🔆🔆🔆🔆🔆
👈 سؤال شمارۀ 949:
نام سورهاي از قرآن كريم كه پيامبر اكرم صلّی الله علیه و آله در هنگام هجرت با اندوه و حسرت نگاه به كعبه مي كردند و مي گريستند اين سوره در اين حال نازل شده، لطفاً نام سوره را با ذكر منبع بيان كنيد؟
✅ پاسخ:
🌼 جمعي از مفسران شأن نزولي براي آيه 85 سورة قصص از ابن عباس نقل كردهاند كه مضمونش چنين است: هنگامي كه پيامبر صلّی الله علیه و آله به قصد هجرت از «مكه» به سوي «مدينه» مي آمد به سرزمين «جُحفه» كه فاصله چندان زيادي از مكه ندارد رسيد، به ياد موطنش «مكه» افتاد، شهري كه حرم امن خداست و خانه كعبه كه قلب و جان پيامبر با آن پيوند ناگسستني داشت در آنجا است، آثار اين شوق كه با تأثر و اندوه آميخته بود در چهره مباركش نمايان گشت، در اينجا پيك وحي خدا جبرئيل نازل شد و پرسيد آيا به راستي به شهر و زادگاهت اشتياق داري؟ پيامبر فرمود: آري، جبرئيل عرض كرد: خداوند اين پيام را براي تو فرستاده: «إِنَّ الَّذي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرادُّكَ إِلى مَعادٍ»(قصص/85)، آن كس كه اين قرآن را بر تو فرض كرده است تو را به سرزمين اصليت باز مي گرداند. اين وعده بزرگ سرانجام تحقق يافت و پيامبر صلّی الله علیه و آله پيروزمندانه با ارتشي نيرومند و قدرت و عظمت فراوان به مكه بازگشت، و حرم امن خدا بدون جنگ و خونريزي به او تسليم شد.
🌸 بنا بر اين سوره اي هنگام هجرت نازل نشده است بلكه يك يا چند آيه از سوره قصص در هنگام هجرت نازل شده است.
🌺 البته در كتب علوم قرآني كه ترتيب نزول سوره ها را آورده اند، برخي گفته اند كه آيات 52 تا 55 سورة قصص، بين مكه و مدينه نازل شده و آيات 52 تا 55 سورة حج نيز هنگام هجرت نازل شده است.
@porsemanenoor
🔆🔆🔆🔆🔆
👈 سؤال شمارۀ 950:
روایتی از پیامبر صلّی الله علیه و آله بیان می دارد که زن یک انسان، بدترین دشمن اوست! این روایت چگونه توجیه می شود؟!
✅ پاسخ:
🌼 روایت مورد اشاره در پرسش، در منابع معتبر اولیه شیعی وجود ندارد، بلکه به غیر از نهج الفصاحه (که از منابع متأخر بوده و در موارد بسیاری از منابع اهل سنت نقل میکند- کتابهایی چون ریاض السالکین که آن هم از تألیفات نسبتاً متأخر است) به نقل این روایت پرداخته اند: «قال صلّى اللّه علیه و آله: لیس عدوّک الذی إن قتلته آجرک اللّه فی قتله، و إن قتلک أدخلک الجنّة، و لکنّ أَعْدَى عَدُوِّكَ نَفْسُكَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْكَ و امرأتک التی تضاجعک و أولادک الذین من صلبک». دشمنت آن فردی نیست که اگر او را بکشی خدا در کشتن او به تو پاداش خواهد داد، بلکه بدترین دشمنان تو، نفس خودت است که در اندرونت جای دارد، همسرت است که با او همبستر می شوی و فرزندانی که از نسل تو هستند! با این وجود و حتی اگر در سند روایت خدشه کنیم، اما محتوای آن قابل پذیرش بوده و با آیات قرآن نیز منطبق است؛ چرا که؛
🌸 اولاً: موضوع دشمنی تنها به همسران اختصاص ندارد، بلکه علاوه بر همسر، شامل خود انسان و فرزندانش هم شده و نشانگر آن است که همه اینها می توانند بالقوه بدترین دشمن انسان بوده و به او آسیب برسانند.
🌺 ثانیاً: این دشمنی ناظر به تمام همسران و فرزندان نبوده، بلکه تنها تعدادی از آنها می توانند چنین باشند.
