آقا هم فرمود حسین، بچه من و قلب من است. علاقه و محبت امام به بچههای من هم خیلی زیاد و غیرقابل توصیف است. برخورد و التفاتی که امام با بچههای من داشت با هیچ کس دیگر نداشت و وقتی حسین پیش ایشان میرفت، میگفت بنشین و یک میوه و مثلاً پرتقال بخور تا ببینم که تو خوردی.
با مریم هم مثل حسین رفتاری بسیار مهربانانه و ملاطفتآمیز داشت. این علاقه به قدری زیاد بود که خود حاج آقا مصطفی گفت من از علاقه فوقالعاده شما به این بچهها تعجب میکنم. امام هم فرمود اگر نوهدار بشوی، احساس مرا درک میکنی. یادم هست مریم وقتی به سن مدرسه رفتن رسید، حاج آقا مصطفی او را بهجای مدرسه رسمی، به آموزشگاه زبان عربی و قرآن که خواهر مرحوم شهید صدر تأسیس کرده بود فرستاد و مریم به خوبی زبان عربی و قرآن را فراگرفت، به طوری که خود خانم صدر آمد و گفت مریم مثل بلبل عربی حرف میزند، چرا شما نمیگذارید به مدرسه برود و درس بخواند؟
قرآن را نیز در همان سن کم خیلی خوب یاد گرفته بود و گاهی پیش آقا میرفت و در حالی روسری ژرژت سفید به سر کرده بود، با لهجه عربی قرآن میخواند که آقا خیلی ذوق میکرد و خوشش میآمد و لذت میبرد. پس از این که مریم زبان عربی را یاد گرفت، برخلاف دخترهای سایر علما و روحانیون به مدرسه رفت و چون از هوش خیلی بالایی برخوردار بود، در درس هم پیشرفت بسیار خوبی داشت.
حاصل ازدواج شما با حاج آقا مصطفی چند تا فرزند است؟
حائری: خدا چهار فرزند به من داد که دو تا از آنها از دنیا رفتند و الآن تنها حسین و مریم برای من باقی ماندهاند.
علت وفات آن دو تا بچه چه بود و کجا از دنیا رفتند؟
حائری: هر دو دختر بودند و یکی در ایران و یکی در نجف از دنیا رفت. اولی چند روز بعد از به دنیا آمدن از دنیا رفت و علتش هم این که اوضاع ما در آن ایام به خاطر مسائل انقلاب خیلی ناجور و نامناسب و دگرگون بود و در همان ایامی که تازه این دختر به دنیا آمده بود، نیروهای دولتی وارد منزل ما شدند و هول و هراس ایجاد کردند و حال خود من خیلی بد و خراب بود و شاید این بچه بر اثر همان مسائل مُرد و از دنیا رفت.
دومی هم بلافاصله بعد از تولد و بر اثر یک بیماری کشنده از دست رفت؛ البته برخی به من میگفتند که این فرزندم، پسر بوده و اطرافیانم برای این که من بیش از اندازه ناراحت نشوم، گفتند دختر بوده است.
شخصیت حاج آقا مصطفی چطور بود؟
حائری: حاج آقا مصطفی خیلی مدرن و امروزی بود و شباهتی به آخوندهای دیگر نداشت و مثل آخوندها نعلین نمیپوشید و کفشهایش از خارج میآمد و با این اوصاف زندگی کردن در نجف برای او خیلی سخت بود.
آقا و حاج آقا مصطفی هر دو عجیب و غریب بودند؛ مثلاً آقا خیلی منظم و دقیق بود و همیشه دقیقاً سر وقت غذا میخورد و در این زمینه این خاطره شنیدنی است که در زمان تبعید آقا در نجف، گاهی من و خانم به ایران میآمدیم و امام تنها بود و حاج آقا مصطفی برای این که ایشان تنها نباشد، پیش امام میرفت و با ایشان غذا میخورد.
یک روز حاج آقا مصطفی کمی دیرتر رفت و دید امام غذایش را سر وقت و مطابق معمول خورده و منتظر ایشان نمانده است. بعد از آن، هر روز حاج آقا مصطفی میرفت و موقع غذا خوردن، کنار امام مینشست و فقط نگاه میکرد و لب به غذا نمیزد و امام هم انگار نه انگار، به غذا خوردن ادامه میداد و اصلاً به حاج آقا مصطفی تعارف نمیکرد تا غذا بخورد. پدر و پسر کار خود را بلد بودند. به هر حال آقا و خانم خیلی مرتب و منظم و دقیق بودند چون خانم که اصالتاً تهرانی و امروزی و از یک خانواده اصیل بود و خود آقای خمینی هم اصالت خانوادگی بالایی داشت و برادر ایشان، مرحوم آقای پسندیده هم یک آدم حسابی به تمام معنا بود.
حسین آقا میگفت بعد از رحلت حاج آقا مصطفی اگر جریان انقلاب و مبارزه پیش نمیآمد و فکر و ذهن امام معطوف به این مسائل نمیشد، امام از غصه مرگ حاج آقا مصطفی دق میکرد و از دنیا میرفت.
حائری: بله، همینطور است و واقعاً آقا علاقه زیادی به حاج آقا مصطفی داشت، ولی سیستم و شخصیت ایشان طوری بود که ناراحتی و غم و غصه خود را بروز نمیداد.
شخصیت و رفتار امام چطور بود؟
حائری: آقا هم جزء بهترین شخصیتهایی بود که من دیده بودم. آقا، هم مهربان واقعی بود و هم خیلی امروزی و مدرن بود و یادم هست شبها که برای نماز شب بلند میشد، مقداری سیب و پرتقال توی بشقاب میگذاشتم و میبردم و کنار سجاده ایشان میگذاشتم تا میل کند.
