eitaa logo
مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص
1.1هزار دنبال‌کننده
307 عکس
17 ویدیو
10 فایل
اینجا کانال مدرسه تاریخ‌اندیشی قصص است؛ محلی برای اندیشیدن در مقیاس تاریخ، با کمک قصه‌ها. + برای ارتباط با ما: 🆔 @sayyed_meysam
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 مرحبا به جعفربن‌محمد 🔶 آیت‌الله استاد فاطمی‌نیا: در دوران حیات «علامه امینی» یکی از علمای سنی مذهب مصر، تقریظی (متن ستایش‌آمیز) به کتاب الغدیر ایشان نوشته بود و در آن گفته بود که «من بعد از 40 سال فهمیدم که علمای ما در مورد حقانیت شیعه به ما دروغ گفته‌اند» و سپس آن را برای یکی دیگر از علمای شیعه‌ی «نجف» فرستاده بود! علامه امینی نزد آن عالم نجفی رفت تا تقریظ مذکور را از او بگیرد، اما او جواب داد: «شاید آن عالم سنی راضی نباشد و من باید از خود او اجازه بگیرم!» حتی وقتی علامه امینی گفته بود «اگر او راضی نبود، این تقریظ را اصلا به تو نمی‌داد!» همچنان عالم نجفی گفته بود: «تا خود او اجازه ندهد،‌ تقریظ را به شما نمی‌دهم!» 🔷 بعدا که عالم نجفی نامه‌ای برای آن عالم مصریِ سنی مذهب فرستاده بود و از او برای انتشار تقریظش اجازه گرفته بود، آن فرد گفته بود: «آقای امینی درست گفته است؛ من راضی هستم اما مرحبا به «جعفربن محمد» (امام صادق)! من با این رفتار تو فهمیدم که او چه شیعیان و پیروان مؤدب و با تقوایی تربیت کرده است و اگر شیعیان او این هستند پس خود او چه بوده است». 🔺به‌کوشش روح‌الله شمسی کوشکی و ماجرای ادب شیعه 🆔 @Qasas_school
🔰 رضا پسر نوش‌آفرین | یک ✍🏻 به قلم طیبه فرید 🔶 صبح پنجم مهر لباس‌های سلطانی‌اش را کنده بود و شده بود یک رضای خالیِ خالی. بی‌هیچ پیشوند و پسوند اضافه‌ای. سوار بر کشتی «بندرا» رفتند به سوی سواحل هند. بدون ستاره‌ی دنباله‌داری روی سینه و سر شانه‌اش. بی‌تاج و چکمه‌ی شاهی. توی دلش گفته بود: تُف اندران ارواحت روزگار. و روزگار گفته بود اندران ارواح خودت. به من چه!؟ 🆔 @Qasas_school
🔰 رضا پسر نوش‌آفرین | دو 🔺فکرش را بکن پنج روزِ آزگار کشتی شاه مخلوع مفلوک روی آب دریا معلق باشد. دولت صادق فخیمه ملکه قول داده بود برساندشان به ساحل بمبئی و آزادشان کند بروند هر جهنمی که دوست دارند. به راوی بابت این کلمات تند خرده نگیرید که شرف المکان بالمکین. سال‌ها هر جا رفته بودند بهشت خودشان بود و جهنم دیگران، اما انگار حالا همه چیز وارونه شده بود. خبری از ساحل بمبئی نبود. کشتی، جایی پرت، وسط آب‌های گرم و شرجی لنگر انداخته بود. سرغنسول سابق دولت بریتانیا« کلرمونت اسکرین» آمده بود توی کشتی و یک جوری فینگلیش‌طور بلغور کرده بود که شما در ساحل بمبئی حق پیاده شدن ندارید. 🔶 آه رعیت بود که دامن شاهْ پدرِ پهلوی را گرفته بود. آه میرزا وقتی داشت یخ می‌زد. آه مجتهدی که عمامه‌اش را پرانده بودند به جرم آن که اسرار هویدا می‌کرد و کشیده بودنش بالای دار وقتی که گفته بود افوّض امری الی الله. آه رعیت مادر مرده‌ای که چادر از سر ناموس‌شان کشیده بودند و توی دریای خونِ گوهرشاد غرق‌شان کرده بود. آه ضعیفه‌هایی که نهال عمرشان زیر چکمه‌های قزاقی رضا پالانی، نوه‌ی «مراد سجلِِّ سلطانِ تراریخته»* پایمال شده بود؛ همه ضعیفه‌ها به جز تاجی آیرُملو که شریک روزهای تباهی‌اش بود. 🔷 رضا حالا دیگر نه شاه بود و نه سپه‌سالار و نه حتی رضا پالانی. فقط و فقط یک اسیر جنگی پیر بود. باید توی مسیر رسیدن به بندر، آن موقع که توی کرمان گوش‌درد گرفته بود و دکتر جلوه برایش استراحت تجویز کرده بود اما انگلیس‌ها گفته بودند« تخت گاز برو بندرعباس کشتی بمبئی سه روز بیشتر منتظر نمی‌ماند»؛ می‌فهمید چه خبر شده!هر چند که اگر هم می‌فهمید توفیری نمی‌کرد. مردم از جانش سیر بودند. از بس نان سنگک دو ور کنجدی‌اش را زده بود توی خون ملت. 🔶 کشتی قفس معلقی بود روی آب. ساکنین کشتی قرار بود وقتی رسیدند هندوستان، بروند پی زندگی‌شان، یک جای خوش آب و هوا مثل شیلی. اما دولت فخیمه اجازه نداده بود. می‌خواست زندانی‌های بی‌وطن را بفرستد موریس. آدمی که به خاک و مردمش خیانت می‌کند بی وطن است، هیچ‌جایی‌ست. و انگلیسی‌ها این را فهمیده بودند. 🔷 کشتی به جزیره رسید و خانواده پهلوی بی محمدرضا در میان پیشواز سرد استقبال کننده‌هایی که وجود نداشتند، سر به زیر، قدم به خاک موریس گذاشتند. پیرشاه توی آن آب و هوای جهنمی آرزو کرد کاش نوش‌آفرین گرجی مُرده بود و او را نمی‌زایید. تازه اول آوارگی‌اش بود. 🆔 @Qasas_school
