eitaa logo
پستچی💯
18.7هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
3.3هزار ویدیو
7 فایل
✨بنام خدای شفیع و صبور✨ جهت رزرو تبلیغات فقط بااین آیدی هماهنگ کنید @vojdani_80 لطفا پست هارو کپی نکنید ممنون از درک شما🙏🏻 (⁠✯⁠ᴗ⁠✯⁠) بهترین ها را برایتان پست خواهیم کرد
مشاهده در ایتا
دانلود
...💚 ✨این نوشته شمس تبریزی قشنگ ترین چیزی بود که امروز خوندم: ما باور کرده ایم که خداوند مارا از بالا میبیند اما در واقع او از درون می‌نگرد🍃 🌸🍃❤️ @postchiy
+آقا محمد حسین آقا... -جانم حاجی جان +یه کانال جک میخواستم که مسلمین رو بخندونم جک بی تربیتی هم نداشته باشه..... -حاجی به فدات مگه کانال گیزمیز رو نداری؟!! 😲😲 +نه -لینکشو میزارم برات 😍 نیایی ضرر کردی 😂 تازه اکبر آقا از وقتی رفته این کانال دنبال مسکرات هم‌ نمیره از بس حالش خوبه ؛ هدایت شده😂😂😂😂 https://eitaa.com/joinchat/171245570C292a626ea4 https://eitaa.com/joinchat/171245570C292a626ea4
تازه فیلم هم در کانال سنجاق شده، دوست داشتی بیا ببین🤩😍💦👇👇 https://eitaa.com/joinchat/171245570C292a626ea4 آپلود شد زود بیا دانلود کن رایگان📵🔞
چقد این دیالوگ موده: هیچکس بابت رفتاری که با من کرد عذر خواهی نکرد، فقط منو بخاطر واکنشم سرزنش کردن:) 🌸🍃❤️ @postchiy
🧡... یکی از بزرگترین درس های زندگی رو سعدی داد، اونجایی که میگه:✨ اندازه نگه دار که اندازه نکوست هم لایق دشمن است و هم لایق دوست چقدر این تعادل برای زندگی حیاتیه🙃 🌸🍃❤️ @postchiy
6.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️🪴🦋 فوق العاده ست👌 🍀 🔰«زیبایی در نواقص نهفته ست»...🌱 🌸🍃❤️ @postchiy
دعا میکنم وقتی وسط ناامیدی مطلقی، یه خبر خوب بهت زندگی دوباره بده... 🌸🍃❤️ @postchiy
مطمئن باش دل هایی که شاد می‌کنی یه روزی تبدیل میشه به «عجب شانسی آوردم‌» های زندگیت🥰... مگه نه؟! قصه ی فرهاد دنیا را گرفت ای پادشاه دل به دست آوردن از کشور گشایی بهتر است🙃 🌾 🌸🍃❤️ @postchiy
از بچگی عاشقت بودم...:)🤍✨ با یادت دل ها آرام میشود... :)♥️✨ 🌸🍃❤️ @postchiy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼 ز حد بگذشت مشتاقی و صبر اندر غمت یارا به وصل خود دوایی کن دل دیوانه ما را 🌿 🌸🍃❤️ @postchiy
نوک من کو؟_صدای اصلی_235814-mc.mp3
12.28M
🌼نوک من کو هرشب یک قصه جذاب و شیرین برای کودك دلبند شما🌱 درکانال پستچی🌸 🌸🍃❤️ @postchiy
🌸🍃❤️ ♦️زاهدی که در کوهستان زندگی می کرد. کنار چشمه ای نشست تا آبی بنوشد و خستگی در کند. سنگ زیبای درون چشمه دید، آن را برداشت و در خورجینش گذاشت و به راهش ادامه داد.  در راه به مسافری برخورد که از شدت گرسنگی به حالت ضعف افتاده بود. کنار او نشست و از داخل خورجینش نان بیرون آورد و به اوداد. مرد گرسنه هنگام خوردن نان چشمش به سنگ گرانبهای درون خورجین افتاد. نگاهی به زاهد کرد و گفت: آیا آن سنگ را به من می دهی؟ زاهد بی درنگ سنگ را درآورد و به او داد. مسافر از خوشحالی در پوست خود نمی نگجید. او می دانست که این سنگ آن قدر قیمتی است که با فروش آن می تواند تا آخر عمر در رفاه زندگی کند. بنابراین سنگ را برداشت و با عجله به طرف شهر حرکت کرد. چند روز بعد همان مسافر نزد زاهد در کوهستان برگشت و تا او را دید به او گفت:  من خیلی فکر کردم تو با این که می دانستی این سنگ چقدر ارزش دارد خیلی راحت آن را به من هدیه کردی. بعد دست در جیبش برد و سنگ را در آورد و گفت: من این سنگ را به تو بر می گردانم ولی در عو ض چیز گرانبهای دیگری از تو می خواهم. به من یاد بده که چگونه می توانم مثل تو باشم! 🌸🍃❤️ @postchiy