هدایت شده از استاد پورعلیزاده روانشناس اصفهان
🔞🔞🔞
222.4K
💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞
دوستان عزیز🌹
👈سوالات شما با تغییر در کانال بارگذاری میشود مثلا چند سوال شبیه بهم با هم ادغام میشوند تا هم سوال کامل و جامع شود و هم گمنامی پرسشگران محفوظ بماند👌
. ┄┅┅✹🌺✹┅┅┄
🙏لطفا در سوالتان اطلاعات لازم را بنویسید که استاد بهتر بتوانند موقعیت شما را درک و سپس پاسخ مناسبی ارایه دهند
⛔️ به سوالات گنگ پاسخ داده نمیشود
. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
پاسخ سوال هر کسی مربوط و مخصوص به همان شخص است پس لطفا سوالتان را کامل توضیح دهید
. ┄┅┅✹🌺✹┅┅┄
آقا/خانم سن؟ مجرد/متاهل ساکن؟ وضعیت مالی؟ میزان تحصیلات؟
شاغل/غیرشاغل تعداد اعضای خانواده؟
فرزندچندم؟ سابقه ازدواج؟ تحصیلات همسر:
سوالتان را اینجا 👈 @Pouralizade 👉 ارسال کنید و در کانال به پیامها دقت کنید
┄┅┅✹🌺✹┅┅┄
https://eitaa.com/pouralizadeh
🌸
┄┅┅✹🌺✹┅┅┄
پرسش از استاد پورعلیزاده
موضوع: #دخترم شبها بد #خواب میشن اکثر شبها تا ۵صبح خوابش نمیبره
سوال شما عزیزان🌹👇
┄┅┅✹🌺✹┅┅┄
.سلام و عرض ادب خدمت شما سوالی دارم دختر من ۳۰ سالشونه و شبها بد خواب میشن اکثر شبها تا ۵صبح خوابش نمیبره قرص ملاتونین هم بخوره دیگه اثر نمیکنه قبلا هم خدمتتون گفتم که زیاد آب میریزه حمام طولانی و وسایل و دستهاش و زیاد میشوره برای بیرون رفتن دیر آماده میشه لطفا راهنمایی کنید ممنون از شما
🦋لطفا پاسخ استاد #پور_علیزاده را در صوت زیر بشنوید و برای دوستانتان ارسال کنید💞💞💞👇👇👇
┄┅┅✹🌺✹┅┅┄
https://eitaa.com/pouralizadeh
1.93M
صوت🌹استاد پور علیزاده تخصص مشاوره پیش از ازدواج💍 و زوج درمانی💞
┄┅┅✹🌺✹┅┅┄
موضوع: #دخترم شبها بد #خواب میشن اکثر شبها تا ۵صبح خوابش نمیبره
┄┅┅✹🌺✹┅┅┄
https://eitaa.com/pouralizadeh
#پرسش_و_پاسخ_روانشناسی_در_ایتا
#پورعلیزاده_روانشناس_اصفهان
#پور_علیزاده #پورعلی_زاده
#روانشناس_اصفهان #مشاوره_اصفهان
#مشاوره_پیش_از_ازدواج_اصفهان
#کانال_مشاوره_در_ایتا #تکرار
#کانال_روانشناسی_در_ایتا
#pouralizadeh #poralizadeh
هدایت شده از استاد پورعلیزاده روانشناس اصفهان
🔞🔞🔞
01_Adrien_De_La_Salle_Prélude_D'une_Nuit_D'automne.mp3
6.53M
تو لایق آرامشی 🤍 ،تو لایق عشقی ❤️،تو لایق صلحی💚
همه چیز در تو 🫵 خلاصه میشه
تقدیم به تمام بانوان سرزمینم که زندگی خود را تنهایی میسازنند
.
