🌱
⁉️ درمان بدبینی به دیگران
بدبینی به دیگران را چگونه میتوان درمان کرد؟
.
.
.
⭕️ پاسخ:
بدبینی یا همان سوءظن یکی از بدترین خصلتهاست که به دلیل عواقب و پیامدهای ناگوار آن، خدا در قرآن هم صریحاً از آن یاد کرده و مردم را از آن بازداشته است. (حجرات، ۱۲)
در روایات اهل بیت (علیهم السلام) هم سوءظن به شدت مذمت شده است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «هر که به برادر خود گمان بد ببرد، به پروردگارش گمان بد برده است.»
سوءظن روح انسان را آشفته میکند و او را به گناههایی مانند تهمت و غیبت میکشاند و روابط آدمی را با دیگران تخریب میکند. برای رهایی از بدبینی و سوءظن چند اقدام اساسی را باید انجام داد:
الف) دربارهی عواقب سوءظن بیندیشید و آسیبهای آن را با خودتان مرور کنید و اگر لازم بود، حتی آنها را روی کاغذ بنویسید.
ب) به بدبینی خود از نظر عملی ترتیب اثر ندهید؛ مثلاً اگر کیف پولتان گم شد و به یکی از دوستانتان شک کردید به او تهمت نزنید، پشت سرش بدگویی نکنید و در وسایل او تجسس نکنید. حتی از برخورد سرد با او بپرهیزید و مانند گذشته، صمیمی و دوستانه با او رفتار کنید.
پ) به جای فکر کردن درباره ی دیگران و رفتارهای آنها سرگرم کار خودتان باشید و دربارهی عیبهای خود فکر کنید. هر چه ذهن ما کمتر مشغول دیگران شود، زمینهی سوءظن هم کمتر پیش میآید.
📕 https://B2n.ir/g90528
#بدبینی
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ راه رهایی از حسادت
چگونه میتوان از حسادت رها شد؟
.
.
.
⭕️ پاسخ:
حسادت یکی از زشتترین و رنجآورترین و دردسرسازترین صفات است. حسادت باعث غم و اندوه آدمی میشود، آسایش را از او میگیرد، روابط او را با دیگران تخریب میکند و ایمانش را به نابودی میکشد.
امام باقر (علیه السلام) فرمودند: «همانطور که آتش هیزم را میخورد، حسد هم ایمان را میخورد.»
امام صادق (علیه السلام) نیز فرمودند: «حسود پیش از آنکه به طرف مورد حسد ضرر بزند، به خودش ضرر میزند.»؛ آن حضرت همچنین فرمود: «حسود آسایش ندارد.»
ریشهی بسیاری از گناهها در حسادت نهفته است. غیبت، تهمت، ظلم، سخنچینی و فحاشی از جمله گناههایی هستند که بیشتر وقتها ریشه در حسادت دارند. از این رو درمان حسادت بسیار مهم است.
برای رهایی از این صفت زشت میتوان چند اقدام مهم انجام داد:
الف) پیوسته دربارهی عواقب و آثار این صفت زشت بیندیشید و ببینید که خلاصی از حسادت چه برکاتی برای شما دارد.
اگر کسی بداند که حسادت چه آسیبهایی به او میزند و او را از چه خیراتی محروم میکند، حسادت را کنار میگذارد.
ب) با حسادت درونی خود به شکلی عملی مخالفت کنید؛ یعنی همیشه از شخصی که به او حسد میورزید، به خوبی یاد کنید، به او نیکی کنید و برای موفقیتش دعا کنید.
با این کار آتش حسادتتان خاموش میشود و ریشهی این صفت زشت رفته رفته در وجودتان میخشکد.
پ) نعمتهایی را که خدا به شما داده است برای خودتان یادآوری کنید. آدم حسود نعمتهای دیگران را میبینید، اما نعمتهایی را که خدا به او داده است یا نمیبیند یا آنها را کم میشمارد.
اگر کسی به نعمتهایی که خدا به او ارزانی کرده است توجه کند، هرگز به نعمتهایی که دیگران دارند، حسادت نمیکند.
📕 https://B2n.ir/y09679
#حسادت
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ علت از دست دادن توفیق عبادت
چرا بعضی وقتها توفیق عبادت از انسان گرفته میشود؟
.
.
.
⭕️ پاسخ:
این بیتوفیقیها دلایل بسیاری دارد که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
الف) مهمترین دلیل این بیتوفیقیها، گناههای ماست. گناه ضررهای زیادی به ما میزند که یکی از این ضررها محرومیت ما از انجام عبادت است.
