eitaa logo
ادعیه و مناجات صوتی 🎧 زیارت عاشورا دعای کمیل عهد توسل ندبه عرفه امین الله حدیث کسا آل یاسین امام زمان
19.6هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
3.5هزار ویدیو
294 فایل
دعای جوشن کبیر صغیر نادعلی فرج مجیر مشلول یستشیر معراج ابوحمزه علقمه سمات صباح عشرات عدیله زیارت وارث جامعه مناجات خمس عشر ماه رجب شعبانیه رمضان عید فطر غدیر روز سحر نماز شب قدر نور گنج العرش استغفار افتتاح حرز امام حدیث کسا زهرا امیرالمومنین علی @m_mehr0
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت دویست و دوم ابراهیم و محمد بالای سرم ایستاده و حیرت‌زده حال خراب و صورت خونی‌ام، تنها نگاهم می‌کردند که محمد مقابلم ایستاد و با نگرانی سؤال کرد: «چی شده الهه؟» و پیش از آنکه جوابی از من بشنود، پدر وارد محکمه شد و با توهین به من و مجید، جوابش را داد: «ولش کن این سلیطه رو! اینم لنگه همون پسره الدنگه!» ابراهیم به سمت پدر برگشت و محمد که دلش نمی‌آمد به این حالم بی‌توجهی کند، همچنان دلسوزانه نگاهم می‌کرد که پدر بر سرش فریاد زد: «خبرت نکردم که بیای اینجا و برای این خواهر بی‌آبروت عزاداری کنی!» و او هم از تشر پدر پایش لرزید و قدمی را که به سمتم برداشته بود، پس کشید و کنار ابراهیم به دیوار تکیه زد تا حالا تنها مدافعم عبدالله باشد که کنارم روی پله نشسته بود و هیچ نمی گفت. پدر رو به ابراهیم کرد و با حالتی حق به جانب آغاز کرد: «من برای این دختر دو تا راه گذاشتم؛ یا از این رافضی طلاق بگیره یا از این خونه بره و پشت سرش هم دیگه نگاه نکنه!» که عبدالله نتوانست سکوت کند و با ناراحتی به میان حرف پدر آمد: «شما حکم کردی یا بابای نوریه؟!!!» و پدر آنچنان به سمتش خروشید که دیگر جرأت نکرد کلامی حرف بزند: «به تو چه کُرّه خر؟!!! حرف بابای نوریه، حرف منه! شیرفهم؟!!!» و باز رو به ابرهیم کرد: «حالا این دختره بی‌صفت می‌خواد قید همه ما رو بزنه و بره دنبال اون کافر رافضی! خُب بره! به درک! به جهنم! ولی من هم یه شرط و شروطی دارم! شما رو هم خبر کردم که شاهد باشین!» ابراهیم و محمد به سینه دیوار چسبیده و از ترس از دست دادن حقوق کار در نخلستان هم که شده، دم نمی‌زدند تا فقط مترسک محکمه ظالمانه پدر باشند. پدر به سمتم آمد، بالای سرم ایستاد و مثل اینکه از تنها دخترش متنفر شده باشد، با لحنی لبریز بیزاری شروع به شمارش شروطش کرد: «از این در که رفتی بیرون، دیگه فراموش کن بابا و برادری هم داشتی! منم فراموش می‌کنم دختری داشتم! اسمت هم از تو شناسنامه‌ام پاک می‌کنم! از ارث و میراث هم خبری نیس! چون من دیگه دختری به اسم الهه ندارم! یه هل پوک هم حق نداری از این خونه با خودت ببری! با همین لباسی که پوشیدی، میری! نه چیزهایی که من برای جهیزیه‌ات خریدم، حق داری ببری، نه چیزهایی که با پول حروم اون رافضی خریدی! همه تو این خونه می‌مونن، با همین یه چادر از این خونه میری بیرون!» و برای من که می‌خواستم دل از همه عزیزانم بکنم، از دست دادن چند تکه جهیزیه و اسباب سیسمونی چه ارزشی داشت و فقط دعا می‌کردم هر چه زودتر این معرکه تمام شود و از جهنمی که پدرم برایم