اباعبدالله(علیهالسّلام) مراقب پیکار
فرزندش بود و لیلا نیز به چهرهٔ
حسین نگاه میکرد.
فردی به نام بکر بن غانم به سمت
علیاکبر رفت.
امام چهره در هم کشید و لیلا نگران شد
و پرسید که آیا ضربهای بر فرزندش
اصابت کرده است؟
امام پاسخ داد:
خیر ولی کسی با او پیکار میکند که
میترسم علی را بکشد.
برای فرزندت علی دعا کن.
از جدم رسول خدا شنیدم که
دعای مادر در حق فرزندش
مستجاب میشود.
لیلا درحالیکه در خیمه بود،
گیسوان پریشان کرد و برای پیروزی
فرزندش به درگاه خدا دعا کرد.
نبرد شدیدی بین آنان درگرفت
تا اینکه زره بکر بن غانم از زیر بغلش
پاره شد و علیاکبر با شتاب ضربهای بر او
وارد کرد که او را دونیم ساخت
@Qatlegah📜
منبع؛
اکسیر العبادات فی أسرار الشهادات،
جلد2، صفحه641.
•• قَتلِگـٰاه ••
ورَمَىٰ بِنَفسِهِ عَلىٰ جَسَدِ وَلَدِهِ"
آه ثمّ آه🏴
حضرت هنوز چند قدم به
کشته علی اکبر(علیهالسّلام)
مانده بود که خود را
از مرکب به زیر انداخت،
زانو به زانو خود را به جوانش رسانید.
اول نگاهی به آن بدن قطعه قطعه کرد،
دید بی رحمان کوفه و شام جای درستی در
بدن آن ناکام نگذاشته اند.
از ضربت تیر و شمشیر و نیزه و خنجر
جسم جوانش را مشبک کرده اند.
بعد از ساعتی
فَصَاحَ الإمام سَبْعَ مَرَاتٍ:
آه وَاوَلَدَاهُ! آه وا عَلِيّاهُ!
آه وا ثَمَرَةَ فُؤَادَاهُ! آه وَلَدِي قَتَلُوكَ!
در آن حال که سر پر خون فرزند را
در برگرفته و می فرماید:
ای فرزند! تو را کشتند؟
اگر کسی تصوّر این حالت امام را بکند
البته اگر دل او از پدر دور شدی
از مادر مهر بریدی؟!
@Qatlegah📜
منبع؛
ریاض القدس المسمی بحدائق الانس،
جلد ۳، صفحه۴۸۷.
•• قَتلِگـٰاه ••
ورَمَىٰ بِنَفسِهِ عَلىٰ جَسَدِ وَلَدِهِ"
آه ثمّ آه🏴
هنگامی که اباعبدالله(علیهالسّلام)
خود را بر جنازه فرزندش و پاره جگر او
انداخت،
((اِعْتَرَتْهُ حَالَةُ الْمُحتَضَرِ))
در حال مرگ بود
و شروع به صبر و نفس کشیدن کرد،
نفس راحتی کشید و تقریبا روحش رفت.
@Qatlegah📜
منبع؛
بحرالمصائب، جلد۴، صفحه٣٢٣
زنى با شتاب به ميدان آمد
در حالى كه فرياد مى زد:
يا اخيّاه و يا ابن اخيّاه، خود را روى
پیکر انداخت.
حضرت امام حسين (عليهالسّلام) نزد
ایشان آمدند، دستشان را گرفتند و
به خيمه بازگرداند و نزد جوانانش آمدند و
فرمودند: برادر خود را بیاورید،
آنها حضرت على اكبر(علیهالسّلام) را زمين
برداشتند و بردند و درخيمه اى قرار دادند
كه جلويش مى جنگيدند.
@Qatlegah📜
منابع؛
مثير الأحزان، صفحه۶۹
وقعة الطف، صفحه۲۴۳
البداية و النهاية، جلد۸، صفحه۱۸۵
إعلام الورى، جلد۱، صفحه۴۶۵و۴۵۶
*پانزدهم ماه شعبان المعظّم
ایّام ظهـــور حضرت مهــدی📍 ((عجّلاللهتعالیفرجهالشریف))
چون صاحب الزمان(عجلاللهفرجه)
از رحم مادر به دنیا آمد،
دو زانو بر زمین نهاد و
دو انگشت سبابه را به جانب آسمان بالا برد
آنگاه عطسه کرد و فرمود:
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِين و
صَلى الله عَلىٰ مُحمَّد و آلِه
ستمکاران پنداشته اند که حجت خدا
از میان رفته است اگر برای ما اذن در
کلام بود، شک زایل می گردید.
@Qatlegah📜
منابع؛
الهدایهٔ الکبری، صفحه۳۵۷
کمال الدین و تمام النعمة، جلد۲، صفحه۴۳۰
حضرت مهدی(عجلاللهفرجه)
چون ظهور کند، پیراهن کهنه جدش
امام حسین(علیهالسّلام) را بپوشد.
@Qatlegah📜
منبع؛
تحفةالمجالس، صفحه۳۱۴.
عــــزاءقــــــائم🩸
امام زمان(عجلاللهفرجه) : اگرچه زمانه
مرا به تأخیر انداخت، ومُقدَّرات الهى مرا
ازیارىِ تو بازداشت ونبودم تا با آنانکه
با تو جنگیدند بجنگم با کسانیکه با تو
دشمنى کردند خصومت نمایم.
(درعوض) صبح وشام بر تو مویِه میکنم،
و به جاى اشک براى توخون گریه میکنم،
از روى حسرت و تأسّف و افسوس
برمصیبت هائى که بر تو واردشد،
تا جائى که از فرط اندوهِ مصیبت،
وغم و غصّه شدّتِ حزن جان سپارم.
@Qatlegah📜
منبع؛
بحار الأنوار، جلد۹۸، صفحه۲۳۸
"منقم عجل فرج"
هنگامى كه حضرت حسين بن على
(عليهماالسّلام) را با شمشير زدند و
آن جناب روى زمين سقوط كرد،
سرعت و شتاب كردند كه سر مباركش را
قطع كرده و ببرند منادى در اين وقت از
جانب عرش نداء داد:
اى امت ظالم و ستمگرى كه بعد از
پيامبرتان گمراه شديد خدا موفقتان نكند
كه عيد قربان و فطر را درك كنيد،
سپس راوى گفت،
امام(عليهالسّلام) فرمودند:
به خدا سوگند موفق نشده و
نخواهند شد تا وقتى كه منتقم خون
حسين(عليهالسّلام) قيام كند.
@Qatlegah📜
منبع؛
علل الشرائع،جلد۲،صفحه۲۸۹.