#افکار_ناب_آوینی
🖌 #محمد_جعفری
❇️ آقا سید مرتضی را اکثرا با #روایت_فتح و جملات بی بدیل ارتباط عاشق و معشوقی و عابد و معبودی می شناسند اما آن چیزی که شخصا عمیقا به آن اعتقاد دارم این است که آوینی دارای #بینش عمیق در مسائل مبتلابه جامعه ی اسلامی و همچنین دارای قدرت تحلیل کم نظیر در عرصه های اجتماعی و فرهنگی است و این بینش و اندیشه در عصر حاضر کاملا سیّال و #جاریست و هر روز که روی به آن آوریم کاملا کاربردیست.
✳️نمونه ای از آن که امروز جامعه اسلامی را به چالش کشانده مقوله ی #اقتصاد است
👌آوینی سالها قبل به اقتصاد بانک محور انتقاد می کند و آن را محور ربا و شکست پیشرفت اقتصادی می داند ...
#بخوانید
📖گوشه ای از مقاله ی :
(البانک مالبانک و ما ادراک مالبانک)
《حال ببینیم که حاکمیت یا دیکتاتوری پول بر جهان از طریق چه نظامی استمرار مییابد. به مجرد طرح این سؤال، همه جواب را در مییابند: بانک؛ نظام پیوستهی بانکداری جهانی. دهها سال از زمان سیدجمالالدین اسدآبادی گذشته و در این دنیایی که دیگر زندگی بدون بانک ممکن نیست، هیچ تنابندهای جرأت اینکه بگوید: «البانک. ما البانک؟ و ما ادریک ما البانک؟» ندارد.
◀️تذکر این نکته ضروری است که هر یک از اعصار زندگی بشر بر کرهی ارض دارای مقتضیاتی است که شکلدهندهی ساختار اجتماعی آن است و اینچنین نیست که فیالمثل ساختار اجتماعی یک عصر را بتوان جدا از مقتضیات آن ارزیابی کرد. اما مسئله اینجاست که ما اگر همواره بخواهیم بشر را متناسب با مقتضیات زمان معنا کنیم، آنگاه «مقتضیات زمان» بهجای «شریعت» مینشیند و دیگر هیچ انتقادی در هیچ مورد بر انسانها روا نیست و دیگر افراد بشر را نمیتوان در برابر اعمال خویش مسئول دانست. اگر ما معتقدیم که آفریدگار متعال انسان را مختار آفریده است و بر اعمال او پاداش و عقاب تعلق میگیرد، بدین معناست که انسان هرگز نباید تابع مقتضیات زمان باشد. تأکید ما بر نفی تابعیت است، چرا که تابعیت با اختیار انسان و ارادهی آزاد او منافات دارد.
🔸پس بدینترتیب، پر واضح است که بشر را باید متناسب با نیازهای ذاتی و حقیقیاش معنا کرد، یعنی از همان آغاز باید نیازهای انسان را به کاذب و حقیقی تقسیم کرد و تنها نیازهای ذاتی او را حقیقی دانست.
🔸برگردیم به اصل مطلب: آیا نیاز بشر به بانک یک نیاز ذاتی است؟ میگویند: اگر نیست، پس چرا انسانهای گذشته پولهای خود را در معابد، زیر زمین و لای دیوارها و غیره پنهان میکردهاند؟ قبل از آنکه بدین سؤال جواب دهیم، فرض کنید که آدمهای امروزی نیز چمدانهایی آهنی درست کنند و اسکناسهای خود را در آن بگذارند و پنهان کنند. این دو عمل اصلاً با هم قابل مقایسه نیستند. سکههای قدیم بعد از هزارها سال هنوز هم «پول» است، حال آنکه اسکناسهای زمان پهلوی بعد از هشت سال که از پیروزی انقلاب میگذرد دیگر «پول» نیست.
🔹یکی از مهمترین وظایف بانک این است که پولهای شما را با معیار پشتوانهی طلا و جواهرات معنا میکند؛ اگر نه، اسکناس فی نفسه جز مشتی کاغذ، هیچ نیست. اگر اینچنین هم نباشد، نگهداری از پولهای مردم به مثابه صندوقی مطمئن، یکی از وظایف کاملاً فرعی بانک است؛ اصل ضرورتهایی را که به ایجاد بانک و بانکداری منجر شده است باید در جای دیگر جست و جو کرد.
◀️... و اما بانکداری یک سیستم متمرکز و واحد جهانی در خدمت حفظ منافع غرب و استمرار و بقای امپریالیسم است. ممکن است اعتراض کنند: «نه آقا! بانک و بانکداری دارای منافع عدیدهای است،» و فیالمثل در ذکر محاسن بانک بگویند: «بانک سرمایههای گریزان و پراکندهی مردم را در خدمت یک نظام تولیدی واحد بهکار میاندازد.»
🔸بله، کسی منکر محاسن عدیدهی بانک نیست؛ تحقیق ما در باب ماهیت بانک است. همه چیز در عالم، حتی شریرترین شرها، دارای وجه خیری است که اگر از آن وجه بنگریم، ممکن است اصلاً ماهیت آن را انکار کنیم.
🔹با رجوع به منشأ تاریخی بانکداری به روشنی میتوان دریافت که چه عواملی به ایجاد یک سیستم متمرکز بانکداری در سراسر کرهی زمین انجامیده است. ریشهی بانکها و بانکداری را نخست باید در آنجا جست و جو کرد که در «اقتصاد پولی»، پول فقط وسیلهی مبادله نیست و همان طور که عرض شد به صورت موضوع مبادله نیز درمیآید و عدهای سعی میکنند با خود پول به عنوان موضوع مبادله تجارت کنند. ریشهی رباخواری را نیز باید در همین جا جست و جو کرد؛ رباخوار تاجری است که موضوع تجارت او پول است.》
#اندیشه_آوینی
#افکار_بهروز
#نظام_ربوی_بانک
@qeseyeporqose