🔰 اخراج و تبعید پهلوی پدر به جزیره موریس؛ به روایت تصویرگر روزنامه کیفر در سال ۱۳۲۱ 🆔 @Qasas_school
🔰 گزینش سپاه به مناسبت هفته دفاع مقدس اوایل [تشکیل] سپاه، همان موقع که تازه داشتیم ثبت‌نام می‌کردیم، یک روز احمدآقا زنگ زدند امام فرموده‌اند بگویید حاج‌محسن[رفیق‌دوست] بیاید. رفتم. امام پرسیدند: "شما چرا از افرادی که می‌خواهند به سپاه بیایند می‌پرسید از کی تقلید می‌کنی؟ به شما چه مربوط است." گفتم: "آقا، بالاخره این‌ها می‌خواهند به سپاه بیایند که بروند شهید بشوند." گفتند: "مگر مقلدین مراجع دیگر نمی‌توانند بروند شهید بشوند؟" گفتم: "به نظر ما آمد که سپاهی باید مقلد حضرت‌عالی باشد." گفتند: "از قول من به آقایان بگویید این سوال را حذف کنند!" پ.ن: عکس محسن رفیق‌دوست در محضر رهبرانقلاب. 📚 کتاب: برای تاریخ می‌گویم، ص۷۵ و ۷۶. 🆔 @Qasas_school
🔰 تصویر علی در جامعه‌ی صدر اسلام 🔶 در خطبه فدکیه حضرت زهرا عباراتی است در تبیین مجاهدت‌های اميرالمؤمنين. به عنوان مثال در بخشی از خطبه‌‌ی فدکیه آمده: "هرگاه شیطان شاخی بیرون آورد و مشرکی دهانی برای بلعیدن دنیای اسلام باز کرد، پیامبر برادر خودش علی را در دل این بلاها می‌انداخت و آن حضرت هم دست برنمی‌داشت و برنمی‌گشت تا آنکه بال این قدرت‌های باطل را زیر پای خودش له می‌کرد و شعله این فتنه‌ها را با شمشیرش خاموش می‌کرد" (الاحتجاج، ج۱، ص۱۰۰). ⁉️ اینجاست که یکی از مهم‌ترین سوالات ما از تاریخ گل می‌کند: "چه تصویری از اميرالمؤمنين در اذهان جامعه‌ی اسلامی ساخته شد که حضرت زهرا در ذیل خطبه فدکیه به دلاوری‌های اميرالمؤمنين در دوران پرمحنت صدر اسلام می‌پردازد؟" 🔷 به بیان دیگر گویی برخی درحال تلاش بودند تا دلاوری‌ها و مجاهدت‌های اميرالمؤمنين را به یک ضدارزش تبدیل کنند و تصویری غیرواقعی و منفور از حضرت بسازند. ⁉️ این "برخی" چه کسانی بودند؟ 🔶 اینجا با دو گروه متفاوت ولی دارای منافع مشترک مواجهیم: الف) گروه مخالف ب) گروه رقیب 1⃣ مخالفان همان جریانی از قریش‌اند که همواره از اميرالمؤمنين ضربه خورده بود. آن‌ها دیده بودند همین که پیامبر لب به سخن گشود و توحید را فریاد زد، اولین پیرو علی و بزرگ‌ترین حامی، پدرش ابوطالب بود. حتی در روزهای سخت شعب ابی‌طالب، این پدر و پسر بودند که تدابیر امنیتی برای حفاظت از جان پیامبر می‌اندیشیدند. مرتب جای پیامبر را شبانگاه تغییر می‌دادند و در این جابه جایی همواره علی بود که در جای پیامبر می‌خفت و به استقبال شهادت می‌رفت که اوج آن را در قصه‌ی لیله‌المبیت می‌بینیم. سپس در بدر و احد و خندق باز این علی بود که مشرکان قریش را سخت آزار داد و مستضعفان و موحدان را در برابر قدرت‌های استکباری به برتری رساند. نفرت مشرکان قریش و جریان نفاق مکی از علی چنان زیاد بود که وقتی عثمان به خلافت رسید به علی گفت: تقصیر من نیست که قریش تو را نمی‌خواهند. تو هفتادنفر از چهره‌های درخشان آن‌ها را کشته‌ای. این جریان مخالف تلاش فراوانی کرد تا چهره‌ی علی و تصویر مجاهدت‌های او را وارونه سازد. 2⃣ جریان دوم جریان رقیب بود. کسانی که با علی در جبهه‌ی اسلام همراه بودند اما به مرور زمان حس رقابت با وی پیدا کردند و در موارد مختلف از او عقب ماندند. مانند آنجا که پیامبر دختر خویش را به عقد علی درآورد درحالیکه ابوبکر اولین خواستگار فاطمه بود. یا آنکه پیامبر با علی پیمان اخوت بست و دیگران را بی‌نصیب گذاشت. یا آنجا که پیامبر ابتدا آیات برائت را به دست ابوبکر داد تا بر مردم مکه بخواند اما در میانه‌ی راه طبق فرمان وحی ابوبکر را برگرداند و علی را به این ماموریت فرستاد. یا آنجا که برای فتح خیبر صحابی اقدام کردند اما فقط این علی بود که توانست خیبر را فتح کند. اینجا رقیبان عقب‌مانده در میدان، تلاش کردند در فاز تبلیغاتی از علی جلو بزنند. درنتیجه از علی و مجاهدت‌های او تصویری غلط ساختند. مانند تلاش‌های عایشه که به اعتراف ابن‌عباس هیچ گونه فضیلتی را برای علی برنمی‌شمرد. 🔺 درنتیجه ما شاهدیم دو جریان مخالف و رقیب، در واقع دو لبه‌ی یک قیچی شدند برای چیدن کارنامه‌ی پربار و سابقه‌ی ارزشمند علی. از این رو باید تبیین‌های حضرت زهرا را در برابر آن تصویرسازی‌ها دید. 🆔 @Qasas_school
