📌متن شبهه👇 #1503
میشه بگید چرا خودکشی گناه هست؟ چرا اختیار جان خودمم ندارم
لطفا راهنماییم کنید
📌پاسخ به شبهه👇
مشرف شوید👇
https://chat.whatsapp.com/Fkg2dMCugoCIojBtboISgK
*اما چرا خودکشی گناه است؟*
از دیدگاه اسلام، مالک همه چیز از جمله انسان، خداوند است و اوست که حق تصرف در جهان و انسان را دارد. آن جا که او رخصت دهد، مجاز و جایى که او اذن ندهد، غیرمجاز است. از جمله موارد غیر مجاز، کشتن انسان است. در این موضوع هیچ تفاوتى بین انتحار (خودکشی) و دیگر کشى نیست، چرا که این کار سلب حق حیات از خود و یا دیگرى است. خداى سبحان انسان را از این امر بر حذر داشته، مى فرماید : «مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا؛ و آن کس که انسانى را بدون این که قاتل باشد و یا در زمین فساد کند بکشد گویا همه مردم را کشته است». (سوره مائده/آیه ۳۲).
مرگ و حیات یک نفر، اگر چه مساوى با مرگ و حیات اجتماع نیست، اما شباهتى به آن دارد، از این رو در جایى که اذن خداوند نیست، انجام دادن آن حرام و گناه است. در نگرش الهى، از آن جا که خداوند خالق انسان است و تمام هستى او از خدا است، هیچ کسى نه حق کشتن دیگرى را دارد و نه حق کشتن خود را. این بدان جهت است که از دیدگاه اسلام و همه مکاتب الهى، حیات موهبتى الهى و حقى خدادادى است. از این رو هرگاه این حق، وسیله اى براى قتل نفوس دیگر یا باعث فساد در جامعه و بر هم زدن نظم شایسته حاکم بر جامعه شود و افرادى در صدد محاربه با نظام الهى برآیند، این حق به نفع دیگران سلب مى شود. (ر.ک: آیات ۳۲ و ۳۳ مائده - ۱۷۸ و ۱۷۹ و ۲۱۷ بقره).
به طور کلى مى توان گفت :
الف) حیات، موهبتى خداوندى است و حق حیات براى همه انسان ها تضمین شده است و همه دولت ها، جمعیت ها و افراد مکلف به حمایت و دفاع از این حق اند و کشتن هیچ کس بدون مجوز شرعى جایز نیست.
ب) استفاده از هر وسیله اى براى نابودى چشمه سار حیات بشرى، اعم از کلى و جزئى، حرام است.
ج) حفظ ادامه حیات بشرى، تا آنجا که مشیت الهى تعلق گیرد، واجب است؛ خواه محافظت هر فردى بر حیات خود در مقابل تعدى دیگران و یا تعدى بر خویشتن (مانند خودکشى) باشد و یا محافظت او درباره حیات دیگران.
نتیجه آن که در نگرش الهى «حق حیات» عطاى الهى است که مسؤولانه به انسان عطا شده است. پس باید :
- اولاً : در حفظ آن مراقب بود؛ چه این که «حیات» فقط «حق» افراد نیست بلکه حفظ آن، «تکلیف» آنان نیز مى باشد.
- ثانیا : چون مالک اصلى این حق خداوند متعال است، در مواردى که این عطاى الهى، باعث سوء استفاده افرادى واقع شود، از آنان سلب مى شود (مانند حکم قصاص، رجم یا اعدام که خشونت هاى قانونى مى باشند). هم او که «حیات» را داده است مى گوید : در این موارد «باید سلب نمود».
با توجه به تحلیل مذکور به یک آیه و دو حدیث شریف درباره حرمت شدید «خودکشى» اشاره مى شود:
خداوند مى فرماید: «وَ لَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ إِنَّ اللَّهَ کَانَ بِکُمْ رَحِیمًا وَمَنْ یَفْعَلْ ذَلِکَ عُدْوَانًا وَظُلْمًا فَسَوْفَ نُصْلِیهِ نَارًا وَکَانَ ذَلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیرًا؛ و خود را مکشید زیرا خداوند به شما مهربان است و هر کس چنین کارى را از روى عداوت و ستم انجام بدهد، به زودى او را در آتش مى اندازیم و این کار براى خدا آسان است»، (سوره نساء/آیات ۲۹و۳۰).
گرچه برخى از مفسران احتمال داده اند که مقصود از «انفسکم» نفوس مردم اجتماع مى باشد. بنا بر آن معناى آیه چنین مى شود که «همدیگر را از روى عداوت و ستم مکشید» لکن اولاً، آیه شامل هرگونه قتل نفس مى شود و به مقتضاى آیه ۳۲ سوره «مائده» هر کس که بى گناهى را بکشد، مانند آن است که همه انسان ها را کشته است. ثانیاً امام صادق(ع) با استناد به همین آیه مى فرمایند: «هر کس عمداً خودکشى کند، براى همیشه در آتش جهنم عذاب خواهد شد» «من قتل نفسه متعمدا فهو فى نار جهنم خالدا فیها قال الله عز وجل: «ولا تقتلوا انفسکم...»، (الحر العاملى (الشیخ) محمد بن الحسن، وسایل الشیعه، ج ۱۹، بیروت، داراحیاء التراث العربى، باب تحریم قتل الانسان نفسه، ص ۱۳، ح ۲ و ۳).
افزون بر این، امام باقر(ع) نیز فرموده اند: «مؤمن به هر بلایى مبتلا مى شود و با هر نوعى مرگ مى میرد ولى خودکشى نمى کند» «ان المؤمن یبتلى بکل بلیه و یموت بکل میته الا انه لایقتل نفسه»(همان).
همان طور که گفته شد قرآن کریم در مورد قتل نفس فرموده است : «مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا؛ هر کس نفسى را بدون قصاص و یا فساد در زمین کشت مثل اینست که همه مردم را کشته است». بعضى از مفسران در توجیه این آیه گفته اند: کسى که حاضر است شخصى را به ناحق بکشد انسان و انسانیت در نزد او بى ارزش است و اگر یک نفر را کشت مثل این است که همه انسان ها را کشته است. همه مفاسد و زیان ه