایگان کودکان زیر ۷ سال، بیمه رایگان زنان خانه دار روستایی، ترمیم مستمری اقشار تحت پوشش بهزیستی و کمیته امداد، پوشش کامل معلولان تا جایی که هیچ معلولی دیگر پشت نوبت نیست. افزایش نزدیک به سه برابر زیرساخت های درمانی کشور(افزایش ۱۶ هزار تخت بیمارستانی) پرتاب ۱۱ ماهواره علمی و تحقیقاتی، مدیریت برق کشور و پایان قطعی های مکرر برق با ایجاد نیروگاه‌های جدید، ساخت ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار واحد (یا زمین داده‌ شده یا کار ساخت شروع شده)... تنها بخشی از عملکرد این دولت در این مدت کوتاه است. توجه شما را به این نکته جلب می کنم که معمولا ثمره کارها و برنامه های دولت در سال چهارم و دور دوم دولت ها خود را نشان می دهد و این همه در ۳۳ ماه و در شرایط بحرانی است که شهید رئیسی دولت را تحویل گرفت و قریب به یک سال آن نیز در جنگ ترکیبی و شناختی سپری شد که نظیر آن هر کشوری را به فروپاشی می رساند. راهبرد دولت در انجام امور؛ ترمیم شکاف میان دولت و مردم بود؛ اصلاح نظام اقتصادی و ایجاد شفافیت در صورت های مالی بانک ها و شرکت های دولتی و نیز در بخش ارز، یارانه، نهاده های دامی، یارانه و... نیز در همین راستا بود. در این ۳۳ ماه رئیس جمهور ۴۷ سفر استانی رفت و هیچ پنج شنبه و جمعه ای نبود که دولت در پایتخت حضور داشته باشد. با سرکشی به همه شهرها و روستاها مسائل آنها را دریافت و برای حل آنها تصمیمات لازم اتخاذ و تا تحقق کامل آنها از پای نمی نشست و در سیاست گذاری نیز توجه به نیازهای مستضعفان به عنوان صاحبان اصلی انقلاب و توانمند سازی آنها با مشارکت مردم از اهداف اصلی دولت بود که نتیجه همه اینها افزایش سرمایه اجتماعی است که با شهادت رئیس جمهور در این راه به نقطه اوج خود رسید.. تاکید می شود این همه که ذکر آن رفت تنها تیترهایی هستند که بخشی از عملکرد دوره کوتاه ۳۳ ماه ریاست جمهوری شهید رئیسی را نشان می دهد که حاکی از کارآمدی دولت اوست که به دور از حاشیه و حاشیه پردازی به متن می پرداخت. درباره هرکدام از آنها می توان ساعت ها به بحث نشست. 📖 جامعه‌شناسی مردم @Popular_Sociology
🔻آری به الگو سازی از شهید رئیسی ✍ زهرا محسنی فر ▫️رئیسی قدّیس نه، اما صدّیق بود. در مقابل مردم خفض جناح داشت، نه استیلا. اهل تکلیف بود، نه تکلّف. برای ولیّ خدا بسط ید می‌آورد، نه دغدغه‌ی خاطر. بجای سرگرمی با حاشیه‌سازی، به حاشیه‌نشینان می‌پرداخت. بجای پاسخ به تمسخر آدم‌های تعطیل، بدون تعطیلی خدمت می‌کرد. آدم‌های خلاص زیاد دیده‌ایم، اما رئیسی اخلاص داشت. در مقابل آنها که انگ ساده‌لوحی به او می‌زدند، زیرک بود که با سکوت رواداری می‌کرد. دوقطبی‌های کاذب را دور می‌ریخت و دیپلماسی را به خدمت میدان می‌آورد تا ایران را در چشم دنیا بزرگ کند. شاید انگلیسی‌اش ضعیف بود، اما زبان دنیا را خوب می‌فهمید که نیمی از مردم کره‌ی خاکی به سوگش نشستند و احترامش کردند. دیگر کسی نمی‌تواند با بی‌آبرو کردن رئیس‌جمهور قبلی رأی بیاورد. این اولین ثمره‌ی سیاست‌ورزی اخلاق‌مدارانه‌ی اوست. زین‌پس هیچ رئیس‌جمهوری نمی‌تواند در دفتر کارش بنشیند و مملکت را ریموتی مدیریت کند. این نتیجه‌ی «گفتمان خدمت» اوست. به برکت شخصیت ریاگریز و اخلاق‌گسترش، محبوبیت‌های کاذب سیاست‌بازان ماکیاولی، با خزیدن در پوستین اپوزیسیون، دیگر رنگ باخت. اینها میراث رئیسی شهید است که باید پاس داشت و پاسبانی کرد. هزار باده‌ی ناخورده در رگ تاک است و انقلاب زاینده‌ی اسلامی ظرفیت بازتولید رئیسی‌ها را دارد، همانطور که حاج‌قاسم ققنوس‌وار سربرآورد و تکثیر شد و مسیر آزادی قدس را هموارتر کرد. بلی سید ابراهیم قدّیس نبود، اما قداستِ جایگاه خدمتگزاری در جمهوری اسلامی را به ما یادآوری کرد. رئیسی را اگر درست روایت کنیم، نیاز به درشت روایت کردن ندارد. 📖 جامعه‌شناسی مردم @Popular_Sociology
🔻سکوت جریان روشنفکری مقابل جنایت صهیونیسم و پاسخ دکتر شریعتی ✍ علیرضا زادبر ▫️لحظه تاریخی که اکنون ما انسان‌ها در آن قرار داریم یعنی قتل عام بیش از ۳۸ هزار انسان فلسطینی و همزمان اعتراض جریان نخبگانی و مردم در غرب مصادف با سکوت مطلق و شرمساری ‎ ایران است. همان جریانی که دلسوز پای گربه میشود و برای دختر بی گناه اوکراینی عزادار! اما این سکوت مطلق جریان روشنفکری امر جدیدی نیست. هم‌جلال آل احمد و هم شریعتی در دهه چهل و پنجاه به سکوت روشنفکران اعتراض دارند. ریشه سکوت امروزشان در رقابت و مخالفت با جمهوری اسلامی نیست. ماهیتا امکان مخالفت ندارند و سلطه چارچوب نظری اجازه مخالفت نمیدهد. . . داریوش آشوری از روشنفکران دهه 40 در مقاله ای به دفاع از رژیم صهیونیستی پرداخت. زنده یاد دکتر شریعتی در مقاله ای که در 20تیر 1346 در مجله فردوسی منتشر شد به شدت به آشوری حمله کرد. دکتر علی شریعتی می نویسد: آقای داریوش خان! رژیمی که با اسلحه انگلیس و آمریکا و فرانسه، سرزمینی را اشغال می‌کند و از سراسر اروپا، سرمایه داران را به یک کشور فقیر عربی می‌کشد و مردم آن را به صحرای سوزان سینا و اردن و سراسر آفریقا و پراکنده می‌کند و دهقان مسلمان را در دهات خود محبوس می‌سازد و هر گاه یک کشور عربی، قصد نجات از یوغ غربی را دارد، با یک اشاره امپریالیسم بر آن می‌تازد، اسرای رسمی جنگ را وحشیانه شکنجه می‌کند، مردم را از خانه‌هاشان بیرون می‌راند، و مبنای سیاسی و اجتماعی رژیم خود را بر یهودی بودن نژاد و کلیمی بودن مذهب استوار می‌کند، فاشیست است، یا کشوری که گناه نابخشودنی‌اش در چشم شما! این است که ملک فاروق‌ها و گلوپ پاشاها و ملک فیصل‌ها و ملک عبدالله‌ها و ژنرال سوستل و آرگوها را رانده و آخرین پایگاههای امپریالیسم را در سراسر کشورهای عربی جمع می‌کند و از نظر داخلی فقط به پُر چانگی‌های مشکوک و آلودۀ فروخته شده‌ای امثال آیت احمد و عبدالمالک و داریوش آشوری - که پُرند از آن «جوهر روشنفکری» که آنان را از تودۀ عوام الناس جدا می‌کند - مجال نمی‌دهد؟ زیرا ترحم بر یک روشنفکری که از همۀ لوازم روشنفکری فقط یک زبان نیم‌بند را بلغور می‌کند و طوطی‌وار کلمات رایجی را از قبیل آزادی و دموکراسی و انسانیت - که به قول سارتر، خودشان در دهانشان گذاشته‌اند - در کشورهای استعمارزده واگو می‌کنند، خیانت به تودۀ عوام الناس است که اصالت دارد و ما کردیم و دیدیم. آقای داریوش آشوری چرا از حق صدها هزار آوارۀ عرب که قرنهاست در فلسطین زندگی می‌کرده‌اند، کلمه‌ای بر زبان نمی‌آورد. (مجموعه آثار شماره 35 بخش دوم، صفحات 631 تا 637) 📖 جامعه‌شناسی مردم @Popular_Sociology
