eitaa logo
پستچی💯
18.7هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
3.3هزار ویدیو
7 فایل
✨بنام خدای شفیع و صبور✨ جهت رزرو تبلیغات فقط بااین آیدی هماهنگ کنید @vojdani_80 لطفا پست هارو کپی نکنید ممنون از درک شما🙏🏻 (⁠✯⁠ᴗ⁠✯⁠) بهترین ها را برایتان پست خواهیم کرد
مشاهده در ایتا
دانلود
امیدوارم خدا به موقع به اون آرزوهایی که فکر میکنی محاله.برسونتت..... 🌸🍃❤️ @postchiy
با صبا همراه بفرست از رُخت گلدسته‌ای بو که بویی بِشنویم از خاک بُستان شما... 📸مزرعه آفتابگردان 🌻 🌸🍃❤️ @postchiy
تـو تماشاگهِ خلقی ومَن از باده یِ شوق مَستم آن گونه كه يارایِ تماشايم نيست 🌸🍃❤️ @postchiy
صورت‌قشنگ‌به‌اين‌معنى‌نيست‌ڪه‌قلب‌قشنگ‌باشه... 🌸🍃❤️ @postchiy
نگران نباش ... خداست که همه چیز رو میچینه، نه آدما ... 🌸🍃❤️ @postchiy
7.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️موثرترین راه کنترل خشم⚡️ نکات نابِ 🌸🍃❤️ @postchiy
بال پرواز مرا تا کربلا او داده است بَعدِ فُطرُس هر که خواهد پَر 🕊 به مشهــد می رود چَنـد قـَدَمـ👣تآ وِصـآلــّ @postchiy
یک حرف نابجا - @mer30tv.mp3
3.65M
هر شب یه قصه شیرین و آموزنده برای کودک دلبند شما🥰 در کانال پستچی🍃 🌸🍃❤️ @postchiy
🌸🍃❤️ ♦️مردی بود که قوز داشت و خیلی غصه می‌خورد چرا قوز دارد؟ یك شب مهتابی از خواب بیدار شد خیال كرد صبح شده و برای نظافت به حمام رفت. از سر تون حمام كه رد شد صدای ساز و آواز به گوشش خورد. اعتنا نكرد و رفت تو. در رختکن سرگرم درآوردن لباس‌هایش بود و توجهی نکرد که حمامی هست یا نه. وارد گرمخانه كه شد دید جماعتی بزن و بكوب دارند و مثل اینكه عروسی داشته باشند می‌زنند و می‌رقصند. او هم بنا كرد به آواز خواندن و رقصیدن و خوشحالی كردن. در حالی که می‌رقصید دید پاهای آنها سم دارد. آن وقت بود فهمید كه آنها از ما بهتران هستند. اگر چه خیلی ترسید اما خودش را به خدا سپرد و به روی آنها هم نیاورد.  از ما بهتران هم كه داشتند می‌زدند و می‌رقصیدند فهمیدند كه او از خودشان نیست ولی از رفتارش خوششان آمد و قوزش را برداشتند. فردا رفیقش كه او هم قوز داشت، از او پرسید: «تو چكار كردی كه قوزت صاف شد؟» او هم ماجرای آن شب را تعریف كرد. چند شب بعد رفیقش رفت حمام. دید باز حضرات آنجا جمع شده‌اند. خیال كرد كه همین كه برقصد از ما بهتران خوششان می‌آید. وقتی كه او شروع كرد به رقصیدن و آواز خواندن و خوشحالی كردن، از ما بهتران كه آن شب عزادار بودند، اوقاتشان تلخ شد. قوز آن بابا را آوردند گذاشتند بالای قوزش. آن وقت بود كه فهمید كار بی‌مورد كرده و گفت: «ای وای، دیدی كه چه به روزم شد، قوز بالا قوز شدم!»  🌟هنگامی كه یك نفر گرفتار مصیبتی شده و از روی ندانم‌كاری مصیبت تازه‌ای هم برای خودش فراهم می‌كند این مثل را می‌گویند... 🌸🍃❤️ @postchiy
رفیق چقدر زندگی قشنگ میشه وقتی که هستی .. 🌸🍃❤️ @postchiy
6.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️🕊🦋 خوشم من با تبِ عشقت طـــبیب آمــد جوابـش کـن حبیبم، چشمِ بیمارِ تو بس باشـد طبیبِ من...🌱 🌸🍃❤️ @postchiy
چه دلنشین است، روزی که با لبخند شروع شود؛ پنجره‌ی دلت را رو به خوشبختی باز کن، عشق را به قلبت دعوت کن، و نفس بکش هوای مهربانی را ... 🌺 🌤 🍃 @postchiy