☘️ ثالثاً: این روایت، در حقیقت تفسیری از این آیه است: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْواجِکُمْ وَ أَوْلادِکُمْ عَدُوًّا لَکُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَ إِنْ تَعْفُوا وَ تَصْفَحُوا وَ تَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیم»(تغابن/14)؛ اى کسانى که ایمان آورده اید! بعضى از همسران و فرزندانتان دشمنان شما هستند، از آنها بر حذر باشید و اگر عفو کنید و چشم بپوشید و ببخشید، (خدا شما را می بخشد) چرا که خداوند بخشنده و مهربان است.
🌹 واژه «ازواج» در این آیه می تواند شامل مطلق همسر یعنی هم مرد و هم زن شود. در این آیه، خداى متعال بعضى از فرزندان و همسران را دشمن مؤمنان شمرده است. البته این دشمنی مربوط به ایمان است؛ به دلیل آنکه آنها همسران و والدین خود را وادار می کنند دست از ایمان به خدا بردارند، و بعضی از اعمال نیکو؛ مانند جهاد، انفاق و... را انجام ندهند، و یا بعضى از گناهان کبیره را مرتکب شوند، و ممکن است مؤمنان به خاطر محبتى که به همسر و فرزندشان دارند، در مواردی که نباید از آنان اطاعت کنند؛ خواسته آنان را عملی کنند و به همین دلیل، آیه شریفه با آنکه توصیه به عفو و گذشت و چشم پوشی می کند، اما به این نکته نیز اشاره می کند که برخی از همسران و فرزندان می توانند در مسیر پیشرفت انسان به عنوان یک عامل بازدارنده و یک دشمن ارزیابی شوند.
🌳 بنابر این، آن گروه از زنان و فرزندانی دشمن انسان به شمار می روند که مانع رشد و تعالی دینی و معنوی شوهران و پدران خود شده، و آنان را از جهاد و تلاش مادی و معنوی در را خدا باز می دارند.
@porsemanenoor
🔆🔆🔆🔆🔆
👈 سؤال شمارۀ 951:
آياتي كه ائمه علیهم السّلام را «نُورُ اللَّهِ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ» مي دانند، كدامند.
✅ پاسخ:
🌼قرآن داراي ظاهر و باطني است، ظاهر قرآن همان چيزي است كه از الفاظ و عبارات آن فهميده ميشود. اما وراي اين ظاهر حقائقي وجود دارد كه، مربوط به باطن قرآن ميباشد وتوسط معصومين علیهم السّلام در تفسير آيه رسيده است و در واقع تطبيق آيه به موارد مشابه است. موضوع مورد پرسش، از قسم دوم مي باشد، رواياتي وجود دارد كه در توضيح آياتي از قرآن صادر شده است و بيان مي كند كه امامان نور خدا در روي زمين هستند.
🌸 1- ابوخالد كابلي مي گويد: از امام باقر علیه السّلام پرسيدم، اين آيۀ شريفه را برايم توضيح دهد: «فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذي أَنْزَلْنا»(تغابن/8)؛ پس به خدا و رسول او و به نوري كه فرو فرستاديم، ايمان بياوريد. حضرت در پاسخ فرمودند: «اي ابا خالد نور در آيه، به خدا قسم پيشوايان از آل محمد علیهم السّلام تا روز قيامت مي باشند. و آنان به خدا سوگند، نور خدا در آسمانها و در زمين هستند. به خدا سوگند، اي اباخالد، همانا نور امام در قلبهاي مؤمنين روشن كننده تر است از خورشيد تابان در روز، و آنان به خدا سوگند، قلبهاي مؤمنان را روشن مي كنند...»
☘️ 2- و نيز از امام كاظم علیه السّلام در توضيح آيۀ مذكور، (تغابن/8) روايت شده كه، فرمود: «النور هو الامام»... نور همان امام است.
🌺 3- از امام صادق علیه السّلام در ذيل آيۀ شريفة، «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ الَّذينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ»(سوره بقره/257)، خداوند سرپرست كساني است كه ايمان آوردند، آنان را از تاريكي ها به سوي نور خارج مي سازد، و آنان كه كافر شدند سرپرست آنان طاغوتها هستند، كه آنان را از نور به سوي تاريكيها خارج مي كنند». روايت شده است كه فرمود: نور، آل محمد علیهم السّلام -امامان - و ظلمتها، دشمنانشان مي باشند.
🌳 4- و نيز از امام صادق علیه السّلام در بيان آيۀ شريفۀ : «... وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذي أُنْزِلَ مَعَهُ ...» (اعراف/157)؛ و از نوري كه با پيامبر نازل شده، پيروي نمودند... . نقل شده، كه فرمود: نور در اينجا امير مؤمنان و ائمه علیهم السّلام مي باشند.
