7.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #استودیو یه حــــــسِ خـــــــوب 🦋
🌟 یکی از موثرترین راه های
ایجاد آرامش در زندگی
نکات نابِ #دکتر_عزیزی
#کلیپ #خانواده
🌸🍃❤️
@postchiy
ماجراهای نخودی بی بی در زندان حاکم.pdf
1.44M
#قصه_کودکانه 👆
#عنوان_قصه :
🌸ماجراهای نخودی
(بی بی در زندان)
#هرشب یک قصه جذاب و شیرین
برای کودك دلبند شما
#درکانال پستچی
🌸🍃❤️
@postchiy
🔻کشيشى يک پسر نوجوان داشت و کم کم وقتش رسيده بود که فکرى در مورد شغل آينده اش بکند. پسر هم مثل تقريباً بقيه هم سن و سالانش واقعاً نمی دانست که چه چيزى از زندگى می خواهد و ظاهراً خيلى هم اين موضوع برايش اهميت نداشت.
يک روز که پسر به مدرسه رفته بود، پدرش تصميم گرفت آزمايشى براى او ترتيب دهد. به اتاق پسرش رفت و سه چيز را روى ميز او قرار داد: يک کتاب مقدس، يک سکه طلا و يک بطرى مشروب. کشيش پيش خود گفت: « من پشت در پنهان می شوم تا پسرم از مدرسه برگردد و به اتاقش بيايد. آنگاه خواهم ديد کداميک از اين سه چيز را از روى ميز بر می دارد».
اگر کتاب مقدس را بردارد معنيش اين است که مثل خودم کشيش خواهد شد که اين خيلى عاليست. اگر سکه را بردارد يعنى دنبال کسب و کار خواهد رفت که آن هم بد نيست. امّا اگر بطرى مشروب را بردارد يعنى آدم دائم الخمر و به درد نخوری خواهد شد که جاى شرمسارى دارد.
مدتى نگذشت که پسر از مدرسه بازگشت. در خانه را باز کرد و در حالى که سوت می زد کاپشن و کفشش را به گوشه اى پرت کرد و يک راست راهى اتاقش شد. کيفش را روى تخت انداخت و در حالى که می خواست از اتاق خارج شود چشمش به اشياء روى ميز افتاد. با کنجکاوى به ميز نزديک شد و آن ها را از نظر گذراند. کارى که نهايتاً کرد اين بود که کتاب مقدس را برداشت و آن را زير بغل زد. سکه طلا را توى جيبش انداخت و در بطرى مشروب را باز کرد و يک جرعه بزرگ از آن خورد. کشيش که از پشت در ناظر اين ماجرا بود زير لب گفت: «خداى من! چه فاجعه بزرگی! پسرم سياستمدار خواهد شد!»
#داستانهای_آموزنده #داستان_شب
🌸🍃❤️
@postchiy
☀️ پیامبر خدا (ص) فرمود:
فرستادن صلوات بر او و اهلبیت
🍃 باعث استجابت دعاها
🍃 رضایت و خشنودی خداوند
🍃 و بخشودگی گناهان می شـود.
#اللّهُمَّصَلِّعَلیمُحَمَّدوَآلِمُحَمَّدوَعَجِّلفَرَج
🌸🍃❤️
@postchiy
گاهی به خودت بگو:
بیخیال تمام چیزهایی که میخواهند
تلخ کنند کام احساسم را...
بفرماییدچایتان سرد نشود
#متن_جذاب #متن_زیبا #حرفهای_قشنگ
🌸🍃❤️
@postchiy
✨خدای من ...
تا تو را دارم و دلی که صدایت میزند؛
نا امید نخواهم بود.
میدانم همین روزها مثل همیشه،
نگاه مهربانت مرهم خستگی هایم خواهد شد؛
✨خداوندا ...
من صدایت می زنم چرا که جز خودت
هیچکس را گره گشای مشکلاتم نمیدانم؛
من "تو" را دارم و دلی را
که یقین دارد به بودنت؛
یقینی که آرامم می کند؛
یقین دارم خـدایم مرا رهـا نخواهد کرد ...
🪴 #عارفانه
🌸🍃❤️
@postchiy
نفش بگش؛
عمیق؛آرام؛شادمان
بگو غم رد شود
که قلبت آرامگاه اندوه نیست...
#حرفهای_قشنگ #متن_زیبا
🌸🍃❤️
@postchiy