#بهای_غدیر
غدير بود. رفتيم پيشانى اباذر را ببوسيم و بگوييم: «برادر! عيدت مبارک» پيشاني اش از آفتاب ربذه #سوخته بود!
به «ابن سِکّيت» گفتيم «على». هيچ نگفت، نگاهمان کرد و گريست. زبانش را #بريده بودند!
خواستيم دست هاى ميثم را بگيريم و بگوييم «سپاس خداى را که ما را از متمسّکين به ولايت اميرالمؤمنين قرار داد» دست هايش را #قطع کرده بودند!
گفتيم: «يک سيدى بيابيم و عيدى بگيريم» سّيدى از بنى هاشم،
#جسدهاشان درزِ لاى ديوارها شده بود و چاه ها از حضور پيکرهاى بى سرشان پر بود!
#زندانى دخمه هاى تاريک بودند و غل هاى گران بر پا، در کنج زندان ها نماز مى خواندند.
فقط همين نبود که ميان بيابان بايستد،
صدايش کند و دستش را بالا بگيرد!
فقط گفتن جمله ى کوتاه «على مولاست» نبود!
کار اصلاً اينقدرها ساده نبود،
فصل اتمام نعمت، فصل سختى بود.
بيعت با «على» (علیه السلام) ساده نبود. مصافحه با همه ى #رنجهايى بود که براى ايستادن پشت سر اين واژه ى سه حرفى(علی) بايد کشيد!
خلاصه اینکه دم از غدیر میزنیم اما تحمل هزینه ش رو نداریم!
الان توی هیات به ما غذا نرسه
یا برای ما صلوات نفرستند
یا جلو پامون بلند نشن،
قهر کردیم رفتیم،
بعد با وجود این حالِ عالیِ معنوی و تهذیب نفس! ادعا میکنیم که ما پای غدیر، مثل #میثم و #عمار تا آخرش هستیم!!
اما واقعیت اینه که نه تنها نیستیم بلکه برای غدیر:
مثل عید #نوروز پول خرج نمی کنیم،
مثل #محرم همت نداریم،
مثل #عروسی هامون تدارک نمی بینیم،
مثل اول #مهر آماده نیستیم،
مثل #چهارشنبه_سوری شاد نیستیم،
مثل #شب_یلدا دورهم نیستیم،
مثل #جشن_تولدامون خوش تیپ نمی کنیم،
در #واقع ما برای غدیر اصلا کاری نمی کنیم، که اگر می کردیم باید اهمیتش صد برابر کارهای دیگه بود که نیست!
فقط #مظلوم_علی که بعد از ۱۴۰۰ سال، شیعیانش شدیم ما و برای جشن غدیرش، قراره کاری نکنیم! واقعا مظلوم علی(ع)...
#غدیر
#تبلیغ
#همت
#ادعای_ولایت