🌹 5- از امام رضا علیه السّلام در ذيل آيۀ شريفۀ: «يُريدُونَ أَنْ يُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ ...»(توبه/32)؛ تصميم گرفتند كه، نور خدا را با دهانشان خاموش سازند...». روايت شده كه فرموده: مردم كوشش كردند، پس از رحلت پيامبر صلّی الله علیه و آله كه نور خدا را خاموش سازند، ولي خداوند جز اين نميخواهد كه نور خودش را با امير المؤمنين علیه السّلام كامل كند .
🍃 در اين روايات نور هدايت الهي در آيات شريفه به وجود امام علیه السّلام تفسير شده است. و همۀ آنها ناظر به دلالت دروني آيات، مي باشند كه از آن به «بطن» قرآن تعبير مي شود.
@porsemanenoor
🔆🔆🔆🔆🔆
👈 سؤال شمارۀ 952:
واژه «قرباناً» در آیه «فَلَوْ لا نَصَرَهُمُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ قُرْباناً» از نظر ادبی چه نقشی دارد؟ اگر حال باشد ذوالحال چیست؟
✅ پاسخ:
🌼 پروردگار متعال در آیات متعددی از سوره احقاف به طور صریح و گاهی با کنایه به تهدید و توبیخ کفار قریش پرداخته، از جمله در آیه: «فَلَوْ لا نَصَرَهُمُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ قُرْباناً»(أحقاف/28)؛ می فرماید وقتی عذاب خدا دامنگیرشان شد، کسی نمی تواند آنان را یاری کند و از عذاب برهاند.
🌸 آنچه از سیاق آیه به دست می آید این است که مفعول اول «اتخذوا» ضمیر محذوف «هُم» است که به «الذین» بر می گردد و به عنوان عائد صله می باشد. «آلهه» مفعول دوم برای اتخذوا و «قربانا» نیز حال است به معنای «ما یتقرب بهم». در نتیجه معنای آیه چنین میشود: «فلو لا نصرهم الذین اتخذوهم آلهة حال کونهم متقربا بهم إلى الله». بنابر اینکه «قرباناً» حال باشد، ضمیر مفعولی «هُم» که مفعول اول و عائد صله می باشد، ذوالحال خواهد بود.
🌺 گفتنی است واژه «قربان»، در اصل مصدر است که در اینصورت مفرد و جمعش یکسان می باشد، و اراده معنای جمعی یا افرادی از آن تنها با قرینه مشخص می شود و همچنین اسم مصدر نیز به کار می رود مثل بُرهان و سُلطان که در اینصورت دارای جمع بوده و جمعش قرابین می باشد. بنابراین در آیه مورد سؤال اگر «قربانا» حال باشد به قرینه ذوالحالش(ضمیر هم) که جمع است، از آن معنای جمعی اراده شده و با ذوالحال مطابقت خواهد داشت و اشکالی از جهت مطابقت با ذوالحال متوجه «قربانا» نخواهد شد.
@porsemanenoor
🔆🔆🔆🔆🔆
👈 سؤال شمارۀ 953:
آيه اي از قرآن كه با مفهوم انتظار مطابقت دارد و مي تواند كلمه انتظار را به صورت قرآني معنا كرد بيان شود؟
✅ پاسخ:
🌼 آياتي كه مشتقات واژه انتظار مانند: «انتظروا»، «منتظرين»، «ينظرون» و... در آنها به كار رفته است اگرچه در ظاهر مربوط به مسائل قيامت و تهديد كفار است، اما به دلالت باطني قرآن، برخي از آنها منطبق بر ظهور امام عصر عجّل الله تعالی فرجه الشّریف شده است كه در اينجا به دو نمونة آن اشاره مي کنیم.
🌸 1- «هَلْ يَنْظُرُونَ إِلاَّ أَنْ تَأْتِيَهُمُ الْمَلائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ رَبُّكَ أَوْ يَأْتِيَ بَعْضُ آياتِ رَبِّكَ يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آياتِ رَبِّكَ لا يَنْفَعُ نَفْساً إِيمانُها لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمانِها خَيْراً قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ»(انعام/158)؛ آيا جز اين انتظار دارند كه فرشتگان به سراغشان آيند يا خداوند به سوي آنها بيايد يا بعضي از آيات پروردگارت (و نشانه هاي رستاخيز) بيايد؟ اما آن روز كه بعضي از آيات پروردگارت تحقق پذيرد ايمان آوردن افرادي كه قبلاً ايمان نياورده اند يا در ايمانشان عمل نيكي انجام نداده اند سودي به حالشان نخواهد داشت. بگو انتظار بكشيد، ما هم انتظار مي كشيم.