من با آقا زندگی کردم و از همه حرکات و سکنات آقا خوشم میآمد و هیچ وقت کاری نکرد که من ناراحت بشوم و خیلی به من علاقه داشت و همانطور که گفتم خیلی تمیز و مرتب بود و یادم هست یک بار گوشه قبایش به ظرف غذا یا چنین چیزی مثل آن خورد که فوری گوشه قبا را بالا زد و به طرف دستشویی رفت و قبا را درآورد و گوشه قبا را شست و برگشت. یک بار به ایشان گفتم شما که در خمین بزرگ شدی، چرا این قدر مدرن و امروزی و تمیز و مرتب هستی؟!
ایشان هم میخندید. من با این که مَحرم امام بودم، اما با چادر چیت خانگی پیش ایشان میرفتم و حاج آقا مصطفی به من میگفت چرا با چادر پیش آقا میروی؟! من هم در جواب میگفتم ما در خانواده خودمان اینجوری بودیم و عادت کردیم تا این که احمد آقا ازدواج کرد و خانم ایشان بدون چادر پیش امام میآمد و آن وقت حاج آقا مصطفی به من گفت همین بهتر است که تو پیش آقا، چادر سر میکنی.
حاج آقا مصطفی هم اهل تهجد و شب زندهداری و مناجات بود؟
حائری: بله و در کنار این تقیدات، خیلی مدرن و امروزی هم بود؛ بهطوری که وقتی مسافرت میرفتیم، به من میگفت عبا یا همان چادر عربی را از روی سرت بردار! من گمان میکردم قصد شوخی دارد و سر به سر من میگذارد؛ اما دیدم خیلی جدی میگوید وقتی بیرون میآییم، چادر را بردار و روسری به سر کن و خوب و محکم ببند و لباس مناسب بپوش تا راحت باشی و بهراحتی تردد کنی. خودش هم چندان در بند تقیداتی که آخوندها دارند نبود.
در باره ارتباط امام موسی صدر با حاج آقا مصطفی هم خاطره دارید؟
حائری: امام موسی صدر خیلی با حاج آقا مصطفی دوست بود و در نجف به منزل ما میآمد و گاهی در منزل ما میخوابید و یادم هست که چون قد بلندی داشت، پاهایش از پتو بیرون میزد. ناگفته نماند که امام موسی صدر عاشق پدرم بود و برای نزدیکتر شدن به پدرم، از خواهرم که آن زمان حدود یازده سال داشت و کوچک بود خواستگاری کرد که پدرم گفت اولاً این دختر هنوز بچه است و ثانیاً با این قد بلند و سر به فلک کشیده تو، شما از نظر ظاهری هم تناسبی با هم ندارید. خواهرم ده سال از من کوچکتر است و درسخوانده است و تحصیلات عالیه دارد و در قم زندگی میکند و الآن که من زمینگیر شدهام، تلفنی با هم ارتباط داریم.
اگر زمان به عقب برگردد و خانم معصومه حائری یزدی جوان شود و حاج آقامصطفی دوباره از ایشان خواستگاری کند، آیا جواب ایشان مثبت است؟
حائری: حتماً؛ چون حاج آقا مصطفی را خیلی دوست داشتم.
🆔 @porseman_andisheh
☘️☘️☘️
✅خوانشی انتقادی از استخاره
اثر جدید حیدر حبالله، پژوهشگر لبنانی و مدرس خارج فقه حوزه علمیه قم با عنوان «خوانشی انتقادی از استخاره» با ترجمه محمدرضا ملّایی، توسط نشر کتاب طه به زیور طبع آراسته شد.
درخواست استخاره محمدعلی شاه: «پرودگارا اگر من امشب توپ به در مجلس بفرستم و فردا با قوه جبریه مردم را ساکت کنم، خوب است و صلاح است استخاره خوب بیاید و الا فلا. یا دلیل المتحیرین. یا الله. محمد علی»
– آیهای که در جواب استخاره او آمد: «قَالَ لَا تَخَافَا إِنَّنِی مَعَکُمَا أَسْمَعُ وَأَرَى فَأْتِیَاهُ فَقُولَا إِنَّا رَسُولَا رَبِّکَ فَأَرْسِلْ مَعَنَا بَنِی إِسْرَائِیلَ»[سوره طه، ۴۶و۴۷]
– تفسیر میرزا ابوطالب زنجانی (فقیه حامی محمدعلی شاه در انقلاب مشروطه): «از این جهت اعلیحضرت همایونی حتما باید به این کار اقدام فرمایند. غلبه قطعی است گرچه در اول زحمت داشته باشد».
آقای هاشمی رفسنجانی در خاطرات سال ۶۷ خود میگوید برای حملهای در جنگ هشت ساله استخاره کرده بود. علیمحمد بشارتی (وزیر دولت او و معاون امنیتی او در مجمع تشخیص مصلحت نظام) در مصاحبهای گفته است، به او متذکر شده این جمله را از خاطرات خود حذف کند زیرا کارشناسان آینده با خواندن این مطلب ناراحت خواهند شد.
اینها نمونههایی از مداخله خداوند در امور کشور است! به باور محمدعلی شاه خداوند مجوز به توپ بستن مجلس را صادر کرده است و به باور آقای هاشمی خداوند مجوز حمله را داده است. گاهی بعد از شش بار بد آمدن استخاره، در دفعه هفتم خداوند مجبور به صدور مجوز میشده است.
