eitaa logo
روابط عمومی پلیس
5.2هزار دنبال‌کننده
46.3هزار عکس
13.9هزار ویدیو
195 فایل
لینک کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
ایران نایب‌رئیس مجمع عمومی سازمان ملل شد 🔹مجمع عمومیِ سازمان ملل متحد با اجماع، نمایندۀ دائم ایران در نیویورک را به‌سِمت نایب‌رئیس هفتاد و هشتمین نشست مجمع عمومی انتخاب کرد. 🔹با این تصمیم، ایران یکی از پنج نایب‌رئیس مجمع عمومی از گروه آسیا- اقیانوسیه در نشست آتی مجمع که از سپتامبر آینده و با حضور مقامات عالی‌رتبه کشورها آغاز به‌کار خواهد کرد، منصوب شده است. https://eitaa.com/PR_Police
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 سعادت کشور در ادامه راه امام توسط مردم ✳️ خط امام و راه امام https://eitaa.com/PR_Police
🔰جلوه های رفتاری امام (ره )باکودکان🔰 ◼️یکی از ابعاد تربیتی حضرت امام نحوه رفتار و برخورد ایشان با کودکان و نوجوانان می باشد.ایشان علاوه بر اینکه همیشه با چهره ای خندان و دستانی مهربان از کودکان استقبال می کردندنسبت به تربیت صحیح آنان حساس و دقیق بودند و خانواده ها را به تربیت سالم و الهی فرزندان دعوت می کردند؛ که از لابلای سخنان گهربار و نیز سیره عملی ایشان می توان در این زمینه به نکات بسیار آموزنده ای دست یافت. 🏴💠امام هنگامی که در نجف بودند، گاهی بیرون می رفتند و برمی گشتند و با یک ذوق و شوقی می گفتند: یک بچه ای را دیدم که این جوری بود با او خندیدم، دست روی سر و صورتش کشیدم. 🏴💠آزادی عمل بچه ها در حضور امام بسیار آزاد بودند و تا وقتی امام حضور داشتند وسعت عملشان بیشتر از زمانی بود که ایشان نبودند چون فکر می کردند یک حامی دارند و اگر عمل نادرستی انجام بدهند، ما به احترام امام اعتراض نمی کنیم. در نتیجه وقتی امام می آمدند به جای اینکه بچه ها یک مقدار آرامتر باشند، فکر می کردند که حالا هر کاری دلشان بخواهد می توانند بکنند.(علی اشراقی (نوه حضرت امام)) 🏴💠حواسم پیش بچه هاست امام نسبت به همه کودکان توجه خاصی داشتند اگر در حسینیه بچه ای گریه می کرد، وقتی به خانه می آمدند به شدت اظهار ناراحتی می کردند که: اینها، بچه های کوچک را در هوای گرم یا سرد می آورند و من حواسم پیش بچه ها می رود و می خواهم مطالبم را زود تمام بکنم که آنها اذیت نشوند.(فرشته اعرابی (نوه حضرت امام))
✍️ 💠 دیگر رمق از قدم‌هایم رفته بود، بدنم هر لحظه سُست‌تر می‌شد و او می‌دید نگاهم دزدانه به طرف در می‌دود که به سمتم آمد و دوباره با انگشتانش به مچم دستبند زد. از سردی دستانم فهمید اینهمه ترس و درد و خونریزی جانم را گرفته و پای فراری برایم نمانده که با دست دیگرش شانه‌ام را گرفت تا زمین نخورم. بدن لختم را به سمت ساختمان می‌کشید و حتی دیدن این حال خرابم رؤیای فتح را از یادش نمی‌برد که نبوغ جنگی رفقایش را به رخم کشید :«البته ولید اینجا رو فقط به‌خاطر آب و هواش انتخاب نکرده! اگه بتونیم داریا رو از چنگ بشار اسد دربیاریم، نصف راه رو رفتیم! هم رو جاده درعا مسلط میشیم، هم جاده دمشق امان، هم جاده دمشق بیروت! کل دمشق و کاخ ریاست جمهوری و فرودگاه نظامی دمشق هم میره زیر آتیش ما و نفس حکومت رو می‌گیریم!» 