🍀 امام صادق علیه السّلام در ذيل اين آيه مي فرمايند: منظور از آيات ائمه اطهار علیهم السّلام هستند و آيه اي كه مورد انتظار مي باشد حضرت حجت قائم عجّل الله تعالی فرجه الشّریف است. در روايت ديگري در تفسير همين آيه آن حضرت مي فرمايند: منظور از آيه شريفه خروج حضرت قائم منتظر است كه از نسل ما اهل بيت علیهم السّلام مي باشد.
🌲 2- خداوند متعال مي فرمايد: «فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ»(أعراف/71)؛ پس شما منتظر باشيد من هم با شما انتظار مي كشم.
🌹 محمد بن فضيل از اصحاب امام رضا علیه السّلام گويد از حضرت دربارۀ فرج و ظهور [امام زمان ] پرسيدم حضرت فرمود: آيا نمي داني انتظار فرج خود، از فرج است. سپس حضرت آيه فوق را تلاوت كردند.
@porsemanenoor
🔆🔆🔆🔆🔆
👈 سؤال شمارۀ 954:
آیا انسان می تواند از خدا بخواهد که نشانه و علامتی در اختیار او قرار دهد تا به حقانیت مطلبی یقین پیدا کند؟
✅ پاسخ:
🌼 اصل این درخواست ایرادی ندارد و برای بسیاری از اولیای الهی و حتی افراد عادی چنین درخواستی مورد اجابت قرار می گیرد؛ همانطور که حضرت زکریا علیه السّلام از خداوند نشانه خواست و خداوند او را راهنمایی کرد: «قالَ رَبِّ اجْعَلْ لی آیَةً قالَ آیَتُکَ أَلاَّ تُکَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَ لَیالٍ سَوِیًّا»(مریم/10)؛ «گفت: پروردگارا، نشانهاى براى من قرار ده! فرمود: نشانه تو این است که سه شبانه [روز] با اینکه سالمى با مردم سخن نمی گویى».
🌲 و همانگونه که حضرت ابراهیم علیه السّلام برای اطمینان قلبی خود نسبت به معاد از خدا درخواست کمک کرد، «وَ إِذْ قالَ إِبْراهیمُ رَبِّ أَرِنی کَیْفَ تُحْیِ الْمَوْتى قالَ أَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلى وَ لکِنْ لِیَطْمَئِنَّ قَلْبی»(سوره بقره/260)؛ «و [ياد كن] هنگامى كه ابراهيم گفت: پروردگارا! به من نشان ده كه مردگان را چگونه زنده مى كنى؟ [خدا] فرمود: آيا [به قدرتم نسبت به زنده كردن مردگان] ايمان نياورده اى؟! گفت: چرا، ولى [مشاهده اين حقيقت را خواستم] تا قلبم آرامش يابد.»
🌸 اما این بدان معنا نیست که هر فردی با آنکه امکان تحقیق بیشتر را دارد، تقاضای نشانه کرده و در صورت عدم موافقت پروردگار با این درخواستش، راه حق را باطل بپندارد.
@porsemanenoor
🔆🔆🔆🔆🔆
👈 سؤال شمارۀ 955:
آيا جملۀ؛ «ثمَُّ بَعَثْنَاكُم مِّن بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ»(سوره بقره/56)؛ «سپس شما را پس از مرگتان برانگيختيم تا سپاسگزارى كنيد.» كه خطاب به گروهي از قوم بني اسرائيل است، به معناي اين است كه، آنها به عالم برزخ رفتند، و آيا خوردن از روزي هاي پاك، و ظلم كردن بني اسرائيل (ناسپاسي و ناشكري آنها) در بهشت بود؟
✅ پاسخ:
🌼 آنچه از بررسي كتابهاي تفسير قرآن به دست مي آيد اين است كه، قوم بني اسرائيل، تقاضاهاي زيادي از حضرت موسي علیه السّلام داشتند، از جمله اينكه عده اي از آنها گفتند: در صورتي به تو ايمان مي آوريم كه خدا را مشاهده كنيم و ببينيم.
