به نام الله
فردی چندین سال شاگرد نقاش بزرگی بود و تمامی فنون و هنر نقاشی را آموخت
روزی استاد به او گفت:
تو دیگر استاد شدهای و من چیزی ندارم که به تو بیاموزم
شاگرد فکری به سرش رسید
یک نقاشی فوقالعاده کشید و آن را در میدان شهر قرار داد
مقداری رنگ و قلمی نیز کنار آن گذاشت و از رهگذران خواهش کرد اگر جایی ایرادی میبینند یک علامت × بزنند
غروب که برگشت دید تمامی تابلو علامت خورده است
بسیار ناراحت و افسرده به استاد خود مراجعه کرد
استاد به او گفت:
آیا میتوانی عین همان نقاشی را برایم بکشی؟
شاگرد نیز چنان کرد و استاد آن نقاشی را در همان میدان قرار داد و رنگ و قلم را نیز کنار آن گذاشت
اما متنی که در کنار تابلو قرار داد این بود:
اگر جایی از نقاشی ایراد دارد با این رنگ و قلم اصلاح بفرمایید
وقتی غروب برگشتند، دیدند تابلو دستنخورده مانده است
استاد به شاگرد گفت:
همه انسانها قدرت #انتقاد_دارند،
ولی برنامهای برای #اصلاح_ندارند