«شخصی به امام علی (علیه السلام) گفت، "من از نماز شب محروم شدهام." امام فرمودند: "گناهانت تو را به بند کشیده است."»
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «اگر کسی ارادهی حج کند و برای آن آماده شود، ولی از انجام آن محروم شود، به خاطر گناهی از آن محروم شده است.»
ب) عامل دیگر بیتوفقی های ما همنشینی با افراد آلوده و سست ایمان است. همنشینان ما تأثیر زیادی روی ما دارند.
رفت و آمد با اهل ایمان شوق عبادت را در ما بیشتر میکند و ارتباط با گناهکارها شوق عبادت را از ما میگیرد و ما را از عبادت محروم میکند.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «آدمی بر آیین دوست خود است، پس هر یک از شما مواظب باشد که با چه کسی دوستی میکند.»
پ) دلیل برخی از بیتوفیقیها هم تنبلی و کاهلی است. آدمهای سخت کوش و پرتلاش در میدان عبادت هم خوب میدرخشند و افراد تنبل در انجام عبادت تنبلی میکنند.
امام کاظم (علیه السلام) فرمودند: «از تنبلی و بیحوصلگی بپرهیز؛ زیرا اگر تنبلی ورزی، کار نکنی و اگر بیحوصله باشی، حقی را نپردازی.»
ت) بینظمی و بیبرنامگی نقش مهمی در بیتوفیقیهای ما دارد؛ مثلاً بسیاری از افراد به این دلیل نماز صبحشان قضا میشود که برای خوابشان برنامه ندارند و دیر وقت میخوابند.
📕 https://B2n.ir/g11691
#توفیق
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ حضرت زینب سلام الله علیها
در مورد زندگی و شخصیت حضرت زینب ـ سلام الله علیها ـ به اختصار توضیح دهید؟
.
.
.
⭕️ پاسخ:
در مورد ولادت حضرت زینب ـ سلام الله علیها ـ مورخان اقوال گوناگونی را ذكر كرده اند. دو قول مشهور در مورد ولادت ایشان:
۱. پنجم جمادی الاولی سال پنجم هجری.
۲. و برخی نیز سال ۶ هـ.ق را سال ولادت ایشان می دانند. البته اقوال دیگری نیز ذكر شده است.
مادر بزرگوارش حضرت «فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ» و پدرش امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ می باشد. این بانوی بزرگوار در شهر «مدینه» تولد یافت.
مدت زندگی ایشان با مادرش حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ حدود پنج یا شش سال بوده است. «زندگی حضرت زینب با مادر در سوم جمادی الثانی سال ۱۱ هـ.ق به پایان رسید».
شوهرِ «زینب» «عبدالله بن جعفر» پسر عموی بزرگوارش می باشد. «او یكی از شخصیتهای مشهور اسلام و از سخاوتمندان به نام و معروف می باشد».
حضرت زینب ـ سلام الله علیها ـ دارای القاب و كنیه های زیادی است. «یكی از القاب آن حضرت كه در روایات آمده، «عقیله» یا «عقیله بنی هاشم» است كه به معنای زن ارجمند و گرامی در فامیل خود، می باشد.»
از دیگر القاب آن حضرت می توان «صدیقه صغری» «عارفه» «عالمه» «فاضله» «كامله» و «عابده آل علی» را نام برد.
حضرت زینب ـ سلام الله علیها ـ تا زمانی كه امیر المؤمنین در مدینه بود با شوهرش عبدالله بن جعفر در مدینه زندگی كردند و زمانی كه امیر المؤمنین پایتخت حكومت اسلامی را به كوفه منتقل كردند به كوفه نقل مكان كردند. «حضرت زینب در كوفه به ارشاد و تعلیم زنان كوفه اشتغال داشت».
حضرت علی ـ علیه السلام ـ در سال ۴۰ هجری در كوفه به شهادت رسید. بنابراین سن حضرت زینب ـ سلام الله علیها ـ در این زمان تقریبا ۳۵ سال بود.
حدود ۱۰ سال هم بعد از شهادت پدر بزرگوارش با برادرش امام حسن ـ علیه السلام ـ زیست نمود. «امام حسن ـ علیه السلام ـ» در سال ۵۰ هجری به شهادت رسید.
بعد از شهادت امام حسن ـ علیه السلام ـ ۱۰ سال نیز با برادر دیگرش یعنی امام حسین ـ علیه السلام ـ زندگی كرد.
حضور ده ساله زینب ـ سلام الله علیها ـ در صحنه زندگی برادرش حسین ـ علیه السلام ـ پر حادثه ترین و رنج آورترین دوران زندگی ایشان است. حضرت زینب در طول زندگی با مصائب زیادی روبرو شد.
