📌متن شبهه:👇 #3344
شیخی به چُرت بود که زنش وارد شد به تعجیل، بگفتا: شیخا چه نشستی که آش شله قلمکار دهند اندر هیئت ابوالفضلی!
پس شیخ به عبا شد و دیگ، سمت دروازه پیش گرفت. چون رسید کوی هیئت را خیل خلق بدید در آشوب و هیاهو! در اندیشه شد که نوبتش نیاید و شکم در حسرت بماند!
ره زِ میان صف گشوده، بالای دیگ برسید. دیگ آش نیمه یافت. پس آشپز را بگفت: دست نگاهدار که نذری را اشکالی ست شرعی!
آشپز بگفت: از چه روی شیخ؟ خلق نیز به گوش شدند.
شیخ بگفت: قصاب بدیدم به بازار که گوسپند، تازه ذبح بکرده، سر به کناری نهاده بود. چون زِ سر بگذشتم، حیوان به ناله و اشک شد که قصاب، آب نداده، هلاکم نمود. هم از این روی، حرام باشد آن گوشت و این شله!
مردم را ولوله افتاد و آشپز را پرسش که: حال که کار زِ کار بگذشته، چه باید کرد شیخا؟
شیخ بخاراند ریش را و بگفتا: خُمس آش به امام دهید، حلال شود!
پس خلق بگفتند آشپز را که: خُمس دهی، حلال شود، به زِ آنست که کُلِ آن حرام شود!
پس آشپز، دیگ زِ شیخ بستاند و آش اَندر بِکرد! خلق شادمان شده شیخ را درود گفته، صلوات بفرستادند.
خشتمال که ترش روی، حکایت بدید و بشنید، شیخ را جلو گرفته، بگفتا: این چه داستان بود که کردی؟ چه کَس دیده که گوسپند سر بریده سخن گوید ای فریبکار؟
شیخ بگفت: مهم شُله است که به دیگ شد! اَلباقی نه گناه من است،
که خلق را اگر میل به خریت باشد همه کس را حلال باشد به سواری...
📌 پاسخ به شبهه👇
1⃣ اخیراً دست های دین ستیز که از حمله ی مستقیم به ساحت دین، شعائر اسلامی و روحانیت نتیجه نگرفته اند، از روش تخریب غیرمستقیم و از شگرد داستان پردازی و حکایت سازی برای اهداف پلید سود می جویند.
حکایت هایی ساختگی و دروغین که در همه ی آنها، شخصیت منفی داستان با عناوینی نظیر شیخ، ملا و آخوند به عنوان نماد و نماینده ی اسلام، با ویژگی های دروغگویی، فریبکاری و شکم بارگی معرفی می شود.
این حکایت هم که البته در آن از زبان و ادبیاتی مشابه با لحن و سبک حکایات اخلاقی و پندآموز استفاده شده، از جمله ی آنهاست.
ناگفته روشن است که آنچه سبب عنادورزی و کینه توزی این جماعت نسبت به عموم جامعه ی روحانیت است، بر اساس فرموده ی به حق امام امت، این است که روحانیون کسانی هستند که (به برکت انقلاب اسلامی و با روشنگری در باب مسائل اعتقادی) مشت اینها را در جامعه باز کرده و دروغ پردازی های آنان را روی دایره ریخته اند!
(کشف الاسرار، ص9)
2⃣ اما علاوه بر روحانیت، هیئت های عزاداری با عنوان "هیئت ابوالفضلی" و مردم دیندار و پایبند به امور شرعی با عنوان توهین آمیز "خلق مایل به خریت" نیز از تیررس تخریب و توهین نویسنده ی معاند شبهه در امان نمانده اند.
تنزل دادن جایگاه معنوی مجالس و هیئت های حسینی که در آن سفره های احسان و نذری برای اطعام عزاداران و نیازمندان برپا می شود، به عنوان جایی برای شکم چرانی، خود حکایت از تنزل و سقوط معنوی و اخلاقی سازندگان چنین شبهاتی است.
اما آنچه در پایان حکایت از زبان شیخ خیالی نقل می شود؛ لب مطلب، نتیجه ی نهایی داستان و در واقع نظر شخص نویسنده است که:
پایبندی به شرعیات یعنی خریت مردم و امکان سواری گرفتن از آنها؛ و این یعنی عناد و ضدیت با اساس دین.
3⃣ در این حکایت، از زبان شیخ به چند موضوع اشاره شده است؛ از جمله:
1. سخن گفت سر گوسفند ذبح شده
2. حرام بودن گوشت حیوانی که تشنه سر بریده شده باشد.
3. حلال شدن نذری با پرداخت خمس!
اما از میان این سه موضوع، تنها آنچه که مورد اعتراض واقع و دروغ خوانده شده، اولی است. این یعنی اینکه به احتمال بسیار، نویسنده قائل به دروغ و نادرست بودن دو مورد دیگر نیست و این در حالی است که:
اولاً ذبح حیوان تشنه، سبب حرام بودن گوشت آن نیست؛ بلکه مستحب است پیش از ذبح به او آب داده شود.
ثانیاً حکم خمس هیچ ربطی به آش یا خوردنی های نذری و احسان ندارد.
این یعنی اینکه شیخ خودساخته ی این معاندان، چندان اطلاعی هم از احکام شرعی نداشته است.
4⃣ در پایان باید گفت: هیچ کس منکر وجود برخی آسیبها و آفت ها در مجالس و مراسم مذهبی که بعضاً آلوده به خودنمایی و ریاکاری می شوند، نیست. این نویسندگان دین ستیز اگر مرد بودند، قلمشان را در نقد و اصلاح این مسائل بکار می بردند، نه تخریب اساس مجالس مذهبی و توهین به روحانیت و مردم مسلمان.
منبع کانال انتی شبهه
--------------------------
☑️کانال جامع پاسخ به شبهات وشایعات در #فضای_مجازی 👇🏻
https://chat.whatsapp.com/BaIwzdeue3dKPXo6dRTS88
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
🌍🧭در بازار داغ جنگ روانی، هر آنچه از اخبار روز و پاسخ به شبهات فضای مجازی میخواهید:
در پرسمان جستجو کنید...
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
@porseman_313
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