حکمت 60 نهج البلاغه: اهمیت کنترل زبان
ضرورت كنترل زبان (اخلاقى، تربيتى):
و درود خدا بر او، فرمود: زبان تربيت نشده، درنده اى است كه اگر رهايش كنى مى گزد.
◇◇◇◇◇◇◇
@Qassed
www.qassed.ir
خطبه 45 نهج البلاغه؛ بخش اول: رحمت و نعمت دائمی خدا
(قسمتى از سخنرانى طولانى امام كه در روز عيد فطر در كوفه ايراد فرمود):
1. ضرورت ستايش پروردگار:
ستايش خداوندى را سزاست كه كسى از رحمت او مأيوس نگردد، و از نعمت هاى فراوان او بيرون نتوان رفت، خداوندى كه از آمرزش او هيچ گنه كارى نا اميد نگردد، و از پرستش او نبايد سرپيچى كرد. خدايى كه رحمتش قطع نمى گردد و نعمت هاى او پايان نمى پذيرد.
◇◇◇◇◇◇◇
@Qassed
www.qassed.ir
خطبه 45 نهج البلاغه؛ بخش دوم: بهرهگیری از دنیا به قدر نیاز
2. روش برخورد با دنيا:
دنيا خانه آرزوهايى است كه زود نابود مى شود، و كوچ كردن از وطن حتمى است. دنيا شيرين و خوش منظر است كه به سرعت به سوى خواهانش مى رود، و بيننده را مى فريبد، سعى كنيد با بهترين زاد و توشه از آن كوچ كنيد و بيش از كفاف و نياز خود از آن نخواهيد و بيشتر از آنچه نياز داريد طلب نكنيد.
◇◇◇◇◇◇◇
@Qassed
www.qassed.ir
نامه 55 نهج البلاغه: دنیا دار آزمایش، نه دیار ماندن
(نامه به معاويه كه در سال 37 هجرى پيش از نبرد صفّين نوشته شد).
اندرز دادن به دشمن:
پس از ياد خدا و درود همانا خداوند سبحان دنيا را براى آخرت قرار داده، و مردم را در دنيا به آزمايش گذاشت، تا روشن شود كدام يك نيكوكارتر است. ما را براى دنيا نيافريده اند، و تنها براى دنيا به تلاش فرمان داده نشديم، به دنيا آمديم تا در آن آزمايش گرديم.
و همانا خداوند مرا به تو، و تو را با من آزمود، و يكى از ما را بر ديگرى حجّت قرار داد. تو با تفسير دروغين قرآن به دنيا روى آوردى، و چيزى از من درخواست مى كنى كه دست و زبانم هرگز به آن نيالود (قتل عثمان). تو و مردم شام، آن دروغ را ساختيد و به من تهمت زديد تا آگاهان شما مردم ناآگاه را، و ايستادگان شما زمينگير شدگان را بر ضدّ من تحريك كنند. معاويه از خدا بترس، و با شيطانى كه مهار تو را مى كشد، مبارزه كن، و به سوى آخرت كه راه من و تو است باز گرد، و بترس از خدا كه به زودى با بلايى كوبنده ريشه ات را بر كند، و نسل تو را بر اندازد. همانا براى تو به خدا سوگند مى خورم، سوگندى كه بر آن وفا دارم، اگر روزگار من و تو را در يك جا گرد آورد، هم چنان بر سر راه تو خواهم ماند: «تا خدا ميان ما داورى كند و او بهترين داوران است».
◇◇◇◇◇◇◇
@Qassed
www.qassed.ir
حکمت 61 نهج البلاغه: در وصف زنان
شيرينى آزار زن (اخلاقى):
و درود خدا بر او، فرمود: نيش زن شيرين است.
◇◇◇◇◇◇◇
@Qassed
www.qassed.ir
خطبه 121 نهج البلاغه؛ بخش اول: نتیجه نافرمانی از امام
(پس از پذيرش «حكميّت» در صفيّن، يكى از ياران(1) گفت: ما را از حكميّت نهى فرمودى، سپس پذيرفتى و داور تعيين كردى ما نمى دانيم كدام يك از اين دو كار درست است امام دست بر روى دست كوبيد و با تأسف فرمود).