ارسالی خانم قیاسی🌹
( از طرفداران محبوب کانالمون)
┄┅┅✹🌺✹┅┅┄
https://eitaa.com/pouralizadeh
┄┅┅✹🌺✹┅┅┄
پرسش از استاد پورعلیزاده
موضوع: #شوهرم مواد مصرف میکردکمپ هم فرستادمش زیرنظرمشاوره هم بودیم تایکسال هم خوب بودولی الان #متادون مصرف میکند
#اعتیاد
سوال شما عزیزان🌹👇
┄┅┅✹🌺✹┅┅┄
.................................................................................................................................................................................................. ما 11ساله ازدواج کردیم یه دخترخانوم .... ساله داریم بامشکلی مواجه هستیم شوهرم مواد مصرف میکردکمپ هم فرستادمش زیرنظرمشاوره هم بودیم تایکسال هم خوب بودولی الان متادون مصرف میکند باخانواده اش به خاطر .............. رفت وامدندارد انها هم سراغی ازش نمیگرین من هم خودم بچه ی شهرستان هستم تمام وقتم شده شوهرم ودخترم خودم وخانواده ام را فراموش کرده ام شوهرم خوب است کارمیکندخوش اخلاق است دخترم راخیلی دوست دارد عاشق من است من هم اورادوست دارم ولی این قرص خوردن خیلی مرا اذیت میکند دوست دارد ترک کند ولی دلیل اینکه ترک نمیکند رانمیفمم ما وضعیت مالی ما همین که دستمون جلوی دیگران نباشه خداراشکرمیکنم ازاول ازدواج باهیچ شروع کردیم الان بهترشده میخاستم ازشما مشاوره بگیرم وحضوری خدمت برسم
🦋لطفا پاسخ استاد #پور_علیزاده را در صوت زیر بشنوید و برای دوستانتان ارسال کنید💞💞💞👇👇👇
┄┅┅✹🌺✹┅┅┄
https://eitaa.com/pouralizadeh
1.35M
صوت 🌹استاد پور علیزاده تخصص مشاوره پیش از ازدواج💍 و زوج درمانی💞
┄┅┅✹🌺✹┅┅┄
موضوع: #شوهرم مواد مصرف میکردکمپ هم فرستادمش زیرنظرمشاوره هم بودیم تایکسال هم خوب بودولی الان #متادون مصرف میکند #اعتیاد
┄┅┅✹🌺✹┅┅┄
https://eitaa.com/pouralizadeh
#پرسش_و_پاسخ_روانشناسی_در_ایتا
#پورعلیزاده_روانشناس_اصفهان
#پور_علیزاده #پورعلی_زاده
#روانشناس_اصفهان #مشاوره_اصفهان
#مشاوره_پیش_از_ازدواج_اصفهان
#کانال_مشاوره_در_ایتا #تکرار
#کانال_روانشناسی_در_ایتا
#pouralizadeh #poralizadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پروفسور حسابی می گفت؛
لذت بردن را یادمان ندادند!!!
از گرما مینالیم،از سرما فرار میکنیم.
در جمع از شلوغی کلافه میشویم.
و درخلوت از تنهایی بغض میکنیم.
تمام هفته منتظر رسیدن تعطیلی هستیم
و آخر هفته هم بی حوصله ایم...
همیشه به انتظار به پایان رسیدن
روزها هستیم
که بهترین روزهای زندگیمان بودند.
زندگی همان لحظاتی بود که
میخواستیم بگذرند..
ولی ما همیشه به چیز دیگری فکر میکنیم
بی آنکه بدانیم این روزها تکرار نمیشوند
https://eitaa.com/pouralizadeh
ارزشمندترین دارایی شما
زمان شماست
با وقتتان همانند پول برخورد کنید
اما یادتان باشد :
تفاوت زمان با پول این است که
نمیشود آن را پس انداز کرد...
