#امشب_سری_به_مدینه_بزنیم...
امشب اما
رد پای دلتنگی
تا #مدینه کشیده شده
تا خانه ای با #در_نیمه_سوخته
تا بر سر کودکانی که از حالا
بدون نوازش دستان مادر سر بر بالین می گذارند...
و یا نه....
کودک مگر بی مادر خواب به چشمانش می آید؟!
فقط دلتگیست که از امشب
میهمان #خانه #علی و #زهرا....
نه دیگر زهرایی نیست که
همسایه ها از گریه هایش اعتراض کنند
از امشب این خانه،خانه ی علی و #یادگاری های زهراست...
#در_سوخته،#میخ،#بستر_خالی،محسنی که نیست،حسنی که هنوز در ماجرای #سیلی و #کوچه مانده است!
حسینی که بیقراری میکند!
زینبی که از امشب خانم خانه است...
و دستانی که برای کودکانش آغوش #مادرانه می گشاید...
اینها کودکان را آزار آری اما علی را عذاب میدهد...
علی این خانه را فقط با #زهرا دیده است...
و بی زهرا خانه که نه جهان هم چقدر در پیش چشمانش #ناچیز است...
آری امشب به خانه ای سر زدیم که مرد خانه قرار است زین پس
راز های خود را با #چاه بگوید...
مردی که امشب به جای #نان و #خرما
عزیز ترین #گوهر خودش و جهان را نه
عظیم ترین #سرمایه #هستی را به دوش میکشد...
کودکان امشب آستین به دهان گریه میکنند تا #مادر را با #غربت تمام به خاک بسپارند...
از امشب این خانه بوی #ماتم میدهد
بوی غریبی!
از امشب علی تنها تر شده!
از امشب زینب باید بالای سر حسین آب بگذارد
از امشب زینب باید خودش موهایش را #شانه کند
از امشب....
آری خلاصه بگویم از امشب این خانه #بی_مادر شده...
#صل_الله_علیک_یا_فاطمه_الزهرا
✍🏻#علمدار
#التماس_دعا
@BasijEzadi
🌹🍃🌹🍃