1. علل شكست كوفيان و پذيرش «حكميّت»:
اين سزاى كسى است كه بيعت با امام خود را ترك گويد، و پيمان بشكند. به خدا سوگند، هنگامى كه شما را به جنگ با معاويه فراخواندم، خوشايندتان نبود، ولى خداوند خير شما را در آن قرار داده بود، اگر مقاومت مى كرديد، شما را راهنمايى مى كردم و اگر به انحراف مى رفتيد شما را به راه راست برمى گرداندم، اگر سر باز مى زديد، دوباره شما را براى مبارزه آماده مى كردم، در آن صورت وضعيّتى مطمئن داشتيم.
امّا دريغ، با كدام نيرو بجنگم و به چه كسى اطمينان كنم؟ شگفتا، مى خواهم به وسيله شما بيمارى ها را درمان كنم ولى شما درد بى درمان من شده ايد، كسى را مى مانم كه خار در پايش رفته و با خار ديگرى مى خواهد آن را بيرون كشد، در حالى كه مى داند خار در تن او بيشتر شكند و بر جاى ماند.(2) خدايا طبيب اين درد مرگبار به جان آمده، و آب رسان اين شوره زار ناتوان شده است.
_____________________________
(1). اين شخص أشعث بن قيس بود كه همه جا، همواره روحيّه اعتراض داشت و خود از عوامل پذيرش حكميّت بود.
(2). ضرب المثل است براى كسانى كه بيهوده تلاش مى كنند.
◇◇◇◇◇◇◇
@Qassed
www.qassed.ir
خطبه 121 نهج البلاغه؛ بخش دوم: وصف یاران گذشته
2. وصف ياران شهيدى كه وفادار بودند:
كجا هستند مردمى كه به اسلام دعوت شده و پذيرفتند، قرآن تلاوت كردند و معانى آيات را شناختند، به سوى جهاد بر انگيخته شده چونان شترى كه به سوى بچّه خود روى مى آورد شيفته جهاد گرديدند، شمشيرها از نيام بر آوردند، و گرداگرد زمين را گروه گروه، صف به صف، احاطه كردند، بعضى شهيد، و برخى نجات يافتند. هيچ گاه از زنده ماندن كسى در ميدان جنگ شادمان نبودند، و در مرگ شهيدان نيازى به تسليت نداشتند. با گريه هاى طولانى از ترس خدا، چشم هايشان ناراحت، و از روزه دارى فراوان، شكم هايشان لاغر و به پشت چسبيده بود. لب هايشان از فراوانى دعا خشك، و رنگ هاى صورت از شب زنده دارى ها زرد، و بر چهره هايشان غبار خشوع و فروتنى نشسته بود. آنان برادران من هستند كه رفته اند، و بر ماست كه تشنه ملاقاتشان باشيم، و از اندوه و فراقشان انگشت حسرت به دندان بگيريم.
◇◇◇◇◇◇◇
@Qassed
www.qassed.ir
خطبه 121 نهج البلاغه؛ بخش سوم: پرهیز از وسوسه شیطان
3. هشدار از فريب كارى شيطان:
همانا شيطان(1)، راه هاى خود را به شما آسان جلوه مى دهد، تا گره هاى محكم دين شما را يكى پس از ديگرى بگشايد، و به جاى وحدت و هماهنگى، بر پراكندگى شما بيفزايد. از وسوسه و زمزمه و فريب كارى شيطان روى گردانيد، و نصيحت آن كس را كه خيرخواه شماست گوش كنيد، و به جان و دل بپذيريد.
______________________________
(1). مقصود امام در اينجا از شيطان، معاويه است كه با مكر و حيله عمرو عاص لشكر اسلام را پريشان ساخت.