🌸 اين درخواست بدون پاسخ نماند، خداوند متعال صاعقه اي بر آنها فرود آورد و اين صاعقه به كوه برخورد كرد، صداي رعب انگيز، برق خيره كننده، و زلزله اي وحشتناك، همه را در وحشت فرو برد و بي جان روي زمين افتادند و هفتاد نفر از سران بني اسرائيل از بين رفتند. (لازم به ذكر است كه اين افراد توانايي ديدن يكي از نشانه هاي خدا را نداشتند چه برسد به ذات اقدس پروردگار)، حضرت موسي علیه السّلام از اين جريان سخت ناراحت شد، چرا كه ماجرا جويان به دنبال بهانه بودند تا از كنار موسي رفته و با او بناي مخالفت بگذارند، يا عرصه را براو تنگ كنند، به اين جهت از خداوند متعال تقاضاي بازگشت آنها به زندگي دنيا نمود و خداوند نيز اين تقاضا را پذيرفت و دوباره آنها را در همين دنيا زنده كرد تا شايد شكر نعمتهاي الهي را به جا بياورند.
🌹 از آنجا كه عالم پس از مرگ را برزخ گويند [چون برزخ به معني واسطه و حايل ميان دو چيز است و مرگ نيز ميان زندگي دنيا و آخرت واسطه ميشود]، اين گروه در زمان مردند، در برزخ بودند. امّا اين زنده شدن به اين جهت بود كه شايد شكرگزار پروردگار شوند (لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ)، ولي فرمان خداوند دربارۀ خوردن از روزي هاي پاك و فرستادن «مَنّ و سَلوَي» (شيره اي لذيذ و مرغهاي مخصوص)، در همين زندگي دنيائي آنها بوده است كه، خداوند نعمتهاي فراواني را بر آنها فرستاد امّا آنها ناسپاسي كردند و راه كفر و ضلالت را پيش گرفتند و به خود ستم نمودند.
@porsemanenoor
🔆🔆🔆🔆🔆
👈 سؤال شمارۀ 956:
مراد از «ریسمان خدا» در آیه «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمیعاً»(آل عمران/103) چیست؟ قرآن، امام و یا ...؟
✅ پاسخ:
🌼 آیه شریفه «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِیعاً وَ لاَ تَفَرَّقُوا»؛ بیانگر اصلی اساسی است؛ و آن اینکه مسلمانان همگی باید حول یک محور جمع شوند و حرکت نمایند تا وحدتشان حفظ شده و از هرگونه تفرقه جلوگیری شود. پروردگار با تعبیر«حبل الله» و یا «ریسمان خدا» در صدد بیان این محور برآمده است. خداوند متعال در آیه شریفه، محور وحدت مسلمانان را به ریسمان تشبیه نموده؛ زیرا انسان در شرایط عادی و بدون داشتن راهنما در قعر چاه ظلمت و نادانی است و برای نجات از این چاه ترسناک نیاز به ریسمان محکمی دارد که همان ریسمان الهی است.
🌸 با توجه به اضافهشدن «حبل» به «الله» در آیه شریفه، قرآن ریسمانی را معرفی می کند که متعلق به پروردگار بوده و حلقه وصل بین او و بنده اش را ایجاد می کند و طبیعتاً این ریسمان باید مصداقی خارجی داشته باشد.
اندیشمندان شیعی برای «حبل الله» مصادیق گوناگونی ذکر کردهاند؛
🌺 الف. قرآن، حبل الله: پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله: «این قرآن، ریسمان خدا و نور روشنگر و درمانى سودبخش است».
🌺 ب. اهل بیت علیهم السّلام، حبل الله: عبدالله بن عباس می گوید: نزد پیامبر بودیم که فردی اعرابی وارد شد و گفت: شنیدم که فرمودهاید: «اعتصموا بحبل الله»؛ منظورتان از ریسمان خدا چیست؟! پیامبر صلّی الله علیه و آله دستشان را به دست امام علی علیه السّلام زده و فرمود: «به این مرد بپیوندید که او ریسمان محکم است». امام باقر علیه السّلام : «منظور از حبل الله که خدا به چنگ زدن به آن توصیه کرده، آل محمد هستند».
🌻 از آنرو که اهل بیت علیهم السّلام بعد از پیامبر صلّی الله علیه و آله جانشینان معصوم حضرتشان می باشند، با قاطعیت می توان گفت که ریسمان الهی بدون ائمه علیهم السّلام قابل فرض نیست و همین موضوع، جایگاه امامت آن بزرگواران را در آیه شریفه روشن میکند.
@porsemanenoor