eitaa logo
ادعیه و مناجات صوتی 🎧 زیارت عاشورا دعای کمیل عهد توسل ندبه عرفه امین الله حدیث کسا آل یاسین امام زمان
18.1هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
3.4هزار ویدیو
290 فایل
دعای جوشن کبیر صغیر نادعلی فرج مجیر مشلول یستشیر معراج ابوحمزه علقمه سمات صباح عشرات عدیله زیارت وارث جامعه مناجات خمس عشر ماه رجب شعبانیه رمضان عید فطر غدیر روز سحر نماز شب قدر نور گنج العرش استغفار افتتاح حرز امام حدیث کسا زهرا امیرالمومنین علی @m_mehr0
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫پروردگارا! هم در دنیا و‌ هم در آخرت به ما نیکی عطا فرما و ما را از عذاب آتش محفوظ بدار
AUD-20220212-WA0003.mp3
5.96M
🌅 دعای صباح امیرالمومنین (ع) 🎙 با نوای احمد الفتلاوی لینک دسترسی به متن و ترجمه دعا👇 ✅🔝 eitaa.com/doa1357/205 بسیار دلنشین 👌 و پر محتوا صبح تون را با این دعا و نوای دلنشین شروع کنید و روح تون را با شنیدن ش جلا بدهید سعی کنید با معنی مرور کنید تا کلمات این دعا به جان تان بنشیند حس‌وحال معنوی: ⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️عالی 64BitR📀6MB⏰Time=12:18 ┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄ برای عضویت و دسترسی به صوت تمام ادعیه و مناجات ها در«ایتا»از این👇لینک وارد شوید 🌍 https://eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7
دعای‌روزپنجشنبه۩سماواتی.mp3
1.76M
📆 دعای روز پنجشنبه 🎙 با صدای حاج مهدی سماواتی لینک دسترسی به متن و ترجمه دعا👇 ✅ eitaa.com/ppt_doa/9092 56BitR📀2MB⏰Time=4:4 ┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄ برای‌عضویت‌ و دسترسی‌ به‌ صوت‌ تمام ادعیه ومناجات‌هادر«ایتا»از👇وارد‌شوید 🌍 https://eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7
. 👇تقویم نجومی پنجشنبه👇 ✴️ پنجشنبه 👈10 آذر/قوس1401 👈6 جمادی الاول 1444👈1 دسامبر 2022 🕋 مناسبت های دینی و اسلامی. 💠اغاز جنگ موته و شهادت جعفر بن ابیطالب علیه السلام. 🎇 امور دینی و اسلامی . ❇️ روز خوش یُمن و خوبی برای امور زیر است : ✅خواستگاری عقد و عروسی و ازدواج. ✅مسافرت. ✅خرید رفتن. ✅دیدار روسا و مسئولین. ✅خرید وسیله سواری. ✅امور زراعی و کشاورزی. ✅و شکار و صید و دام گذاری خوب است. 🤒 مریض امروز زود خوب می شود. 👶 زایمان خوب و نوزاد خوش قدم و مبارک خواهد شد.ان شاءالله. 🚘 مسافرت :سفر خوب و مفید است. 💑مباشرت امروز : مباشرت هنگام زوال ظهر مستحب و فرزند حاصل از آن آقا ، بزرگوار و عاقل و سیاستمدار شود و هیچگونه نادرستی و انحرافی در او نباشد. 🔭احکام نجوم . 🌗 امروز قمر در برج حوت و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است: ✳️دیدار با بزرگان. ✳️دعوت گرفتن از افراد. ✳️آغاز امور یادگیری. ✳️افتتاح شغل و کار. ✳️داد و ستد و تجارت. ✳️دادن سفارش جنس. ✳️نو بریدن و پوشیدن. ✳️بذر پاشی و کاشت. ✳️آغاز درمان و معالجات. ✳️و از شیر گرفتن کودک نیک است. 💑مباشرت امشب: امشب (شبِ جمعه ) ،فرزند پس از فضیلت نماز عشاء، سخنوری توانا و کلامش بجا و موثر واقع خواهد شد.