🍃 🍁 🍃
#شعر شیرازی
#شُومُو !
شُومُو، يِی هُو اَزينا كِردی كِه چِه؟
تَركِ دوس و آشنا كِردی كِه چِه؟
شُومُو، اِنگار مَنو يادِت نَميّاد
پيشِ من پُشتِتو را كِردی كه چِه؟
شُومُو، شيرازُ چِشات اَلُو زده
ايكارا رو - ايوَرا - كِردی كه چِه؟
شُومُو !، من تو شاچراغ بَس ميشينم
كارِ بی رِضُی خدا كِردی كه چِه؟
شُومُو، مُشتُلُق چی، مُشتُلُق ميخواد
آيهِ وايَم تو كوچا كِردی كه چِه؟
شُومُو، يِی بارِگی مَنو بُكُش بُرو
روزُمو ايطُو سيا كِردی كه چِه؟
شُومُو، غم داشت تو دِلُم گُوروک ميشُد
تی شُو وَر دُوشتی یُو وا كِردی كِه چِه؟
شُومُو، اَی ما رُو ميخُوی وِل بُكُنی
نذرِ سِيد ابوالوفا كِردی كِه چِه؟
شُومُو، اَشکِ چیشِ ما، وَواری، بود
تو به مردم تَرِشا كِردی كِه چِه؟
شُومُو، تِلّه بُختونی گَردَنِته
ايهَمه سِتم به ما كِردی كه چِه؟
شُومُو، نازِتو سَمندر ميخريد
دُوسی بُو، جُلُنبُرا، كِردی كه چِه؟
🍃 🍁 🍃
#لغت_نامه
#شُومُو :
- تو -
اين شومو كه از اختصاصات لهجه شيرازی است
با( - شما - دوم شخص جمع )فرق دارد
به جای دوم شخص مفرد - تو - در مقام دادخواهی يا تند و صريح صحبت كردن استعمال می شود و جنبه ی خطاب دارد
با اندكی جسارت و توهين
#اُی شومو
آهای تو (با تو هستم)
#اُی :
آهای
#یی_هُو :
يكباره - ناگهانی
#اَزينا :
از اين ها
#اَزونا
از اونها
از مصطلحات لهجه ی شيرازی است
و معمولاً برای هر شیئی كه نام آن در خاطرشان نيست (با نمایش پانتومیم آن شیئی) به كار ميرود
#كه چه؟ :
كه چی؟، چرا؟
پُشتِتُو را كِردی :
پشتت را به من كردی، روبروی من نیستی
#اَلُو :
آتش با شعله بزرگ
#ايكارا :
اين كارها
#ايورا :
اين اطراف
#مُشتُلُق :
انعام
#مشتلق چی :
مژده رسان، کسی که فقط به قصد گرفتن انعام خبر خوش می آورد
#آيه وايه :
آواره، سرگردان
آیه وایم = آواره ام، سرگردانم
آیه وایمون : سرگردانمون
#گُوروک :
بسته نخ به شکل توپ،
#نخ :
بند، ریسمان(با لهجه شیرازی=رِسمون)
#تی :
نوک اشیاء
( سر اشیاء با نوک پرنده متفاوت است)
مثال = تی مداد . تی چاقو . تی چوق تی بند
#چوق :
چوب
#اَی :
اگر
سيد ابوالوفا :
امامزاده ای كه آرامگاه وی در شیراز است
وَواری :
عاريه ، قَرض، امانت گرفتن هر چیزی به قصد استفاده موقت و باز پس دادن به صاحب
تَرِشا :
پاشیده شدن قطرات آب روی كسی
#تِلّه بُختونی :
(به كسر ب، تشديد لام و ضم ب)
عوامل تهمت را به کسی نسبت دادن
بُهتان، تهمت و مجبور شدن به انجام کاری که دوست نداری
جُلُنبُر : (به ضم ج و ل و ب)
بی سر و پا، ولگرد پُر رو
🍃 🍁 🍃
🍃 🍁 🍃
#شعر شیرازی
#شُومُو !
