#قصه 8️⃣مسابقه امیدهای انقلاب🧒👦👧🇮🇷
✴️شجاع مرد کوچک🧑🏻✊💥- بخش اول
در آن سال هايي كه شاه🤴🏼ستمگر در كشور ما حكومت مي كرد در يك شهر كوچك به اسم قم پسري زندگي مي كرد كه اسمش محمد حسين👦🏻 بود.
محمد حسين پسر شجاع✊ ، فعال🏃🏻♂️، خوش اخلاق☺️ و خنده رويي🙃 بود و هميشه به همه كمك مي كرد .اينقدر پسر خوبي بود كه همه از او راضي😘بودند و دوستش داشتند.
علاقه شديدي به مدرسه و مطالعه📖 داشت و با اينكه هنوز به سن تكليف نرسيده بود نماز🤲 مي خواند. محمد حسين🧑🏻با تمام كوچكيش امام خميني☀️ را دوست داشت و هر وقت امام صحبت مي كرد به صحبت هاي امام با دقت🧐 گوش مي كرد و مي گفت امام هر چه بگويد حاضرم انجام دهم👌
محمد حسين از همان كودكي👦🏻در مغازه پدرش👨🏻🦱 كار مي كرد و از اين طريق حرف ها و اعلاميه هاي📄 امام را به دست مردم مي رساند حتي بعضي وقت ها با بچه هاي محل قرار مي گذاشت كه ساعت خاصي از خانه ها بيرون بيايند و شعار مرگ بر شاه✊و درود بر خميني✊سر دهند.
مدتی بعد از پیروزی انقلاب🇮🇷، بين كشور ما و عراق يك جنگ⚔️ طولاني اتفاق افتاد. جنگي كه دشمن👹مي خواست وارد خاك كشور و خانه هايمان🏠🏠 شود و آنها را از ما بگيرد. به همين خاطر محمد حسين🧑🏻 كه مثل شما دانش آموز بود وقتي ديد دشمن👹 به كشور حمله☄️ مي كند به جاي درس خواندن✍️تصميم گرفت به جنگ🔫با دشمنان برود.
اما چون خيلي كوچك بود هيچ كس ❌اجازه رفتن به جبهه را به او نمي داد❌🙁تا اينكه با اصرار زياد توانست به مدت يك هفته به جبهه سفر كند😃. اما توي جبهه وقتي فرمانده👨اين پسر كوچك را ديد...ادامه دارد
#دفاع_مقدس 🌷
#شهدا
@pvsqadiri
May 11
✴️شجاع مرد کوچک🧑🏻✊💥- بخش دوم
اما توي جبهه وقتي فرمانده👱♂️، اين پسر كوچك🧑🏻 را ديد فوراً دستور داد👈 او را سريع تر به خانواده اش تحويل دهند😠.
او را به مادرش🧕تحويل دادند و از او خواستند قول بدهد☝️كه ⛔️ديگر به جبهه⚔️ باز نگردد. ولي محمد حسين🧑🏻 كه پسر شجاعي بود گفت من نمي توانم به شما قول دروغ بدهم😌چون من باز هم به جبهه خواهم برگشت😉. بعد از چند روز محمد حسين دوباره به جبهه⚔️برگشت . فرماندهان، وقتي شجاعت✊ و توانايي💪 او را ديدند و فهميدند فرستادن او به خانه فايده اي ندارد😐تصميم گرفتند قبول كنند كه در جبهه بماند✋
از اين به بعد محمد حسين🧑🏻 همراه دوستش محمد رضا شمس در يك سنگر قرار داشتند تا اينكه در حمله عراقي ها به خرمشهر 🌴🌴محاصره مي شوند😱 در اين درگيري محمد رضا زخمي مي شود😔و محمد حسين دوستش را با سختي😓 و زحمت زياد به پشت خط جبهه مي رساند و خودش🏃🏻♂️دوباره به سنگر بر مي گردد كه متوجه مي شود 😲تانك هاي عراقي رزمندگان را مورد هدف☄️ قرار دادند. محمد حسين🧑🏻 با ديدن اين صحنه چند نارنجك🧨به كمرش مي بندد و با چند نارنجك در دستش به طرف تانك هاي دشمن👹حركت مي كند. ناگهان يك تير به پايش خورد و مجروح شد😢 اما زخم گلوله نمي تواند از تصمیم او جلوگيري كند✊و بدون هيچ ترسي خودش را به تانك رسانيد و آن را منفجر💥ساخت و خود نيز به شهادت🥀رسيد . دشمن هم با ديدن انفجار💥 ، از شدت ترس🥵 تانك ها را رها و فرار كردند و دوستان محمد حسين نجات پيدا كردند. او كار بزرگي كرد و با اين كار بزرگ نامش براي هميشه زنده💫 ماند.
#قصه
#دفاع_مقدس 🌷
#شهدا
@pvsqadiri
🎨 #نقاشی 2️⃣2️⃣امیدهای انقلاب🧒👦👧🇮🇷
♦️زهرا حسن پور
♦️12 ساله
♦️از قم_دبستان شهید خدا بخشی
📣📣📣تمدید شد‼️‼️
تا 🔟 مهر فرصت دارید
دوستان خود را برای شرکت در مسابقه نقاشی قصه های حسینیه دعوت کنید😍
#دفاع_مقدس🌷
#مسابقه
ارتباط با ادمین @nasr_mgh
🎨 #نقاشی 3️⃣2️⃣امیدهای انقلاب🧒👦👧🇮🇷
♦️زهرا کافی
♦️12 ساله
♦️از قم_دبستان شهید خدا بخشی
📣📣📣تمدید شد‼️‼️
تا 🔟 مهر فرصت دارید
دوستان خود را برای شرکت در مسابقه نقاشی قصه های حسینیه دعوت کنید😍
#دفاع_مقدس🌷
#مسابقه
ارتباط با ادمین @nasr_mgh
🎨 #نقاشی 4️⃣2️⃣امیدهای انقلاب🧒👦👧🇮🇷
♦️زینب سلیمانی نژاد
♦️10ساله
♦️از قم_دبستان شهید خدا بخشی
📣📣📣تمدید شد‼️‼️
تا 🔟 مهر فرصت دارید
دوستان خود را برای شرکت در مسابقه نقاشی قصه های حسینیه دعوت کنید😍
#دفاع_مقدس🌷
#مسابقه
ارتباط با ادمین @nasr_mgh
🎨 #نقاشی 5️⃣2️⃣امیدهای انقلاب🧒👦👧🇮🇷
♦️مبینا سیفی
♦️7ساله
♦️از قم_دبستان شهید خدابخشی
📣📣📣تمدید شد‼️‼️
تا 🔟 مهر فرصت دارید
دوستان خود را برای شرکت در مسابقه نقاشی قصه های حسینیه دعوت کنید😍
#دفاع_مقدس🌷
#مسابقه
ارتباط با ادمین @nasr_mgh
🎨 #نقاشی 6️⃣2️⃣امیدهای انقلاب🧒👦👧🇮🇷
♦️ثمین علی محمدی
♦️8 ساله
♦️از قم
📣📣📣تمدید شد‼️‼️
تا 🔟 مهر فرصت دارید
دوستان خود را برای شرکت در مسابقه نقاشی قصه های حسینیه دعوت کنید😍
#دفاع_مقدس🌷
#مسابقه
ارتباط با ادمین @nasr_mgh