ان شاءالله. 💇‍♂💇 اصلاح سر و صورت : طبق روایات، (سر و صورت) در این روز ماه قمری ، ممکن است باعث بلای ناگهانی شود. 💉حجامت فصد خون دادن. یا و فصد باعث رعشه اعضا می شود. 😴🙄 تعبیر خواب: خوابی که (شب پنجشنبه )دیده شود تعبیرش طبق ایه ی 7 سوره مبارکه "اعراف" است. و الوزن یومئذ الحق فمن ثقلت موازینه ... و از مفهوم این آیه چنین استفاده میشود که خواب بیننده انجام کاری از کارهای خود را به افرادی واگذارد برخی در انجام آن تلاش کنند و باعث مقام آنها شود و برخی کوتاهی کنند و از چشم وی بیفتد .و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. 💅 ناخن گرفتن: 🔵 پنجشنبه برای ، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است. 👕👚 دوخت و دوز: پنجشنبه برای بریدن و دوختن روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد . ✴️️ وقت استخاره : در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن) ❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه موجب رزق فراوان میگردد . 💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸 زندگیتون مهدوی 🌸 📚 منابع مطالب ما: 📔تقویم همسران نوشته ی حبیب الله تقیان
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت سیزدهم سر انگشت قطرات باران به شیشه می‌خورد و خبر از سپری شدن آخرین ماه پاییزی سال 91 می‌داد. از لای پنجره هوای پُر طراوتی به داخل آشپزخانه می‌دوید و صورتم را نوازش می‌داد. آخرین تکه ظرف شسته شده را در آبچکان قرار دادم و از آشپزخانه خارج شدم که دیدم مادر روی کاناپه دراز کشیده و چشمانش را بسته است. ساعتی بیشتر نمی‌شد که از خواب برخاسته بود، پس به نظر نمی‌رسید باز هم خوابیده باشد. کنار کاناپه روی زمین نشستم که چشمانش را گشود. اشاره‌ای به پنجره‌های قدی اتاق نشیمن کردم و گفتم: «داره بارون میاد! حیف که پشت پرده‌ها پوشیده‌اس! خیلی قشنگه!» مادر لبخندی زد و با صدایی بی‌رمق گفت: «صدای تَق تَقِش میاد که می‌خوره کف حیاط.» از لرزش صدایش، دلواپس حالش شدم که نگاهش کردم و پرسیدم: «مامان! حالت خوبه؟» دوباره چشمانش را بست و پاسخ داد: «آره، خوبم... فقط یکم دلم درد می‌کنه. نمی‌دونم شاید بخاطر شام دیشب باشه.» در پاسخ من جملاتی می‌گفت که جای نگرانی چندانی نداشت، اما لحن صدایش خبر از ناخوشی جدی‌تری می‌داد که پیشنهاد دادم: «می‌خوای بریم دکتر؟» سری جنباند و با همان چشمان بسته پاسخ داد: «نه مادر جون، چیزیم نیس...» سپس مثل اینکه فکری بخاطرش رسیده باشد، نگاهم کرد و پرسید: «الهه جان! ببین از این قرص‌های معده نداریم؟» همچنانکه از جا بلند می‌شدم، گفتم: «فکر نکنم داشته باشیم. الآن می‌بینم.» اما با کمی جستجو در جعبه قرص‌ها، با اطمینان پاسخ دادم: «نه مامان! نداریم.» نگاه ناامیدش به صورتم ماند که بلافاصله پیشنهاد دادم: «الآن میرم از داروخانه می‌گیرم.» پیشانی بلندش پر از چروک شد و با نگرانی گفت: «نه مادرجون! داره بارون میاد. یه زنگ بزن عبدالله سر راهش بخره عصر با خودش بیاره.» چادرم را از روی چوب لباسی دیواری پایین کشیدم و گفتم: «حالا کو تا عصر؟!!! الآن میرم سریع می‌خرم میام.» از نگاه مهربانش می‌خواندم که راضی به سختی من نیست، اما دل دردش به قدری شدید بود که دیگر مانعم نشد. چتر مشکی رنگم را برداشته و با عجله از خانه خارج شدم. کوچه‌های خیس را به سرعت طی می‌کردم تا سریع‌تر قرص را گرفته و به مادر برسانم. تا سر چهار راه، ده دقیقه بیشتر نمی‌کشید. قرص را خریدم و راه بازگشت تا خانه را تقریباً می‌دویدم. باران تندتر شده و به شدت روی چتر می‌کوبید. پشت در خانه رسیدم، با یک دست چترم را گرفته و دست دیگرم موبایل و کیف پول و قرص بود. می‌خواستم زنگ بزنم اما از تصور حال مادر که روی کاناپه دراز کشیده و بلند شدن و باز کردن در برایش مشکل خواهد بود، پشیمان شدم که کلید را به سختی از کیفم درآوردم و تا خواستم در را باز کنم، کسی در را از داخل گشود. از باز شدن ناگهانی در، دستم لرزید و موبایل از دستم افتاد. آقای عادلی بود که در را از داخل باز کرده و نگاهش به قطعات از هم پاشیده موبایلم روی زمین خیس، خیره مانده بود. بی‌اختیار سلام کردم. با سلام من نگاهی گذرا به صورتم انداخت و پاسخ داد: «سلام، ببخشید ترسوندمتون.» هر دو با هم خم شدیم تا موبایل را برداریم. گوشی و باتری را خودم برداشتم، ولی سیم کارت دقیقاً بین دو کفشش افتاده بود. با سرانگشتش سیم کارت را برداشت. نمی‌دانم چرا به جای گرفتن سیم کارت از دستش، مشغول بستن چترم شدم، شاید می‌ترسیدم این چتر دست و پا گیر خرابکاری دیگری به بار آورد. لحظاتی معطل شد تا چترم را ببندم و در طول همین چند لحظه سرش را پایین انداخته بود تا راحت باشم. چتر را که بستم، دستش را پیش آورد و دیدم با دو انگشتش انتهایی‌ترین لبه سیم کارت را گرفته تا دستش با دستم تماسی نداشته باشد. با تشکر کوتاهی سیم کارت را گرفته و دستپاچه داخل خانه شدم. I برای مشاهده قسمت های قبل روی👆# بزنید ┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄ برای‌عضویت‌ و دسترسی‌ به‌ صوت‌ تمام ادعیه ومناجات‌هادر«ایتا»از👇وارد‌شوید 🌍 https://eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7
دعای‌کمیل۩مهدی‌سلحشور 1400.12.26 احیای شب نیمه شعبان میلاد امام زمان .mp3
12.51M
🕋 دعای کمیل 🎙 با نوای حاج مهدی سلحشور 🌙 در مراسم احیای شب نیمه شعبان 📆 27 اسفند 1400 🕌 مسجد مقدس جمکران 🔷🔶🔷🔶🔷🔸💠🔸🔷🔶🔷🔶 لینک متن و ترجمه دعای کمیل 👇 ✅🔝 eitaa.com/doa1357/217 علیه السلام ┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄ دلنشین ترین ادعیه و مناجات صوتی👇 @ppt_doa
ترجمه‌دعای‌کمیل۩یاسردعاگو.mp3
17.32M
🕋 ترجمه فارسی صوتی دعای کمیل 🎙 با صدای یاسر دعاگو تهیه شده توسط مؤسسه شراب بهشتی 64BitR🚀16/5MB⏰Time=35:58 ┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄ برای عضویت و دسترسی به صوت تمام ادعیه و مناجات ها در«ایتا»از این👇لینک وارد شوید 🌍 https://eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❓✍️❓✍️❓ 💢 ⭕️پرسش:اگر شخصی شک کند وضو دارد یا خیر باید دوباره وضو بگیرد؟ 📣 با تبلیغ کانال در ثواب نشر احکام شریک شوید❤️ ─┅═༅𖣔💚𖣔༅═┅─.