🔰 راز تحمل شکنجه‌ها 🔶 ام‌سلمه همسر ابی‌سلمه می‌گوید: «شوهرم هنگام هجرت به مدینه مرا سوار بر شتر کرد تا همراه فرزندمان سلمه به سوی مدینه حرکت کنیم. در این لحظات افراد قبیله‌ی من دور ما را گرفتند و با شوهرم درآویختند و مانع حرکت من و پسرم به سوی مدینه شدند و ما را با خود بردند و شوهرم تنها و دور از من و فرزندم، راه مدینه را در پیش گرفت. این پایان کابوس نبود. از طرف دیگر افراد قبیله‌ی شوهرم به سر قبیله‌ی ما ریختند که «ما نمی‌گذاریم سلمه فرزند ابی‌سلمه که خون قبیله‌ی ما در رگ‌های اوست، در میان قبیله‌ی شما زندگی کند.» پسرم را به زور از من جدا کردند و بردند. حالا شوهرم در راه مدینه و سپس در مدینه، خودم در قبیله‌ی بنومغیره و فرزندم در قبیله‌ی بنوعبدالاسد بود و این کابوس هولناک یک‌سال طول کشید. روزها به دره‌ی ابطح می‌آمدم و در فراق شوهرم و پسرم می‌گریستم. پس از یک‌سال گریستن سرانجام قلب افراد قبیه‌ی من و شوهرم نرم شد. اجازه دادند به مدینه بروم و پسرم را با خود ببرم. من یک زن تنها با کودکی خردسال در آغوش، سوار بر شتر، در صحرای سوزان حجاز به طرف مدینه راه افتادم.» 🔺 اکنون باید به این اندیشید که رسول‌الله چه در گوش مردم زمانه‌ی خویش زمزمه کرد که آنها هرگز حاضر نشدند دست از "اسلام" بردارند؟ واقعا راز این همه مقاومت و سرّ تحمل این همه آزار چیست؟ 🔹 کاش محمد در گوش ما نیز توحیدش را زمزمه می‌کرد.. 📚 شهر گمشده، ص۲۸۱. 🆔 @Qasas_school
🔰 قصه‌هایی از همین نزدیکی نامه خواندنی و جالب شهید مهندس «محمد مشایخی» به مادرش! 🔹«مادر مهربان! فدای شیرت و فدای دست‌های شکافته‌ات. مادر فراموشم نمی‌شود که چقدر گرسنگی خوردی و ستم کشیدی، بیاد خدا بودی و از رودخانه هیزم جمع می‌کردی (با اینکه حامله بودی)، هیزم‌ها را به کوله‌ات می‌بستی و به دِه می‌آوردی و از ده به شهر (جیرفت) می‌بردی، با پای برهنه در کوچه‌ها می‌چرخیدی و می‌فروختی که قوتی برای ما تهیه کنی. مادر! محمد به قربان آن پاهای برهنه‌ات که زمین داغ آنها را می‌سوزاند تا از عذاب آخرت در امان باشیم، مادر محبت‌هایت را تا دم مرگ بیاد دارم!» 🔺پ.ن: تصویر مادر رنج‌کشیده‌‌ی مهندس شهید محمد مشایخی فرمانده مهندسی رزمی لشکر ثارالله کرمان که فرزندانش را به تنهایی و با سختی بزرگ کرد و تنها پسرش که مهندس شده بود را با دستان خودش به جبهه فرستاده بود و به او گفته بود باید به جبهه بروی تا فردای قیامت جلوی حضرت زینب شرمنده نباشم. ✍🏻 به کوشش روح‌الله شمسی کوشکی 🆔 @Qasas_school
🔰 میلاد رهبر آزادی و فرو ریختن نمادهای سلطه 🔶 این روزِ بزرگ که میلاد پیغمبر اکرم می‌باشد از مقاطع عظیم تاریخ بشر است. در چنین روزی، خداوند متعال بزرگ‌ترین ذخیره الهی را که وجود مقدّس پیامبر گرامی بود، به عرصه وجود آورد؛ این شروعِ یک مقطع تعیین کننده در سرنوشت بشر بود. در آیات ولادت پیامبر گفته‌اند، وقتی آن بزرگوار متولد شد، کنگره‌های کاخ کسری ویران گردید؛ آتشکده آذرگشسب که قرن‌ها روشن بود به خاموشی گرایید؛ دریاچه ساوه که در نظر عده‌ای از مردم در آن وقت، مقدس شمرده می‌شد، خشک شد و بت‌هایی که بر گِرد کعبه آویخته بودند، سرنگون شدند. این نشانه‌ها که کاملا رمزی و نمادین است، نشان‌دهنده جهت اراده و سنت الهی در پوشاندن خلعت وجود به این موجود عظیم و این شخصیت والا و بی‌نظیر است. معنای این حوادث نمادین این است که با این قدوم مبارک، بساط ذلت بشر، چه به وسیله حاکمیت جباران و حاکمان مستبد -از قبیل آنچه در آن روز در ایران و روم قدیم وجود داشت- و چه به وسیله عبادت غیر خدا، باید برچیده شود. بشر باید به وسیله این مولود مبارک، آزاد شود؛ هم از قید ستمی که به وسیله حکام جور بر انسان‌های مظلوم در طول تاریخ تحمیل شده است، و هم از قید خرافه‌ها و اعتقادات نادرست ذلت‌آفرین که انسان را در مقابل موجودات پست‌تر از خود او یا در مقابل انسان‌های دیگر، ذلیل می‌کند. بشریت به وسیله این حادثه، باید به سمت آزادی معنوی، اجتماعی، حقیقی و عقلانی حرکت کند. این کار شروع شد و ادامه‌اش دست خود ما انسان‌هاست! 🔺رهبرمعظم انقلاب در تاریخ ۸۱/۳/۹ 🆔 @Qasas_school