اما حضور ایشان در كربلا و دیدن آن صحنه های دلخراش و از دست دادن برادران و فرزندان و فرزندان برادر از همة مصیبات دردآورتر و ناگوارتر بود. چرا كه در یك روز همة عزیزانش خصوصاً برادرش امام حسین ـ علیه السلام ـ را از دست داد.
هنگام مصیبت جانگداز كربلا سن حضرت زینب ـ سلام الله علیها ـ ۵۵ ساله بود. این بانوی بزرگوار «در شب یك شنبه چهاردهم ماه رجب سال ۶۲ هجری درگذشت.»
هر چند اقوال دیگری نیز در مورد ماه وفات ایشان وجود دارد. اما قول مشهور همان ۱۴ ماه رجب سال ۶۲ هجری است.
سید هاشم رسولی محلاتی می نویسد: «مشهور آن است كه وفات آن بانوی معظمه در شب یك شنبه چهاردهم ماه رجب سال ۶۲ هجری اتفاق افتاد. یعنی حدود یك سال و نیم بعد از واقعه عاشورا».
اختلافی كه در وفات آن حضرت وجود دارد در ماه وفات آن حضرت است و گرنه همة مورخان اتفاق دارند كه سال وفات ایشان همان سال ۶۲ هجری است. بنابراین این بانوی شریف تقریبا یك سال و نیم بعد از واقعه عاشورا رحلت فرمود.
فضائل آن حضرت به طور خلاصه:
۱. صبر آن حضرت: «شهید مطهری» در این رابطه می نویسد: «در حماسه حسینی آن كسی كه بیش از همه درس تحمل و بردباری را آموخت و بیش از همه این پرتو حسینی بر روح مقدس او تابید، خواهر بزرگوارش زینب ـ سلام الله علیها ـ بود».
و در ناسخ التواریخ آمده است: «محققاً از آغاز خلقت تاكنون از هیچ زنی از زنهای انبیاء و اولیاء با این حلم و بردباری پدید نیامده است».
۲. عبادت آن حضرت: «زینب كبری در تمام مدت اسارت تهجد و نماز شبش تعطیل نشد»؛ در كتاب ریاحین الشریعه آمده است: «شب زنده داری زینب در تمام عمرش ترك نشد حتی شب یازدهم محرم».
۳. سخن وری آن حضرت: خطبه های آتشین و زیبای زینب در كوفه و شام كه یزید و یزیدیان را رسوا ساخت در حد اعلای فصاحت و بلاغت بود.
شهید مطهری در این رابطه می نویسد: «خطابه ای كه حضرت زینب در مجلس یزید خوانده است از خطابه های بی نظیر دنیاست».
۴. علم آن حضرت: زمانی كه حضرت زینب ـ سلام الله علیها ـ خطبه پرمحتوا و آتشین خود را در بازار كوفه ایراد نمود، امام سجاد ـ علیه السلام ـ در تأیید مقام علمی زینب ـ سلام الله علیها ـ فرمود: الحمدلله تو دانشمند و عالمه ای بدون معلم و بانوی خردمندی بدون استاد می باشی»؛ این سخن امام سجاد ـ علیه السلام ـ نشان دهنده علم لدنی آن حضرت می باشد.
🔺
🔻
۵. بزرگواری آن حضرت: در بزرگواری آن حضرت ـ سلام الله علیها ـ همین نكته بس كه «زمانی كه در عصر روز عاشورا دو پسرش را شهید كردند از خیمه پای بیرون نگذاشت».
در حالی كه هنگام شهادت سایر شهدا از خیمه بیرون می آمد و امام حسین ـ علیه السلام ـ را دلداری می داد ولی اینجا برای این كه برادرش حسین ـ علیه السلام ـ خجالت نكشد از خیمه بیرون نیامد.
۶. عصمت ایشان: در كتاب «زینب بنت الامام امیر المؤمنین» مقام عصمت را برای این بزرگوار ذكر می كند و می نویسد: هر چند مقام عصمت برای ایشان «ضروری دین» نیست ولی به این مرحله رسیده اند...»
و خلاصه باید گفت: «شئونات باطنیه و مقامات معنویه حضرت زینب ـ سلام الله علیها ـ نایبه زهرا، امینه خدا.. . را هیچ كس نتواند به تحریر و تقریر در آورد».
«ابن اثیر» می نویسد: «زینب در فصاحت و بلاغت و زهد و عبادت و فضیلت و شجاعت و سخاوت شبیه ترین مردم به پدر خود علی ـ علیه السلام ـ و مادر خود فاطمه ـ سلام الله علیها ـ بود.»
