eitaa logo
پاسخ به شبهات و شایعات مجازی ۲۰۲۴
61.2هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
3.8هزار ویدیو
50 فایل
﷽ 🔻آیدی مدیر مجموعه پاسخ به شبهات: @Mohaanna ⚠️کپی برداری از مطالب کانال فقط با درج کامل لینک مورد رضایت ماست تبادل و تبلیغات https://eitaa.com/taabblighat 🌐بقیه پیام رسان ها : 🔸http://zil.ink/pshobahat
مشاهده در ایتا
دانلود
📌متن شبهه👇 چطور ممکن است، امیرالمومنین(ع) که شیر خدا و فاتح خیبر بوده است، در مقابل کتک خوردن همسرش هیچ واکنشی نشان نداده است!؟ 📌پاسخ به شبهه👇 لینک شبهات👇 https://chat.whatsapp.com/CedMtnzvdW6IOOEwIsIdkC 1⃣امیرمؤمنان«علیه السلام» در مرحله اول و زمانى که آن‌ها قصد تعرض به همسرش راداشتند، از خود واکنش نشان داد و با مهاجم برخورد کرد، او را بر زمین زد، با مشت به صورت و گردن او کوبید؛ اما از آن جایى که مأمور به صبر بود از ادامه مخاصمه منصرف و طبق فرمان رسول خدا «صلى الله علیه وآله» صبر پیشه کرد. در حقیقت با این کار مى‌خواست به آن‌ها بفهماند که اگر مأمور به شکیبائى نبودم و فرمان خدا غیر از این بود، کسى جرأت نمى‌کرد که این فکر را حتى از مخیله‌اش بگذراند؛ اما آن حضرت مثل همیشه تابع فرمان‌هاى الهى بوده است. روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، از تفاسیر اهل سنت 2⃣قصد مهاجمین به خانه وحى این بود که امیرمؤمنان علیه السلام را به واکنش وادار کنند و با استفاده از این فرصت، ثابت کنند که شخصى همانند علی علیه السلام براى رسیدن به حکومت دنیوى حاضر شد که افراد زیادى را از دم شمشیر بگذراند و نیز اگر امیرمؤمنان علیه السلام از خود واکنش نشان مى‌داد و با آن‌ها درگیر مى‌شد، ممکن بود که فاطمه زهرا در این درگیری‌ها کشته شود، سپس دشمنان شایع مى‌کردند که علی علیه السلام براى به دست آوردن حکومت دنیایى، همسرش را نیز فدا کرد و در حقیقت او بود که سبب کشتن همسرش شد؛ چنانچه در باره عمار یاسر، یار وفادار امیرمؤمنان علیه السلام چنین کردند در خطبه سوم نهج البلاغه مى‌فرماید: در این اندیشه فرو رفته بودم که: با دست تنها (با بى یاورى) به پا خیزم (و حق خود و مردم را بگیرم) و یا در این محیط پر خفقان و تاریکیى که پدید آورده‏ اند صبر کنم، محیطى که: پیران را فرسوده، جوانان را پیر، و مردان با ایمان را تا واپسین دم زندگى به رنج وا میدارد. (عاقبت) دیدم بردبارى و صبر به عقل و خرد نزدیکتر است؛ لذا شکیبائى ورزیدم؛ ولى به کسى میماندم که: خاشاک چشمش را پر کرده، و استخوان راه گلویش را گرفته، با چشم خود مى‏دیدم، میراثم را به غارت میبرند. 3⃣امیرمؤمنان علیه السلام، به همان دلیل از خود واکنش نشان نداد که رسول خدا صلى الله علیه وآله در هنگام کشته شدن سمیه، مادر عمار یاسر توسط مشرکان و تعرض آن‌ها به وی، از خود واکنشى نشان نداد. رسول خدا (ص)، منظره شکنجه شدن عمار و مادر و پدرش را در مکه مى‌دید و مى‌فرمود: اى خاندان یاسر! صبور باشید که وعده‌گاه شما بهشت است مگر نه این که رسول خدا صلى الله علیه وآله غیورترین و شجاع‌ترین فرد عالم است، پس چرا از ناموس مسلمانان دفاع نکرد؟ چرا شمشیرش را برنداشت تا گردن ابوجهل را از تنش جدا کند 4⃣خطرها را می‌توان به این ترتیب دسته بندی کرد: 1- اگر حضرت علی‌(ع) با توسل به قدرت و قیام مسلحانه درصدد قبضه حکومت و خلافت بر می‌آمدند، بسیاری از عزیزانی را که از جان و دل به امامت و رهبری ایشان معتقد بودند، از دست می‌دادند. 2- از آن جا که بسیاری از گروه‌ها و قبایلی که در سال‌های آخر عمر پیامبر(ص) مسلمان شده بودند، هنوز آموزش‌های لازم اسلامی را ندیده بودند، پرچم «ارتداد» و بازگشت به بت پرستی را برمی‌افراشتند و بنابراین عملا با حکومت اسلامی مخالفت می‌کردند و این خطری جدی بود. 3- علاوه بر خطر مرتدین، مدعیان نبوت و پیامبران دروغین مانند «مسلیمه کذاب»، «طلیحه» و «سجاح» نیز در صحنه ظاهر شده و هر کدام طرفداران و نیروهایی دور خود گرد آوردند و قصد حمله به مدینه را داشتند که با همکاری و اتحاد مسلمانان پس از زحماتی نیروهای آنان شکست خوردند. 4- خطر حمله احتمالی رومیان نیز می‌توانست مایه نگرانی دیگری برای جبهه مسلمانان باشد؛ زیرا تا آن زمان مسلمانان سه بار با رومیان رو در رو درگیر شده بودند و آنان مسلمانان را خطری جدی تلقی می‌کردند و در پی فرصتی بودند که به مرکز اسلام حمله کنند. در چنین وضعی بود که امام علی‌(ع) در جای دیگر از حفظ دین و وحدت اسلامی سخن گفتند: " به خدا سوگند، هرگز فکر نمی‏‌کردم که عرب خلافت را از خاندان پیامبر (ص) بگیرد یا مرا از آن باز دارد. مرا به تعجب وانداشت جز توجه مردم به دیگری که دست او را به عنوان بیعت می‏‌فشردند. از این رو، دست نگاه داشتم. دیدم که گروهی از مردم از اسلام بازگشته‏‌اند و می‏‌خواهند آیین محمد(ص) را محو کنند. ترسیدم که اگر به یاری اسلام و مسلمانان نشتابم، رخنه و ویرانی در پیکر آن مشاهده کنم که مصیبت و اندوه آن بر من بالاتر و بزرگ‌تر از حکومت چند روزه‏‌ای است که به زودی مانند سراب یا ابر از میان می‏‌رود. پس به مقابله با این حوادث برخاستم. مسلمانان را یاری کردم تا آن که باطل محو شد و آرامش به آغوش اسلام بازگشت.(نهج‏‌البلاغه‏ عبده، نامه‏‌ی 62» با در نظر گرفتن نکات یاد شده، روشن می‌شود که چرا