🔰 زخم گلوی امپراتور ⚫️ «خیلی اهل عبادت بوده‌اند و رسیدگی زیادی به فقراء داشته‌اند و اخلاق خوب‌شان همه را تحت‌تاثیر قرار می‌داده و کلی حدیث و معارف اجدادشان را برای دیگران نقل می‌کرده‌اند و...» این توصیفی از سیره ائمه است که معمولاً می‌گویند و می‌شنویم. اما دشمنان بزرگ و حرفه‌ای، مثل ما ساده و بسیط نیستند که آن حقیقت‌های پیچیده را با همین سادگی و بساطت ما توصیف کنند. 🟡 به‌خاطر همین بود که «منصور دوانیقی» (امپراتوری که تثبیت «بنی‌عباس» با اقتدار او ممکن شد و فتوحات را تا «طبرستان» گسترش داد و قیام‌های متعددی از «نهضت اسحاق» و «جنبش راوندیه» تا «خیزش سادات حسنی» را سرکوب کرد و با چند هزار صنعتگر در طول چهار سال، شهر «بغداد» را بنیان گذاشت) وقتی می‌خواست «جعفر بن محمد» را توصیف کند، می‌گفت: «هذا الشجا المعترض فی حلوق الخلفاء... این استخوان گیرکرده در گلوی خلفاء» و فقط به یاد خِرخِر نفَس‌های حکومتش و زخم‌خوردگی گلوی خودش نمی‌افتاد بلکه همه خلفای هم‌عصر با اباعبدالله را در این بیچارگی شریک می‌کرد. ⚫️ حتی وقتی غوغای سادات حسنی، حجاز و عراق را در برگرفت و خواب را از چشمان منصور گرفت، باز هم از پیچیدگی‌های رفتار «جعفر بن محمد» می‌لرزید: «قد کنت مُصرّاً علی قتل جعفر... و کان امره ـ و ان کان ممّن لایخرج بالسیف ـ اغلظ عندی و اهمّ علیّ من امر عبدالله بن حسن و قد کنتُ اعلم هذا منه و من آبائه علی عهد بنی امیّه... من بر کشتن جعفر اصرار داشتم و قضیه او ـ گرچه از کسانی است که قیام مسلحانه نخواهد کرد ـ سخت‌تر و بااهمیت‌تر از قضیه عبدالله بن حسن [رهبر قیام‌های مسلحانه‌ی سادات حسنی] در نزد من است. من این رفتار را از او و پدرانش در عهد بنی امیّه هم سراغ داشتم...» 🟡 بدون لشگر و سلاح و پول‌پاشی بین طرفداران و در اوج تقیّه، برای یک امپراتوری خطرناک‌تر از اهالی قیام مسلحانه باشی و پیچیدگی و کیاستی در علم حدیث و کلام و فقه و اعتقادات و اخلاقت موج بزند که از شمشیر سخت‌تر و برنده‌تر باشد و لقمه‌ی گلوگیر ِ یکی از دو ابرقدرت جهان در آن روزگار شود. این باورنکردنی‌ها، وقتی به آستان «جعفر بن محمد» و پدرانش می‌رسند، به واقعیت‌های معجزگون تبدیل میشوند. ⚫️ البته فهم این معجزات و پیدا کردن نسخه امروزین آن، به فقاهتی نیاز دارد که گویا باید خیلی دقیق‌تر از تفقه در احکام نماز و روزه و حج و... باشد. فقاهتی که اگر در میان حوزه‌های ما پا گرفته بود، دیگر علمائی پیدا نمی‌شدند که به اسم دینداری خالص و ولایت و برائت و دوری از سیاست، در اخلاق خوب و عبادات فراوان و دروس خارج مفصّل خودشان غوطه‌ور شوند اما بدون شباهت به مولای‌شان امام صادق، نه گلوگیر امپراتورهای مدرن شوند و نه مباحث علمی‌شان برنده‌تر از سلاح در مقابل ابرقدرت‌ها به حساب بیاید. 🔺تقدیم به مردی که به قول رهبری، «آیت‌الله‌العظمای واقعی خود او بود»؛ فقیه جعفری خالصی که مثل استخوان در گلو، خواب راحت را از بت‌پرستی مدرن و کاهنان معابد آن گرفته بود و گرفته است و خودش را در یکی از پیام‌هایش این طور روایت کرد: «قدرتها و ابرقدرتها و نوکران آنان مطمئن باشند که اگر خمینی یکه وتنها هم بماند به‏‎ ‎‏راه خود که راه مبارزه با کفر و ظلم و شرک و بت پرستی است ادامه می دهد و به یاری‏‎ ‎‏خدا در کنار بسیجیان جهان اسلام، این پابرهنه‌های مغضوب دیکتاتورها، خواب راحت‏ را از دیدگان جهانخواران و سرسپردگانی که به ستم و ظلم خویشتن اصرار می نمایند‏‎ ‎‏سلب خواهد کرد.» ✍🏻 حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری 🆔 @Qasas_school
🔰قصه‌ی حنظله |یکم شاید این تصویر را زیاد دیده باشید. کودکی فلسطینی که پشت به من و شمای تماشاچی ایستاده و گویی از ما بابت نگاه کردن و کاری نکردن، رنج می‌برد. نام کودک حنظله است. حنظل همان میوه‌ی تلخی است که حکایت از کام تلخ پسربچه دارد. کام تلخ شده از غصب سرزمین، از مصادره‌ی نامشروع زمین و زیتون. آن هم وقتی که در دهان تمام پرنده‌های صلح‌طلب دنیا شاخ و برگ زیتونی کاشتند تا علیه این جنگ سکوت کنند. حنظله در تمامی تصاویر با آن دست‌های از پشت به هم گره کرده و لباس‌های مندرس که در زمینه‌اش طرح چفیه‌های دست‌دوز عربی نهفته، هرچند شاد نیست اما منتظر است. منتظر روز فتح و فرج. 🆔 @Qasas_school
