─𝐥𝐨𝐯𝐞 ᥫ᭡ 𝐲𝐨𝐮─
آدمیزاد وقتی یکیو دوست داره:❣
از اون زیبا تر واسش تو دنیا وجود نداره❣
مثل تو برای من .😍💜
•••••❥•Jσιη 👉🏼 @proziba
Majid-Razavi-Ghalbami-Pas-320.mp3
6.76M
🎙#مجید_رضویی
🎼 قلبمی پس💖
●━━━━━━───────⇆
◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ
ㅤ
اگه عشقت رو قلبمه وصله❤️
☞🎵🎶 @proziba 🎶🎵☜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
─𝐥𝐨𝐯𝐞 ᥫ᭡ 𝐲𝐨𝐮─
مانده بودی اگر نازنیم💞
•••••❥•Jσιη 👉🏼 @proziba
─𝐥𝐨𝐯𝐞 ᥫ᭡ 𝐲𝐨𝐮─
من دلم میخواد
تو ب.غ.لت مچاله شم...
اصلا دلم میخواد چشمام تو فاصله ی
چن سانتیه چشات باشه
میدونی من اصلا دلم تو ب.غ.ل تو بودنو
برای ی ِعمر میخواد💕😍
•••••❥•Jσιη 👉🏼 @proziba
🌸💜🌱🌈
❤🍂💋
🌺🦋
#رمان
#اجبار
#پارت۱۳۶
رد خشک شده ی اشکهایم را آرام از روی صورتم پاک کردم
اخم که کرد ابروان من هم به هم چسبیدند. تشر زد:
---دیگه باید بخوابی
مثل بچه ها بهانه گرفتم:
-چرا میخوای بری؟
اخمش غلیظتر شد و سرش را نامحسوس پایین انداخت:
---چون نمیخوام چون درست نیست چون امانت عمویی ونباید بیشتراز این اینجا باشم
لبم را آویزان کردم:
-باشه، برو...
درست و حسابی نگاهم نمیکرد ابرو بالا انداخت
---خودتو لوس نکن
دومرتبه اخم کرد.
سرش را به نشانه ی تأسف تکان داد.
خواست از روی تخت بلند شود که پایین تیشرتش را کشیدم باعث شدم دوباره همان جا بنشیند.
بی اهمیت به درد پیچیده در مچ پایم نزدیکش شدم.
دست خودم نبود که دمادم نیشخند میزدم
-من که کاری باهات ندارم، فقط میخوام تنها نباشم
هم زمان که خندید چند ثانیه ای را به در بسته اتاق زل زد. دیدن نیمرخ جذابش، نیشخندم را به لبخندی حقیقی بدل کرد.
خنده اش قطع شد.
این بار به من زل زد اخم پیدایی داشت
---خیلی بی...
حرفش راقطع کرد و یک ضرب از جایش بلند شد و سریع به سمت در حرکت کرد دستش به دستگیره در بود که سرش را برگرداند وبا اخم ترسناکی نگاهم کرد، سری به نسانه ی تاسفم تکان داد و از اتاق خارج شد
•••••❥•Jσιη👇🏻🐼🍓
💟 @proziba
─𝐥𝐨𝐯𝐞 ᥫ᭡ 𝐲𝐨𝐮─
تــــو واســٰـــم با بقیه فرق داری!
تنها کسی که از حرف زدن باهاش خسته نمیشم،
تنها کسی که هر روز تو فکر و ذهنِ منه ✨
تـو همونی هستی که بدون هیـچ تلاشی باعث میشی لبخند بزنم...💌
بی دلیل حالمو خوب میکنی و در آخر تنها کسی هستی که از دست دادنش میترسم...🫀💜•
•••••❥•Jσιη 👉🏼 @proziba
Mohammadreza-Najari-Behtarin-Refigh-320.mp3
10.37M
🎙#محمدرضا_نجاری
🎼بهترین رفیق💞
●━━━━━━───────⇆
◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ
ㅤ
من به هر دری زدم وا نشد❤️
☞🎵🎶 @proziba 🎶🎵☜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
─𝐥𝐨𝐯𝐞 ᥫ᭡ 𝐲𝐨𝐮─
دیونگی هاتو خودم از برم 💞
•••••❥•Jσιη 👉🏼 @proziba
─𝐥𝐨𝐯𝐞 ᥫ᭡ 𝐲𝐨𝐮─
تو همان جان منی
و نشانی قلبت را هرگز از یاد نمیبرم
فرسنگ ها هم که از من دور باشی
هوایت که به سرم بزند
می نشانمت کنار رویاهایم
دست های دلواپسی ام را قفل می کنم به بودنت
تو همان جان منی که گاهی میرسی به لبهایم💋
•••••❥•Jσιη 👉🏼 @proziba
─𝐥𝐨𝐯𝐞 ᥫ᭡ 𝐲𝐨𝐮─
بــا تـــــ♡ـــو ...