📝 متن کامل نامه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به دانشجویان باوجدان حامی مردم فلسطین در دانشگاه‌های ایالات متحده آمریکا. 📝 | | 🖼 متن انگلیسی | متن فارسی | نشان 💻 Farsi.Khamenei.ir
‍ 🔻این کاروان همچنان به پیش می رود ✍ محمدرضا کائینی ▫️شاید تذکار به سپری شدن سالها از رویدادی بزرگ و تاریخی ، بتواند انسان را به گذر این سالها متقاعد سازد و او را به شب واقعه دلالت کند به شرح ذیل: شنبه شبِ سیزده خرداد است.نوجوانی هستم بنشسته به استماع وعظی در مسجد محل که به ناگاه چند تن از فعالان هیات امناء و بسیج ، گریان داخل شبستان می شوند و اطلاعیه دفتر امام مبنی بر وخامت حال ایشان را به اطلاع سخنران می رسانند.او گریه ای می کند و ختم امن یجیبی می گیرد و مجلس را پایان می دهد.در آن ساعت ها ، همه آنان که عمر به دلدادگی پیر داده اند ، مفری از دلشوره ندارند.در همین لحظات است که شبکه دو سیما ، قسمتی دیگر از سریال سال های دور از خانه -که دیری است عده زیادی را به خود مشغول داشته-را پخش می کند! (بعدها از جناب بهاء الدینی از ملازمان‌امام شنیدم که ایشان در زمره بینندگان دائمی این سریال بوده اند) در همین حین‌ بلندگوی مسجد ندا در می دهد که: "مردم امشب شب خواب نیست،بیائید دعای توسلی بخوانیم و شفای مرادمان را از خدا بخواهیم...والخ" دوباره به مسجد باز می گردم. به رغم پخش سریالی پرطرفدار ، شبستان را مملو از مردم‌ نگران می بینم.مراسم نزدیک به دو ساعت ادامه می یابد و پس از اتمام آن ، تازه گپ وگفت های جماعت بیمناک آغاز می شود.(بعدها دریافتم که در آن ساعت ها ، جماعتی از حواریون به کار تغسیل امام بوده اند!) بااضطراب به خواب می روم و صبحی که با نوای قرآن رادیو و خبرخوانی حزین محمدرضا حیاتی آغاز می شود و بعد مویه پیوسته مردمی که پیش از آن گمان نمی بردیم بخشی از آنان دلداده پیر باشند و پارچه های سیاه ، حتی بر فراز خانه هایی که عزادار شدن آنان راحدس نمی زدیم! واپسین دیدار ما ، در عصرگاه چهاردهم خرداد روی داد.آنگاه که کالبد پیر را برای واپسین دیدار با مردم ، به زمین های خاکی مصلای تهران آورده بودند.مردمی که دور یخچال شیشه ای طواف می کردند و بر سر و روی خود می زدند ، خیل نبودند ، سیل بودند! ملتی که با پی جویی او توانسته بودند تا با قرن ها تحقیر ، پنجه در پنجه افکنند و در این مصاف ، عزت و غرور را تجربه کنند....اینک سی و چهار سال از آن روزها می گذرد ، بسیاری چیزها مشمول تغییر شده ، اما کاروان خمینی همچنان به پیش می رود... 📖جامعه شناسی مردم@Popular_Sociology
🔻جامعه چرا مجذوب امام شد؟ ✍ علیرضا زادبر ▫️چرا حتی چپی های کمونیست که قائل به حکومت دینی نبودند در قاطعیت شخصیت امام و پذیرفتن رهبری امام کوتاه آمدند!؟ ذوب شدند. چرا جبهه ملی و روشنفکران سکولار در نهایت به نفوذ و اقتدار امام در بین توده مردم اذغان کردند! آنها جذب کدام ویژگی امام شده بودند؟ اصلا مگر توده مردم، آن کشاورز روستایی، آن کارگر و راننده و بقال و نقال ترازویی داشتند که فقاهت و درجات عرفانی امام را بسنجند؟ . . امام یک تفاوت اساسی با سایرین دارد. شجاعت بی نظیر! امام شجاع سال پنجاه هفت نبود. زمانیکه اُبهت شاه فروریخته بود و حتی نوجوانان در پنجاه و هفت جرات شعار علیه شاه پیدا کرده بودند بلکه امام شجاع سال چهل و یک بود که کسی جرات نداشت علیه وزیر دربار شاه سخن بگوید. مردم رهبر شجاع را دوست دارند. دو نمونه از شجاعت و قاطعیت امام پیش از انقلاب را مرور میکنم. کمتر شخصیتی در سطح امام حاضر به این رفتارها بود. دون شان مرجعیت میدانستند! ۱. نزدیک انقلاب، حزب بعث از ترس توسعه انقلاب شیعیان در عراق قصد داشت امام را اخراج کند. نماینده حزب بعث با احترام و شرط از امام خواست فعالیت سیاسی نداشته باشند وگرنه باید نجف را ترک کنند. پاسخ امام بی نظیر است ایشان گفتند: "فکر نکنید من از آن دسته روحانیونی هستم که بخاطر زیارت رفتن هر روزه دست از مبارزه بردارم!" بله کسانی بودند که تمام اسلام‌شان فقط خلاصه در امور فرد بود و حاضر نبودند از زیارت دل بکنند و برای همین به دشمن امتیاز میدادند. ۲. وقتی امام به پاریس رسید نماینده کاخ الیزه، ریاست جمهوری فرانسه با نهایت احترام به ایشان خوش آمد گفت و خواست که در فرانسه علیه حکومت ایران فعالیت سیاسی نداشته باشند! امام جواب داد که "من گمان میکردم اینجا سرزمین آزاد است!" اما بی فایده بود. نماینده کارتر و دولت آمریکا آمد با تهدید و بی احترامی برای ترساندن امام گفت: دولت بختیار مورد حمایت ماست و ارتش از او حمایت خواهد کرد و بطور ضمن امام را تهدید جانی کرد. با بی ادبی و دوری از شان امام... نماینده آمریکا فکر کرد تهدید کارساز افتاده است!! امام کوتاه می آید! بعد از چند دقیقه امام پاسخی داد که نماینده آمریکا با هراس دیگر جوابی نداشت! امام با لحن محکم گفت: تاکنون من به مردم ایران نگفته ام با آمریکایی های داخل ایران چه کنند!!!! خواست امام را با تهدید جانی بترساند اما پاسخ دقیق و محکم امام ورق را برگرداند! شجاعت امام بی نظیر است. خودش فرمود والله تمام عمر نترسیدم و آن شب در مسیره جاده قم به تهران که مرا می بردند من به آن دو مامور ساواکی تسلی میدادم! 📖 جامعه‌شناسی مردم @Popular_Sociology
🔻مردم و روشنفكران ✍ سيد عطاءالله مهاجرانی ▫️با توجه به تجربه‌ام در سفر يك ماهه به نجف اشرف و عراق، در مقاله‌اي به اين نكته اشاره كردم كه مي‌توان ميان دنياي مجازي به معناي همين فضاي توييتر و اينستاگرام و... دنياي حقيقي تفاوت قائل شد.  اجتماعات ميليوني مردم ايران در سوگ و فقدان شهيدان خدمت، شاهدي بود كه از راه رسيد و اين دوگانگي و تفاوت را بيشتر نشان داد. در فضاي مجازي گفته مي‌شد كه مردم ايران از فقدان سیدابراهيم رييسي و همراهان در فاجعه سقوط بالگرد نه تنها متاسف نيستند، بلكه خوشحالند. نشانه‌هايي از خوشحالي مانند رقص و پايكوبي و برهنگي كه البته معلوم نبود كي و كجاست، منتشر كردند. اما در دنياي حقيقي در تبريز و قم و تهران و مشهد، حكايت ديگري جاري بود. دريايي از مردم در خيابان‌ها و ميدان‌ها جاري شده بود.