🔰 قصه‌ی حنظله |دوم 🔶 خالق شخصیت بسیار مشهور حنظله مردی فلسطینی است به نام ناجی العلی. کسی که معتقد بود حنظله در پی عدالت و آزادی است و تا زمانی که محقق نشود، روی خود را نشان نخواهد داد. 🔹 ناجی العلی در زیر یکی از طرح‌هایش اینگونه نوشته بود: کسی که شروع به نوشتن از فلسطین می‌کند یا آن را موضوع نقاشی‌های خود قرار می‌دهد باید پیامدهای مرگ‌بار آن را بشناسد. برای من ممکن نیست از این اصول دست بردارم حتی اگر گردنم قطع شود. 🔸 عاقبت او در ۲۲ جولای ۱۹۸۷ در حالی‌که طرح‌هایش را به زیر بغل زده بود و در لندن می‌چرخید، با شلیک گلوله به زیر چشمش به کما رفت و در ۲۹ جولای فوت کرد. او در آخرین مصاحبه‌هایش گفته بود «شخصیتی که من خلق کردم برای زنده‌ماندن مقاومت می‌کند. من بعد از مرگ نیز با او ادامه خواهم داد.» 🆔 @Qasas_school
🔰قصه‌ی حنظله |سوم 🔷 در روزهایی که فلسطین در اقدامی بی‌سابقه، موضع خود را در برابر اسرائیل از دفاع به حمله تغییر داده و تا اینجا توانسته پیروزی بزرگی به نام خود ثبت کند، دیدن ذوق طراحان که از یک حنظله‌ی بزرگ شده و قوی‌تر شده پرده برداشته‌اند، لذت‌بخش است. 🔸 رهبرمعظم انقلاب: امروز نهضت فلسطین از همیشه‌ی این هفتاد هشتاد سال سرحال‌تر است. مشاهده می‌کنید که امروز جوانان فلسطینی و نهضت فلسطینی، نهضت ضدّ غصب، ضدّ ظلم، ضدّ صهیونیسم از همیشه بانشاط‌تر، سرحال‌تر و آماده‌تر است. تصویر از: صابر شیخ‌رضایی 🆔 @Qasas_school
🔰 ما و سر و ته پیاز فلسطین |یکم ✍🏻 سیدمیثم میرتاج‌الدینی 🟡 جنگ‌ها همیشه میان دو جبهه شکل می‌گیرند و تشخیص هویت جبهه‌ها در تحلیل هدف جنگ و پیش‌بینی عاقبت آن اهمیت دارد. ⚫️ با این مقدمه کوتاه باید پرسید: جنگی که در جغرافیای فلسطین به قدمت ۷۵ سال همواره مانند آتشی شعله‌ور بوده میان کدامین دو جبهه است؟ جنگی میان فرزندان اسحاق و اسماعیل؟ نبردی میان اعراب و اسرائیل؟ ستیزی بین مسلمانان و یهودیان؟ جدالی بین نژادپرستی و وطن‌دوستی؟ و... همینطور می‌توان از زوایای مختلف به این جنگ نگریست و هر سویه‌ی عقیدتی، نژادی، سیاسی، فرهنگی و... را مبنای تقسیم دو طرف جنگ قرار داد. 🟡 آنچه که به عنوان یک نظریه سالیان درازی مبنای شناخت دو جبهه قرار گرفته و سپس براساس آن راهبردهای مهمی در سطح کلان اتخاذ شده، مبنایی است که دو طرف این جنگ قدیمی را اعراب و اسرائیل قلمداد می‌کند. یک دعوا که یک سر آن نژاد عرب و سر دیگر آن را نژاد یهود به عهده گرفته. دعوایی نه 75 ساله که از زمانه حضرت ابراهیم. (ن.ک: کتاب تولد اسرائیل، نوشته صادق زیباکلام) ⚫️ فارغ از پرداختن به این نکته که چرا برخی سیاستمداران جهانی و رسانه‌های تحت امر آنها به شدت علاقه دارند دو جبهه و طرف این درگیری را با همین مشخصه "اعراب و اسرائیل" جا بیندازند، در ایران قبل از انقلاب همین مبنا منجر به اتخاذ سیاست‌هایی در قبال مسئله فلسطین بوده است. 🟡 به عنوان مثال می‌توان به مصاحبه محمدرضا پهلوی شاه مخلوع ایران با اوریانا فالانچی ارجاع داد. در این مصاحبه فالانچی می‌گوید: «آمریکایی‌ها دوستان خوب اسرائیلی‌ها هستند و در این اواخر شما روش سرسختانه‌ای در مورد آنها[اسرائیلی‌ها] به کار برده‌اید و ضمن نزدیکی به اعراب سعی کرده‌اید روابط‌تان را با آنها بهتر کنید.» شاه پهلوی در مقابل می‌گوید: «سیاست بر پایه و اساسی ساخته شده که نمی‌توانیم قبول کنیم کشوری زمین‌های دیگران را غصب کند. برای اینکه اگر امروز این بلا بر سر اعراب آمده ممکن است فردا بر سر ما هم بیاید.» ⚫️ این صحبت محمدرضا حکایت از آن دارد که وی با توجه به این مبنا که جنگ در فلسطین هرچند جنگی میان اعراب و اسرائیل است، اما مملکت ایران منافع ملی خودش را در آن ملاحظه کرده و می‌ترسد این رویه‌ی غاصبانه اسرائیل چنان ادامه یابد که مرزهای ایران هم تهدید شود. وقتی دو طرف جنگ اعراب و اسرائیل شناخته شوند، سیاست‌های کلان حول محور منافع خواهد چرخید نه حول محور حق و یا انسانیت. 