💠 دیگر از درد و ضعف به سختی نفس می‌کشیدم و او به اشک‌هایم شک کرده و می‌خواست زیر پای اعتقاداتم را بکشد که با نیشخندی دلم را محک زد :«از اینجا با یه خمپاره میشه رو زد! اونوقت قیافه و دیدنیه!» حالا می فهمیدم شبی که در به بهانه مبارزه با دیکتاتوری با بنزین بازی می‌کرد، در ذهنش چه آتشی بوده که مردم سوریه هنوز در تظاهرات و او در خیال خمپاره بود. 💠 به در ساختمان رسیدیم، با لگدی در فلزی را باز کرد و می‌دید شنیدن نام دوباره دلم را زیر و رو کرده که مستانه خندید و را به تمسخر گرفت :«چرا راه دور بریم؟ شیعه‌ها تو همین شهر سُنی‌نشین داریا هم یه حرم دارن، اونو می‌کوبیم!» نمی‌فهمیدم از کدام حرف می‌زند، دیگر نفسی برایم نمانده بود که حتی کلماتش را به درستی نمی‌شنیدم و میان دستانش تمام تنم از ضعف می‌لرزید. 💠 وارد خانه که شدیم، روی کاناپه اتاق نشیمن از پا افتادم و نمی‌دانستم این اتاق زندان انفرادی من خواهد بود که از همان لحظه بهشت سعد و جهنم من شد. تمام درها را به رویم قفل کرد، می‌ترسید آدم فروشی کنم که موبایلم را گرفت و روی اینهمه خشونت، پوششی از کشید :«نازنین من هر کاری می‌کنم برای مراقبت از تو می‌کنم! اینجا به‌زودی میشه، من نمی‌خوام تو این جنگ به تو صدمه‌ای بخوره، پس به من اعتماد کن!» 💠 طعم عشقش را قبلاً چشیده و می‌دیدم از آن عشق جز آتشی باقی نمانده که بی‌رحمانه دلم را می‌سوزاند. دیگر برای من هم جز تنفر و وحشت هیچ حسی نمانده و فقط از ترس، تسلیم وحشی‌گری‌اش شده‌ بودم که می‌دانستم دست از پا خطا کنم مثل مصطفی مرا هم خواهد کشت. شش ماه زندانی این خانه شدم و بدون خبر از دنیا، تنها سعد را می‌دیدم و حرفی برای گفتن نمانده بود که او فقط از نقشه جنگ می‌گفت و من از غصه در این ذره ذره آب می‌شدم. 💠 اجازه نمی‌داد حتی با همراهی‌اش از خانه خارج شوم، تماشای مناظر سبز داریا فقط با حضور خودش در کنار پنجره ممکن بود و بیشتر شبیه بودم که مرا تنها برای خود می‌طلبید و حتی اگر با نگاهم شکایت می‌کردم دیوانه‌وار با هر چه به دستش می‌رسید، تنبیهم می‌کرد مبادا با سردی چشمانم کامش را تلخ کنم. داریا هر جمعه ضد حکومت اسد تظاهرات می‌شد، سعد تا نیمه‌شب به خانه برنمی‌گشت و غربت و تنهایی این خانه قاتل جانم شده بود که هر جمعه تا شب با تمام در و پنجره‌ها می‌جنگیدم بلکه راه فراری پیدا کنم و آخر حریف آهن و میله‌های مفتولی نمی‌شدم که دوباره در گرداب گریه فرو می‌رفتم. 