اما خداوند متعال در کجا به ما ضمانت داده است که در اعمال ِمبهم راه را نشانمان خواهد داد؟ آیا این نسبتی دروغ به خدا نیست که او با عمل استخاره مسیر ما را تعیین میکند؟ آیا این پدیده صرفاً امری خرافی برای فرار از مسئولیت و هراس تصمیمگیری است یا به واقع مستندی دینی دارد؟
کتاب «خوانشی انتقادی از استخاره» کوشیده است مستندهای دینی این پدیده را بررسی کند. این اثر از سه بخش «مقدمه»، «حکم استخاره و مشروعیت آن» و «احکام، محدوده و فروع استخاره» و سه فصل «حرمت استخاره (بررسی نظریه شیخ محمود شلتوت)»، «مشروعیت استخاره (نظریه مشهور) شواهد و دلایل» و «انواع استخاره استشاری و ادله آن» تشکیل شده است.
در برخی از جوامع دینی، و به ویژه در ایران ما، استخاره یکی از شیوههای رایج برای تعیین تکلیفِ افراد در قبال انجام یا ترک کارها بوده و هست. دامنه این شیوه تا جایی است که حتی برخی از تصمیمات سیاسی به آن گره میخورد. ایده مرکزی استخاره این است که گویا با انجام استخاره خداوند به نحوی مداخله کرده و راه صحیح را نشان میدهد.
در این اثر تلاش کرده است با رویکردی انتقادی ادله استخاره و موضوعات مرتبط با آن را بررسی کند. مؤلف به دنبال آن است که نشان دهد روایات و ادله مربوط به استخاره دچار ضعف سندی هستند. «بررسی کامل انواع استخاره و موضوعات مرتبط با آن» در کنار «رویکرد انتقادی» ما را با پژوهشی جذاب و خواندنی درباره استخاره مواجه کرده است.
استاد حیدر حبالله در سال ۱۳۵۱ شمسی در شهر صور لبنان دیده به جهان گشود. در پانزدهسالگی وارد حوزه علمیه شد و در سال ۱۳۷۳ شمسی به ایران آمد. ازجملهی اساتید او در دروس خارج آیات عظام وحید خراسانی، هاشمی شاهرودی و باقر ایروانی هستند. نواندیشی، توجه به موضوعات روز و احاطه به مبانی اصولی، تفسیری و حدیثی برخی از ویژگیهای بارز آثار مکتوب او است.
«عاشورائیات»، «فقه الأطعمه والأشربه»، «فقه المصلحه، مدخلاً لنظریه المقاصد و اجتهاد المبادئ و الغایات»، «التعددیه الدینیه نظره فی المذهب البلورالی»، «نظریه السنه فی الفکر الإمامی الشیعی التکون والصیروره»، «بحوث فی الفقه الزراعی»، «مسأله المنهج فی الفکر الدینی وقفات و ملاحظات»، «بحوث فی فقه الحج، حجیه السنه فی الفکر الإسلامی قراءه و تقویم»، «إضاءات فی الفکر والدین و الاجتماع»، «رساله سلام مذهبی»، «الحدیث الشریف حدود المرجعیه ودوائر الاحتجاج»، «المدخل الی موسوعه الحدیث النبوی عند الامامیه»، «دراسه فی الحدیث الامامی»، «فقه امر به معروف و نهی از منکر» و … برخی از تالیفات استاد حیدر حبالله میباشد.
🆔 @porseman_andisheh
🍀🍀🍀
✅به مناسب روز #کتاب و #کتابخوانی
📚 سه دسته کتاب خواندن
🔸ما سه دسته کتابخواندن در زندگی داریم:
1️⃣ دسته اول، به ضرورت معاش کتاب میخوانیم. یعنی برای ادامه زندگی و برخورداری از استقلال نیاز به درآمد داریم تا زندگیمان، هم به لحاظ کمی استمرار پیدا کند و هم به لحاظ اخلاقی ما را تبدیل به انسان مستقل کند. من برای درآمد نیاز به شغل و حرفه دارم و برای شغل و حرفه باید در علم، فن یا هنری متخصص شوم تا بتوانم شغل و حرفهای داشته باشم. حال برای این تخصصم باید کتابهای مربوط به آن را مطالعه کنم. گریزی از این نوع کتابخواندن نیست و در کشور ما هم زیاد مطالعه میشود. مسلماً در گروههای کتابخوانی به جهت تنوع شغل و پیشه این نوع کتابها مطالعه نمیشود و کتابهای نوع دوم و سوم هستند که کشورها را از نظر میزان مطالعه متمایز میکند.
2️⃣ دسته دوم کتابهایی که برای لذت خوانده میشود. انسان در زندگی به دنبال لذت است. هر کدام از خواستههای انسان که ارضا شود انسان لذت میبرد. یکی از این خواستهها حس کنجکاوی است. یکی از کنجکاویها، کنجکاویهای علمی است. کنجکاویهای علمی میتواند در موضوع تاریخ، نجوم یا موضوعات دیگر باشد. بسته بهعوامل مختلف که شخصیت و منش من را تشکیل میدهد این کتابهای دسته دوم هم بین افراد متفاوتند. ژنتیک، تعلیم و تربیت، سن، تجارب ذهنی و سنخ روانی، شخصیت و منش من را میسازد و این موضوع کنجکاوی افراد را با هم متفاوت میکند. این نوع کتابخواندن هم کم و بیش در زندگی ما ایرانیها هست اما نه به نسبت کتابهای دسته اول.