🟡 لذا وقتی فالانچی با تعجب به شاه می‌گوید: «عالیجناب، شما حق را به اعراب می‌دهید، درحالیکه نفت خود را به اسرائیل می‌فروشید؟!» شاه پاسخ می‌دهد: «نفت از طریق شرکت‌های نفتی فروخته می‌شود. نفت ما به همه جای دنیا می‌رود. برای چه اسرائیل نرود؟ اگر هم به اسرائیل می‌رود چرا باید برایم مهم باشد؟ هرکجا می‌رود، برود. در مورد روابط‌‌مان با اسرائیل هم باید بگویم: ما در اورشلیم سفارت‌خانه نداریم ولی تکنسین‌های اسرائیلی در ایران هستند. ما مسلمانیم ولی عرب نیستیم و سیاست خارجی کاملا مستقلی داریم.» ⚫️ حالا با وضوح بیشتری می‌توان دید اثر اتخاذ مبنایی برای شناخت دو طرف جنگ در تعیین سیاست‌های کلان چیست! شما می‌توانید حق را به فلسطین بدهید و اسرائیل را غاصب بدانید، اما منفعت شما اگر ایجاب کند، به اسرائیل نفت هم خواهید فروخت. 🆔 @Qasas_school
🔰 ما و سر و ته پیاز فلسطین |دوم 🟡 فالانچی به طور صریح‌تری از محمدرضا می‌پرسد: آیا در آینده با اسرائیل روابط سیاسی برقرار خواهید کرد؟ شاه هم پاسخ می‌دهد: «نه، یا بهتر است بگویم تا زمانی که مسئله زمین‌های اشغالی اعراب از طرف اسرائیل حل نشده و آنها نیروهای نظامی خود را از آنجا بیرون نبرند، ما با آنها هیچ‌گونه رابطه‌ی سیاسی برقرار نخواهیم کرد. اگر اسرائیلی‌ها بخواهند در صلح زندگی کنند، راهی جز تخلیه اراضی اشغالی برای‌شان باقی نمی‌ماند.» ⚫️ اما با وجود این عقیده‌ی شاه که البته در نظرات شخصی وی منحصر نماند و به اقدامات سیاسی علیه اسرائیل در موارد متعدد انجامید، ایران بعد از ترکیه دومین کشور مسلمانی بود که اسرائیل را به رسمیت شناخت و روابط اقتصادی و حتی فرهنگی مهمی صورت داد. 🟡 همین امر منجر به شکل‌گیری روابط خصمانه بسیاری از کشورهای منطقه نسبت به ایران شد. تا جایی که صدام در آستانه‌ی تصمیم برای جنگ با ایران قرار گرفت و شاه در همین مصاحبه با فالانچی اعلام می‌کند از تحرکات عراق و رژیم بعثی آن مطلع است و صراحتا می‌گوید: «البته فقط عراق نیست که ما را ناراحت می‌کند!» ⚫️ حالا اگر بخواهیم خط اصلی بحث را ادامه دهیم باید بگوییم اتخاذ مبنای "جنگ میان اعراب و اسرائیل" و سپس تعیین سیاست‌های کلان بر همین مبنا، ما را وارد شکل خاصی از روابط جهانی و البته منطقه‌ای خواهد کرد که نتیجه آن در دوره محمدرضا پهلوی دوستی با اسرائیل و دشمنی با تعداد زیادی از کشورهاست. ناگفته نماند که با توجه به موقعیت اسرائیل، از نگاه سیاست‌مداران آن دوره، این قمار بر روی اسرائیل ارزشمند بوده است. 🟡 این مبنا هنوز میان بخش مهمی از لیبرال‌های وطنی وجود دارد. به‌گونه‌ای که در همین دوسه‌روز اخیر مواضع مختلف ولی با روح یکسان از سوی افراد شاخص این جریان را شاهدیم. مواضع و تحلیل‌هایی که همه در یک جهت سخن می‌گویند: «کدام منافع ملی در دشمنی با اسرائیل یا اتخاذ سیاست‌های خصمانه علیه آنها تامین می‌شود؟» ⚫️ هرچند نگارنده باور ندارد جنگ در فلسطین محدود به اعراب و اسرائیل است، اما بر فرض پذیرش آن مبنا، باز تعیین تکلیف‌های سیاسی لیبرال‌ها برای امروز به شدت غیرواقع‌بینانه است. با تغییر محسوس نظم جهانی، امروز اسرائیل آن طرفی نیست که ایران بخواهد همانند کشورهایی چون عربستان برای تامین منافع ملی خویش سمت آن بایستد. به تعبیر رهبرانقلاب «این نوعی قمار بر روی اسب بازنده است». 🟡 عجالتا دلایل نظری برای این ادعا را کنار بگذاریم و نگاهی به میدان بیاندازیم. به که به اعتراف همگان باخت مفتضحانه‌ای برای اسرائیل و نشان از کاهش قدرت آن بود. 🔺در آخر هم باید گفت، انقلاب اسلامی ایران نه تنها جهان را وارد نظم جدید سیاسی کرد بلکه مبتنی بر یک جهان‌بینی توحیدی و ظلم‌ستیزانه سیاست‌هایی مانند منافع مشترک را هم به چالش کشید و انسانیت و حق‌طلبی را مبنای اتخاذ راهبرد و سیاست قرار داد. نایستادن ایران در کنار اسرائیل نه از باب قمار نکردن هوشمندانه بر روی اسب بازنده که از باب شوریدن بر ظالم و حمایت از مظلوم است. چیزی که به زودی دنیا آن را بهتر خواهد فهمید. 🆔 @Qasas_school
SHBook-Rgb-V.1-1_compressed.pdf
1.73M
