eitaa logo
🧏‍♀️🧏تربیت هوشمند💕کودک ونوجوان
5هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1هزار ویدیو
161 فایل
اصول روانشناسی وتربیت👨‍👩‍👧‍👦 هوش ویادگیری 🧠 خلاصه هر آنچه برای تربیت فرزند شاد وموفق لازم داری اینجاست😍 خدمات #مشاوره #کارگاههای_تربیتی #تست_هوش #تست_استعداد_سنجی #تفسیر_نقاشی_کودک تبلیغات ارزان پذیرفته میشود ارتباط با ما👇 @Psch_ad
مشاهده در ایتا
دانلود
مي دونيد يك روش تربيت بچه لوس چيه⁉️⁉️⁉️⁉️⁉️⁉️ وقتي به فرزندتون نه بگيد و وقتي گريه و زاري كرد جلوش كوتاه بيايد فرزندتون تبديل به یک بچه لوس ميشه. وقتي كودك ميبينه در جواب "نه" والدين دست به مانور و بازي و گريه ميزنه و به هدفش ميرسه و نه رو به بله تبديل میکنه، معمولا در بزرگسالي هم شنيدن نه براي او بازي تازه ای میشه. بنابراين تا ميتونيد به بچه نه نگيد اما وقتي نه گفتين با مانورهاي كودك كوتاه نياييد. https://eitaa.com/primaryschool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هشت پیام مهم که کودکتان نیاز دارد از شما بشنود: • این وظیفه ی تو نیست که من رو خوشحال کنی • همیشه می تونی روی عشق من حساب کئی • تمام احساسات تو برام مهمند • لارم نیست همیشه من رو راضی نگه داری • حتی اگه اوضاع بهم بریزه، ما باهم جمع و جورش میکنیم • گاهی اوقات ممکنه با هم مخالف باشیم و این ایرادی نداره رابطه من و تو قوی تر از هر مخالفتیه • من هیچوقت ازت نمیخوام کسی غیر از چیزی که هستی باشی • من کامل نیستم و از تو هم انتظار ندارم آدم کاملی باشی https://eitaa.com/primaryschool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تمیزی چه خوبه یك روز كلاغ كوچولو روی شاخه‌ی درختی نشسته بود كه یك‌دفعه دید كلاغ خال‌خالی ناراحت روی شاخه‌ی یك درخت دیگر نشسته است. كلاغ كوچولو پر زد و رفت پهلویش و پرسید: «چی شده خال‌خالی جون؟ چرا این‌قدر ناراحتی؟» خال‌خالی با ناراحتی سرش را تكان داد و گفت:« آخه دوست خوبم، من یادم رفته به مامانم بگم منو ببره سلمونی كلاغ‌ها و پرهامو مرتب و كوتاه كنه. مامانم چندبار گفت: خال‌خالی، بیا پنجه‌هاتو تمیز كنم، اما من‌كه داشتم پروانه‌ها را تماشا می‌كردم، گفتم بعداً و بعد هم یادم رفت!» 🔹🔸🔹🔸🔹 كلاغ كوچولو گفت:« لابد برای همینه كه دُمتم تمیز نكردی؟» خال‌خالی با تعجب پرسید؟«دُممو تو از كجا دیدی؟!» كلاغ كوچولو خندید و جواب داد: « آخه از اون روز كه افتادی تو گِلا، هنوز دُمت گِلیه!» خال‌خالی كه خیلی ناراحت بود شروع كرد با نوكش تنش را خاراندن و گفت: «یادم رفت!» كلاغ كوچولو گفت: «لابد حمومم نكردی!» خال‌خالی گفت: «اونم یادم رفت!» « تمیزی چه خوبه! من از این به بعد همش تمیز می‌مونم!» 🔹🔸🔹🔸🔹 درهمین موقع خانم كلاغه كه مربی مهدكودك كلاغ‌ها بود پر زد و آمد كنار آن‌ها نشست. نگاهی به خال‌خالی كرد و پرسید:« خب جوجه‌های من چرا این‌جا نشستین، مگه نمی‌خواین بشینین روی درخت مهدكودك تا درسمون رو شروع كنیم؟» كلاغ كوچولو گفت: « آخه...آخه...» بعد سرش را پایین انداخت. خانم كلاغه كه متوجه موضوع شده بود، گفت: «می‌خواستم در مورد بهداشت براتون صحبت كنم... تو خال‌خالی می‌دونی ما كلاغ‌ها چه‌جوری باید تمیز باشیم؟» 🔹🔸🔹🔸🔹 خال‌خالی جواب داد:«بله خانم كلاغه، باید حموم كنیم، ناخن پنجه‌هامونو بگیریم، همیشه بعد از خوردن غذا منقارمون رو تمیز كنیم، عین آدما كه مسواك می‌زنن، پرهامونو مرتب و كوتاه كنیم.» كلاغ كوچولو دنباله‌ی حرف خال خالی رو گرفت و گفت:«مثله آدما كه موهاشونو كوتاه می‌كنن و شونه می‌زنن.» 🔹🔸🔹🔸🔹 خانم كلاغه گفت:«آفرین آفرین... خوشحالم كه همه چی رو بلدی... پس من می‌رم به كلاغای دیگه یاد بدم.» همین‌كه خانم كلاغه خواست پرواز كند و برود، كلاغ كوچولو گفت:«صبر كنین خانم كلاغه. منم میام،»...خال‌خالی هم گفت:«منم میام... اما ...» خانم كلاغه پرسید:« اما چی؟» خال‌خالی خندید و جواب داد: «بعد از اینكه همه‌ی اون چیزایی كه گفتم، خودم انجام دادم!...» خانم كلاغه خندید و با بالش سرخال خالی رو نوازش كرد و گفت:«پس زود باش كه همه‌ی جوجه كلاغ‌ها منتظرن!» 🔹🔸🔹🔸🔹 خال‌خالی به سرعت پری زد و رفت تا خودشو تمیز بكنه، صدای قارقارش به گوش می‌رسید كه می‌گفت: « تمیزی چه خوبه! من از این به بعد همش تمیز می‌مونم!» 🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈 https://eitaa.com/primaryschool