تــازه مــعــنــی عــشــق رو فــهمــیــدم
حــســخــوب عــاشــقــی رو
حــس زیــبــای یــه تــرانــه رو
حــس خــوب بــا تــو بــودن رو
دوســت دارم عــشــقــم💞🦋💋
شبت بخیر جون دلم💞🦋💋
•••••❥•Jσιη 👉🏼 @proziba
─𝐥𝐨𝐯𝐞 ᥫ᭡ 𝐲𝐨𝐮─
هر بار که نمیدونم چهجوری قراره
از پس یه کاری بربیام،
خدا سر و کلهش پیدا میشه✨🌚
شبتون بهشت✨🌚
•••••❥•Jσιη 👉🏼 @proziba
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
─𝐥𝐨𝐯𝐞 ᥫ᭡ 𝐲𝐨𝐮─
صبح مرا
با نور خود آغاز کردی
سهم مرا از عشقِ
خود پرواز کردی
تابیدی و دنیای من
هم گشت روشن
تو عشق را
با قلب من دمساز کردی
سلام صبحت بخیر عزیزم💞🦋💋
•••••❥•Jσιη 👉🏼 @proziba
─𝐥𝐨𝐯𝐞 ᥫ᭡ 𝐲𝐨𝐮─
هر صبح
به لبهایت بیاموز که بخندد
به قلبت بیاموز که باعشق بتپد
به احساست بیاموز که
جز به سمت و سوی خوبی نرود
و آنگاه به زندگی بگو:
شروع تازه زندگی مبارک🌱
•••••❥•Jσιη 👉🏼 @proziba
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
─𝐥𝐨𝐯𝐞 ᥫ᭡ 𝐲𝐨𝐮─
یا جواد الائمه💞
•••••❥•Jσιη 👉🏼 @proziba
─𝐥𝐨𝐯𝐞 ᥫ᭡ 𝐲𝐨𝐮─
گوشه حجره یکی بال و پرش میسوزد
نفس و حنجره و چشم ترش میسوزد
یک نفر نیست کمی آب بیارد به خدا
پسر فاطمه دارد جگرش میسوزد
🖤شهادت مظلومانه جوانترین شمع هدایت، حضرت جواد (ع) تسلیت و تعزیت باد🖤
•••••❥•Jσιη 👉🏼 @proziba
🌸💜🌱🌈
❤🍂💋
🌺🦋
#رمان
#اجبار
#پارت۱۳۷
رفت؟ زیاده روی کرده بودم؟
نمی خواستم برود. نمیخواستم ترکم کند. نمیخواستم تنها بمانم.
بلند فریاد زدم:
-معذرت میخوام از این به بعد از حدم نمیگذرم. برگرد! لطفاً تا دکتر می آد پیشم بمون.
راه رفته را بازگشت و با اخم پرسید:
---چیشد یهو بعد اون دعوا با من خودمونی حرف میزنی؟ تا پریروز که جمعم میبستی
بدش می آمد؟
چشمانم را گرد کردم:
-بی ادبی کردم؟
اخمش از بین رفت و به لبش چین داد:
---بی ادب تو ترجیح میدم
متعجب پرسیدم:
-یعنی من واقعاً بی ادبم؟
لبخند محوی زد و لبه ی تخت نشست:
---نه نیستی داشتم شوخی میکردم
-پس میتونم باهات خودمونی حرف بزنم؟
---میتونی! فقط حریم محرم، نامحرم حفظ کن
رفته رفته باز هم اخم کرد و متفکرانه گفت:
---ولی قیافه ت اصلاً شبیه کسایی که دارن از درد میمیرن نیست! بهم دروغ گفتی؟
گوشه ی لب زیرینم را گزیدم:
-دروغ نگفتم دردو که دارم ولی نمیدونم چه جوریه که پیش تو دردام یادم میره
یک مرتبه پرسید:
---گفتی چند ساله که طرفدار منی؟
درباره ی من کنجکاو بود؟ ذوق زده شدم لبخند دندان نمایی به رویش زدم:
-بیشتر از پنج سال اون موقع من بیست و یک سالم بود دانشجو بودم
دم خطش را خاراند
---جدی؟ چی میخوندی؟
-من کامپیوتر خوندم
---فکر میکردم حسابداری خونده باشی
-چطور مگه؟
---از اونجایی که توو بانک مشغولی
-این لطف و به عموت مدیونم
بدون ذره ای رودربایستی پرسید:
•••••❥•Jσιη👇🏻🐼🍓
💟 @proziba
─𝐥𝐨𝐯𝐞 ᥫ᭡ 𝐲𝐨𝐮─
خوشبــختی کنــارٍ مــن بال میزنه،وقتی"تــُــو"کنارمــی...!♥💋
•••••❥•Jσιη 👉🏼 @proziba
Garsha-Rezaei-Ye-Rooz-320.mp3
7.57M
🎙#گرشا_رضایی
🎼 یه روز💕
●━━━━━━───────⇆
◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ
ㅤ
من تو اوج رگبار این اخرین بار❤️
☞🎵🎶 @proziba 🎶🎵☜