🔰قصه‌ی فلسطین ⁉️ در مورد فلسطین چه بخوانیم؟ چه ببینیم؟ 🔶 هر آن چه از فلسطین و رژیم صهیونیستی لازم است بدانیم؛ اینجاست! 🔺در این بسته جامع و متنوع [فایل پی‌دی‌اف] سعی شده تعدادی از بهترین کتاب‌ها، مستندها و فیلم‌های تولید شده مرتبط با مساله فلسطین و رژیم صهیونستی معرفی شود. 🔷 سر فصل مطالب: ۱- آشنایی با یهود ۲- آیین و تفکرات صهیونیسم ۳- روند شکل گیری و تاریخ رژیم صهیونیستی ۴- بافت اجتماعی و ساختار سیاسی رژیم صهیونیستی ۵- نظامی گری و جاسوسی در تاریخ اسرائیل ۶- زندگی فلسطینی ۷- جریان شناسی سیاسی- اجتماعی فلسطین ۸- غرب و اسرائیل ۹- ایران و مساله فلسطین برگرفته از سایت شعوبا و به تلاش محسن فائضی 🆔 @Qasas_school
🔰 زمان‌دزدی در فلسطین مروری کوتاه بر کتاب «فضا و تحرک در فلسطین» ✍🏻به کوشش سمیرا کریمشاهی 🔶 خانم پیتیت، نویسنده کتاب می‌گوید در مسئله اشغال‌گری معمولا غصب زمین مورد توجه قرار گرفته و به ابعاد آن تحت عنوان ظلم و جنایت می‌پردازند. اما لازم است به عنصر «زمان» هم که توسط نیروی اشغالگر دستخوش تغییر می‌شود، توجه کنیم. 🔹 تحرک، گزاره‌ی کلیدی برای تائید وجود یک مکان است از طرفی انسان باید به یک فضایی مشخص دسترسی داشته باشد تا بتواند تحرک و پویایی را رقم بزند. پس دو عامل فضا و تحرک در بحث نویسنده اهمیت دارند. 🔸 اشغالگر برای اینکه بتواند تعلق بومیان به خاک و زمین خودشان را کم‌ و کم‌تر کند، دو اقدام انقباض فضایی و عدم تحرک به وسیله «تغییر ساختار زمان» را دنبال می‌کند. 🔹 در رابطه با فلسطین، نویسنده با شرح و بررسی متغیرهای متعددی از جمله محصور‌ شدن، جداسازی، معضل ایست بازرسی، مجوز و شناسایی، شبکه‌ جاده‌ها و ... به دنبال این است که نشان دهد چگونه فضا و تحرک انسان فلسطینی توسط اشغالگران کنترل می‌شود. 🔸 هم‌زمان که فلسطین با دیوار‌کشی‌ها به زندان بدون سقف تبدیل می‌شود، به تدریج قلمرو فلسطین در کرانه به زمین‌های تکه تکه شده و جدا از هم‌ بدل می‌شود. این تکه‌های جدا افتاده از هم با انواع و اقسام رویه‌های امنیتی و انتظامی توسط اشغالگران کنترل می‌شود. آن‌ها همواره در تلاشند محل زندگی فلسطینی‌ها را به مناطق کوچکتر تبدیل کنند که تسلط بر انسان‌های جدا افتاده از هم و به حصر کشیدن آن‌ها آسانتر شود، تا موقع نگارش کتاب، کرانه باختری به ۱۶۰ قطعه تبدیل شده. 🔹 پیتیت، انبوهی از طبقه‌بندی‌ها، تقسیم مناطق، ساختارهای امنیتی، پست‌های ایست و بازرسی در کرانه باختری که فلسطینی‌ها به صورت روزانه با آن درگیرند را به عنوان ابزار مدیریت فضا و مکان در نظر می‌گیرد. 🔸 نویسنده در گفتگو با اهالی کرانه باختری، به معضل «غیر قابل پیش‌بینی بودن» می‌رسد... اینکه وقتی پایت را از خانه بیرون می‌گذاری، نمی‌دانی کی به مقصد می‌رسی، در کدام گیت یقه‌تان را می‌گیرد، کدام جاده بسته خواهد بود، چند ساعت در صف بازرسی هستی، چه گیری ‌می‌دهند و تازه این معطل شدن بهترین حالت ممکن است چون احتمال دستگیری یا مجازات را هم باید در نظر گرفت! پیتیت وقتی درباره‌ی این وضعیت نظر دیگران را می‌پرسد به یک جمله مشترک بر می‌خورد: «اونها می‌خوان مارو دیوونه کنند». 🔹 در واقع اسرائیلی‌ها، یک هرج‌و‌مرج کنترل شده و بی‌نظمی‌ مهندسی شده برآمده از مقررات و مجازات را تحمیل می‌کنند تا یک فلسطینی قید خیلی از کارهایی که می‌تواند در طول یک روز انجام بدهد را بزند و دامنه تحرک و پویایی او کم‌تر شود. 🔸 مسئله بازرسی و مجوز در جایی وحشتناک می‌شود که به بحث درمان و بهداشت، مریض‌های اورژانسی و از همه مهم‌تر خانم‌های باردار می‌رسد! به عنوان مثال، بارها پیش آمده خانم فلسطینی به‌خاطر اینکه پیش از گرفتن مجوز عبور و مرور، وقت زایمانش رسیده، نتوانسته از ایست و بازرسی عبور کند، پشت دیوار بتنی یا همان گیت وضع حمل کرده است! بدون هیچ امکان بهداشتی و پزشکی با تهدید خطر مرگ خودش و یا نوزاد... طبق آمار از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵، ۶۷ خانم فلسطینی با چنین وضعیتی نوزادشان به دنیا آمده که ۳۶تای آنها فوت شدند! 🔹 مواردی که گفته شد، خیلی مفصل‌تر در کتاب بررسی شدند تا اینکه نویسنده به مفهوم کلیدی پژوهشش برسد، یعنی: Stealing time زمانْ‌دزدی یا سرقت زمان. اشغالگر برای حفظ موجودیت خودش بر روی زمینی که دزدیده است، دست به ربودن زمان می‌زند. 🔸 برای اشغال‌گر اسرائیلی، فلسطینی خوب، فلسطینی مرد‌ه‌ست... اما از آنجایی‌که که نمی‌توانند همه را به یکباره بکشند، فلسطینی باید به مرده شبیه شود... آنقدر فضا را برای حرکت و پویایی او تنگ کنند که یکجانشینی را به هر اقدامی ترجیح دهد تا حدی که حتی زایمانش را هم در خانه انجام دهد! ایده‌آل صهیونیست، همین است که فرد فلسطینی کلافه شده از هرج‌ومرج و معطلی‌های مهندسی شده آنقدر در خانه بماند تا روزی نوبتش برسد و آن خانه هم از او گرفته شود. 🆔 @Qasas_school
