🔰 زندگی به سبک شهید مهدی زین الدین
🔸ظرف های شام معمولا دو تا بشقاب و یک لیوان بود و یک قابلمه.
وقتی...
#زندگی_به_سبک_شهدا
💐شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات
http://eitaa.com/qasemsoleimani_maktab
زندگی به سبک شهید شهروز مظفری نیا 🌷
▫️عامل بودن به قرآن و تقید به انجام دستورات دینی یکی از خصوصیات و ویژگیهای ارزشمند او بود. در عمل به دستورات دین بین اشخاص یا موقعیتهای مختلف تفاوتی قائل نبود و سعی میکرد در همه جا دستورات را به صورت کامل و دقیقاً منطبق با اصول تعیین شده انجام دهد.
#زندگی_به_سبک_شهدا🌷
💐شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات.
💠 زندگی به سبک شهید حمید میرافضلی معروف به سید پابرهنه.
🔹️ شب ها که می خواست بخوابد با همان لباسی که تنش بود می رفت بیرون سنگر و روی سنگ ریزه ها می خوابید
یک شب بهش گفتم:چرا این کار رو می کنی، چرا توی سنگر نمی خوابی؟
جواب داد:بدن من خیلی استراحت کرده، خیلی لذت برده، حالا باید اینجا ادبش کنم.
#زندگی_به_سبک_شهدا
❤️محل دفن :گلزار شهدای عباس آباد ده شیخ شهر رفسنجان
💐شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات
#زندگی_به_سبک_شهدا💍
✨اخلاق و #ایمان در زندگی خیلی برای من مهم بود. مهمترین نکته نیز نوع بینش و برخورد و گفتار #صادقانه وی بود که باعث شد من حامد را قبول کنم☺️
✨ملاک های #ظاهری و دنیایی اهمیت چندانی برای من نداشت❌ حامد همه معیارهایی که یک #مرد در زندگی باید داشته باشد را داشت، مهربانی و کمک به دیگران❤️ در زندگی حامد از جایگاه خاصی برخوردار بود.
✨مراسم #ازدواجمان کاملا ساده و #اسلامی برگزار شد، مهمانها مثل یک مهمانی ساده وارد سالن شدند و غذا خوردند و رفتند. زندگیمان را نیز در زمستان سرد☃ سال۸۶ شروع کردیم.
🔹شهید #حامد_بافنده
#مکتب_حاج_قاسم
https://eitaa.com/qasemsoleimani_maktab
25.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥خواهر شهید فهمیده در گفتگوی اختصاصی با خبرگزاری بسیج:
💢"مهمترین مسئله محمدحسین فهمیده حفظ حجاب بود"
#زندگی_به_سبک_شهدا
💐شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات
💠 زندگی به سبک شهید حاج یونس زنگی آبادی
🔹وقتی به معراج شهدا رفتیم روی جنازه را که باز کردند به جای سر حاجی پاهایش بود من پارچه را کنار زدم پاهای حاج یونس بود...
🔹️ همیشه به شوخی به من می گفت هر وقت من شهید شدم اگر سر نداشتم که هیچی اگر سر داشتم می آیی مرا می بینی دستی روی سر و فکل من می کشی بعد هم یک عکس از من بردار و پیش خودت نگه دار...
امّا نگذاشتند که من سر حاجی را ببینم فردایش فهمیدم که حاجی سر و صورت نداشت...
🔹️ همیشه در دعاهایش می گفت خدایا اگر من توفیق شهادت داشتم دوست دارم مثل امام حسین شهید بشوم.
🔹️ یک روز وقتی که فاطمه هفت ماهه بود از من پرسید فاطمه چند ماهش است گفتم هفت ماه لبخندی زد و گفت خیلی خوب است وقتی من شهید شوم به راه می افتد از این طرف خاکم راه می افتد آن طرف از آن طرف می آید این طرف...
همین طور شد صبح روز هفتم حاج یونس بود که فاطمه بنا کرد راه رفتن سر مزار حاجی در گلزار شهدا همان طور که حاج یونس گفته بود یک جا نمی ایستاد دائم سر قبر از این طرف به آن طرف می رفت.
✍ راوی: همسر شهید
#زندگی_به_سبک_شهدا
💐شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات