مراسم هیئت که تمام شد به سمت حیاط امامزاده رفتیم،
شور و اشتیاق عجیبی داشت و تأکید میکرد که به حرفش گوش بدهم.
با انگشت اشاره کرد و گفت که وقتی #شهید شدم مرا آنجا دفن کنید.
من که باورم نمیشد، حرفش را جدی نگرفتم. نمیدانستم که آن لحظه شنونده #وصیت پسرم هستم و روزی شاهد تدفین او در آن حیاط میشوم.»
(به نقل از مادر شهید)
#سالروز_زمینےشدن 🌏
@porofail_me