#پانزدهم_رمضان| میلاد کریم اهل بیت
🔰سوم
او در همین کتاب به هنگام برشمردن ویژگیها و سجایای شخصی و شخصیتی و فضائل امام حسن مجتبی میگوید:
«... وتخرّج الحسن واخوه فی کنف النبىّ(صلى الله علیه وآله) فنشأ على سجایا الخیر واخلاق النبوة حتى شبّ، وفیه مخایل جده، محیاه الوسیم وخلقه العظیم، وعلمه الواسع الجادّ. نشأ ذا حشمة وسکینة، محبباً إلى الناس، عفّ اللسان، لم یسمع منه فحش قطّ، فصیحاً بلیغاً طلیق اللسان، ورث البلاغة والفصاحة عن جده وعن امّه وابیه...»
...حسن و برادرش در دامان پیامبر(صلى الله علیه وآله) تربیت شده و بزرگ شدند. لذا آن دو بر اخلاق خیر و اخلاق نبوت متولد شده و با آن رشد کردند. در وجود او اوصاف جدّش و نشانههاى حیات معنوى رسول خدا(صلى الله علیه وآله) و اخلاق عظیم و علم واسع اوست. او با حشمت و جاه و وقار بزرگ شد.
[نکتهی مهم و جالب توجه👇]
مردم او را دوست داشتند. زبانش عفیف بود. هرگز فحشى از او شنیده نشد.
فصیح، بلیغ، و زبانى روان داشت. بلاغت و فصاحت را از جدّش رسول خدا(صلى الله علیه وآله) و از پدر و مادرش به ارث برده بود.
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🆔@Qasas_school
نوزدهم فروردین| سالروز شهادت نابغه دوران، شهید سیدمحمدباقر صدر
⚠️هشدار! آنچه در ادامه میخوانید حاوی مطالبی است دردناک از شکنجهها و نحوه شهادت سیدمحمدباقر صدر⚠️
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🆔 @Qasas_school
⚠️ روایتی از شکنجه و شهادت
🔴 《سید شهید را با بند آهنی بسته بودند و شخص صدام با تازیانه به سر و صورت وی میزد... شکنجهگران سرِ او را سوراخ و در چشمان او میخ فرو کردند به طوری که سوراخی بر روی ابروی او ایجاد شده بود... سه ضربه چاقو بر سینهاش وارد ساخته و محاسنش را سوزانده بودند...》
🟠 صدام به سید گفته بود: "خودت چه روشی را برای کشته شدن انتخاب میکنی؟" سید گفته بود: "أن أذبح کما ذبح جدی الحسین؛ یعنی سر من بریده شود همانند جدم حسین!"
🔺 وقتی «عباس بلاش» بند کفن را باز کرد گردن سید از قفا بریده شده بود.
📚 السیره و المسیره فی حقایق و وثائق، ج 4 ص 282
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🆔 @Qasas_school
🔰 همراهی خواهر
⚠️ در تمام مراحل شکنجه، خواهر سید «بنت الهدی صدر» هم در کنار وی بود... این دو در یک اتاق بودند و شهیده بنتالهدی در گوشه اتاق، به خاطر شکنجه زیاد و بریدن پستان بیهوش بوده و از پیرامون خود بی خبر بود»
📚 السیره و المسیره فی حقائق و وثائق، ج4، ص 284
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🆔 @Qasas_school
🔰 سکوت حوزه نجف
💢 شگفت آنکه عالمِ طراز اول حوزه نجف و خواهرش را با این وضع فجیع کشته بودند اما هیچ صدا و نطقی از علما و حوزه نجف بلند نشد! چرا؟ چون صدام از همه زهرچشم گرفته و گوش همه را کشیده بود!
⭕️ بدتر آنکه:
پس از آزادی سید صدر از زندان، بازداشت خانگی او هم برای مدت کوتاهی لغو میشود. صدر نیز از فرصت ایجاد شده استفاده کرده و زمینه آمد و شد افراد به خانهاش را فراهم میکند... در این شرایط برخی از علما از آیت الله...(!) میخواهند که به دیدار صدر رفته و اینگونه نشان دهد که مرجعیت نجف حامی و پشتیبان صدر است. اما متاسفانه آیت الله...(!) چنین نکرد و فقط نمایندهای فرستاد!!
❗️این نوع برخورد باعث شد تا رژیم صدام احساس کند که با از بین بردن صدر، هیچ تهدیدی از ناحیه مرجعیت حوزه نجف، رژیم را تهدید نمیکند! پس از چند روز، سید صدر دوباره و برای آخرین بار به زندان منتقل شد!
📚 سالهای رنج، ص264-محتوای گزارش استخبارات عراق
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🆔 @Qasas_school
🔰 جفای حوزه نجف به عالمان انقلابی
❕این همان حوزهای است که در همان زمان، مرحوم امام خمینی در مورد آن گفته بود: «من در اینجا با حرم مطهر مأنوس بودم. اما خدا میداند در این مدت از اهل اینجا (حوزه نجف) چه کشیدم؟!»