📕 https://B2n.ir/a05300
#حضرت_زینب
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ فرق گناهان کبیره با گناهان صغیره
فرق گناههای کبیره با گناههای صغیره چیست؟
.
.
.
⭕️ پاسخ:
الف) هر گناهی - چه گناه کبیره (بزرگ) و چه گناه صغیره (کوچک) - چون مخالفت با خداست، بزرگ و خطرناک است.
اگر چه گناههای کبیره زشتتر، بدتر و خطرناکتر از گناههای صغیرهاند، اما به معنی بیاهمیت بودن آنها نیست.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «هیچ گناهی را خُرد مشمار.» امام علی (علیه السلام) فرمود: «بدترین گناه، گناهی است که مرتکبش آن را کوچک بشمارد.»
ب) امام رضا (علیه السلام) فرمودند: «گناههای کوچک راه گناههای بزرگ هستند و کسی که از خدا در کم ترس نداشته باشد، در زیاد هم از او نمیترسد.»
منظور امام رضا (علیه السلام) این است که با انجام گناههای کوچک نافرمانی از خدا برای انسان عادی میشود و کم کم او به گناههای بزرگ هم دست مییازد. از این نظر، گناههای کوچک بسیار خطرناکند.
پ) آن چنان که در روایات اهل بیت (علیهم السلام) آمده است، اگر خدا برای گناهی آتش جهنم را وعده داده باشد، آن گناه کبیره است و اگر چنین وعدهای نداده باشد، آن گناه صغیره است.
ت) البته اگر کسی بر گناه صغیرهای اصرار بورزد و آن را پی در پی تکرار کند، آن گناه صغیره، گناه کبیره محسوب خواهد شد. امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «هیچ گناهی با تکرار صغیره نیست.»
ث) براساس آیهی ۳۱ سورهی نساء، هر کس از گناههای کبیره دوری کند، خدا گناههای صغیره و کوچک او را خواهد بخشید.
📕 https://B2n.ir/t25305
#گناه
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ رسیدن به درجات معنوی پس از توبه حقیقی
آیا انسان توبه کار پس از توبه میتواند به مقامات بالای معنوی برسد؟
.
.
.
⭕️ پاسخ:
بله، با توبه آدمی از بند گناهها رهایی مییابد و دوباره در جادهی معنویت و بندگی خدا قرار میگیرد. این دیگر بستگی به همت او دارد که در راه اطاعت از پروردگار تا چه اندازه بکوشد و تا کجا پیش برود. بیشک او میتواند با تکیه بر توبه و آشتی با خدای مهربان به عالیترین مقامات معنوی هم دست یابد.
در طول تاریخ توبه کارهای بسیاری بودهاند که پس از توبه به مقامات بالای معنوی رسیدهاند. گروهی از آنها حتی در فاصلهی کوتاهی پس از توبه به این مقامات دست یافتهاند.
حتماً قصهی جادوگرهایی را که با حضرت موسی (علیه السلام) مقابله کردند، شنیدهاید. آنها پس از دیدن معجزهی حضرت موسی که عصایش را مار کرد، به او ایمان آوردند. و از کار خود توبه کردند و تا پای جان برای اعتقادشان ایستادند.
فرعون آنها را تهدید کرد که اگر از ایمان خود دست بر ندارند، آنها را به فجیعترین شکل خواهد کشت، اما آنها در جواب فرعون گفتند که هر کاری که دوست دارد انجام دهد چون آنها از ایمانشان به خدای یکتا دست نخواهند کشید. فرعون هم آنها را بیرحمانه به شهادت رساند.
در قرآن کریم، خدا قصهی این مردهای بزرگ را ذکر کرده است تا یادشان برای همیشه در تاریخ بماند و توبهی خالصشان الهامبخش همهی توبهکنندهها باشد.
نمونهی دیگر که میتوان نام برد، جناب حُر است. حر در آغاز جزء لشکر مقابل امام حسین (علیه السلام) بود و خودش راه را بر امام حسین (علیه السلام) بست.
اما سرانجام از دشمنهای امام حسین (علیه السلام) جدا شد و به آن بزرگوار پیوست و در راه حمایت از آن حضرت به شهادت رسید. در آخرین لحظات عمر حر، امام حسین (علیه السلام) بر بالین او آمد و او را مورد لطف خود قرار داد و فرمود: «تو حُر (آزاده) هستی همانطور که مادرت تو را حر نامید.»
📕 https://B2n.ir/y94050
#توبه
⁉️ @PorsemanShia