خوشبختانه نمايندگان رسانه‌هاي جهاني كه هوشمندانه دعوت شده بودند، گوشه‌هايي از واقعيت دنياي حقيقي را منتشر كردند. مي خواهم به تجربه بسيار مهم داستايفسكي در «دفتر يادداشت روزانه يك نويسنده» اشاره كنم. اين كتاب با ترجمه ابراهيم يونسي و در سه جلد و ۱۵۰۰ صفحه به زبان فارسي ترجمه شده است. كتاب بي‌مانندي است و در تاريخ ادبيات و فرهنگ بي‌نظير، داستايفسكي درست در نيمه دوم دهه پنجاه سالگي خود، در اوج آفرينندگي و كمال شخصيتي، در سال‌هاي ۱۸۷۶ تا ۱۸۸۰، يادداشت روزانه را نوشته و به بررسي و تحليل مهم‌ترين مسائل آن روزگار روسيه پرداخته است. در تمام يادداشت‌ها، موضوع دوگانگي مردم روسيه و روشنفكران يا نخبگان سياسي و فرهنگي و اجتماعي تكرار مي‌شود. وقتي نوشته داستايفسكي را با دقت مي‌خوانيم، مي‌بينيم، گويي ما در ايران امروز با چنان دوگانه‌اي رويارو هستيم. روشنفكراني كه حال و هوا و ارزش‌ها و زبان‌شان با مردم متفاوت است. مردم را دست‌كم مي‌گيرند و بلكه تحقير مي‌كنند. نگاه‌شان به ارزش‌هاي آن سوي مرزهاست. سكولار از دهان‌شان نمي‌افتد! باورهاي ديني و اخلاقي مردم را طرد مي‌كنند. امر مقدس نداريم!به توانايي ملي باور ندارند.  اما در مواجهه با واقعيت مردم سرگشته مي‌شوند. البته اين شهامت و صراحت را ندارند كه اقرار كنند مردم را درست نشناخته بودند. برعكس وقتي با واكنش مردم رويارو مي‌شوند، به تحريف واقعيت مي‌پردازند. مردم را ناآگاه تلقي مي‌كنند، همانطور که روشنفكران روسي خود را در برابر اروپا به معني آلمان و انگلستان و فرانسه ناچيز و بلكه زبون احساس مي‌كردند، رمان‌هاي تولستوي آينه اين استحاله به ويژه در تشبث روشنفكران و نخبگان به فرانسه داني و فرانسه پراني است. داستايفسكي نوشته است:  «مي‌گفتند (روشنفكران) كه ما كشوري ناچيز و فقير و بي‌اهميت هستيم. با تمسخر به همه اطمينان مي‌دادند كه ما چيزي به نام «روح ملي» نداريم، زيرا ملت و مردمي نداريم و بين رهبري سياسي و مردم وحدتي نيست. نيهيليسم همه ‌چيز را جويده است و سربازان تفنگ‌هاي‌شان را زمين مي‌اندازند و مثل گله گوسفند فرار مي‌كنند و مهمات و تداركات نداريم و خودمان خوب مي‌دانيم كه توپ مي‌زنيم! و پا را زيادتر از حدمان دراز كرده‌ايم.» (۱) ببينيد چقدر اين حرف‌ها آشناست! گفتند آمريكا ظرف يك ساعت مي‌تواند تمام توان دفاعي ايران را نابود كند. عين‌الاسد اتفاق افتاد. گفتند ايران جرات مقابله با اسراييل را ندارد، وعده صادق اتفاق افتاد. گفتند مردم عليه نظام هستند و نظام ۸ درصد بيشتر طرفدار ندارد. درياي جمعيت مردم به تكاپو درآمد. گفتند رهبري كاريزمايش با خاك يكسان شده است! ديدند با يك جمله آيت‌الله خامنه‌اي و آرامشي كه در كلام ايشان بود، ملت و كشوري كه نه مجلس داشت و نه رييس‌جمهور، مثل سرو ايستاد و قامت خم نكرد و كمترين اختلالي در اداره كشور پيش نيامد و عمق اقتدار ملت و كشور و نظام بيشتر شد.همسايگان و ديگر كشورها پررنگ‌تر از هميشه، با حضور در مراسم فقدان شهداي خدمت اشتياق خود را براي توسعه روابط يا بازسازي روابط با ايران نشان دادند. پ.ن: فئودور داستايفسكي، دفتر يادداشت روزانه نويسنده، ترجمه ابراهيم يونسي، تهران، انتشارات بزرگمهر، ۱۳۷۰، جلد دوم ص ۹۶۰ 📖 جامعه‌شناسی مردم @Popular_Sociology
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻ابعاد مختلف انتخابات و نامزدهای ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳ 🎥 پرویز امینی ویژگی‌های شخصیتی نامزدها، تجارب کلان مدیریتی، ایده‌‌های حل مسئله و تیم همکاران در بازتاب توانایی نامزدها در نمایندگی گفتمان ثبات و کارآمدی تعیین کننده است. بعد از ۳ انتحابات از منازعه تحریم_مشارکت عبور کرده ایم و گارد اجتماعی و نیروهای سیاسی نسبت به مشلرکت گشوده است. رادیکالیزم در ایده و عاملان داخلی و خارجی آن تضعیف شده است و ظرفیت ایجاد منازعه تحریم_مشارکت در انتخابات پیش رو را ندارد. هیچ کدام از نامزدها فعلاً واجد ظرفیت ایجابی بزرگ رای آوری نیست درحالیکه ظرفیت کسب رای منفی بالایی دارند. ۳شکاف اجتماعی اصلی در انتخابات استعداد شکل‌گیری دارند و نامزدها باید بتوانند یکی از طرفین این شکاف ها را نمایندگی کنند. احتمال دور دومی شدن انتخابات وجود دارد. کدام نامزدها در این انتخابات از آیت‌الله رئیسی ارث می‌برند؟ آیا روحانی در سال ۹۲ با ارث بری از رای هاشمی رئیس‌جمهور شد؟ ویژگی‌های منحصر به فرد شهید رئیسی در هیچیک از نامزدهای فعلی نیست. 📖 جامعه‌شناسی مردم @Popular_Sociology
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻در جستجوی روح ملی سیدجواد میری - خرداد ۱۴۰۳ ▫️ایرانیان از اولین مردمانی بودند که اراده عمومی خود را شکل دادند و چیزی به نام دولت ساختند؛ دولت امری نیست که به این سادگی‌ها بتوان خود را از آن جدا ساخت و قوام دولت به شکل‌گیری نوعی امر ملی است. سیدجواد میری در این جا همین روح ملی و جمعی را پیش می‌کشد و توضیح می‌دهد که مسأله صرفاً مشخص کردن کاندیدای مطلوب ریاست جمهوری نیست؛ مسأله یافتن آن چیزی است که روح جمعی را احیا کند. یعنی شرایطی فراهم شود که خیر عمومی فراتر از منفعت شخصی قرار گیرد. گرچه بازگویی آرزوها چندان دشوار نیست که اندیشیدن به شکل واقعی تحقق رؤیا. فیلم بخشی از نشست سیاست، تحزب، مشارکت و سرمایه اجتماعی است که توسط خانه اندیشه‌ورزان و با همکاری سیمافکر برگزار شده است. برای دیدن فیلم کامل این نشست به اینجا بروید 📖 جامعه‌شناسی مردم @Popular_Sociology
‍🔻شعر و شلتاق یا حافظه تاریخی؟ ✍ محمدرضا کائینی ▫️تصور کنید تُرشرویی طلبکار را، که جز "اغلبِ مسئولین خرابکار بوده‌اند"، "اغلبِ مسئولین دزد بوده‌اند"، "اغلبِ مسئولین باید محاکمه شوند"، چیزی در بساط ندارد، اما هم‌ او، اکثرا همان‌ها را در ستاد خود جمع کرده و به دلیل ضعف منطق و بیان و ایضا حوالت همه چیز به کارشناسان (بخوانید همان مسئولین)، در هر صحنه یکی از همان مسئولینِ را می آورد، که ناتوانی اش را رفع و رجوع کنند! تا اینجای ماجرا، مهم نیست. تناقضات یک کاندیدا و ناتوانی او در ساماندهی تبلیغاتش، به خودِ او مربوط است. در این میان اما، اگر رِندی بخواهد از کمبودِ دیگری پلکان بسازد، باطل را بازتولید کند و به قول خودش "سرِ مردم را شیره بمالد"، نباید بی‌پاسخ بماند. به محمدجواد ظریف باید گفت: یک: کلی‌گویی در باره "قدرت مردم" یا "قدرت معنایی مردم"، بدون نشان دادن جوهره اصلی آن، نوعی بازی با کلمات و اغواگری است! اگر ایرانیان پس از انقلاب قدرت معنوی آفریدند، معلول قدر نهادن به اسلام، تشیع، ولایت، استقلال، ایثارگری و وانهادنِ زدوبند با بیگانه بود. اما این همه، به شما و کارنامه‌تان چه ربطی دارد؟ کدامین یک از عناصرِ تشکیل‌دهنده این قدرت، از حمله شما و رفقا در امان بوده است؟ اینکه در باریکه‌ای فرو رفته در خون و آتش، جماعتی با همین قدرت می‌‌رزمند و در این مصافِ نابرابر ظفرمند شده‌اند، با فکری که اکنون شما تحت بیرق آن سینه می زنید، چه نسبتی دارد؟ اصلا تا به حال، پدیده "مقاومت" کجای ایده شما بوده است؟ دو: از کسی که مدعی است بخش‌هایی از برجام را انشاء کرده، اما بعد اعتراف می کند که معادلِ تعلیق در آن نبوده و سپس ناگزیر به خطای خود اعتراف می‌کند، هیچ بعید نیست که یادش برود: تحریم نفت، پتروشیمی، بانک، بیمه، کشتیرانی و...الخ، در دوره مسئولیت وی رخ داده است. در چند سال اخیر، ظریف به کسی می ماند که از سرِ عصبانییت هیستیریک، می گوید تا گفته باشد! سه: وقتی آمریکا اراده کند که عهد را بشکند و سپس چنین کند، چه تفاوت دارد که برای این کار، بتواند به بندی از برجام استناد کند یا نتواند؟ او هرگاه میلش بکِشد، شما و معاهده تان را باطل و دولت‌تان را نیز قُفل خواهد کرد، که کرد! چهار: اگر قرار بوده که بایدن به برجام بازگردد و با اشتُلُم اسرائیل بر جای خود نشسته، باید بر آن معاهده، نمُرده نماز کرد! وانگهی مجلس چرا باید می نشست، تا دولت همچنان به وعده نسیه برجام، بهای نقد بپردازد؟ پنج: بالاخره بایدن به دولتِ شهید جمهور لطف کرد، یا تحریم هایش را به اضعافِ مضاعف افزایش داد؟ با خود چند چندیم؟ آمریکا مگر مشاعر خود را از دست داده است، که به دولتی غربگرا امتیاز ندهد، اما به دولتی انقلابی که برای برجام خود را به در و دیوار نمی‌زند، درِ باغِ سبز نشان دهد؟ شش: چگونه دولت شهیدِ جمهور با دو هزار و پانصد و هفتاد تحریم، می تواند رشد اقتصادی شش درصدی، حضور در پیمان‌های بین المللی، اصلاح ارتباط با همسایگان و جلوگیری از جهش تورم را محقق کند، اما دولت روحانی فقط با تعداد ناقابلِ هزار و پانصد تحریم و برخورداری از موهبت لایتناهیِ برجام، از جایی به بعد کاملا افلیج و از کار افتاده می شود؟ هفت: فهم آقای دکتر از مقوله جنگ و صلح در قرآن اما، در زمره شاهکارهای اوست! اینکه کتاب آسمانیِ ما اولویت را به صلح می دهد، از بدیهیات است. اما از کدامین آیه می توان دریافت، که کفار تا ابد باید با معاهدات برجام گونه، سرمایه های مادی و معنوی دولت اسلامی را حراج کنند و "خسارت محض" بیافریند؟ و مسلمانان موظفند تا ابدالآباد خود را به این چرخه باطل بسپارند؟ ما قرآن تبیین میکنیم، یا مسیحیت تبشیری؟ هشت: آیا با شعر و شلتاق، می توان به مصاف حافظه تاریخی رفت؟ 📖 جامعه‌شناسی مردم @Popular_Sociology
🔻نسخه تسلیم در صحنه مقاومت! محمدجواد ظریف - ۲۹ خرداد ۱۴۰۳ ▫️مسعود پزشکیان به شکل رسمی با مشاور خود در حوزه سیاست خارجی در تلویزیون حاضر شد: محمد جواد ظریف، مهم‌ترین عضو کابینه حسن روحانی. اهمیت صحبت‌های اخیر محمدجواد ظریف در این نیست که یک بار دیگر ما را به قمار از پیش باخته‌ی برجام دعوت می‌‌کند. این سخن که حرف جدیدی نیست. خطر بزرگ حرف‌های ظریف آن جایی مشخص می‌گردد که او به نحوی هنرمندانه و فنی تمام نسخه‌های تعامل و سازش و تسلیم را در صحنه‌ی مقاومت ترسیم می‌‌کند. او مثل روحانی به صراحت نمی‌گوید «کربلا درس مذاکره است» و اجازه نمی‌دهد آشکارگی تناقض‌ش او را گیر بیندازد؛ جواد ظریف به زیبایی و با ادبیات تئوری‌های سازه‌انگاری مبارزه را در قامت قدرت هنجاری و معنایی طرح ‌می‌کند تا دست از تأکید بر قدرت نظامی برداریم و همچنان خیال کنیم در حال مبارزه هستیم. طرح ایده قدرت هنجاری و معنایی در شرایط جنگی امروز دنیا، ناشی از همان جهانی است که ظریف قبل‌تر آن را به پیش کشیده بود: جهان پساقطبی. جهان پساقطبی جهانی است خالی از ابرقدرت که اجازه‌ی نقش‌آفرینی کوچک‌ترین بازیگران را دوشادوش مقامات سیاسی بلند دنیا می‌دهد. در این جهان ذهنی ظریف، اروپا هر چقدر هم که در بند سلطه‌ی نظامی آمریکا باشد و قرار باشد با جنگ اوکراین، بزرگ‌ترین هزینه‌ها را در قبال روسیه بپردازد تا این سلطه تضعیف نشود، باز به عنوان بازیگری قدرتمند شناخته می‌شود؛ چرا که اروپا در توافق‌نامه‌های بین‌المللی می‌تواند آمریکا را شکست دهد؛ اما گویا واقعیت در این جهان ظریف رقم نمی‌خورد. واقعیت در وسط جنگ نظامی روسیه و اوکراین رقم می‌خورد. واقعیت در میانه‌ی مقاومت جانانه‌ی فلسطین و یمن و لبنان رقم می‌خورد. واقعیت لابلای پهپادها و موشک‌های عملیات بزرگ وعده صادق رخ می‌دهد. ظریف در واقع با طرح مبارزه از طریق قدرت هنجاری و معنایی در جهان پساقطبی، عملاً ایرانِ قوی را از نزاع واقعی بیرون می‌کشد و ده‌ها سال مقاومت و مبارزه را به مذبح توهم می‌آورد. / سیما فکر 📖 جامعه‌شناسی مردم @Popular_Sociology
🔻 مروری بر یک جنگ روانی؛ ظریف چگونه سخن گفت؟ ✍ شایان فخاری ▫️نطق طوفانی آقای ظریف در میزگرد سیاسی صداوسیما برای بسیاری مخاطبان باور پذیر و درست تلقی شد. اما نکته جالب اینجاست که ایشان با استفاده از تکنیک های اقناعی در دو ساحت فرم و محتوا سخنان خود را برای مخاطبان باورپذیر کردند. ۱- فرمی؛ استفاده از زبان بدن و صدای بلند و رسا ۲- محتوا: دفاع از عملکرد خود در سه ساحت تئوری های بین الملل، استفاده از آیات قرآن و استناد به عدد و رقم ویژگی های فرمی آقای ظریف در هنگام صحبت های کارشناس ؛ زبان بدن خاصی را مورد استفاده قرار داد که بی نظیر بود ( خنده های خاص و گاه تحقیر آمیز، نگاه با تعجب و...) از طرف دیگر صحبت با صدای بلند که این تلقی را در ذهن مخاطب ایجاد می کند که حتما ایشان درست می گوید که اینقدر رسا، بلند، بدون تپق و با سرعت بالا صحبت می کند. یک قانون کلی عمیقا باور دارم اگر فرم درست و به جا انتخاب شو اثری خواهد داشت که صرف محتوای درست نخواهد داشت. آقای ظریف در سخنان خود از تکنیک های اقناعی و گاه تکنیک های فریب به درستی و به جا استفاده کرد که به باور پذیر کردن کلام ایشان کمک شایانی کرد. در ادامه به بیان برخی از آن ها خواهم کرد. ۱- تکنیک دروغ بزرگ به تعبیر گوبلز دروغ باید به حدی بزرگ باشد که مردم با خود بگویند مگر می شود کسی دروغی به این بزرگی بگوید؟ آقای ظریف در بیان رشد اقتصادی کشور و کاهش تورم در سال های پس از برجام و همچنین نقل تاریخ مذاکرات به مواردی اشاره کرد که بلافاصله بعد از صحبت های ایشان موارد نقض آن بیرون آمد. ولی ضعف حافظه تاریخی و منطقی مخاطب و از طرقی ویژگی روانی دروغ بزرگ این موارد نقض از سوی مخاطب نادیده گرفته شد. ۲- توسل به عدد و رقم مردم به طرز عجیبی تحت تاثیر آمار و ارقام قرار می گیرند و هر چه آمار و ارقام ریزتر و دقیق تر، باور پذیرتر. ارائه نمودارها و همچنین بیان افزایش تحریم ها از ۱۵۰۰ به ۲۵۷۰ بدون اشاره به نوع، علت و مستندات علمی آن، برای مخاطب باورپذیر خواهد بود. ۳- دوگانه سازی و برچسب زنی ایشان با خلق دوگانه اصلاحات و اصولگرا از الفاظی مانند حضرت حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای خاتمی برای رئیس دولت اصلاحات و لفظ " معجزه هزاره سوم" (به تمسخر) برای رئیس دولت اصولگرا، تصویری اهریمنی از جناح رقیب خود ایجاد کرد. در نتیجه این راهبرد جناح اصلاحات؛ منطقی و متفکر و جناح اصولگرا؛ اندرو، بدون منطق و در تلاش جهت حفظ ایدئولوژی خود تصویر شد. ۴- ایجاد بدگمانی در بخشی از صحبت های آقای ظریف این جمله بیان شد: " نگذارید بگوییم در آن شش ماه تلخ چه گذشت" چنین گزاره ای این تلقی را در ذهن مخاطب ایجاد می کند که حاکمیت با قانون راهبردی مانع بازگشت به برجام و بهبود شرایط معیشتی مردم شد و در این مسیر تیم دیپلماسی چه سختی ها و خون دل هایی خورد. در نتیجه چنین الگویی، برداشت مخاطب از آقای ظریف، فردی شجاع و جسور خواهد بود ۵- کلی گویی ظریف در بیان علت سربلندی ایران در دوران آقای روحانی به کلی گویی روی آوردند و فرمودند: "همه دنیا گفتند" درصورتی که یک مغالطه اتفاق افتاد و در پاسخ به سوال مشخص باید با استناد به شاخص این صحبت را اثبات کرد نه صرفا بیان یک گزاره و ارجاع به سخن ترامپ. ۶- توسل به عنصر مقدس آقای ظریف در اثبات صحبت های خود به آیات قرآن استناد کردند. استفاده از آیات قرآن این تلقی را در ذهن مخاطب ایجاد می کند که ایشان فردی متدین هستند و کنش و عملکرد ایشان منشعب و برگرفته شده از تعالیم دین است. از سویی دیگر مخالفت کارشناسان هم مخالفت با مقدسات تلقی خواهد شد. لذا در این مورد پاسخی نخواهند داد. | گرالیت 📖 جامعه‌شناسی مردم @Popular_Sociology
🔻درباره یک پروپاگاندا؛ پرتاب میکروفون آقای مشاور! ✍ یحیی حمدی ▫️آقای محمد فاضلی مشاور آقای مسعود پزشکیان در میزگرد فرهنگی تلویزیون که به صورت زنده پخش می شد در پی جدال لفظی (در مورد اخراج از دانشگاه) که با کارشناس برنامه داشت با رفتاری عجیب و هیجانی از جایش بلند شد و در حالی که استودیو را ترک می کرد با خشم میکروفون را به سمت مجری پرتاب کرد و با داد و بیداد از صحنه خارج شد. پس از آن موجی در فضای مجازی در میان نیروهای جناح اصلاحات شکل گرفت که شروعش با آذری جهرمی (وزیر ارتباطات روحانی) بود. آنها تلاش کردند یک هشتگ را با محتوای مشابه را داغ کنند و از آن حرکت عجیب یک حماسه بسازند. به نظر می رسد در این سناریوی تکراری فاضلی نقش اول را ایفا کرد و پروپاگاندای اصلاحات آن را ادامه می دهد. سناریویی که شبیه آن را روحانی در مقابل مجری (عابدینی) در سال ۹۲ اجرا کرد. (گفتگوی روحانی با عابدینی) پروپاگاندا چیست؟ پروپاگاندا؛ که آن را به جو سازی ترجمه کرده اند نوعی از ارتباط است برای تاثیرگذاری یا متقاعد کردن مخاطب ( جمع یا جماعت همسو) برای پیشبرد یک هدف سیاسی؛ در این روش به مخاطب اطلاعاتی ارائه می شود با این هدف که؛ به جای پاسخ منطقی، یک واکنش هیجانی و احساسی در او ایجاد شود. در این راستا واقعیت‌ها به صورت گزینشی بیان و بازنمایی می‌شوند (حتی اگر نادرستی آن بر گوینده روشن و آشکار باشد) تا از سوی مخاطب، واکنش و رفتاری هیجانی_احساسی (نه آگاهانه) سر بزند. نتیجهٔ این امر، تغییر گرایش دل‌خواه به سوی هدفی است که برای مخاطب، در نظر گرفته شده‌است. در پروپاگاندا از تکنیک های مختلفی بهره برده می شود که و از رقیب از مهم ترین آنهاست. در دوگانه سازی فرد برای کسب هویت با سوار شدن بر هیجانات برای خود یک رقیب خلق می کند. فاضلی که پیش از این به عنوان یک پادکست ساز با محتوای جامعه شناختی در فجازی شناخته می شد؛ در این سناریو به عنوان کسی که به او ظلم شده (اخراج از دانشگاه) بر علیه صدا و سیما به عنوان نماد حاکمیت نقش ایفا می کند و دوگانه ای کاذب خلق می کند و در ادامه پروپاگاندای پشت سر او نیز تلاش می کند با سوار شدن بر هیجانات مخاطب و اهریمن سازی از رقیب فرضی تصویری مخدوش از صدا و سیما بسازد سبد رای خودشان را پر کند(هدف). دوباره به نگاه کنید اما اصل ماجرا؛ محمد فاضلی در سال ۱۴۰۰ و توسط نصیری قیداری رئیس منصوب دولت روحانی به دلیل رکود علمی از دانشگاه اخراج شده است (برای اطلاع بیشتر به اینجا بروید) و جالب تر اینکه نصیری قیداری اکنون رئیس کمیته دانشگاهیان ستاد دکتر پزشکیان است. این هنر تنها از پروپاگاندای اصلاحات بر می آید: که خود حکم به اخراج می دهد، آن را اجرا می کند و خود مدعی می شود که چرا؟ از فاضلی یک مظلوم می سازد که بر علیه نماینده حاکمیت شورش کرده و درستی آن را تئوریزه می کند بدون اینکه از نقش خود در آن ماجرا سخنی به میان آورد. حیات آنها وابسته به همین دوگانه سازی هاست از امروز این روند شدت نیز خواهد گرفت منتظر باشید 📖 جامعه‌شناسی مردم @Popular_Sociology
🔻تاملی تئوریک در سیاست خارجی | بخش اول ✍ یحیی حمدی ▫️سیاست خارجی؛ مجموعه موضع گیری ها، اقدامات و تصمیم هایی است که دولت ها نسبت به یکدیگر و یا نسبت به سازمان های بین المللی اتخاذ می کنند و هدف اصلی آنها تامین منافع ملی است (ن.ک به بشیریه، ۱۳۸۶) که شامل کنش ها یا واکنش هایی است که نسبت به همدیگر اعمال می کنند. معمولا سیاست خارجی در همه کشورها از اصول ثابتی برخوردار است اما در اعمال آن دولت ها می بایست تحولات در عرصه بین الملل را نیز در نظر بگیرند به عبارت بهتر هنر مجریان سیاست خارجی در جمع این دو عامل نهفته است. هدف اصلی در سیاست خارجی؛ کشورهاست. عناصر اصلی منافع ملی عبارت اند از: استقلال و تمامیت ارضی، حفظ وجهه ملی، امنیت مرزها، استمرار صلح و... همه این عناصر را می توان در مفهوم جمع کرد که شامل اجزا گوناگون از پیگیری و تامین منافع اقتصادی تا بسط قدرت ملی و تضمین تمامیت کشور را شامل می شود. برخی تئورسین ها منافع ملی را با مفهوم مصلحت ملی نیز تعریف می کنند یعنی در عرصه بین الملل مصلحت ملی ( کشور) بر هر چیزی ارجحیت دارد. قانون اساسی ما در اصل های متعدی ( تقریبا در ۲۷ اصل) ترسیم روابط خارجی پرداخته است و رهبر معظم انقلاب نیز در تبیین شاخص های سیاست خارجی سه مفهوم "عزت"، "حکمت" و "مصلحت" را طرح کرده اند. بنابراین در فرایند تصمیم گیری در این عرصه؛ تصمیم گیران باید با برداشتی که از منافع ملی دارند اهداف را مشخص و امکانات و نحوه کاربردشان را برای نیل به اهداف بسنجند و در پی آن با مکانیزمی که دارند اقدامات خود را سامان دهند. تصمیم گیری در عرصه سیاست خارجی تحت تاثیر عوامل مختلف داخلی و بین المللی قرار دارند که مهمترین آنها عبارت اند از: الف) منابع قدرت؛ این منابع بسته به امکان کشورها متفاوت است اما به صورت کلی می توان از آن به این موارد تعبیر کرد: ثروت ملی، جمعیت، موقعیت و مساحت جغرافیایی، منابع طبیعی، تسلیحات و... ب) بسیج افکار عمومی و انسجام نیروهای سیاسی و نظامی؛ توانایی مدیریت افکار عمومی در جهت خاص و ایجاد کنش فعال و هم ذهنی میان نیروهای سیاسی و نظامی ج) میزان اطلاعات از اقدام احتمالی طرف مقابل؛ به میزان اطلاعات از مواضع و اقدامات احتمالی دولت های دیگر اشاره دارد نقش نهادهای امنیتی، اطلاعاتی و نیز تحلیل درست در این بخش نقش اساسی دارد. ادامه دارد... 📖 جامعه‌شناسی مردم @Popular_Sociology
🔻تاملی تئوریک در سیاست خارجی | بخش دوم ✍ یحیی حمدی ▫️در سیاست خارجی دو نگرش قالب وجود دارد که بسته به اینکه دولت ها به کدام یک از آنها باور یا وابستگی داشته باشند تصمیم های آنها در عرصه بین الملل را تحت تاثیر قرار می دهد. حسین بشیریه در این مورد دو رویکرد را شناسایی می کند که به نظر می رسد به صورت کامل این موضوع را پوشش می دهد که عبارت اند از: رویکرد و رویکرد (ن.ک به بشیریه، ۱۳۸۵) الف) واقع گرایانه: در این رویکرد به تامین مصالح ملی به هر قیمتی تاکید می شود و این نیازمند برخورداری از حداکثر منابع قدرت است. بنابراین قدرت و تولید قدرت مساله اساسی در این رویکرداست و از این نظر بدون قدرت نمی توان منافع ملی را تامین کرد. این بیت از علی اکبر گلشن به خوبی این رویکرد را توضیح می دهد: برو قوی شو اگر راحت جهان طلبی | که در نظام طبیعت؛ ضعیف پامال است عملکرد دولت شهید رئیسی در سیاست خارجی مبتنی بر این رویکرد بود و با شناختی که از عرصه نابرابر بین المللی داشت؛ تولید قدرت دال مرکزی گفتمان دولت ایشان بود که برگرفته از انقلاب اسلامی است. ب) رمانتیک [خوش بین به حقوق بین الملل]: به جای قدرت بر حقوق بین الملل و هنجارهای آن؛ ارزش های اخلاقی تاکید می کنند. آنها معتقدند می توان با همکاری؛ صلح و آرامش را در سطح بین الملل پیش برد. از نظر آنها جهان از کشورهایی تشکیل شده است که عضو سازمان ملل هستند و دارای هنجارها و ارزش های بین المللی (حقوق بین‌الملل) که بر اساس آن می توان عمل کرد و ضمانت اجرایی آن نیز سازمان های بین المللی (سازمان ملل، شورای امنیت و...) است. اما با شرایطی که اکنون و حتی در گذشته در عرصه بین الملل حاکم بوده است این رویکرد در عمل چقدر توانایی اعمال دارد؟ عملکرد دولت حسن روحانی مبتنی بر این رویکرد بود و معاهده برجام را در این رویکرد باید دید. بر این اساس شما را ارجاع می دهم به سخنان وزیر خارجه و رئیس آن دولت که در مقابل سخن منتقدان که چه تضمینی برای عدم خروج طرف مقابل از برجام وجود دارد آنها را حواله می دادند به قواعد بین الملل و اینکه بر اساس آن نمی توان از برجام خارج شد و حتی اگر خارج شود کسی در دنیا به آن اعتنا نمی کند و مضحک تر از همه اینکه امضای کری (وزیرخارجه آمریکا) تضمین است و دیدیم که ترامپ خارج شد و همه دنیا نیز به آن اعتنا کرد و برجام به بزرگترین شکست ما در عرصه بین الملل بدل شد. نگرش دولت ها (واقع گرایانه یا آرمان گرایانه) ریشه در شناخت آنها از وضعیت های بین الملل است که در آنجا نیز دو رویکرد مطرح وجود دارد: الف) نگرش محافظه کارانه؛ باور به وضع فعلی موجود بین المللی و هدف آن حفظ وضع موجود از هر لحاظ است. طبعا دولت هایی که از مواضع قدرت در سطح بین الملل برخوردارند و آنها که بر این وضعیت باور دارند؛ چنین نگرشی را ترجیح می دهند. در این نگرش بر جلوگیری از منازعات و گسترش آنها، تداوم روابط دیپلماتیک و رعایت حقوق و عرف بین الملل تاکید می شود. دولت هایی که به جهان تک قطبی و تداوم آن باور دارند در این نگرش تعریف می شوند. ب) نگرش تغییر (انقلابی)؛ در آن سیاست خارجی وسیله ای برای ایجاد تغییر در نظام بین الملل از جهات مختلف تلقی می شود. این نگرش توسط دولت هایی دنبال می شود که در صحنه بین الملل خود را مظلوم می پندارند یا صحنه بین الملل را مستعد تغییر، افول قدرت مسلط و ظهور قدرت های جدید می دانند دنبال می شود و در آن بر دگرگونی به سود خود تاکید می شود. در این نگرش بر ضرورت تقویت نیروها و جنبش های ضد نظام غالب به منظور بی ثبات کردن آن تاکید می شود و حقوق و هنجارهای بین المللی ابزار قدرت دولت های سلطه گر به شمار می رود. پیدایش نظام موازنه قدرت که در آن جمعی از دولت ها برای مقابله با اقدامات دولت های دیگر همدست می شوند از پیامدهای این نگرش است ظهور جنبش عدم تعهد، سازمان های منطقه ای مثل سازمان همکاری های اقتصادی شانگهای و گروه بریکس در این نگرش قابل تعریف است. اشکال متفاوت نظام موازنه قدرت؛ پیش از جنگ جهانی دوم تا اکنون بر عرصه بین الملل حاکم بوده است که دامنه آن شامل پنج کشور اروپایی(پیش از جنگ دوم جهانی)، نظام دوقطبی (دوران جنگ سرد)، نظام تک قطبی (پس از فروپاشی شوروی) و تمایل فزاینده به ایجاد نظام چند قطبی در حال حاضر(افول آمریکا و ظهور قدرت های جدید) می شود. بنابراین در عرصه سیاست خارجی تصمیم گیری ها بستگی به شناخت دولت ها از عرصه بین الملل و نیز برداشت آنها از منافع ملی و نگرش هایی که به آنها باور دارند است که آن نیز ریشه در شناخت آنها از وضعیت حاکم در عرصه بین المللی و صورت بندی آنها از قدرت و نظام موازنه قدرت دارد. با این مبنا می توان رویکرد دولت ها در سیاست خارجی را شناخت و حرکت آنها را پیش بینی و تحلیل کرد. 📖 جامعه‌شناسی مردم @Popular_Sociology
