هدایت شده از آثار پاکروان
#مهار_تورم ق 2 تورم خواران
معنی تورم در اقتصاد: افزایش غیرمعقول قیمتها و با بالا و پایین شدن غیر معمول که باعث تغییر قیمت با شدت زیاد میشود که نتیجه مستقیم آن موجب کاهش ارزش پول ملی میشود.
تورم نتیجه افزایش سطح عمومی قیمتها به خاطر گرانتر در باز عرضه است.
تورم عبارت است از افزایش دائم و بیرویه سطح عمومی قیمت کالاها و خدمات که در نهایت باعث کاهش قدرت خرید و نابسامانی اقتصادی میشود.
تورم مثل اسب هفت سر بسیار وحشی، چموش، لگدزن، سرکش و بدرفتار است. خوراکاش نقدینهگی، ارز، خلق پول و... است و کسانی هستند کمک میکنند این اسب وحشی بیشتر وحشیتر گردد و وحشی کنندگان اسب، تورم خوارانند.
تورم خواران چه کسانی هستند؟: تورم خواران کسانی هستند با ایجاد فضای تورمی ثروتمند میشوند. تورم هر چه بیشتر باشد به قول دهخدا در امثال الحکم نونشان بیشتر در روغن است. زیرا هر چه درصد تورم بیشتر باشد، ثروت بیشتر به دست میآورند.
عملکرد تورم خواران: تورم خواران عملکرد بسیار پیچیده دارند. با هر وسیلهای که بتوان تورم را مهار کرد آن را از دسترس مخالفان تورم خارج میکنند، مثل لجام، طناب، رام کننده ماهر، قشو، ستون که یک سر طناب را به آن بست و سر دیگر را به دهنه اسب تا بتوانند مهار نمایند و...
تورم خواران ساختار پیچیدهای را طراحی کردهاند که طی 90 سال گذشته بسیار قدرتمند شده است. فقط با شکستن ساختار تورم، مهار تورم امکان پذیر میشود.
تورمخواران یک بار ستون پوسیده را، بار دگر طناب فرسوده را، بار سوم لجام را دستکاری میکنند.
تورمخواران در نقشهای مختلف و متفاوت ظاهر میشوند. مثل: فروشنده طناب، لجا
هدایت شده از آثار پاکروان
#مهار_تورم ق 3 ادامه تعریفها
تورمخواران در نقشهای مختلف و متفاوت ظاهر میشوند. مثل: فروشنده طناب، لجام و ستون و قشو و... مخصوصا در نقش خبره مهار کننده اسب، به اسب تورم نزدیک میشوند به جای مهار، کاری میکنند که تورم بیشتر وحشی شود.
اسب(هیولا) تورم یک تن و چندین سر ژلهای دارد. اگر بخواهی یک سر را لاغر کنی، ناخودآگاه تن و سرهای دیگر را فربه میکنی. با یک سر زمین میخورد، با سر دوم تولیدات کشاوری را هدف قرار میدهد. با سر بعدی تولیدات صنعتی نشانه میگیرد. با سر بعدی در ارز موج ایجاد میکند. و...
برای مبارزه با تورم اول باید ساحتار ژلهایاش را تغییر داد.
آثار تورم: تورم آثار و تبعات مثبت به نفع گروههای دارای کالا و خدمات (پردرآمد) و منفی به ضرر گروههای فقیر نیارمند به کالا و خدمات جامعه را به دنبال دارد. زیرا از قدرت خرید افراد کم درآمد میکاهد.
تورم هزینههای عمومی و خصوصی دولت را افزایش میدهد. در نتیجه دولت را مجبور به افزایش کسب درآمد یا استقراض از بانک مرکزی میکند که با این کار ضربات جبرانناپذیری به اقتصاد کشور وارد میشود.
تورم موجب بیاعتباری برنامهریزی و بودجهبندی بلندمدت شرکتها میشود. زیرا هزینهها و درآمدهای پیشبینی شده غالبا تفاوت فاحشی با عملکرد خواهند داشت. بنابراین، شرکت ناتوان در برنامهریزی و تعیین هدف خواهد شد و به روزمرگی دچار میشود. همچنین بیبرنامگی موجب عقب ماندن پروژهها و طرحها خواهد شد.