https://eitaa.com/pouralizadeh
نوشته های ناهید:
یکم دلم گرم شد ؛ و با خودم گفتم : آره بابا آخر کار همه ی ما همین جاست دنیا چه ارزشی داره که این همه به سر و کله ی هم بزنیم منم باید یکم کوتاه بیام ؛ به یحیی نگاه می کردم نمی فهمیدم چرا بهم نگاه نمی کنه ؛دستهاشو جلوش گرفته بود و حالت گریه داشت ؛بالاخره سرشو بلند کرد و با هم چشم تو چشم شدیم با دست اشاره کردم بیا اینجا ؛ ولی اون روشو برگردوند و به روی خودش نیاورد ؛فکر کردم متوجه نشده ؛ چادرم رو کشیدم توی صورتم و بهش نزدیک شدم ولی حواسش به من بود و از اونجا دور شد ،وا رفتم تازه متوجه شده بودم که اون داره ازم دوری می کنه ؛ یحیی همیشه با همه ی قهر و بدرفتاری های من کنار اومده بود و هرگز دلمو اینطور نشکسته بود؛
برای لحظاتی ماتم برد ؛ با خودم گفتم : نه دیگه این تو بمیری از اون تو بمیری های قبلی نیست ؛ چرا من باید گذشت کنم ؟ اگر دنیا ارزش نداره برای چی باید به سختی و بدبختی بگذرونم و مادرِ تو رو تحمل کنم ؟ تا حالا چندین بار بهم تهمت زدی و بهم شک داشتی پس بعد از اینم همین کار رو خواهی کرد ؛چرا عمر به این کوتاهی رو با توو زن عمو سر کنم ؟
برین گمشین احمق ها ؛برگشتم و چشمم افتاد به زن عمو نگاه موذیانه و لبخندی شیطنت آمیزش بهم فهموند که می خواد بهم بگه این من بودم که پیروز شدم ؛تازه متوجه ی غلطی که کرده بودم شدم ؛از خودم از یحیی از همه دنیا بدم اومد ؛ و با خودم گفتم : پریماه اینا کین که تو خودتو به خاطرشون این همه بی ارزش می کنی ؟ من حتی فراموش کرده بودم که برای چه کاری اومدم سرخاک ؛ سال آقاجونم بود و من فقط به یحیی فکر کرده بودم ؛ زیر لب گفتم : ای لعنت و نفرین به من اگر دیگه اسم هیچ کدوم شما ها رو بیارم ؛حالا بشنین و تماشا کن حشمت خانم ؛ و بی اختیار خودمو انداختم روی سنگ قبر و زار زار گریه کردم ؛و دوباره تکرارکردم : آره ای لعنت به من چرا خودمو کوچک کردم ؛ چرا جلوی زن عمو رفتم به طرف یحیی که بهم بی محلی بکنه ؛چرا اجازه دادم اون زن اینطور بهم پوزخند بزنه ؛ صدای گریه و شیون مامان و خانجون با صدای من آمیخته شده بود ؛و من می تونستم هر چی می خوام فریاد بزنم و عقده ی دلم رو خالی کنم ؛ همینطور که روی سنگ افتاده بودم فکر می کردم ؛ یحیی برای من مُرد ؛
آقاجون همین الان براش عزا داری می کنم وعشق اونو کنار تو به خاک می سپرم ؛ شما شاهد بودی که با من چیکار کردن ؛ دیگه نمی تونم از کسانی که این همه بهم بدی کردن بگذرم و دوباره برم طرفشون تموم شد آقاجون ؛ همین جا یحیی و همه ی خاطراتم رو دفن می کنم و سبک بال از اینجا میرم ؛
و آروم در حالیکه چادرم رو ی سرم حائل بود خاک کنار قبر رو با ناخن هام کندم و دستم رو گذاشتم روی قلبم و مشت کردم و گذاشتم روی اون چاله کوچک و روش خاک ریختم ؛ و بلند شدم یک نفس عمیق کشیدم و راه افتادم بطرف اتوبوسی که باهاش اومده بودیم ؛ دیگه حتی نگاه نکردم یحیی و خانواده ی عمو هستن یا نه ولی تصمیم خودم رو گرفته بودم مگه از یک سوراخ چند بار باید نیش می خوردم تا به خودم بیام ؛ اونشب خونه ی ما شلوغ بود و نه یحیی اومد و نه عمو و خانواده اش ؛ خانجون بشدت دلخور بود و مدام داشت از حشمت بد گویی می کرد ؛
با اینکه از این کار خوشم نمی اومد و می دونستم اینم عواقبی برامون داره ولی حرفی نزدم اصلا حالی برای این کار نداشتم چون عزا دار یحیی بودم ؛
مامان عدس پلو تهیه دیده بود مهمون ها خوردن و خیلی ها کمک کردن تا جمع و جور کنن بعد رفتن دیر وقت شده بود ؛ خواستم برم به اتاقم که بخوابم خانجون صدام کرد و گفت : پریماه قربونت برم دختر ؛ بیا ببین چی میگم ؛ گفتم : خانجون فکر می کنم می دونم چی می خواین بگین دیگه یحیی به درد من نمی خوره ؛ درسته ؟ گفت : قربون دختر عاقلم برم دورت بگردم یحیی رو فراموش کن من بهت قول میدم یک حشمتی بسازم که صد تا عین خودش به جونش بیفته ؛ همین فردا می خوام برم خونه ی عموت و حساب اون زنیکه ی فتنه رو بزارم کف دستش تا حالا هم به خاطر تو و یحیی این کارو نکردم ؛