📚 مجموعه آثار یادگار امام، ج1، ص345
🔺پاورقی: تصویر امام در حرم اميرالمؤمنين
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🆔 @Qasas_school
🔺 [در خاطرات نزدیکان امام آمده] وقتی امام، برای مبارزه و در اعتراض به رژیم صدام از نجف به پاریس رفت، همسران برخی علمای نجف به همسر امام گفته بودند:«حیف نیست ایشان حرم امیرالمومنین را رها کرده و به بلاد کفر رفتهاند؟ دفن شدن در وادی السلام نجف آنقدر ارزش دارد که میتوان به خاطرش سکوت کرد... یک سلام و یک درود به امام علی به کل دنیا میارزد».
📚 اقلیم خاطرات / خاطرات دکتر فاطمه طباطبایی عروس امام.
👆این حرف را در مورد کسی میگفتند که در طول 15 سال حضور در نجف، حتی یک شب هم زیارت حرم امیرالمومنین را ترک نکرده بود! و اینک به خاطر آنچه که وظیفه تشخیص داده بود، حاضر شده بود از این دلبستگیاش دل بکَنَد...
پاورقی: تصویر دیگری از امامخمینی در حرم مطهر اميرالمؤمنين
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🆔 @Qasas_school
🔰 پیکر سالم شهید صدر پس از سالها
💠 محل دفن شهید صدر، سه بار تغییر کرده بود! در آخرین بار که 15 سال بعد از شهادت شهید بود، «عباس بلاش» (همان کسی که اولین بار شهید را دفن کرده بود) به داخل قبر رفت و با چشمان گریان برگشت. او و نزدیکان شهید دیدند که انگار جنازه تازه دفن شده بود! عباس به صورت شهید نگاه کرد و دید که از پشت سر بریده شده بود و سوراخی روی ابرو راستش مشاهده کرد که با پنبه پر شده بود... پنبه را برداشت و ناگهان قطرات خون، خود به خود جاری شد!
📚 شاهد یاران، ص99
از مرحله آخر تعویض قبر و جنازه سالم شهید صدر (بعد از 15 سال) عکسبرداری شد و این سند محکم حقانیت او و راه او هم اکنون در دسترس همگان است!!
عاش سعیداً و استشهد سعیداً
✍🏻 مطالب به قلم: روحالله شمسی کوشکی
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🆔 @Qasas_school
▪️ "به زمینی وسیع و سفید رسیدم که نقطهای از آن سیاه شده بود. قصه را جویا شدم و به من گفتند این محل دفن اشقیالاشقیاء است!! پرسیدم که؟ گفتند: نمیشناسی؟ قاتل اميرالمؤمنين علی! ابنملجم مرادی!"
▪️ عبدالرحمانبنملجم مرادی!
گوش تیز کنیم، لابهلای پچپچهها، زمزمهها، نالهها و گریهها در کوی و برزن این اسم را میشنویم. بعد از آنکه مردم به یکدگر میگویند علی را زدند! بیمحابا و متعجبانه از هم میپرسند: چه کسی این جرات را، حماقت را، دنائت را... اصلا چی کسی را یارای ضربه زدن به فاتح خیبر و احزاب و سردار بدر و حنین؟!
میشنوند: مردکی از خوارجِ متحجر و بدطینت! ابن ملجم مرادی!
▪️نامی که این روزها در کوفهی سال ۴۰ هجری بر سر زبانها افتاده. درحالیکه تاریخ چیز زیادی از او نمیداند جز آنکه مردی از اعراب حمیری بوده و در صفین کنار علی علیه معاویه شمشیر میزده. با راه افتادن حکمیت به زمره خوارج پیوسته و بعدِ نبرد نهروان با کینهی علی شب را صبح و صبح را شب میکرده تا آنکه نیمهشب ۱۹ رمضان، بر علی به هنگامهی نماز تاخته و ضربتی زده که: "اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ" (قمر/۱) ﻣﺎﻩ ﺍﺯ ﻫﻢ ﺷﻜﺎﻓﺖ!
البته گویا عشق دختری قطام نام، از زخمخوردگان نهروان و خوارج متعصب هم به دل داشته و آن دخترک خون علی را مهر ازدواج کرده.
▪️ هرچه بوده و هرچه هست، ابن ملجم گمنامی بیش نبود که در میانهی روزگاری که افراد شهیری از عرب به خون علی تشنه بودند؛ او جاهلانه و سبعانه، عدالت را، امامت را، هدایت را... علی را ترور کرد.
▪️و این درسی است بزرگ برای ما که بدانیم چگونه گمنامهایی میتوانند بدنام تاریخ شوند به طوری که وقتی ابنبطوطه از سیاهی لکهای بر سپیدی زمینی وسیع میپرسد، به او میگویند این گور اشقیالاشقیاست. مردم نزدیک به ایام ضربت خوردن امیرشان، هفتشبانهروز بر گور او هیزم میسوزانند تا نمادی باشد از آتش خلدی که او برافروخت.
▪️همیشهی تاریخ مردان بزرگ کارهای بزرگ نمیکنند. گاه خُردی بیخرد، یک تاریخ را جغرافیای تباهی و سیاهی میکند.
🏴 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🆔 @qasas_school