•°•
بهنام الله
معیار تشخیص #حق از #باطل،
در فضای غبار آلود #فتنههای؛
اجتماعی - سیاسی
ما الآن كه على و عمار و اويس قرنى و ديگران را با عايشه و زبير و طلحه روبرو مى بينيم، مردد نمیشويم؛
اما اگر در آن زمان مىزيستيم و سوابق آنان را از نزديك میديديم، شايد از ترديد مصون نمیمانديم !
شخصی از یاران #امام_علی(ع) که در نبرد جمل در تمیز حق از باطل به حیرت افتاده بود - محضر #اميرالمؤمنين شرفياب شد و گفت؛
آيا ممكن است طلحه و زبير و عايشه بر باطل اجتماع كنند؟؟؟
شخصيتهايى مانند آنان از بزرگان #صحابه #رسول_اللَّه(ص) چگونه اشتباه مىكنند و راه باطل را میپيمايند؟
آيا اين ممكن است؟
امام علی علیه السلام در پاسخ او سخنى دارد كه دكتر طهحسين، دانشمند و نويسنده مصرى، مىگويد:
سخنى محكمتر و بالاتر از اين نمیشود؛ بعد از آنكه وحى خاموش گشت و نداى آسمانى منقطع شد، سخنى به اين بزرگى شنيده نشده است.
فرمود:
انَّكَ لَمَلْبُوسٌ عَلَيْكَ، انَّ الْحَقَّ وَ الْباطِلَ لا يُعْرَفانِ بِاقْدارِ الرِّجالِ، اعْرِفِ الْحَقَّ تَعْرِفْ اهْلَهُ وَ اعْرِفِ الْباطِلَ تَعْرِفْ اهْلَهُ
سرت كلاه رفته و حقيقت بر تو اشتباه شده
حق و باطل را با ميزان قدر و شخصيت افراد نمیشود شناخت
اين صحيح نيست كه تو اول، شخصيت هايى را مقياس قرار دهى و بعد حق و باطل را با اين مقياسها بسنجى
فلان چيز حق است چون فلان و فلان با آن موافقند و فلان چيز باطل است چون فلان و فلان با آن مخالف
نه، اشخاص نبايد مقياس حق و باطل قرار گيرند
اين حق و باطل است كه بايد مقياس اشخاص و شخصيت آنان باشند
يعنى بايد حق شناس و باطل شناس باشى نه اشخاص و شخصيت شناس؛
افراد را (خواه شخصيتهاى بزرگ و خواه شخصيتهاى كوچك) با حق مقايسه كنى،
اگر با آن منطبق شدند شخصيتشان را بپذيرى و الّا نه
در اينجا على عليهالسلام معيار حقيقت را خود حقيقت قرار داده است و روح تشيع نيز جز اين چيزى نيست
در حقيقت شيعه مولود يك بينش مخصوص و اهميت دادن به اصول اسلامى است نه به افراد و اشخاص
برگرفته از مجموعه آثار استاد #شهيد_مطهرى
جاذبه و دافعه على عليه السلام
•••