◇◇◇◇◇◇◇
@Qassed
www.qassed.ir
نامه 33 نهج البلاغه: هشدار به والی مکه از فتنه معاویه
(نامه به فرماندار مكّه قثم بن عبّاس، پسر عموى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در سال 39 هجرى كه عوامل معاويه قصد توطئه در شهر مكّه را داشتند).(1)
هشدار از تبليغات دروغين ياران معاويه در مراسم حج:
پس از ياد خدا و درود، همانا مأمور اطلاعاتى من در شام(2) به من اطلاع داده است كه گروهى از مردم شام براى مراسم حج به مكّه مى آيند، مردمى كور دل، گوش هايشان در شنيدن حق ناشنوا، و ديده هايشان نابينا، كه حق را از راه باطل مى جويند، و بنده را در نافرمانى از خدا، فرمان مى برند، دين خود را به دنيا مى فروشند، و دنيا را به بهاى سراى جاودانه نيكان و پرهيزكاران مى خرند، در حالى كه در نيكى ها، انجام دهنده آن پاداش گيرد، و در بدى ها جز بدكار كيفر نشود.
پس در اداره امور خود هشيارانه و سر سختانه استوار باش، نصيحت دهنده اى عاقل، پيرو حكومت، و فرمانبردار امام خود باش، مبادا كارى انجام دهى كه به عذر خواهى روى آورى، نه به هنگام نعمت ها شادمان و نه هنگام مشكلات سست باشى. با درود.
_______________________________________________
(1). قثم فرزند عبّاس بن عبد المطلب و پسر عموى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و بسيار شبيه به پيامبر بود، و آخرين كسى بود كه با پيامبر به هنگام دفن او وداع كرد و تا هنگام شهادت امام عليه السّلام فرماندار مكّه بود، در حكومت معاويه به سمرقند رفت و در آنجا در سال 57 هجرى به شهادت رسيد.
(2). به شام، مغرب نيز مى گفتند (چون در مغرب كوفه قرار داشت) شام بزرگ شامل سوريه، لبنان و فلسطين بود كه اين مناطق در كنار درياى مغرب واقع است.
◇◇◇◇◇◇◇
@Qassed
www.qassed.ir
حکمت 72 نهج البلاغه: بی وفاییهای دنیا
رابطه دنيا و انسان (اخلاقى، علمى):
و درود خدا بر او، فرمود: دنيا بدن ها را فرسوده، و آرزوها را تازه مى كند، مرگ را نزديك و خواسته ها را دور و دراز مى سازد، كسى كه به آن دست يافت خسته مى شود، و آن كه به دنيا نرسيد رنج مى برد.
◇◇◇◇◇◇◇
@Qassed
www.qassed.ir
خطبه 25 نهج البلاغه؛ بخش اول: شکایت از سستی کوفیان
(اين خطبه را در سال 40 هجرى زمانى ايراد فرمود كه گزارش هاى پياپى از شكست ياران امام عليه السّلام به كوفه مى رسيد و عبيد اللّه بن عباس و سعيد بن نمران، فرمانداران امام در يمن از بسر بن ابى ارطاة، شكست خورده به كوفه برگشتند. امام براى سرزنش ياران جهت كندى و ركود در جهاد، و مخالفت از دستورهاى رهبرى، خطبه را ايراد فرمود كه آخرين سخنرانى امام است):
1. علل شكست ملّت ها (علل شكست كوفيان، و پيروزى شاميان):
اكنون جز شهر كوفه در دست من باقى نمانده است، كه آن را بگشايم يا ببندم اى كوفه اگر فقط تو براى من باشى، آنهم برابر اين همه مصيبت ها و طوفان ها چهره ات زشت باد. آنگاه به گفته شاعر مثال آورد: (به جان پدرت سوگند اى عمرو(1)، كه سهم اندكى از ظرف و پيمانه داشتم).
_______________________________________
(1). شخص مورد نظر شاعر ابو جندب هذلى است.
◇◇◇◇◇◇◇
@Qassed
www.qassed.ir