3️⃣ دسته سوم کتابهایی هستند که به نظر من بیشترین کمبود و عدم توجه از لحاظ کتابخوانی در آن است و نه برای من درآمد میآورد نه لذت میبخشد، بلکه هنر زندگی میآموزد. چرا که هنر زندگی هنر بسیار پیچیدهایاست. ما برای هر هنری مثل ساز زدن قایل به آموزش هستیم اما چطور برای هنر زندگی قایل به آموزش نیستیم! با آموزش هنر زندگی میتوانیم خودمان درد و رنج کمتری تحمل کنیم و دیگر اینکه درد و رنج کمتری بر دیگران تحمیل کنیم. مطالعه این کتابها از دهه ۶۰ میلادی به بعد در غرب در حال رواج بیشتری هستند و از آنها تعابیر مختلفی میشود. گاهی از آنها با نام فلسفه عملی یاد میکنند، گاهی فلسفه زندگی، گاهی فلسفه در زندگی و گاهی فلسفه برای زندگی و گاهی کتابهای حکمت و فرزانگی. «فرزانهوار زیستن» یعنی چنان زندگی کنیم که فایده زندگیکردن به حداکثر ممکن برسد و هزینه آن به حداقل ممکن.
🆔 @porseman_andisheh
☘️☘️☘️
#جریان_شناشی
#جماعت التبلیغ
به قول اهالی شبه قاره تبلیغی جماعت چه تاریخچهای دارد و چه زمینه هایی در درون جهان اسلام و منطقه شبه قاره منجر به این شد که این جریان شکل بگیرد؟
اولین نکتهای که در باب بررسی جریانهای فکری باید مورد توجه قرار گیرد این واقعیت است که ما ابتدا باید یک موضعی را برای بررسی و شناخت در نظر داشته باشیم که چه منطق یا چارچوب نظری را برای بررسی و شناخت مدنظر داریم به عبارت دیگر به نظر من اگر ما بخواهیم یک جنبش فراگیر جهانی مانند جماعت التبلیغ را بررسی کنیم اولین پرسش این است که این جریان در حقیقت در واکنش به چه جریان و شرایطی به وجود آمده و چه عواملی سبب شد ما شاهد جریانی باشیم که در بیش از 130 کشور دنیا شعبه دارد و فعال است؟
بزرگترین اجتماع مسلمانان در جهان موسم حج است. در خصوص دومین احتماع بزرگ باید بگویم هر چند اجتماع میلیونی اربعین جمعیت بیشتری را جذب میکند. اما در میان اهل تسنن وضعیت فرق میکند و دومین اجتماع بزرگ اهل تسنن را جماعت التبلیغ از آن خود نموده است. به نظرم میرسد وقتی ما به خاستگاه این اندیشه نگاه میکنیم می بینیم این اندیشه در منطقهای مانند شبه قاره و در دورانی که هنوز تقسیم بندیهای سیاسی کنونی در هند صورت نگرفته بود و در منطقهای که شامل هند، پاکستان و بنگلادش میشود شکل میگیرد و وقتی ما به دهههای بیست و سی قرن گذشته نگاه میکنیم میبینیم که منطقه هندوستان جدا از مسئله فقر اقتصادی که به دلیل حضور استعمار در آنجا بود یک منطقه مذهبی است که گرفتار جهل و فقر شدید فرهنگی است.
تفصیل مطلب....yun.ir/q0pj79
🆔 @porseman_andisheh
shenasname-khar.pdf
3.78M
☘️☘️☘️
✅کتابی خواندنی
#شناسنامه_خر_پندنامه
توضیحات : نام: خر، الاغ، حمار، ایشک
نام فامیلی: درازگوش، چهارپا، دم بریده، سمبل بیشعوری
نام پدر: ....
نام مادر: ....
تاریخ تولد: به درستی معلوم نیست ولی بسیاری از کاوشگران از روی شواهد، قرائن و آثار به دست آمدۀ باستانی می گویند قدر مسلم این است که تاریخ تولد خر پیش از تولد آدمیها بوده و برخی از کاوشگران قرن بیستم می گویند، تاریخ تولد خر حتی از تاریخ تولد گاو هم جلوتر است و به عقیده داروین و پیروانش گاو از نژاد خر است و گاو. خر تکامل یافته می باشد به دلیل اینکه گاو شاخ دارد و خر شاخ ندارد و شاخ بهترین دلیل نشو و ارتقا و تکامل است.
محل تولد: متاسفانه مکان تولد خر هم مانند زمان تولدش به درستی معلوم نیست و در اینجا نیز کاوشگران گفتارهای گوناگونی گفته اند و هر دسته ای کوشیده اند تا محل تولد و نخستین سرزمین نشو و نمای خران را دور از محل خودشان معرفی نماید و هر کدام برای اثبات گفته خود شواهد فراوانی آورده اند…
🆔 @porseman_andisheh
🍀🍀🍀
🌐 متاورس چیست و در این دنیای جدید چه کارهایی میشود انجام داد؟
💢 متاورس (Metaverse) یا فرا جهان تازهترین واژه و مفهومی است که تخیل صنعت فناوری جهان را به خود جلب و مشغول کرده است. اما این تخیل بیانتها چه فضای نو و چه دنیای جدیدی برای ما طراحی کرده است؟
تصور کنید که اینترنت زنده شده یا دستکم به صورت سه بُعدی ارائه شده است. در این صورت یک «محیط مجازی» شکل میگیرد که میتوانید به جای تماشای آن روی صفحه نمایش، وارد آن بشوید. بدین ترتیب، با دنیایی از بخشهای مجازی بیپایان و به هم پیوسته مواجه میشوید که در آن افراد میتوانند با استفاده از هدستهای واقعیت مجازی، عینکهای واقعیت افزوده، برنامههای گوشیهای هوشمند و یا سایر ابزارهای مشابه یکدیگر را ملاقات کنند، با هم درس بخوانند و کار و بازی کنند. این دنیای جدید همچنین جنبههای دیگر زندگی برخط (آنلاین) مانند خرید و فعالیت در رسانههای اجتماعی را نیز در بر میگیرد.
در واقع با اتصال و تجمیع جنبههای برخط در یک جهان یکپارچه مجازی، انسانها قادر خواهند بود که زندگی مجازی خود را به همان شیوه زندگی فیزیکی خود ادامه دهند، مثلا به یک کنسرت مجازی و یک سفر آنلاین بروند، اثر هنری مجازی خلق کنند، یا از نمایشگاه این گونه آثار هنری بازدید کنند و در جریان خرید یک لباس دیجیتال آن را امتحان کنند.
همچنین در جریان دورکاری، همکاران فعال در یک شرکت میتوانند به جای دیدن و شنیدن یکدیگر با استفاده از تماسهای صوتی و تصویری با هم در یک دفتر مجازی کار کنند و از حضور یکدیگر بهرهمند شوند. فیسبوک نرمافزار ایجاد اتاقکارهای مجازی را به نام هاریزون ورکرومز (Horizon Workrooms) راهاندازی کرده که با استفاده از هدستهای واقعیت مجازی موسوم به اوکیولس (Oculus) که حدود ۳۰۰ دلار قیمت دارد، قابل اجراست.
اما تنها فیسبوک نیست که در حوزه متاورس فعال شده، شرکتهای مایکروسافت و اِنویدیا (Nvidia) نیز وارد فرا دنیا شدهاند ولی هنوز نحوه اتصال بسترهای برخط ( پلتفرمهای آنلاین) شرکتهای فناوری شناسایی نشده است. چرا که متاورس یک فضای یکپارچه مجازی است شرکتهای فعال در آن ناگزیرند که در مورد استاندارد مشخصی برای ارائه فضاهای زیر مجموعه فرا جهان به توافق برسند.
مارک زاکربرگ، بنیانگذار و مدیرعامل فیسبوک که اخیرا نام این شرکت را به «متا» تغییر داده، معتقد است که متاورس نسل بعدی اینترنت است که با افزایش مشارکت شرکتها پیشرفت زیادی خواهد داشت و بخش بزرگی از اقتصاد دیجیتال را از آن خود خواهد کرد.
📌 منبع: یورونیوز فارسی
🆔 @porseman_andisheh
🍀🍀🍀
در فضای متاورس، طوافِ کعبه کنید!
متاورس از حوزه های جدید فضای رمز ارزها است که این روزها سر و صدای زیادی در فضای مجازی ایجاد کرده است . دلیل اصلی اهمیت ویژه بزرگان فناوری و مالی دنیا به این حوزه، کاربردهای منحصر به فرد آن است که می تواند در تمام حوزه ها(مثل گردشگری،زیارت، مسافرت، خرید و فروش ملک و خانه و اجناس، کنفرانس کاری و درسی و …) به خوبی فرصت سرمایه گذاری ایجاد کند. عربستان اخیرا با ایجاد فضای کعبه در متاورس شروع فعالیت خود در این حوزه را شروع کرده است.
سایت خبری the new arab هفته گذشته اعلام کرد که کشور عربستان با ایجاد یک طرح جدید سعی کرده است این امکان را به مسلمانان جهان بدهد که بتوانند در فضای متاورس و در خانه خود، خانه خدا را ببیند به حجرالاسود دست بزنند و در فضای مسجدالحرمین قدم بزنند. عبدالرحمان السدیس، رییس کمیته مدیریت این مساجد، پیش تر اعلام کرده بود سعی بر این بوده که علاوه بر حس شنوایی و دیداری، حس لامسه و بویایی افراد نیز درگیر شود تا با کیفیت بسیار بهتری موقعیت خود را تشخیص دهند. اما در حال حاضر افراد فقط می توانند فضای کعبه را ببینید و صداهای رمز نگاری شده را بشنوند.
در هر صورت نکته جالب توجه آن است که دنیا به شدت در حال تغییر است و متاورس می تواند در بسیاری از جنبه های زندگی که حتی فکرش را نمی کنید شما را جذب خود کند. مثلا تصور اینکه شما در تختخواب خود باشید ولی با همان لباس و در همان زمان و مکان در جلسه شرکت یا کلاس دانشگاه حضور یابید! شاید این سوال مطرح شود که در حال حاضر برنامه های زیادی مثل شات و اسکایپ و غیره نیز این کار را می کنند. اما نکته ای که باید به آن دقت کنید این است که شما فارغ از بعد زمان و مکان دقیقا در فضا و مکان دلخواه خود حضور می یابد و آن را درک و حس می کنید. مثلا در کلاس مجازی نمی توانید دمای اتاقی که استاد شما در حال تدریس است درک کنید یا گرد و خاکی که در فضای اتاق است را بو کنید. ولی در فضای متاورس این اتفاق می افتد!
هدف از ذکر تمام مطالب مذکور این بود که شما را با اهمیت باور نکردنی متاورس آشنا کنیم. فضایی که بزرگترین ابر رسانه جهان یعنی فیسبوک نام خود را به آن تغییر داده است و دیگر شرکت های بزرگ دنیا نیز به دنبال راهی برای ورود به دنیای متاورس هستند. بنابراین این فرصت می تواند برای سیاستمداران کشور و هر فرد به تنهایی فوق العاده باشد و از ظرفیت های این تکنولوژی بی نظیر نهایت استفاده شود.