💠 دلم دامن مادرم را می‌خواست، صبوری پدر و مهربانی بی‌منت برادرم که همیشه حمایتم می‌کردند و خبر نداشتند زینب‌شان هزاران کیلومتر دورتر در چه بلایی دست و پا می‌زند و من هم خبر نداشتم سعد برایم چه خوابی دیده که آخرین جمعه پریشان به خانه برگشت. اولین باران پاییز خیسش کرده و بیش از سرما ترسی تنش را لرزانده بود که در کاناپه فرو رفت و با لحنی گرفته صدایم زد :«نازنین!» با قدم‌هایی کوتاه به سمتش رفتم و مثل تمام این شب‌ها تمایلی به هم‌نشینی‌اش نداشتم که سرپا ایستادم و بی‌هیچ حرفی نگاهش کردم. 💠 موهای مشکی‌اش از بارش باران به هم ریخته بود، خطوط پیشانی بلندش همه در هم رفته و تنها یک جمله گفت :«باید از این خونه بریم!» برای من که اسیرش بودم، چه فرقی می‌کرد در کدام زندان باشم که بی‌تفاوت به سمت اتاق چرخیدم و او هنوز حرفش تمام نشده بود که با جمله بعدی خانه را روی سرم خراب کرد :«البته تنها باید بری، من میرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعر خوانی خانم یوسفی به مناسبت سالگرد رحلت امام خمینی(ره)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 بعد از معصومین مانند امام خمینی رحمه‌الله سراغ نداریم ♦️امام خامنه ای : حقیقتاً خدا میداند که آن بزرگوار [امام خمینی (ره)] در این دنیای تاریک ظلمانی، مثل یک خورشید، چند صباحی آمد درخشید و رفت، تا مردم بدانند که خورشیدی هم هست. دیگر بعد از ائمه و معصومین، ما و دیگران هم مثل آن آدم سراغ نداریم. اگر کسی هم بگوید، به نظر من بی‌انصافی کرده است. انسانیت باید بفهمد که این گوهر در خزانه‌ی الهی وجود دارد. آن مرد، اگر میفهمید که تکلیف است، عمل میکرد. ۱۳۶۹/۱۰/۱۰
🔴 امیر واحدی: به سوخوهای جدید نیاز داریم| رونمایی از پایگاه‌های زیرزمینی جدید نهاجا 🔹فرمانده نیروی هوایی ارتش: در مورد هواپیمای سوخو که مطرح شده ما به آن نیاز داریم اما نمی‌دانیم کی وارد اسکادران ما می‌شود و این مربوط به تصمیم مقامات عالیرتبه کشور است. 🔹پایگاه عقاب۴۴ در جایی ساخته شده که هیچکس از جمله بمب‌های سنگر شکن به آن نمیتواند برسد و با اطمینان و در امنیت کامل می‌توانیم به اجرای ماموریت بپردازیم. 🔹عقاب ۴۴ تمام امکانات یک پایگاه هوایی را در عمق زمین دارد. البته این یکی از ده ها پایگاه زیر زمینی ما است و در آینده از سایر پایگاه‌ها رونمایی می‌کنیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺ترکیب جنگنده سوخو و شاهد ۱۳۶ ایرانی، یکی از ایده های جالبیه که توسط مهندسان روسیه پیشنهاد شده! پیشتر سوخو ۵۷ قابلیت پرتاب و شبکه سازی گروهی با پهپاد ها را داشته و به نظر می‌رسد ترکیب جنگنده و پهپاد هر روز جدی تر می‌شود
چرا دوست و دشمن دنبال تبادلِ جاسوس ۱۰ میلیارد دلاری هستند 🔹بعد از دستگیری مراد موشه طاهباز، برخی کشورهای غربی به‌ویژه آمریکا از او به‌شدت حمایت کردند و خواستار آزادی فوری‌اش شدند. او یک یهودی با تابعیت سه‌گانۀ ایرانی-آمریکایی-انگلیسی و از جاسوسان اصلی و مهم مراکز حساس نظامی ایران در پوشش پروژه زیست‌محیطی است که در سال ۹۶ دستگیر شد. 🔹طاهباز در دولت روحانی به‌راحتی در سازمان محیط‌زیست نفوذ کرد و در جلسات مهم این سازمان به‌طور علنی حضور داشت.