*🌹 دعای خیر الکثیر🌹* 🌷علامه فرمودند : شب جمعه مشغول مطالعه بودم ، به این دعا رسیدم ، *📖بسم الله الرحمن الرحیم ، اَلْحَمْدُ لله مِنْ اَوَّلِ الدُّنْیا اِلی فَنائِها وَ مِنَ الآخِرَه اِلی بَقائِها . اَلْحَمْدُاللهِ عَلی کُلِّ نِعْمَه ، اَسْتَغْفِرُالله مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ وَ اَتُوبُ اِلَیْه ، وَ هُوَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ*   👈🏻بعد یک هفته مجدد خواستم ، آنرا بخوانم ، ک در حالت مکاشفه ندایی شنیدم ، از ملائکه ک ما هنوز از نوشتن ثواب قرائت قبلی فارغ نشده ایم... 📚قصص العلماء، 802 🌹🤲🏻🌹🤲🏻🌹🤲🏻🌹🤲🏻 *🌻 در شب و روز جمعه🌻* 🌷 امام صادق علیه السّلام فرموده‌اند : *☘️از شامگاه پنج‌شنبه و شبِ جمعه ، فرشتگانی با قلم‌هایی از طلا و لوح‌هایی از نقره ، از آسمان به سوی زمین می‌آیند و تا غروب روز جمعه هیچ عملی را جز صلوات بر محمّد و آل محمّد علیهم السّلام نمی‌نویسند* 📚شیخ صدوق ، من لایحضره الفقیه ، ج ۱، ص ۴۲۴ *🌹تعجیل در فرج و سلامتی امام زمان صلوات🌹* *🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_1477998057.mp3
6.96M
🎤 از حال دلم ڪۍ با خبره حق دارم اگه خوابم نبره 🎙حسین طاهرے 🔆به نیت فرج حداقل براے یڪ نفر ارسال ڪنید🍃🌺 اَلّلهُـّم‌عجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌‌بِحَق‌ْزِینَب‌ْڪُبْرےٰ♥️
YEKNET.IR - shoor 2 - haftegh- - 99.07.05 - sibsorkhi.mp3
8.33M
🎤 گره های زندگیم تو حرم باز میشه 🎙حسین طاهرے 🔆به نیت فرج حداقل براے یڪ نفر ارسال ڪنید🍃🌺 اَلّلهُـّم‌عجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌‌بِحَق‌ْزِینَب‌ْڪُبْرےٰ♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دل شكسته هميشه برايمان كافيست هميشه گريه ي بي انتهايمان كافيست شكسته بالي مارا كسي نميفهمد همين نرفتن كرب و بلايمان كافيست براي اينكه شب جمعه كربلا بروم دعاي خير حضرت آقا رضايمان كافيست شب جمعه حرمو دوست دارم...🌱 ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴امام سجّادعليه السلام: إنَّ عَمَّتي زَينَبَ مَعَ تِلكَ المَصائبَ و المِحَنِ النّازِلَةِ بِها في طَرِيقِنا إلَي الشّامِ ما تَرَكَتْ [تَهَجُّدَها] لِلَيلَةٍ... 🔴عمّه‏ ام زينب سلام الله علیها، با وجود همه مصيبت‏ها و رنج‏هايی كه در مسيرمان به سوی شام به او روی آورد، حتّی یک شب، تهجّد و اقامه -شب را فرو نگذاشت! 📚وفيات الأئمه، ص۴۴۱. 🔴 امشب ، به یاد عمه ی سادات سلام الله علیها نماز شب را به جا بیاوریم و به ایشان هدیه کنیم انشاءالله .... ╭═━⊰🍃🌺🍃🌻🍃⊱━═╮      
دعای‌ندبه۩سیدرضانریمانی 48.mp3
14.45M
🤲 دعای ندبه 🎙 با صدای سید رضا نریمانی 📖 متن و ترجمه دعای ندبه 👇 ✅🔝 eitaa.com/doa1357/236 صوت دعا را پخش کنید و با زدن روی لینک متن و ترجمه دعا با مرور معانی کلمات دعا ؛ معرفت خود را با فهم معانی دعا افزایش دهید 48BitR📀14MB⏰Time=40:0 ┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄ برای‌عضویت‌ و دسترسی‌ به‌ صوت‌ تمام ادعیه ومناجات‌هادر«ایتا»از👇وارد‌شوید 🌍 https://eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت چهاردهم حیاط به نسبت بزرگ خانه را با گام‌هایی سریع طی کردم تا بیش از این خیس نشوم. وارد خانه که شدم، دیدم مادر روی کاناپه چشم به در نشسته است. با دیدن من، با لحنی که پیوند لطیف محبت و غصه و گلایه بود، اعتراض کرد: «این چه کاری بود کردی مادر جون؟ چند ساعت دیگه عبدالله می‌رسید. تو این بارون انقدر خودتو اذیت کردی!» موبایل خیس و از هم پاشیده‌ام را روی جاکفشی گذاشتم و برای ریختن آب با عجله به سمت آشپزخانه رفتم و همزمان پاسخ اعتراض پُر مِهر مادر را هم دادم: «اذیت نشدم مامان! هوا خیلی هم عالی بود!» با لیوان آب و قرص به سمتش برگشتم و پرسیدم: «حالت بهتر نشده؟» قرص را از دستم گرفت و گفت: «چرا مادر جون، بهترم!» سپس نیم نگاهی به گوشی موبایل انداخت و پرسید: «موبایلت چرا شکسته؟» خندیدم و گفتم: «نشکسته، افتاد زمین باتری و سیم کارتش در اومد!» و با حالتی طلبکارانه ادامه دادم: «تقصیر این آقای عادلیه. من نمی‌دونم این وقت روز خونه چی کار می‌کنه؟ همچین در رو یه دفعه باز کرد، هول کردم!» از لحن کودکانه‌ام، مادر خنده‌اش گرفت و گفت: «خُب مادرجون جن که ندیدی!» خودم هم خندیدم و گفتم: «جن ندیدم، ولی فکر نمی‌کردم یهو در رو باز کنه!» مادر لیوان آب را روی میز شیشه‌ای مقابل کاناپه گذاشت و گفت: «مثل اینکه شیفتش تغییر می‌کنه. بعضی روزها بجای صبح زود، نزدیک ظهر میره و فردا صبح میاد.» و باز روی کاناپه دراز کشید و گفت: «الهه جان! من امروز حالم خوب نیس! ماهی تو یخچاله. امروز غذا رو تو درست کن.» این حرف مادر که نشانه‌ای از بدی حالش بود، سخت ناراحتم کرد، ولی به روی خودم نیاوردم و با گفتن «چَشم!» به آشپزخانه رفتم. حالا خلوت آشپزخانه فرصت خوبی بود تا به لحظاتی که با چند صحنه گذرا و یکی دو کلمه کوتاه از برابر نگاهم گذشته بود، فکر کنم. به لحظه‌ای که در باز شد و صورت پر از آرامش او زیر باران نمایان شد، به لحظه‌ای که خم شده بود و احساس می‌کردم می خواهد بی هیچ منتی کمکم کند، به لحظه‌ای که صبورانه منتظر ایستاده بود تا چترم را ببندم و سیم کارت را به دستم بدهد و به لحظه‌ای که با نجابتی زیبا، سیم کارت کوچک را طوری به دستم داد که برخوردی بین انگشتانمان پیش نیاید و به خاطر آوردن همین چند صحنه کوتاه کافی بود تا احساس زیبایی در دلم نقش ببندد. حسی شبیه احترام نسبت به کسی که رضای پروردگار را در نظر می‌گیرد و به دنبال آن آرزویی که بر دلم گذشت؛ اگر این جوان اهل سنت بود، آسمان سعادتمندی‌اش پُر ستاره‌تر می‌شد! ماهی‌ها را در ماهیتابه قرمز رنگ سرخ کرده و با حال کم و بیش ناخوش مادر، نهار را خوردیم که محمد تماس گرفت و گفت عصر به همراه عطیه به خانه ما می‌آید و همین میهمانی غیرمنتظره باعث شد که عبدالله از راه نرسیده، راهی میوه‌فروشی شود. مادر به خاطر میهمان‌ها هم که شده، برخاسته و سعی می‌کرد خود را بهتر از صبح نشان دهد. با برگشتن عبدالله، با عجله میوه‌ها را شسته و در ظرف بلور پایه‌دار چیدم که صدای زنگِ در بلند شد و محمد و عطیه با یک جعبه شیرینی بزرگ وارد شدند. چهره بشاش و پُر از شور و انرژی‌شان در کنار جعبه شیرینی تَر، کنجکاوی ما را حسابی برانگیخته بود. مادر رو به عطیه کرد و با مهربانی پرسید: «ان شاء الله همیشه لبتون خندون باشه! خبری شده عطیه جان؟» عطیه که انگار از حضور عبدالله خجالت می‌کشید، با لبخندی پُر شرم و حیا سر به زیر انداخت که محمد رو به عبدالله کرد و گفت: «داداش! یه لحظه پاشو بریم تو حیاط کارت دارم.» و به این بهانه عبدالله را از اتاق بیرون بُرد. I برای مشاهده قسمت های قبل روی👆# بزنید ┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄ برای‌عضویت‌ و دسترسی‌ به‌ صوت‌ تمام ادعیه ومناجات‌هادر«ایتا»از👇وارد‌شوید 🌍 https://eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7