تدارک دیده، بگریزم. از نگاه ابراهیم می‌خواندم از شرایط پدر چندان هم بدش نیامده که خودش هم به زبان آمد و برای خوش خدمتی به پدر هم که شده، دلم را به طعنه تلخش تازیانه زد: «از اول هم اشتباه کردیم الهه رو دادیم به این پسره! من یکی که دیگه نمی‌خوام چشمم بهش بیفته!» ولی محمد دلش برایم سوخته بود که در سکوتی غمگین فرو رفته و هیچ نمی‌گفت. سپس پدر به سراغ ساک دستی‌ام رفت و طوری زیپش را کشید که زیپ پاره شد و عمداً همه وسایلم را روی زمین ریخت تا مبادا چیزی از خانه‌اش بیرون ببرم که عبدالله از جا پرید و با ناراحتی اعتراض کرد: «بابا چی کار می‌کنی؟ وسایل خودش رو که می‌تونه ببره!» و دیگر نمی‌شنیدم پدر در جوابش چه فحش‌های رکیکی به من و مجید می‌دهد که دستم را به نرده گرفتم و بدن سُست و سنگینم را از لب پله بلند کردم. با قدم‌های کُند و کوتاهم از کنار ابراهیم و محمد گذشتم تا بالای سر پدر رسیدم که هنوز داشت وسایلم را به هم می‌ریخت و برای اینکه زحمتش را کم کنم، خم شدم و فقط کیف مدارکم را برداشتم تا بفهمد چیز دیگری با خودم نمی‌برم. می‌شنیدم محمد و عبدالله به بهانه وساطت جلو آمده و هر کدام حرفی می‌زنند و هیچ کدام از دل من خبر نداشتند که ساعتی پیش، پدرم به طمع ازدواج با برادر نوریه و وصلتی دیگر با این طایفه، پیشنهاد قتل کودکم را داده بود. ❤️. I برای مشاهده قسمت های قبل روی👆# بزنید ┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄ برای‌عضویت‌ و دسترسی‌ به‌ صوت‌ تمام ادعیه ومناجات‌هادر«ایتا»از👇وارد‌شوید 🌍 https://eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیا عزیزم، چرا دیر آمدی؟! 🔺️بیانات آیت‌الله مصباح یزدی قدس سره حسینیه امام خمینی(بیت رهبری، قم) ۲۱ خرداد، ۱۳۹۳ ┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄ صوت‌ تمااااااام دعا و مناجات‌ها اینجا 👇 🌍 eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7a7
🔴 درسی که یک پیامک به برخی مسئولین داد❗️ 🔰فراجا اعلام کرد: طی ۲۴ ساعت گذشته، چند صد مورد کشف حجاب در خودرو توسط ناظرین پلیس ثبت و از طریق پیامک به اطلاع صاحبان خودرو رسیده است که بیش از ۸۴ درصد تمکین کرده‌اند./ مهر 🔻وقتی تنها با یک درصد قابل توجهی از هنجارشکنان به قانون تمکین کرده اند، نشان از این دارد که بسیاری از حواشی ها و تردیدافکنی ها برای سنگ اندازی در مسیر مقابله با هنجارشکنان، بی پایه و اساس است. 🔻اگر یک پیامک ساده می تواند تا این اندازه مشکل را حل کند، قطعاً دیگری می توان در سطوح گوناگون انجام داد که تهدید به وجود آمده تبدیل به یک شود.کافی است که مردم مطالبه گری کنند و مسئولین هم احساس وظیفه کنند. 👈 اگر در ماه های گذشته مشاهده کردیم که بر تعداد هنجارشکنان افزوده شد، به این دلیل بود که احساس کردند که کمترین ای برای هنجارشکنی آنها وجود ندارد. 🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼 صوت‌ تمااااااام دعا و مناجات‌ها اینجا 👇 🌍 eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7a7
😭 کم کم باید خودمان را برای وداع ماه مبارک رمضان آماده کنیم و امشب آخرین شب قدر است...