@porseman_andisheh
🍀🍀🍀
✅ دینداری در متاورس!| مهدی قاسمی
برخی از ادیان مانند دین اسلام که تمایل زیادی به گسترش و ترویج آموزههای خود دارند، هیچ عرصهای را برای تبلیغ و حضور از دست نمیدهند. مخصوصا اگر این عرصه محدودیتهای کمی داشته باشد و بتوان به دور از قوانین دست و پاگیر کشورها یا محذوریتهای دنیای واقعی به اقامه کردن دین پرداخت. احتمالا در دنیای متاورس شاهد شکلگیری نسخههای به روزشده و جدیدی از گروههای تبلیغی، هیئتهای عزاداری، جلسات مذهبی، نماز جماعتها، آیینهای سنتی و … خواهیم بود. حتی دور از انتظار نیست که در دنیای متاورس اشکالی از دینداری را که کمتر در دنیای واقعی دیده شده است را ملاحظه کنیم. دینهای عرفی یا دینهای شخصیسازی شده که ترکیبی شخصی و انتخابی از آموزههای ادیان و فرقههای مختلف هستند در فضای متاورس بیشتر مجال و فرصت حضور و بروز دارند. اگر ایدههای سرمایهگذاران متاورس عملی باشد و حتی بخشی از آنچه در فیلم Ready Player One استیون اسپیلبرگ دیدیم، محقق شود احتمالا در این دنیای جدید افراد بخش زیادی از زمان روزانهی خود را در متاورس خواهند گذراند و زیست اصلی افراد آنجا رقم خواهد خورد. با این حساب احتمالا در سطح فقهی نیز بحثهایی درخواهد گرفت، درسهای خارجی دربارهی دینداری در متاورس تشکیل خواهد شد و حوزههای علمیه دربارهی رعایت احکام شریعت در فراجهان بحث خواهند کرد که خواندن نماز، رعایت حجاب، ازدواج و طلاق، ارث، دیه، حدود و قصاص و … در متاورس چه حکمی دارد؟!
اینروزها اتفاقات هولناک و یگانهای در جهان مجازی در حال رقم خوردن است که کمتر بشری در طول تاریخ شانس این را داشته که آن را از نزدیک درک و تجربه کند. اخبار متعدد و عجیبی درباره آینده جدید زیست مجازی بشر به گوش میرسد.
غولهای دنیای بازی و تکنولوژی سالهاست در تلاش برای توسعه محصولات خود برای تطابق با دنیای متاورسی هستند. چند هفتهی پیش مارک زاکربرگ احتمالا بزرگترین ریبرندینگ تاریخ را انجام داد و با تغییر نام فیسبوک به متا، توجه دنیا را بیش از هر زمان دیگری به سمت متاورس جلب کرد. متاورس یا فراجهان جایی است که همه میتوانند در آن یک شخصیت کاملا دلخواه و متفاوت با شخصیت واقعی خودشان داشته باشند، زندگی تشکیل دهند، تفریحات جدیدی تجربه کنند، خرید و فروش نمایند و حتی خانواده تشکیل دهند!
خرید و فروشهای گرانقیمت این روزهای بازار متاورس نشاندهندهی اهمیت این فضا برای سرمایهگذاران حوزه تکنولوژی است. چندی پیش شرکت Republic Realm یک قطعه زمین دیجیتالی به قیمت ۴.۳ میلیون دلار در Sandbox خریداری کرده است. این موضوع زمانی جالب میشود که بدانید قیمت این قطعه زمین از متوسط قیمت خانه در منهتن نیویورک و سانفرانسیسکو و لندن بیشتر است!
همانگونه که نسل اول و دوم اینترنت بسیاری از مرزهای دنیای واقعی را در هم شکستند و توانستند بسیاری از محدودیتهای جهان واقعی را از میان بردارند بیگمان وب ۳ و اینترنت غیرمتمرکز در کنار ایدههای متاورسی با بسترسازی تکنولوژیهای مانند بلاکچین مرزهای بسیار بیشتری را برخواهد چید.
چندی پیش در خبرها آمد که عربستان یک محیط شبیهسازی شده برای بازدید از کعبه طراحی کرده است و قصد دارد کعبه را وارد فضای متاورس کند. طرح حجرالاسود مجازی طرحی است که میخواهد علاوه بر حس بینایی و شنوایی، حس لامسه و بویایی را نیز برای مسلمین شبیهسازی کند. این یکی از سریعترین تلاشهای جامعهی دینی برای وفق یافتن با دنیای متاورسی بود.
دین به عنوان یکی از دیرپاترین نهادهای اجتماعی، همانند هر نهاد عمیق دیگری، همواره خود را با شرایط زیستمحیطی جدید وفق داده و توانسته تا کنون از تحولات ساختاری و انقلابهایی متعدد بشری عبور کند. با سیطره مدرنیته بر جهان، برخی اندیشمندان تصور میکردند که دین به مرور از صحنه روزگار محو خواهد شد و جای خود را به آرمانهای روشنگری خواهد داد. اما این اتفاق رخ نداد و حتی هاضمهی بسیار قوی و اسیدیتهی بالای مدرنیته هم نتوانست دین را به کلی به حاشیه براند. بلکه دین توانست خود را با آن وفق دهد و حضور پررنگ و وسیعی در جوامع جدید از خود نشان دهد. هرچند در این تنش و کشاکش رنگهای متنوعی هم از مدرنیته گرفت و مجبور شد تغییراتی در سطوح مختلف از خود نشان بدهد. نهاد دین که تا به امروز مسیری بسیار طولانی طی کرده، امروزه با وضعیت تجربهنشدهی دیگری روبرو شده است. با فراجهان که ادعا دارد زیست و دنیای جدیدی به ارمغان خواهد آورد و میخواهد اینترنت را به یک موجود زنده بدل کند و انسان را به این دنیای جدید وارد کند! برای پژوهشگران و جامعهشناسان دین این پرسش ایجاد خواهد شد که فراجهان برای ادیان یک فرصت است یا تهدید؟ اگر این زیست جدید آنطور که خالقانش ادعا میکنند همه چیز را دگرگون کند مواجههی ادیان چگونه خواهد بود؟
ادامه مطلب....
👇👇👇
@porseman_andisheh
👆👆👆
برخی از ادیان مانند دین اسلام که تمایل زیادی به گسترش و ترویج آموزههای خود دارند، هیچ عرصهای را برای تبلیغ و حضور از دست نمیدهند. مخصوصا اگر این عرصه محدودیتهای کمی داشته باشد و بتوان به دور از قوانین دست و پاگیر کشورها یا محذوریتهای دنیای واقعی به اقامه کردن دین پرداخت. احتمالا در دنیای متاورس شاهد شکلگیری نسخههای به روزشده و جدیدی از گروههای تبلیغی، هیئتهای عزاداری، جلسات مذهبی، نماز جماعتها، آیینهای سنتی و … خواهیم بود. حتی دور از انتظار نیست که در دنیای متاورس اشکالی از دینداری را که کمتر در دنیای واقعی دیده شده است را ملاحظه کنیم. دینهای عرفی یا دینهای شخصیسازی شده که ترکیبی شخصی و انتخابی از آموزههای ادیان و فرقههای مختلف هستند در فضای متاورس بیشتر مجال و فرصت حضور و بروز دارند.
اگر ایدههای سرمایهگذاران متاورس عملی باشد و حتی بخشی از آنچه در فیلم Ready Player One استیون اسپیلبرگ دیدیم، محقق شود احتمالا در این دنیای جدید افراد بخش زیادی از زمان روزانهی خود را در متاورس خواهند گذراند و زیست اصلی افراد آنجا رقم خواهد خورد. با این حساب احتمالا در سطح فقهی نیز بحثهایی درخواهد گرفت، درسهای خارجی دربارهی دینداری در متاورس تشکیل خواهد شد و حوزههای علمیه دربارهی رعایت احکام شریعت در فراجهان بحث خواهند کرد که خواندن نماز، رعایت حجاب، ازدواج و طلاق، ارث، دیه، حدود و قصاص و … در متاورس چه حکمی دارد؟!
با سرعت برقآسای تغییر و تحولات در جهان تصور این زیست جدید بسیار سخت است. همانطور که تصور زیست امروز ما برای انسان یک سدهی گذشته محال بود. اگر قدرت تخیل بالایی داشته باشیم و بتوانیم چنین جهانی را تصور کنیم جای این پرسش وجود دارد که آیا با برچیده شده محدودیتها و رخ برآوردن جذابیتهای بسیار زیاد و خارج از حد تصور امروز ما و از سویی پنهان ماندن هویت افراد در فضای متاورس و آزادی عمل بیشتر نسبت به دنیای واقعی، آیا دین خواهد توانست در فضای متاورس هم حضور جدی داشته باشد و از این تلاطم هم عبور کند یا از دینداری در فضای متاورس کاسته خواهد شد؟ آیا در این فضا هم دین و دینداران حضور جدی خواهند داشت؟ زیست مجازی در فراجهان چه تاثیری روی دینداری در دنیای واقعی خواهد داشت؟ آیا در این فضا هم حوزههای علمیه و روحانیت نقش گذشتهی خود را ایفا خواهند کرد، یا نقشآفرینی آنان کمرنگ خواهد شد و رو به زوال خواهد رفت؟ اینها سوالاتی نیست که بتوان امروز به راحتی به آن پاسخ داد. باید منتظر ماند و دید که شرایط چگونه رقم میخورد و زیست مجازی جدید چه مسیری را طی میکند، دستخوش چه متغیرهای دیگری خواهد بود و آیا آنقدر که امروز بر سر زبانهاست یک زیست سراسر جدید و دگرگونکننده به ارمغان خواهد آورد و مردم به آن اقبال نشان خواهند داد یا خیر.
@porseman_andisheh
☘️☘️☘️
✅ مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی پس از حدود یک قرن عمر با برکت و جهاد علمی و عملی، دار فانی را وداع گفتند. به همین مناسبت به مرور بخش هایی از زندگی ایشان می پردازیم:
معظم له در سال ۱۲۹۷ شمسی دیده به جهان گشودند. پدر او عالم عارف، مرحوم آیت الله آخوند ملا محمدجواد صافی بود که علاوه بر تخصّص، تحقیق، تألیف و تدریس در گرایشهای مختلف علوم اسلامی مانند فقه، اصول، کلام، اخلاق، حدیث و...، در زمینه هنرهای ارزشمندی چون شعر و خوشنویسی نیز سرآمد بود. زهد، تقوا، عشق به ولایت و فضیلتهای علمی اخلاقی آن بزرگمرد، از یک سو و مواضع قدرتمندانه او در سنگر امر به معروف و نهی از منکر و جبههگیریهای صریحش در برابر افکار انحرافی، غیرمتدیّنان، ظالمان و جابران آن روزگار از سویی دیگر، هر قدر که مردم گلپایگان را شیفته و مطیع محض او مینمود، هیئتحاکمه، خوانین و زورگویان را در برابرش شکنندهتر میکرد؛ چنانکه آنها همیشه او را سدّ راه اعمال خلاف شرع و بدعتگذاریهای خود دیده و تا زنده بود از غیرت دینی و خشم الهی او میترسیدند.