🔻انتخاب ریاست جمهوری انتخاب یک مدیر اجرایی نیست! ✍ حسین نجفی ▫️رئیس جمهور سایت دیجی کالا نیست که آفرهای مختلف تخفیفی را در حوزه های مختلف روی میز انتخاب بگذارد، تا ما بهینه ترین گزینه را انتخاب کنیم. رئیس جمهور مدیر یک جامعه نیست که برنامه های تحقق چند درصد بهبود بهره وری را پیش روی ما بگذارد. رئیس جمهور ، رئیس یک ایده و یک اراده است و انتخابات ریاست جمهوری انتخاب امر سیاسی و تجلی اراده جمعی یک ملت است. ملتی که اراده و راه متفاوت از جریان غالب و قرائت رسمی شروع کرده و با تمام سختی ها دارد آن را ادامه می دهد. انتخابات در این معنا به انتخاب گذاشتن هویت و خواست جمعی یک ملت است ، که سال های سال زیر تحریم ، جنگ ، استعمار ایستاده است. انتخابات در ایران ، یک امر سیاسی است ، چون امکان بودن و چگونه ماندن را؛ فارغ از میزان صادرات و واردات ، فارغ از تعداد پالایشگاه و ورزشگاه ، به ما نشان می دهد. به نظر من انتخابات در ایران سرمایه بزرگی است که هیچ کشوری امکان لمس و تجربه انتخاب در این سطح را ندارد. اگر تا دیروز شما ، به طور نمونه ، از طرفداران آقای جلیلی ، سوالی می پرسیدید برنامه های یک و دو و سه را تکرار می کردند که ۱۲ سال برای آن زحمت کشیده و تدوین کرده. منتقدین ایشان نیز بحث کار امدی و نداشتن تجربه و... را طرح می کردند. اما مناظره دیشب مساله را متفاوت کرد. زیرا در جایی که صحنه منازعه ، از ریاست جمهوری به مدیر اجرایی تقلیل یافته بود ، در پاسخ به تردید های اصلاح طلبان در راه رفته شده ، دوباره به امر سیاسی ارتقا یافت و خوشحالی هواداران ، طرفداران نیز ناشی از این ارتقا و واقعی شدن صحنه نزاع است‌. بعد از مناظره دیشب کاندیدهای جبهه انقلاب ، موقعیت جمهوری اسلامی و حرکتی انقلاب اسلامی را یاد آور شدند ، و این یاد آوری حماسی، در مردم ایجاد هیجان کرد. صحنه را باز آرایی کرد و موقعیت افراد در صحنه را دوباره نشان داد. به همین علت استقبال از سخنان جلیلی ، فردی که چند روزه شبیه معلم های کسل کننده مذهبی درس مدیریت اسلامی سخن می گفت ، استقبال از موقعیت و موضع یک فرد انقلابی است ، که از اراده و خواست یک ملت دفاع کرده است و این استقبال نه به خاطر راهکار ایجاد نیروگاه های انرژی خورشیدی در روستاها، و نه به خاطر گفتن از ظرفیت سواحل مکران ، بلکه به خاطر توضیح واضح و حماسی از صحنه سیاست در ایران بود. صحنه ای که به ما نشان می داد مساله بر سر چیست ، چه اتفاقی در حال رخ دادن است و چه باید کرد. 📖 جامعه‌شناسی مردم @Popular_Sociology
🔻پوپولیسم خام پزشکیان و خطر سقوط در وضع پیشاسیاست ✍ سید حسین شهرستانی ۱. با کمال احترام مسعود پزشکیان خودِ پوپولیسم است، آنهم پوپولیسم خام. پوپولیسم خام یعنی چه؟ یعنی برخلاف اشکال متعارف پوپولیسم که ایدئولوژی‌های سیاسی را خرج کنش خود می‌کند، این‌بار این پوپولیسم خام است که خرج ایدئولوژی‌ها و گروههای ذی‌نفع متناسب با آن می‌شود. خدا می‌داند اگر در میان نامزدهای اصولگرا کسی چون او در میدان بود، اصلاح‌طلبان گوش فلک را از بانگ "خطر ظهور پوپولیسم" کر می‌کردند. ۲. بهزاد نبوی، چریک پیر اصلاحات می‌گوید بگذارید پزشکیان خودش باشد. ماجرا این است: ایدئولوژی و ذی‌نفعانش این‌بار در کمین‌اند تا از نردبان پوپولیسم بالا روند و بعد از آن بی‌درنگ نردبان را کنار خواهند زد. پزشکیان می‌گوید من از اینها استفاده می‌کنم چون رای می‌خواهم-یعنی می‌خواهد با فاصله‌گذاری از رادیکالیسم اصلاحات هم از مواهب آن بهره ببرد و هم مضراتش را کنار بگذارد-؛ اما از آنجا که پزشکیان در سیاست ساده و نقش‌پذیر و خام است، رابطه معکوس خواهد بود: آنها او را در هاضمه خویش مستحیل خواهند کرد. ۳. پزشکیان آدم شریفی است ولی جهان سیاست را نمی‌شناسد. فکر می‌کند نزاعهای سیاسی "دعوای الکی" است و می‌توان با گفتگو و رجوع به کارشناسان رفعش کرد. این البته مزیت نسبی اوست که اهل دعوا نیست، برخلاف جریان حامی‌اش که سیاست را فقط با نزاع و دشمن‌سازی داخلی پیش می‌برد (با دوستان خصومت با دشمنان مدارا) اما نیروی "پوپولیسم غوغاسالار" در پس پوپولیسم خام پزشکیان مخفی شده است. ۴. پوپولیسم غوغاسالار چیست؟ در ادب فارسی و عربی، کلمه "غوغاء" بمعنی خیل مردمان است از جهت نابخردی و شکل‌پذیری و همج‌الرعاء‌بودن... "غوغایی" کسی است که مردم را با تحریک عواطف سطحی و احساسات خامشان به میدان می‌کشد و هنگامه به‌پا می‌کند. مردم‌گرایی اصلاح‌طلبان، غوغاسالارانه است. ۸۸ نمونه آن. سیاست جاری و خرد عمومی و منافع ملی، قربانی این منش غوغایی است. اصلاح‌طلبان می‌توانستند در چهارچوب جمهوری اسلامی و منافع ملی، ایده‌هایی چون "آزادی" و گرایش به "تعامل با غرب" را نمایندگی کنند. احزاب در یک سیستم سیاسی، هریک در اولویت‌بخشی به ارزشهای بنیادین از هم ممتاز می‌شوند. اما اصلاح‌طلبان این ارزشها و گرایشها را گروگان کام‌جویی سیاسی و رادیکالیسم تمامیت‌خواهانه خود کردند. رادیکالیسمی که چون "دیگری" را به‌رسمیت نمی‌شناسد، خود نیز به‌رسمیت شناخته نخواهد شد؛ گرچه باتمام این احوال نظام آنها را در بازی شریک می‌کند. ۵. پوپولیسم خام پزشکیان، با سبد رای متفاوتی از سبد رای پوپولیسم غوغایی اصلاح‌طلبان کار می‌کند. سبد رای پزشکیان تا حد زیادی با سبد رای احمدی‌نژاد و حتی رئیسی مشترک است، ترکیب درهمی از نارضایتی‌ها و بیم‌ها و امیدهایی که چون خام است، مرز روشنی ندارد. ۶. پزشکیان آدم خوبی است ولی باید نگران باشیم از یک آشوب و پریشانی بی‌لگام که نتیجه ذاتی این خامی و شکل‌پذیری و بساطت است. بساطتی که وضع "پیشاسیاست" را یادآوری می‌کند: وضع طبیعی و خام امور، وضع جهان بی‌دعوا و پر از صلح نیست؛ دقیقا وضع "جنگ همه با همه" است. 📖 جامعه‌شناسی مردم @Popular_Sociology
🔻یک پرسش سخت از آقای مسعود پزشکیان ▫️دوستان و عزیزان خاصه آنها که نظرشان رای به آقای پزشکیان است لطفا با تامل به این پرسش پاسخ دهند نظر آقای پزشکیان؛ چون ایشان در هیچ کدام ایده ای ندارند و آن را به کارشناسان و تیمش واگذار می کنند؛ بهتر است بگوییم ستاد و اتاق فکر ایشان (تیم روحانی، طیف لیبرال سرمایه داری: شاگردان غنی نژاد) درباره موارد زیر چیست؟ ۱- یارانه ها ۲- مسکن دولتی (مهر و ملی) ۳- آموزش و درمان دولتی ۴-دخالت دولت در بازار پاسخ به این موارد تکلیف خیلی چیزها را مشخص می کند 📖 جامعه‌شناسی مردم @Popular_Sociology