گفتم : هر کاری صلاح می دونین بکنین خانجون ولی اونو بدونین که من از یحیی گذشتم اون دیگه توی زندگی من جایی نداره ولی به نظرم شما خودتون رو اذیت نکنین اون زن ارزش همین کارو هم نداره به قول خودتون بسپرین به دست روزگار ؛ مامان گفت : راست میگه خانجون دیدین که خودشو توی فامیل کوچک کرد ؛همه داشتن می گفتن که چطور حسن آقا دلش اومده زن و بچه ی برادرشو ول کنه و باهاشون قطع رابطه کنه ؛ با نیومدنشون هزار تا حرف و حدیث درست کردن که همش به ضرر خودشونه ؛
همینطور که خانجون و مامان با هم سرِ رفتن و نرفتن خانجون بحث می کردن ؛ رفتم به اتاقم وخوابیدم ؛ یک خواب راحت و بی اضطراب ؛ وقتی چشمم رو باز کردم آروم دستهامو به طرف بالا کش دادم و گفتم : راسته که مرگ سردی میاره من واقعا دیگه یحیی رو نمی خوام ؛
اون روز اونقدر غرق در افکار خودم بودم که اصلا ثریا و نریمان رو فراموش کردم ؛ روز جمعه بود و هوا داشت تاریک می شد ولی آقای احمدی هنوز نیومده بود دنبالم دلم می خواست هر چی زودتر از اون خونه برم تا بتونم خاطراتی که با یحیی داشتم رو فراموش کنم؛
حمام کردم و یک دست لباس قشنگ سوسنی رنگ با خال های سفید پوشیدم و چند دست لباس که مشکی نباشه و لباس گرم برداشتم و آماده شدم ؛ و روی تخت توی حیاط منتظر نشستم ؛ فرهاد قرار بود مهر اونسال بره کلاس اول ؛ مامان براش وسایل مدرسه رو خریده بود و داشت با ذوق و شوق نشونم می داد و فرید هم اومده بود روی پام نشسته بود ؛ از وقتی هفته ای یکبار میومدم خونه هر دوی اونا نسبت به من حریص شده بودن و ازم جدا نمی شدن ؛مامان یک بسته آماده کرده بود از خوراکی هایی که دوست داشتم و گذاشت توی ساکم و گفت , می دونم تو روت نمیشه دست به چیزی بزنی تا بهت نگفتن نمی خوری ؛ اینا رو بزار توی اتاقت باشه دلت ضعف رفت بزار دهنت ؛ که در زدن ؛ مامان گفت : ای وای احمدی اومد ؛ مادر تو رو خدا هفته دیگه اگر تونستی زودتر بیا من این بار درست ندیدمت ؛ بشنیم مادر و دختر با هم حرف بزنیم ؛ فرهاد دوید و در رو باز کرد و من بلند شدم و ساکم رو برداشتم که با صدای بلند گفت : پریماه آقا یحیی اومده ؛
ادامه دارد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌟دعا میکنم زیبایی و وسعت آسمان وقتی ماه و ستارهها درآن میدرخشند از آن شما باشد
شبتون به زیبایی گل🌺🌺🌺
https://eitaa.com/pouralizadeh
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
امام زمانم🤍
هر صبح ،میهمان یک صفحه از مصحف شریف قرآن کریم به همراه صوت و ترجمه 🤍🌸👇
┄┅┅✹🌺✹┅┅
https://eitaa.com/pouralizadeh
رحمت و برکات الهی
برشما مستدام باد
https://eitaa.com/pouralizadeh
هدایت شده از استاد پورعلیزاده روانشناس اصفهان
🔞🔞🔞
چون کارها به هم شبیه گردند
آخرشان را بلید به اولشان سنجید
نکته ها و پیام ها 👇👇
🌸این حکمت نورانی چراغ روشنی برای موارد تردید است.
🍃بیانگر آن است که تا زمان رفع ابهام ها دز یک موضوع، پایان امور با آغاز آن ها سنجیده و بر اساس آن تصمیم گیری شود و در حقیقت باید در هرکار ، گام اول را محکم و حساب شده برداشت.
🌸 به عبارت دیگر ، انسان عاقل به دنبال امر مشتبه نمیرود و با بصیرت و اطمینان با آن مواجه میشود تا به پیروزی دست یابد.
🍃در امور مشتبه نباید داخل شد؛ زیرا گاهی در اولین خطا انسان در سراشیبی سقوط قرار میگیرد. وقتی دو کاسه وجود دارد که یکی از آن ها زهر آلود است ، البته عقل حکم میکند که باید از هر دو اجتناب و دوری کرد.