🌹سالروز درگذشت آزاده مقاوم،سیدِ آزادگان نماینده ولی فقیه در امور آزادگان حجت الاسلام و المسلمین سید علی‌اکبر ابوترابی‌فرد گرامی باد ♦️در سال ١٣١٨ در قم متولد شد. در سال ١٣٣٧ برای تحصیلات علوم حوزوی به مشهد عزیمت کرد. ♦️با شروع جنگ تحمیلی، با لباس رزم در جبهه حاضر شد و در کنار شهید دکتر چمران به سازماندهی نیروهای مردمی پرداخت. شخصاً به مأموریت‌ها و عملیات رزمی شناسایی می‌رفت و در یکی از همین مأموریت‌ها، به اسارت در آمد. در دوران اسارت با تمسک به سیره ائمه (ع) مکر و حیله دشمن را بی‌تأثیر کرد و شمع محفل اسیران ایرانی شد. ♦️او به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی «همچون خورشیدی بر دل‌های اسیران مظلوم می‌تابید و چون ستاره درخشانی، هدف و راه را به آنان نشان می‌داد و چون ابری فیاض، امید و ایمان را بر آنان می‌بارید» ♦️پس از آزادی، همراهی با آزادگان و رفع مشکلات را، وظیفه خود می‌دانست و در این راستا هیچ سختی و مشکلی مانع او نشد. ♦️سرانجام در تاریخ ۷۹/۳/۱۲ در حالی که به همراه پدر بزرگوارش آیت‌الله حاج سیدعباس ابوترابی عازم مشهد و زیارت حضرت ثامن‌الحجج (علیه السلام) بودند به لقاء‌الله پیوست.
💢فرزندانم باید با شهادت آشنا باشند                    🔹همسر شهید: وقتی در منزل بود با فرزندانش بازی می کرد.یکی از بازی هایش اینگونه بود که خود را درون ملحفه ای پوشانده و به دخترش می گفت که اگر من روزی شهید شدم من را اینگونه می بینی. وقتی اعتراض می کردم می گفت فرزند یک مرزبان باید با جمله شهادت آشنا باشد. 🔹زمانی که پیکر شهید را برای وداع آوردند دختر شهید که تنها 9 سالش بود به راحتی کنار پیکر پدر با او به صحبت پرداخت. 🔹شهید امیر نامدار از مرزبانان مرز خراسان رضوی دهم دیماه ۹۵ در درگیری با اشرار در هنگ مرزی تایباد به شهادت رسید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 💢 بریم ی دوربین مخفی با حال ببینیم 🔹 به زِندانی که هیچ کَس و کاری نداره میگن: یک نفر ضامنت شده. 🔹 زندانی با تعجب جواب میده: من که هیچ کَسیو ندارم
مراسم بدرقه کاروان زائرین فرماندهی انتظامی استان هرمزگان برای شرکت در مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی( ره) با حضور مسئولین استانی در ایستگاه راه آهن بندرعباس
🙂 ⛔️ هشدار‼️دیدن این خبر به براندازانی که ناراحتی قلبی دارند توصیه نمی شود! 🔥🔥🔥🔥 🔻حالا کی زبان دنیارو بلده؟؟؟ قرار بود ایران رو منزوی کنن؛ حالا روز به روز دارن منزوی‌تر میشن براندازا!
49.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ هشتمین دوره تربیت و تعالی سال ۱۴۰۲ مزین بنام شهید علی غنی باتدبیر🌸 کارکنان محترم مرزبانی فرماندهی انتظامی ج.ا ایران @ravabetomomi_samen_qom
💢قبلا مخالفین حجاب همچین تصاویری از دوران پهلوی میذاشتند و بهش افتخار میکردند که کجا بودیم و به کجا رسیدیم. خب الان همه مشکلاتمون درست شد؟ دیگه درد و غم ندارید؟ شکمتون سیر شد؟ کودک کار دیگه نداریم؟ وقتی میگیم شعور سیاسی و فرهنگی ندارید بهتون برنخوره. (تهران-چهارشنبه ۱۰ خرداد)
💢 یکی از اکانت های فعال در شورش زن زندگی آزادی عکس های مبتذلی که از دخترا گرفته رو گذاشته برای فروش! 🔹 یه همچین کثافت هایی دارن برای آزادی زنان ایران خودشون رو پاره می کنن! فقط خاک بر سر اون زن و دختری که حرف اینا رو باور کنه!