‍ ‍ 🔻در "سعی سعید" ✍ محمدرضا کائینی یک: به کسی رای می‌دهم، که سخنش متعلق به خودش باشد. در این صورت رایش نیز، متعلق به خودش خواهد بود. سخنِ قرضی، رای قرضی و حتی وجود و عدم قرضی، یکی از بدترین پدیده‌ها در انتخابات است. اگر این ملاک را صحیح بدانید، کسی ارجحیت دارد که سراسر ایران را به دیدن و یافتن گشته، برای هر دردی علاجی یافته و از آن مهم تر، به اجرای آنچه ارائه می‌کند، اطمینان دارد. کسانی که با سرمایه "نمی‌توانم" و "نمی‌گذارند" در صف انتخاب شدن ایستاده اند، ماقبل داوری اند! دو: در اردوگاه نمی‌توانم و نمی‌گذارند، کار خراب‌تر از این حرف‌هاست. یک وقت کسی گفتمان قرض می‌کند، اما یک وقت کسی اصلا گفتمان ندارد. "همه خراب کرده‌اند"، "همه دزد بوده‌اند"، "نباید دو تا سفره انداخت"، "ببینیم کارشناسان چه می‌گویند"، ارائه راهبرد انتخاباتی و اجرایی نیست. افراط در فریاد کردن "سیاست‌های مقام معظم رهبری" هم، بیشتر پوشاندن دُم خروس قلمداد می‌شود! یکی از کاندیداها در این فقره، مرحوم حاجی بخشی را پشت‌سرگذاشته است! این در حالی است که سخن دومی از سرِ صدق، درد و باورپذیر بود، اما اولی با ترکیب ستادش، اسباب خنده درست کرده است. سه: کاهش سطح مشارکت، البته مهم‌ترین دغدغه است. اما نگرانی از آن، از سوی کسانی که بیشترین دولت ها و فرصت‌ها و نتیجتا بیشترین سهم را ایجاد این معضل داشته‌اند، مقبول نمی‌افتد. نباید گذاشت که خود این مساله نیز، اسباب کاسبی و رانت شود. چهار: با این اوصاف، نویسنده و کسانی که ماوقع را چون او می بینند، در رای دادن به دکتر سعید جلیلی تردید نخواهند کرد. سود و ضرر انتخاب خلایق -به هر شکل و نوع که باشد- نهایتا به خودشان بازخواهد گشت. در این میان، تنها دیرفهمی‌ها و بدفهمی‌ها در تاریخ حک و ماندگار می‌شود. 📖 جامعه‌شناسی مردم ✅ @Popular_Sociology
🔻تکنیک های جنگ روانی علیه سعید جلیلی؛ دوگانه سازی کاذب، ترساندن مردم در بستر دروغ بزرگ! در مرحله دوم انتخابات ریاست‌جمهوری؛ سیر خط تبلیغی که در کمپین آقای پزشکیان دنبال می شود نه در پی اثبات او بلکه در نفی رقیب است بدین صورت که وقتی آنها می بینند ظرفیت ایجابی نامزدشان محدود است و کار نمی کند، به سمت نه به رقیب می روند و تلاش می شود با تکنیک های روانی خاص پروپاگاندا به هدف خود نائل شوند ادامه در 👇👇👇 📖جامعه‌شناسی مردم @Popular_Sociology
🔻تکنیک های جنگ روانی علیه سعید جلیلی؛ دوگانه سازی کاذب، ترساندن مردم در بستر دروغ بزرگ! ✍ یحیی حمدی در مرحله دوم انتخابات ریاست‌جمهوری؛ سیر خط تبلیغی که در کمپین آقای پزشکیان دنبال می شود نه در پی اثبات او بلکه در نفی رقیب است بدین صورت که وقتی آنها می بینند ظرفیت ایجابی نامزدشان محدود است و کار نمی کند، به سمت نه به رقیب می روند و تلاش می شود با تکنیک های روانی خاص پروپاگاندا به هدف خود نائل شوند در پروپاگاندا؛ که آن را به جو سازی ترجمه کرده اند؛ به مخاطب اطلاعاتی ارائه می شود با این هدف که؛ به جای پاسخ منطقی یک واکنش هیجانی و احساسی در او ایجاد شود در پروپاگاندای اتاق جنگ کمپین پزشکیان از راهبرد Targeted advertisements بهره برده می شود در این راهبرد؛ تبلیغاتی برای مخاطبان ارائه می شود که منعکس کننده علائق، رفتار و سبک زندگی خاص آنها باشد این کار معمولا با استفاده از داده های شناختی، مخاطبان(طبقه، قوم، مذهب، علائق، رفتار اجتماعی و...) تقسیم بندی می شوند سپس متناسب با هر بخش مخاطب، تبلیغات منحصر به آن بخش ارائه می شود استفاده از المان های دینی (قرآن و نهج البلاغه) برای اقشار مذهبی، پرداخت همراه با اغراق درباره اقوام و اهل سنت، پرداخت به آزادی پوشش، اصرار بر غربگرایی علی رغم شکست برجام، استفاده از ادبیات نئولیبرال برای طبقه فرادست و... هدف عمده این پروپاگاندا و جنگ روانی ابتدا طبقه متوسط با علایق خاص فرهنگی خود، سپس عامه مردم را هدف گرفته است. در پروپاگاندایی که اکنون شاهد آن هستیم و تا روز انتخابات شدت هم خواهد گرفت از سه تکنیک به صورت عمده بهره می برند: الف) دوگانه سازی خاصه دوگانه سازی کاذب : برای کسب هویت یا سوار شدن بر هیجانات یک رقیب برساخته می شود ب) برچسب زنی (در جهت اهریمن سازی): صفاتی اهریمنی و زشت به رقیب خود نسبت می دهد تا تصویری مخدوش از او بسازد ج) توسل به ترس (رقیب هراسی): ترساندن مردم از عواقب رای دادن به رقیب این سه تکنیک در بستر دروغ بزرگ سر می زند؛ به تعبیر گوبلز دروغ باید به حدی بزرگ باشد که مردم با خود بگویند مگر می شود کسی دروغی به این بزرگی بگوید؟ و هر چه دروغ بزرگتر قابل باورتر و به راحتی هم قابل رد کردن نیست! این سناریو تکراری پیش از این در سال ۹۲ و ۹۶ اجرا شد: در جایی که روحانی با دوگانه کاذب (سرهنگ - حقوقدان و معیشت-ساتریفیوژ) و در سال ۹۶ به صورت شدیدتر با مفاهیمی چون "کاسبان تحریم" و "اگر بیایند در پیاده رو دیوار خواهند کشید" دوگانه کاذب دیو و دلبر ساختند و با اهریمن سازی از رقیب تا توانستند مردم را ترساندند (در صورت پیروزی رقیب در پیاده رو دیوار خواهند کشید، جنگ خواهد شد و...) امروز نیز در رقابت جلیلی - پزشکیان همان تیم در صدد تکرار این سناریو با شدت بیشتر هستند. دال مرکزی جنگ روانی علیه سعید جلیلی با کلید واژه است و نقش چهره های سابقا امنیتی (آذری جهرمی، ربیعی و...) بسیار پررنگ است و شروع کار با آنهاست و سپس بدنه این جریان جنگ روانی تداوم می دهند و آتش این توپخانه در دو روز آینده بیشتر نیز خواهد شد چراغ اول را چون همیشه آذری جهرمی روشن کرد : "نمی گذاریم کشور به دست طالبان بیفتد" (برچسب زنی با هدف اهریمن سازی) و در ادامه علی ربیعی (عباد) بخش دیگری از این سناریو عيان کرد: "طبقات و دهک های پایین جامعه در نتیجه سیاست های ، طبقه متوسط به دلیل عدم گشایش ها و در حالت کلی تر عموم مردم به ویژه نسل جدید از سیاست های و به ستوه آمده اند" سپس بدنه این جریان در فجازی با دوگانه ایران _ کره شمالی بخش دیگری از این سناریو را عيان کرد. و روزنامه های زنجیره ای حامی این جریان با مضمونی مشترک به استقبال این حرکت رفتند که نمونه آن: روزنامه تئولیبرال سازندگی که در سابقه اش توصیه و توجیه شوک درمانی در راستای اقتصاد بازار را دارد؛ در صفحه اول تصویری اهریمنی با (تداعی کننده ) از یاران خالص ساز جلیلی رونمایی کرد روزنامه مردم سالاری؛ با زدن برچسب به رقیب به ایجاد از مشکل اقتصادی رو آورد روزنامه هم میهن؛ ایجاد از جلیلی با تیتر هشدار بهزاد از خطر رئیس جمهور شدن جلیلی می گوید. (ن.ک به گرالیت) برای توده مردم هم ترس از و مسائل اقتصادی پر رنگ می شود . همین روند در نطق پایانی آقای پزشکیان در مناظره اول هم تلاش شد اجرا شود اما به بار ننشست بله در شرایطی که نامزد این کمپین دارای وجه ایجابی نیست (نه برنامه ای و نه ایده ای برای دولت) و در نتیجه کمپین انتخاباتی او نیز فاقد ابتکار عمل است به اتاق جنگ روانی بدل می شود و با پروپاگاندا تلاش می شود سوار بر موج هیجان مخاطبان به سمتی کشاند که واقعیت ها قلب شوند و حقیقت ذبح شود تنها راه؛ افشای این جنگ روانی است 📖 جامعه‌شناسی مردم @Popular_Sociology