🔰کامبوزیا |یکم به چهره‌ی پرهیبت او بنگرید.. اسمش امیرتوکل است و رسمش کامبوزیا. از پیشگامان مبارزه با صهیونیسم. متفکر، نویسنده، حقوق‌دان و نابغه‌ای در کشاورزی. وقتی هم شد خار چشم استبداد پهلوی، تبعیدش کردند به زاهدان. 🆔 @Qasas_school
🔰 کامبوزیا |دوم 🔶 او در زاهدان، متوقف نشد. کتابخانه‌ای راه انداخت و باغی آباد کرد که به کلات کامبوزیا مشهور شد. 🔺ایتالو از کارشناسان کشور ایتالیا، پس از دیدار از کلات کامبوزیا گفته بود: «تا به حال سابقه نداشته که در کویر ارتفاع یونجه به صد و هشتاد سانتی‌متر برسد.» و در جای دیگری می‌گوید: «استاد کامبوزیا در کشاورزی یک نابغه است و بعضی از چغندرهایی که کاشته وزن آن به بیست و دو کیلو می‌رسد و این در کشاورزی یک کشت اعجاب‌انگیز است.» 📚 کامبوزیا به روایت ساواک، نشر مرکز بررسی اسناد تاریخی. 🆔 @Qasas_school
🔰 کامبوزیا |سوم 🔶 در اسناد ساواک درباره‌ی او آمده: "اين شخص در نزديكی زاهدان دارای مزرعه‌ای بوده و كتابخانه بسيار مجهز و معتبري دارد و اكثرا عده‌ای را در كتابخانه خود جمع و در اطراف مباحث روز مباحثاتی می‌نمايد." 🔹 "اميرتوكل كامبوزيا از مخالفين سرسخت بهائيان بوده و قرآن را از حفظ می‌داند و مردی است متعصب و مذهبی." 🆔 @Qasas_school
🔰 کامبوزیا |چهارم 🔶 استادامیرتوکل کامبوزیا درنهایت توسط عوامل ساواک مسموم و در ۲۴ مهرماه ۱۳۵۳ به شهادت رسید. 🔹 بسیاری از آثار مکتوب مهم و گرانبهای کامبوزیا توسط ساواک ربوده شد که تا به امروز نیز از سرگذشت برخی از آنها اطلاعی در دست نیست. 🔺به گفته‌ی نزدیکان مرحوم کامبوزیا، ایشان در مورد یادداشت‌های ضبط شده خود توسط ساواک همان موقع گفته بودند که این یادداشت‌ها در ایران نمی‌ماند و توسط ساواک به تل‌آویو و یا آمریکا فرستاده می‌شود. 🆔 @Qasas_school
🔰 کامبوزیا |پنجم 🔷 رهبر انقلاب: "من سال ۴۲ با مرحوم کامبوزیا آشنا شدم، کتابخانه ایشان از کتابخانه‌های قیمتی است چراکه ایشان از آنجا که با مسائل علمی روز آشنا بود لذا از همه دنیا برای‌شان کتاب می‌فرستادند با اینکه آدم تنگدستی بود اما هرچه داشت برای کتاب می‌گذاشت، در آشنایی و ارتباط با مسائل دنیا عجیب بود، ایشان ۴همسر و ۲۶ فرزند داشت که در زاهدان زندگی می‌کردند؛ من با ایشان بسیار مانوس بودم با اینکه کم سفر بود اما یکبار آمد به مشهد و من هم به محضرشان در زاهدان می‌رسیدم، در آن موقع گفتگوی‌مان درباره صهیونیسم بود، ایشان به‌قدری که بر یهود حساسیت داشت برهیچ چیز دیگر حساسیت نداشت، دید خیلی وسیعی درباره نفوذ یهود صهیونیست داشت!" ۸۰/۴/۲۴ 📚 کامبوزیا، ص۱۴. 🆔 @Qasas_school
🔰 المعمدانی... 🔺عجب اسم با مسمایی! تعمید هزاران شهید در خون خویش. 🆔 @Qasas_school
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰طفل و ترس «بعد از حمله به خیمه‌گاه، زنان و بچه‌ها به سوی دشت و بیابان گریختند. شب که فرا رسید، حضرت سجاد به زینب کبری فرمود خوب بیابان را بگردد تا همه را جمع کند. دو کودک گم شده بودند. پس از گشتن بسیار سرانجام آن دو را دست در گردن یکدیگر، زیر بوته‌ یا درختچه‌ای بیابانی یافتند که از ترس و تشنگی جان سپرده بودند.» 🔺پ.ن: فیلم حاوی صحنه دلخراش..دختربچه‌ای که از ترس، شهید شده است. 🆔 @Qasas_school
36.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 آیا حماس باید غزه را ترک کند تا اسرائیل کشتار وحشیانه خود را متوقف کند؟ 🔺آیا عرفات و فتح مطابق با همین استدلال لبنان را ترک نکردند؟ عاقبت کشتار متوقف شد یا به واقعه‌ی خونین صبرا و شتیلا رسید؟ این چند دقیقه را ببینید... 🆔 @Qasas_school