🌿 نماز ۲ ركعتی روزجمعه 🌿 👇 💫هرکه این نماز ساده را بجای آورد تا جمعه هفته آینده هیچ فتنه و بلائی به او نمیرسد💫 🔸 هر كه در روز جـمعه ، بعد از نماز ظهر(قبل نماز عصر) دو ركعت نماز كند؛ و بخواند در هر ركعت : 🔸 بعد از حمد ، هفت مرتبه: قُل هُوَ اللهُ اَحَدٌ 🔸 و بعد از نماز بگويد : 🔸 اَللَّـهُمَّ اجْعَلْني مِنْ اَهْلِ الْجَنَّةِ الَّتي حَشْوُهَا الْبَرَكةُ وَعُمّارُهَا الْمَلائِكَةُ مَعَ نَبِيِّنا مُحَمَّد صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَاَبينا اِبراهيمَ عَلَيْهِ السَّلام خدايا! مرا از اهل بهشت قرار ده، كه درونش همه بركت است و کارکنانش همه فرشتگان هستند، در كنار پيامبر ما حضرت محمّد که درود فرستد خدا بر او و آلش و با پدر ما حضرت ابراهيم عليه السلام. 🔸 تا جمعه ديگر بلائی و فتنه به او نرسد وحقّ تعالی جمع كند ميان او و حضرت محمّد صلی الله عليه وآله و حضرت ابراهيم عليه السلام. 🔸 علاّمه مجلسی فرموده كه اگر اين دعا را غير سيّد بخواند بجای "وَاَبينا"، "وَاَبيهِ" بگويد. منابع : مفاتیح الجنان نماز را به نیت تعجیل در ظهور (عج) می خوانیم ┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄ برای عضویت و دسترسی به صوت تمام ادعیه و مناجات ها در«ایتا»از این👇لینک وارد شوید 🌍 https://eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7
جمعه‌زیارت‌امام‌زمان(عج)۩یزدان‌پناه.mp3
2.4M
السَّلاَمُ عَلَيكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ فِي أَرضِه السَّلاَمُ عَلَيكَ يَا عَينَ اللَّهِ فِي خَلقِه السَّلاَمُ عَلَيكَ يَا نُورَ اللَّهِ الَّذِي يَهتَدِي بِهِ المُهتَدُون و يُفَرَّجُ بِهِ عَنِ المُؤمِنِين السَّلاَمُ عَلَيكَ أَيُّهَا المُهَذَّبُ الخَائِف السَّلاَمُ عَلَيكَ أَيُّهَا الوَلِيُّ النَّاصِح السَّلاَمُ عَلَيكَ يَا سَفِينَةَ النَّجَاة السَّلاَمُ عَلَيكَ يَا عَينَ الحَيَاة السَّلاَمُ عَلَيكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيكَ و عَلَى آلِ بَيتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِين السَّلاَمُ عَلَيكَ عَجَّلَ‌اللَّهُ‌لَكَ‌مَا وَعَدَكَ‌مِنَ‌النَّصرِ وَظُهُورِ‌الأَمر السَّلاَمُ عَلَيكَ يَا مَولاَيَ أَنَا مَولاَكَ عَارِفٌ بِأُولاَكَ وَ أُخرَاكَ‏ أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى بِكَ وَ بِآلِ بَيتِك و أَنتَظِرُ ظُهُورَكَ وَ ظُهُورَ الحَقِّ عَلَى يَدَيك وأَسأَلُ اللَّهَ أَن يُصَلِّيَ‌عَلَى مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّد و أَن يَجعَلَنِي مِنَ المُنتَظِرِينَ لَك و التَّابِعِينَ وَ النَّاصِرِينَ لَكَ عَلَى أَعدَائِك والمُستَشهَدِينَ بَينَ‌يَدَيكَ فِي‌جُملَةِ أَولِيَائِك يَا مَولاَيَ يَا صَاحِبَ الزَّمَان صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيكَ وَ عَلَى آلِ بَيتِك هَذَا يَومُ الجُمُعَةِ وَ هُوَ يَومُك المُتَوَقَّعُ فِيهِ ظُهُورُك و الفَرَجُ فِيهِ لِلمُؤمِنِينَ عَلَى يَدَيك و قَتلُ الكَافِرِينَ بِسَيفِك و أَنَا يَا مَولاَيَ فِيهِ ضَيفُكَ وَ جَارُك و أَنتَ يَا مَولاَيَ كَرِيمٌ مِن أَولاَدِ الكِرَام و مَأمُورٌ بِالضِّيَافَةِ وَ الإِجَارَة فَأَضِفنِي وَ أَجِرنِي صَلَوَاتُ اللَّهِ‌عَلَيكَ‌وعَلَى‌أَهلِ بَيتِكَ‌الطَّاهِرِين @ppt_doa