_ صفت موش داره لاکردار!
جمله همیشگی اش بود. تا چند تکه کاغذ کف سالنِ خوابگاه می دید، زهرخندی می زد و تکه اش را می پراند.
خوابگاه نبود که؛ رسما پادگان بود. سرپرست سخت گیری که نظم اش خفه مان می کرد، دست بردار نبود.
کتابی دارم که حدود پانصد صفت انسانی را نام برده. هرچه گشتم "صفت موش" را ندیدم ولی مطمئنم این هم صفتی است برای آدمیزاد.
گذشت تا جنگ ٢٢ روزه ی غزه. این بار هم خوابگاهی بودم؛ منتها در دانشگاه شریف. تحصن کردیم در فرودگاه مهرآباد که راهی مان کنند به جایی که زیر آوار است. تکه تکه دیوار و شیشه و سقف. جنگنده های آمریکایی که در دانشگاه، برای طراحی شان سوت و کف می زدیم، در آسمان غزه ویراژ می دادند.همان ها که با مشخصات جذاب شان، درس طراحی هواپیما پاس می کردیم، شده بودند آتش بیار معرکه.
سمتِ درست تاریخ یا دست برتر فناوری؟
حالا از دیروز، صدبار عکس و فیلم یحیی السنوار در نبرد آخرالزمانی اش ، پیش چشمم رژه می رود. مخصوصا آن پهپاد FPV که او با رمق آخر، به سمتش چوب پرتاب می کند.
خرابه ای که یحیی را بغل کرده؛ پیکری که زیر آوار خوابیده؛ تکه تکه های بتن و تیر و تخته، تلخ است ولی دلم خوش است که اسرائیل، این دولت موش های کثیف، دم به تله ای داده که تکه تکه اش می کند چون "صفت موش دارد این لاکردار"
و حرص موش به تکه تکه کردن، او را به تله ای می اندازد که تکه تکه اش می کند.
باشد تا ببینیم.
#سیدجواد_امامی_میبدی
#شهید_یحیی❤️