معرفی شهدای روحانیت استان قزوین : هفتمین شهید
طلبه بسیجی شهید🌷 محمد حیدری
طلبه ای که وصیت کرد عکس امام را بر روی سینه اش بگذارند
🌷تولد: هفتم شهریور ۱۳۴۴، در روستای قمیک از توابع شهر تاکستان به دنیا آمد. پدرش علیکرم، کشاورزی میکرد و مادرش امینه نام داشت.
🌷تحصیلات: تا سطح دوم در حوزه علمیه درس خواند. طلبه بود.
🌷شهادت: از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و هشتم اردیبهشت ۱۳۶۱، در خرمشهر بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای شهر زادگاهش واقع است
بخشی از وصیت نامه 🌷شهید:
شهید شدم، برایم گریه نکنید؛ بلکه افتخار کنید که چنین پسری دارید که در میدان نبرد و برای آزادی انسانیت و قرآن شهید شده است. من این جا در سلامت و در امان امام زمان (عج) هستیم.
شادی روح شهدا و امام شهدا و شهید بزرگوار صلوات
🌷کانال شهدای روحانیت
استان قزوین🌷
https://eitaa.com/qazvin_shohada_rohanit
وصیت نامه شهید🌷 محمد حیدری
اگر شهید شدم، برایم گریه نکنید؛ بلکه افتخار کنید که چنین پسری دارید که در میدان نبرد و برای آزادی انسانیت و قرآن شهید شده است.
من این جا در سلامت و در امان امام زمان (عج) هستیم.
ما امشب -که شب عید است- به جبهه می رویم و با دشمنان اسلام به نبرد می پردازیم.
در این جا فقط صدای انفجار خمپاره ها و توپ ها به گوش می رسد که از هر طرف به سمت ما می آید.
این نامه را شب عید نوشتم... برای من نامه ننویسید؛ چون مکان مان نامعلوم است.
اگر من به جبهه رفتم و در آن جا به خواست خدا شهید شدم، جنازه مرا به روستای مان ببرید و روی جنازه ام را باز کنید تا پدر و مادرم و برادر و خواهرم روی مرا ببینید. کتاب های مرا در کتابخانه بگذارید که همه استفاده کنند. زیاد برای من قرآن بخوانید که موقع قرآن خواندن دل من آرام می شود. برای یک نفر قرآن می خواندم، ولی آن را تمام نکردم؛ از سوره شعراء آیه(ع) به بعد مانده است، مابقی را حتماً بخوانید.
من که در زمان زنده بودنم، صورت رهبر انقلاب را از نزدیک ندیدم؛ اما موقعی که می خواهید جنازه ام را در قبر بگذارید، عکس امام را روی سینه ام بگذارید تا دلم آرام شود
شادی روح شهدا و امام شهدا و شهید بزرگوار صلوات
🌷کانال شهدای روحانیت
استان قزوین🌷
https://eitaa.com/qazvin_shohada_rohanit
مدرسه ابتدائی شهید🌷محمد حیدری در تاکستان درمنطقه قمیک مزین به اسم مبارک شهید🌷 در سال 1370 تاسیس شده است
این مدرسه سالیانه به صورت متغیر تعداد 400 نفر دانش آموز در این مدرسه تحصیل می نمایند
شادی روح شهدا و امام شهدا و شهید بزرگوار صلوات
🌷کانال شهدای روحانیت
استان قزوین🌷
https://eitaa.com/qazvin_shohada_rohanit
هدایت شده از خادم الهادی
🛑 بسیج دانشجویی شهرستان آوج با مشارکت حوزه علمیه امیر المومنین(ع) آوج و ستاد برگزاری مراسمات شهرستان برگزار میکند:
اولین یادواره شهدای طلبه و دانشجوی شهرستان آوج
📌زمان: سه شنبه 17 بهمن 1402 _ ساعت 9/30 صبح
📌مکان: آستان مقدس امامزاده محمدطاهر (ع) آوج
📌سخنران: حجتالاسلام والمسلمین محمدحسنی ریاست محترم سازمان عقیدتی و سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران
📌با حضور دکتر اعلایی استاندار محترم استان قزوین
همراه با اجرای گروه فرهنگی و هنری نور بالا و گروه سرود نور المهدی
معرفی شهدای روحانیت استان قزوین : هشتمین شهید
طلبه بسیجی شهید🌷علیاکبر احمدی
🌷تولد: نهم اسفند ۱۳۴۲، در روستای چاله از توابع شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش رضوانالله و مادرش سکینه نام داشت.
🌷تصحیلات: تا پایان سطح اول در حوزه علمیه درس خواند. طلبه بود.
🌷شهادت: از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. یکم مرداد ۱۳۶۱، با سمت آرپیجیزن در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سر و سینه، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای شهر زادگاهش واقع است.
دست نوشته ای از شهید🌷:
ما می رویم، که دنیا بداند ما معتقد به توحید و عدل و نبوت و سعادت و امامت هستیم و چنان برعقیده خود استوار هستیم که مرگ را مانند شربت گوارا می نوشیم و این مرگ را برای خود سعادت و غیر از این را ننگ می دانیم.
