eitaa logo
پوتین خاکی ها 🥀
77 دنبال‌کننده
1هزار عکس
352 ویدیو
5 فایل
سخنی با شهداء...❤ اینجا حرم شهداست...💔 خادم کانال 🙂🌹 : @Jahad_moghnieh_213 خادم تبادل @o0o0o128 https://harfeto.timefriend.net/16141978925579 لینک حرف ناشناس منتظر انتقادات و پیشنهادات شما هستیم ‼️
مشاهده در ایتا
دانلود
👇 ⛔️⛔️ نیمه های شب بود سکوت عجیبی حوزه علمیه را فرا گرفته بود تمام طلبه ها خواب بودند محمد باقر جوان در حجره خود مشغول مطالعه بود که ناگهان زیبا وارد اتاق شد و به سرعت در اتاق را بست،با انگشت به محمد باقر بیچاره اشاره کرد که سکوت کند و هیچ چیزی نگوید.دختر پرسید:ببینم شام چی داری؟؟طلبه جوان هاج واج مانده بودو تمام بدنش خیس عرق شده بود و زبانش بند آمده بود،هرچه غذا داشت برای دختر آورد.دختر جوان که شاهزاده آن شهر بود قصد داشت شب را در اتاق طلبه بخوابد آن هم در اتاقی که فقط خودش بود و آن طلبه جوان،به هر شکلی بود دختر در گوشه ای از اتاق خوابید و به طلبه اعتماد کرده بود اما صبح که از خواب بیدار شد آنچه که نباید اتفاق بیفتد اتفاق افتاده بود... جهت دیدن ادامه داستان کلیک کنید🛑