vijegihaye-maheramezanva-va-ahle-an-900513.mp3
7.68M
💎 ویژگی‌های ماه مبارک رمضان و اَهلِ این ماه 🔅 نام‌های ماه مبارک رمضان که بیانگر ویژگی‌ها، صفات و خصوصیات این ماه است: ▫️شهْرُ رَمَضَان ▫️شهْرُ اللهِ الْأكْبَر ▫️شهْرُ الصِّيَام ▫️شهْرُ الْإِسْلام ▫️شهْرُ الطَّهُور ▫️شهْرُ التَّمْحِيص ▫️شهْرُ الْقِيَام ▫️شهْرُ الِانابَه ▫️شهْرُ التوبَه ▫️شهْرُ الْمَغْفِرَةِ ▫️شهْرُ الرَّحمَه ▫️شهْرُ الْعِتْقِ مِنَ النّارِ وَالْفَوْزِ بِالْجَنَّةِ ▫️شهْرٌ دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیافَةِ الله ... 🔅 در دعای وداع امام سجاد علیه السّلام با ماه رمضان می‌خوانیم: ▫️اللّهُمّ إِنّا أَهْلُ هَذَا الشّهْرِ الّذِی شَرّفْتَنَا بِهِ، وَ وَفّقْتَنَا بِمَنّکَ لَهُ... ▫️خدایا! ما «اَهل» این ماهی هستیم که ما را به آن شرافت بخشیدی.... 🔅 «اصحاب» با «اَهل» تفاوت دارد. آیا به راستی ما «اَهلِ» این ماه هستیم؟... ۹۰/۰۵/۱۳
اینکه ما روی مسئله ی و و مبارزه و و این چیزها می کنیم، یک علت عمده اش این است که جامعه را می کند. همان مدینه ای که اولین پایگاه تشکیل حکومت اسلامی بود ، بعد از اندک مدتی به مرکز بهترین موسیقی دانان و آوازه خوانان و معروف ترین رقاصان تبدیل شد! تا جایی که وقتی در دربار شام می خواستند بهترین مغنیان را خبر کنند ، از مدینه آوازه خوان و نوازنده می آوردند‼️    امام خامنه ای "حفظه الله"در جمع سپاه و نیروی انتظامی
دعای‌جوشن‌کبیرآسان.pdf
345.9K
📖 متن ‌جوشن کبیر Pdf 😭 برای آخرین شب قدر 🌄 🆎 با فونت درشت و خوانا ترجمه مقابل متن جهت درک معانی مخصوص به اندازه صفحه گوشی 👌 بسیار ⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️ عالی 🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼 صوت تمااااااام ادعیه و مناجات‌ها 👇 🌍 http://eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7a7
9مناجات‌المحبین۩الفتلاوی.mp3
2.43M
👌 فوق زیبا 💕 بسیار 💗دلنشین 💖 🤲 مناجات المحبین ( دوستداران ) 9️⃣ نهمین مناجات خمس عشر 💠 امام زین العابدین حضرت سجاد ﷺ 📖 متن مناجات المحبین👇 ✅ eitaa.com/1310699/2438 🎙 با نوای احمد الفتلاوی (عج) 64BitR📀3MB⏰Time=6:2 🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼 دلنشین ترین ادعیه و مناجات صوتی 👇 🌍 http://eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7a7
48ترجمه‌سوره فتح۩علی‌ملکی.mp3
4.5M
📖 ترجمه صوتی سوره ۩ فتح 8️⃣4️⃣ 📗 ترجمه حجت الاسلام علی ملکی 🎙 با صدای : 🗣 علی همت مومیوند و فاطمه نیرومند 📖 ترجمه گویای نمایشی قرآن‌ سعی دارد با زبانِ نمایش مفهوم اصلی آیه‌های نورانی قرآن کریم را با صدای دوبلور باسابقه سینما و تلویزیون، علی همت مومیوند و فاطمه نیرومند، به نوجوانان و حتی کودکان منتقل کند کپی فقط با لینک مجاز QuranTr.com 56BitR📀4MB⏰Time=10:36 🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼 برای‌عضویت‌ و دسترسی‌ به‌ صوت‌ تمام ادعیه ومناجات‌هادر«ایتا»از👇وارد‌شوید 🌍 https://eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7