شادی روح شهدا و امام شهدا و شهید بزرگوار صلوات
🌷کانال شهدای روحانیت
استان قزوین🌷
https://eitaa.com/qazvin_shohada_rohanit
7.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💜#سلام_امام_زمانم
🔮السلام علیک یا بقیةالله
💜جمعه روز موعود است*
🔮مولایم ، حاضر است ولی ظاهر نیست**
ما ظاهریم، اما حاضر نیستـیم*
او منتظرحضـور ماست💜
و ما منتظر ظهـور اویـیم🔮**
خدا کند که ما حاضر شـویم تا او ظاهر شـود💜
درغیبتش ما مـقصریم
و در ظـهورش مـوثـر***🔮
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🤲
🌷کانال شهدای روحانیت
استان قزوین🌷
https://eitaa.com/qazvin_shohada_rohanit
به مناسبت پیروزی انقلاب اسلامی
بااین وصایای شهدا معلوم میشه چقدر برای این انقلاب زحمت کشیده شده
وصیت نامه شهید🌷 علی اکبر احمدی :
خانواده عزیزم و امت شهیدپرور ایران! حال که روح خدا طلوع کرده است و دیو پهلوى را به زباله دان تاریخ ریخته است و در پى آن است این دین را -که زنده کننده ی نسل بشر است- به سراسر جهان صادر کند، دیو پلید استعمار به سرکردگى آمریکا و به نوکرى عوامل مزدور داخلیش، منافقین و کلیه ی کمونیست های کافر و مزدوران خارجی اش، صدام و... در پى آنند که نور این رهبر و انقلاب اسلامى را خاموش کنند، در حالی که نمى دانند ما براى رفع بلا از اسلام و انقلاب اسلامى، شهیدان زیادى داده ایم که از آن جمله شهید مظلوم بهشتى، شهید سنگر ایدئولوژى، آیت الله مطهرى و بزرگواران دیگر. و اینکه بار دیگر خدا خواسته است که از امت اسلام، امتحان به عمل آورده و اماممان -این رهبر عزیز- نداى «هل من ناصر ینصرنى» امام حسین(ع) را به ندا درآورد و بر ماست که به این ندا پاسخ دهیم. امت شهیدپرور ایران! بدانید که رزم ما در جبهه به خاطر دفاع از اسلام است. ما مى رویم تا دنیا بداند ما معتقد به توحید و معاد و امامت هستیم و چنان بر عقیده ی خود استواریم که مرگ را مانند شربتى گوارا مى نوشیم و آن را براى خود سعادت مى دانیم. به خواست خدا، اسلام -این مکتب الهى- را به سراسر جهان صادر خواهیم کرد، باشد که در زیر لواى آن، مستضعفین در آزادى و مستکبرین در عذاب به سر ببرند. از خداوند مى خواهم که مرگم را، شهادت در راه خودش قرار دهد. صلوات
🌷کانال شهدای روحانیت
استان قزوین🌷
https://eitaa.com/qazvin_shohada_rohanit
📝 اعمال مشترک ماه شعبانالمعظم
🌹 حلول ماه مبارک و پر خیر و برکت شعبان المعظم و تقارن سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی #22بهمن با این ماه با عظمت بر همه منتظران مبارک باد.
#ماه_شعبان
🌷کانال شهدای روحانیت
استان قزوین🌷
https://eitaa.com/qazvin_shohada_rohanit
خوابی که تعبیر شد
زندگی نامه شهید🌷علی اکبر احمدی :
با آغاز جنگ داوطلبانه به عنوان بسیجی راهی جنوب کشور شد و در عملیات فتحالمبین شرکت کرد. بعد از اتمام عملیات به قزوین بازگشت و این بار از طریق سپاه راهی مناطق جنگی شد و در عملیات رمضان در محدوده پاسگاه زید عراق به عنوان آرپیجی زن شرکت کرد.
او که خوب میدانست آخرین اعزامش به جبهه است. خطاب به مادرش گفت «مادرجان می روم اگر شهید شدم خودت مرا دفن کن.» او رفت و دل مادر هم دنبال او روان شد. علیاکبر اینبار که راهی شلمچه شده بود و در تاریخ ۵ مرداد ماه ۶۱ بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید.
همرزمانش در مورد او میگویند: پس از اصابت خمپاره به انبار مهمات او برای خاموش کردن آتش رفت و در اثر انفجار مهمات، ترکش به سینه و سرش اصابت کرد تا گفتهاش به حقیقت بپیوندد.
او که پنج روز قبل از شهادت شهید بهشتی را در خواب دیده بود در دفترچه خاطرات خود در این مورد نوشته است: «روز جمعه ۱۵ تیرماه ۶۱ که از قزوین به طرف اهواز میرفتم در قطار خوابیدم و دکتر بهشتی را در خواب دیدم با قامتی رسا و استوار که عبا بر تن داشت و عمامه به سرش نبود در میان سالنی بود که چند نفر دورش را گرفته بودند و با او صحبت میکردند. من خیلی دوست داشتم با او صحبت کنم که ناگهان دیدم شهید بهشتی به طرف من آمد، من از بخش دوم کتاب جهان از خداست پس خدا کجاست پیرامون عرفان سؤالاتی از دکتر کردم و جوابی به من داد که از کتابش بهتر بود بعد پیرامون شهید و شهادت بشارتی به من داد و ناگهان از خواب بیدار شدم.
🌷کانال شهدای روحانیت
استان قزوین🌷
https://eitaa.com/qazvin_shohada_rohanit