شُومُو، يِی هُو اَزينا كِردی كِه چِه؟
تَركِ دوس و آشنا كِردی كِه چِه؟
شُومُو، اِنگار مَنو يادِت نَميّاد
پيشِ من پُشتِتو را كِردی كه چِه؟
شُومُو، شيرازُ چِشات اَلُو زده
ايكارا رو - ايوَرا - كِردی كه چِه؟
شُومُو !، من تو شاچراغ بَس ميشينم
كارِ بی رِضُی خدا كِردی كه چِه؟
شُومُو، مُشتُلُق چی، مُشتُلُق ميخواد
آيهِ وايَم تو كوچا كِردی كه چِه؟
شُومُو، يِی بارِگی مَنو بُكُش بُرو
روزُمو ايطُو سيا كِردی كه چِه؟
شُومُو، غم داشت تو دِلُم گُوروک ميشُد
تی شُو وَر دُوشتی یُو وا كِردی كِه چِه؟
شُومُو، اَی ما رُو ميخُوی وِل بُكُنی
نذرِ سِيد ابوالوفا كِردی كِه چِه؟
شُومُو، اَشکِ چیشِ ما، وَواری، بود
تو به مردم تَرِشا كِردی كِه چِه؟
شُومُو، تِلّه بُختونی گَردَنِته
ايهَمه سِتم به ما كِردی كه چِه؟
شُومُو، نازِتو سَمندر ميخريد
دُوسی بُو، جُلُنبُرا، كِردی كه چِه؟
🍃 🍁 🍃
#لغت_نامه
#شُومُو :
- تو -
اين شومو كه از اختصاصات لهجه شيرازی است
با( - شما - دوم شخص جمع )فرق دارد
به جای دوم شخص مفرد - تو - در مقام دادخواهی يا تند و صريح صحبت كردن استعمال می شود و جنبه ی خطاب دارد
با اندكی جسارت و توهين
#اُی شومو
آهای تو (با تو هستم)
#اُی :
آهای
#یی_هُو :
يكباره - ناگهانی
#اَزينا :
از اين ها
#اَزونا
از اونها
از مصطلحات لهجه ی شيرازی است
و معمولاً برای هر شیئی كه نام آن در خاطرشان نيست (با نمایش پانتومیم آن شیئی) به كار ميرود
#كه چه؟ :
كه چی؟، چرا؟
پُشتِتُو را كِردی :
پشتت را به من كردی، روبروی من نیستی
#اَلُو :
آتش با شعله بزرگ
#ايكارا :
اين كارها
#ايورا :
اين اطراف
#مُشتُلُق :
انعام
#مشتلق چی :
مژده رسان، کسی که فقط به قصد گرفتن انعام خبر خوش می آورد
#آيه وايه :
آواره، سرگردان
آیه وایم = آواره ام، سرگردانم
آیه وایمون : سرگردانمون
#گُوروک :
بسته نخ به شکل توپ،
#نخ :
بند، ریسمان(با لهجه شیرازی=رِسمون)
#تی :
نوک اشیاء
( سر اشیاء با نوک پرنده متفاوت است)
مثال = تی مداد . تی چاقو . تی چوق تی بند
#چوق :
چوب
#اَی :
اگر
سيد ابوالوفا :
امامزاده ای كه آرامگاه وی در شیراز است
وَواری :
عاريه ، قَرض، امانت گرفتن هر چیزی به قصد استفاده موقت و باز پس دادن به صاحب
تَرِشا :
پاشیده شدن قطرات آب روی كسی
#تِلّه بُختونی :
(به كسر ب، تشديد لام و ضم ب)
عوامل تهمت را به کسی نسبت دادن
بُهتان، تهمت و مجبور شدن به انجام کاری که دوست نداری
جُلُنبُر : (به ضم ج و ل و ب)
بی سر و پا، ولگرد پُر رو
🍃 🍁 🍃