آفتاب عمر آن عالم جلیلالقدر در افق عصر بیست و پنجم رجب سال ۱۳۷۸ هـجری قمری، مصادف با شب شهادت حضرت امام موسی کاظم(علیهالسلام) غروب کرد.
والده مکرمه ایشان بانوی فاضله و شاعره و فانیه در ولایت اهل بیت (ع)، بنت مرحوم آیت الله آخوند ملا محمد علی، هم حجره و شریک بحث مرحوم آیت الله العظمی میرزای شیرازی اعلی الله مقامه بودند.
از ویژگیهای بزرگ معنوی، اخلاقی، که در وجود آن مرحومه، متبلور بود، میتوان به تعبّد، اخلاص، تقوا، معرفت به حضرت حق، شجاعت، صراحت لهجه، شوهرداری کمنظیر، اهتمام در تربیت کودکان، راز و نیاز خاشعانه، ذکر، دعا و نماز شب اشاره کرد.
تحصیلات
معظّمله تحصیلات خویش را در رشتههای ادبیات، کلام، تفسیر، حدیث و سطح (مکاسب) و (کفایه) در گلپایگان، ابتدا در خدمت عالم جلیل آخوند ملا ابوالقاسم مشهور به «قطب»، و سپس در محضر والدشان ادامه دادند، و از سال ١٣٦٠ هجری قمری به قم
حرم اهلبیت(ع) مهاجرت نموده، و با حضور در مجالس درس و بحث اساتید بزرگ حوزه و مطالعه و تدریس و تحقیق، به تکمیل تحصیلات و تحقیقات علمی خویش پرداختند. ایشان مدّتی به نجف اشرف مشرّف شده و در جوار حرم مطهّر باب مدینه علم حضرت علی(ع) از محضر چند تن از مراجع بزرگ و فقهای عالیقدر استفاده نمودند.
اساتید معظّمله
در قم، حضرات آیات:
١. آقای حاج سیّدمحمدتقی خوانساری.
٢. آقای حاج سیّدمحمد حجّت کوهکمرهای.
٣. آقای حاج سیّدصدرالدین صدر عاملی.
٤. آقای حاج سیّدمحمدرضا موسوی گلپایگانی.
در نجف اشرف، حضرات آیات:
١. آقای حاج شیخ محمدکاظم شیرازی.
٢. آقای حاج سیّدجمالالدین هاشمی گلپایگانی.
٣. آقای حاج شیخ محمدعلی کاظمی خراسانی.
و لیکن استادی که در ساختار شخصیت علمی و فکری معظّمله اثر بسیار سازندهای داشته، و وجود علمی ایشان به او وابستگی کامل دارد، زعیم عالیقدر شیعه آیتالله العظمی بروجردی است که ایشان مدّت هفده سال از آن حضرت در دروس و مباحث رسمی و در خلوت و جلوت و مناسبتهای مختلف استفاده کرده، و از اصحاب خاصّ استفتای ایشان بودهاند، و در موارد بسیاری، پاسخ به مسائل مهمّ و یا تحقیق برخی از مباحث را به شخص ایشان ارجاع میفرمودند.
معظّمله مدّتها از ناحیه مرحوم آیتالله العظمی آقای بروجردی امتحان خارج طلاب و فضلا را بر عهده داشتند.
در سال ١٣٥٨ هجری شمسی ایشان و مرحوم آیتالله العظمی آقای حاج شیخ مرتضی حائری(رحمه الله) از استان مرکزی به نمایندگی مجلس خبرگان برای تدوین قانون
اساسی جمهوری اسلامی ایران انتخاب شدند، و همواره مواضع سیاسی و انقلابی و مذهبی ایشان مورد توجّه نمایندگان منتخب در مجلس خبرگان بود، بهطوریکه وقتی فقیه گرانقدر مرحوم آیتالله العظمی حائری(رحمه الله) به عللی استعفا نمودند، در جلسه علنی اعلام کردند: «رأی آیتالله صافی، رأی من میباشد».
معظّمله از طرف بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی(رحمه الله) به عضویت فقهای شورای نگهبان انتخاب شده، و مدّتی مسئولیت دبیری آن شورا را عهدهدار بودند، که نظرات و مواضع مهم ایشان در شورای نگهبان در حفظ هویّت اسلامی نظام و پاسداری از احکام، معروف و مشهور میباشد.
تألیفات
تألیفات و آثار معظّمله بیش از ١۵٠ مجلّد میباشد که به برخی از مهمترین آنها اشاره میکنیم:
١. منتخب الأثر فی الامام الثانی عشر(ع) (سه جلد).
٢. مع الخطیب فی خطوطه العریضة.
٣. صوت الحقّ ودعوة الصدق.
٤. لمحات فی الکتاب و الحدیث و المذهب (سه جلد).
٥. بیان الاُصول (سه جلد).
٦. أمان الاُمّة من الضلال والاختلاف.
٧. العقیدة بالمهدیة.
۸. جلاء البصر لمن یتولّی الائمة الاثنی عشر^.
۹. القرآن مصون عن التحریف.
۱۰. رسالة قیّمة حول عصمة الأنبیاء والأئمّة^.
@porseman_andisheh