🌸امر تربیت را باید از همان ابتدا با روش صحيح و برنامه ریزی و هدف کاملا دقیق و حساب شده شروع نمود ، تا به هدف مطلوب دست یافت. از این رو در اسلام به تربیت صحیح کودک از همان آغاز تولد اهمیت فراوانی داده شده است.
🍃چون گذارد خشت اول بر زمین معمار کج
گر رساند بر فلک باشد همان دیوار کج
امیرالمؤمنین علی(ع)💞
📚حکمت هفتادو شش
#نهجالبلاغه
https://eitaa.com/pouralizadeh
┄┅┅✹🌺✹┅┅┄
پرسش از استاد پورعلیزاده
موضوع: من با #سکوت شوهرم و مقاومت کردن در برابر #حرف_نزدن و همصحبتی نکردن ، چیکار کنم ؟
سوال شما عزیزان🌹👇
┄┅┅✹🌺✹┅┅┄
.سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما استاد گرامی
اول از همه باید ی تشکر ویژه بکنم از شما برای پرسش و پاسخ های زوجها و خانواده هایی ک مشکل دارن ب هر عنوان🙏
من خانم................................................................................................................................................................................................. خانواده هستم
از لحظات فرهنگی و مالی خیلی تفاوت داریم ولی با این حال پدرم با ازدواج ما موافقت کردن و من ۲۵ سال هست عروس عمویم شدم ............................................................................................................................................................................................ و من درگیر درمان نازایی شدم ک مقصر پسر ایشون بودن و ....
تا اینکه پی مشکلات زیادی ک داشتیم و داریم از قبیل کم صحبتی و علاقه زیاد ب تلویزیون دیدن وسر کار رفتن مداوم من و....
مادر شوهرم گفتن ما باید بعد از .... سال جدا بشیم و من و همسرم با هم تصمیم ب طلاق توافقی گرفتیم ک شوهرم زد زیرش و اینکار را نکرد و مجبور ب ادامه زندگی شدیم
و تصمیم گرفتیم ب سوری بگیم رفتیم رحم اجاره کردیم ولی ی بچه از یکی خریدیم و مشکلاتم چندین برابر شد برای گرفتن شناسنامه و نوزاد ۷ ماهه ب دنیا اومده و....
شوهرم مشکل اعتیاد پیدا کردن و ب اجبار و تهدیدات من الان میگن ترک کردن ولی مطمین نیستم
الان خودم ب سرطان مبتلا شدم و حدود ۳ سال هست توده سرم را مقداری را خارج کردم ولی قسمتی ب مغز چسبیده و در حال درمانم
اینم بگم ما شاید در طول سال ۶ ماه باهم قهر باشیم و ابدا با هم حرف و حتی همخوابی نداریم
الان از شما ی کمک میخوام من با سکوت شوهرم و مقاومت کردن در برابر حرف نزدن و همصحبتی نکردن و خیلی چیزهای دیگه چیکار کنم و اینکه من خیلی مشاوره تلفنی و حضوری رفتم و گرفتم ولی ایشون اصلا همکاری نمیکنن
لطفاً اگه میشه راهنماییم کنید🙏🙏🙏
🦋لطفا پاسخ استاد #پور_علیزاده را در صوت زیر بشنوید و برای دوستانتان ارسال کنید💞💞💞👇👇👇
┄┅┅✹🌺✹┅┅┄
https://eitaa.com/pouralizadeh
1.67M
صوت
🌹استاد پور علیزاده تخصص مشاوره پیش از ازدواج💍 و زوج درمانی💞
┄┅┅✹🌺✹┅┅┄
موضوع: من با #سکوت شوهرم و مقاومت کردن در برابر #حرف_نزدن و همصحبتی نکردن ، چیکار کنم ؟
┄┅┅✹🌺✹┅┅┄
https://eitaa.com/pouralizadeh
#پرسش_و_پاسخ_روانشناسی_در_ایتا
#پورعلیزاده_روانشناس_اصفهان
#پور_علیزاده #پورعلی_زاده
#روانشناس_اصفهان #مشاوره_اصفهان
#مشاوره_پیش_از_ازدواج_اصفهان
#کانال_مشاوره_در_ایتا
#کانال_روانشناسی_در_ایتا
#pouralizadeh #poralizadeh