eitaa logo
کانال قواعد لهجه عراقی حب الحسین
1.9هزار دنبال‌کننده
0 عکس
6 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
اولین قدم جمله سازی فعل و یادگیری صرف فعل هست. افزایش دایره لغات 👇 تنوع فعل ها بیشتر در ماضی هست ،انواع ماضی،تعریف و نحوه ی ساخت آن ها: 🔹ماضی ساده:عمل در گذشته انجام وتمام شده. ثلاثی مجرد 👈دارای باب های بدون قاعده و سماعی و باید حفظ کنیم . ثلاثی مزید👈دارای باب های با قاعده و وزن دارن 🔹ماضی استمراری:عمل در گذشته به دفعات انجام شده (مثال:شبهای تابستان در پشت بام می خوابیدیم/شبهای زمستان مادر بزرگ قصه می گفت) 👈صرف چان +صرف مضارع(مطابقت جنس و تعداد) 🔹ماضی نقلی:عمل در گذشته انجام شده ولی اثرش هنوز هست (پدرم به مسافرت رفته است) علامتش در فارسی<ام ،است ،اید ،اند> ماضی نقلی در لهجه عراقی همان اسم فاعل است 👈در فعل های ثلاثی مجرد:اسم فاعلش بر وزن فاعِل (مثال:راح اسم فاعلش میشه رایِح/گال اسم فاعل ش میشه گاعِل) 《👨‍🦰فاعل/🧕فاعله_👨‍🦰👨‍🦰👨‍🦰فاعلین _🧕🧕🧕فاعلات》 👈در فعل های ثلاثی مزید:اسم فاعلش از مضارع ِ اون فعل ساخته میشه"حرف مضارعه حذف به جاش مُ بزاریم و عین الفعل رو کسره بدیم(مثال بابِ تَفَعُلْ :یَتَعَلَّم ْ=مُتَعَلِّمْ) 🔹ماضی بعید:عمل در گذشته ی دور انجام شده. 👈صرف چان+اسم فاعل 《👨‍🦰فاعل_🧕فاعله_👨‍🦰👨‍🦰👨‍🦰فاعلین _🧕🧕🧕فاعلات》 مثالها: أخَذَ/یاخذ سه معنا داره ؛گرفتن / بردن /برداشتن ◽️مادرم برادر کوچکم را هرروز به مدرسه می بَرد = والْدَتی/اُمّی کِلْ یُوم تَأْخُذ اَخِی الاِزْغیر لِلْمَدرسه ◽️برادرم سال آینده مدرک فوق لیسانس در رشته مهندسی مکانیک از دانشگاه تهران خواهد گرفت = اَخی اَلسِنَةِ الجایَه راحْ یأخُذ شَهادةْ ماجیستِرْ بِقِسِم هندسَةْ میکانیک مِن جامِعَة طِهران ◽️تو کِی ما رو به رستوران می بری؟(مونث ) = اِنتی یَمتَه /شِوَکِت تَأخُذینِّه لِلْمَطْعَم؟ ◽️من پنج سال پیش مدرک دیپلم از دبیرستان گرفته ام= آني گَبَلْ خَمْسَة سَنَواتْ چِنِت ماخِذْ دِبْلوم من مدرسَه اَلْإدادي
🔹فعل این جلسه : اِسْتَلَم /یَسْتَلِم =تحویل گرفتن / دریافت کردن 🔹(ثلاثی مزید از باب اِفتِعال ؛افتَعَلَ،يَفْتَعِلُ،اِفْتِعال) 🔹{اسم فاعل=بر وزن مُفْتَعِلْ = مُسْتَلِم} ◽️من کتاب را از کارمند ِکتابخانه ی دانشگاه تحویل گرفتم = آنی اِسْتَلَمَتِ الْكتاب/اِستَلَمَتْ اَلْكِتاب مِن مُوَظَفْ مَكْتَبَةِ الْجامِعَه ☆موظف و مکتبه ال نمیگیره چون مضاف هستند. 📎هرگاه درجمله ای دو اسم پشت هم قرار گیرند ترکیب اسمی پدید می آورند و بردونوعند. ترکیب وصفی (موصوف و صفت ) ترکیب اضافی (مضاف ومضاف الیه) مضاف "ال " –تنوین - نون مثنی وجمع نمی گیرد ◽️خادم حرم می گه کیف و چمدان تون رو در دفتر امانات تحویل میگیرند = خادِمِ الْحَرَم یَگول/اِیْگول اِبِمَکْتَبِ الْاَماناتْ یَسْتَلِمونَ الجُنْطَه وَ الْحَقیبَه مالَتْکُم ☆ (می گه) فعل مضارع هست. ☆اگر جنطه و حقیبه ال نذاریم میتونیم (کُم )را به حقیبه اضافه کنیم 👈....یَستلِمونْ جُنْتَه و حَقيبَتْكُمْ. ☆در اینجا چمدانتون هست یعنی(تون)چسبیده به چمدان، پس (کُم)به حقیبه میچسبه. ☆(خادمُ الحرم )ترکیب اضافیه و برا همین خادم ال نگرفت. ◽️نامه منو مدیر کل دریافت کرده است=مُدیرُ العامْ مُستَلِم الکِتابَه مالْتی ☆رساله به معنی پیام هست ولی اینجا باید الکتابَه بیاریم که به معنی نامه هست . ☆مُستَلِم 👈ماضی نقلیه که در عراقی اسم فاعله (دریافت کرده است) ☆مالکیت اشیا با (👨‍🦰مال و 🧕مالت +ضمیر متصل ) 👈اگر از مال و مالتی استفاده بشه اسم اول میتونه ال بگیره با اینکه ترکیب اضافی هست .[در ترکیب اضافی اسم اول ال نمیگیره] مثال :الکتابه مالتی یعنی نامه ی منو مثال :السیاره مالتی یعنی ماشین من👈سیارَتی یعنی ماشین من و ترکیب اضافیه که اسم اول "ال" نگرفت ☆چان یستَلِمْ میشه ماضی استمراری به معنی تحويل می گرفت .ولی این مثال ماضی نقلیه. ☆چان مُستلم میشه دریافت کرده بود.ولی اینجا میگه دریافت کرده است. ☆در این مثال نامه رو میشه اول جمله استفاده کرد ولی چون مفعول هست و اومده اول جمله پس باید به فعل ضمیری بچسبه که مرجعش برگرده به اون مفعول 😮‍💨کار سخت میشه ،انشاءالله در اموزش های بعدی ◽️فرم پایان نامه رو از اداره آموزشِ دانشگاه تحویل گرفته اید؟(خطاب به جمع) = اِنْتو مُسْتَلِمينْ اَلْاِسْتِمارَه مالَتِ الاَطْروحَه مِن دائِرَةِ التَعْليم؟ ☆فرم =اِستِمارَه پایان نامه =اطروحَه ☆تحویل گرفته اید،ماضی نقلیه پس اسم فاعل میاد و چون جمع هست (ین)داره👈مستَلِمین ☆تَستَلِم=تحویل میگیرید،هم مفرده هم مخاطب ولی اینجا میگه تحویل گرفته اید. ☆در عراقی اسم جمع با ون نمیاد⛔️ با 👨‍🦰ین /🧕 ات میاد. ◽️برادر بیزحمت مدارک منو تحویل بگیر =خویَه بِلازَحْمَه اِسْتَلِم مُسْتَمْسَکاتی ☆اِستَلَمْ صیغه اول ماضیه 👈امرش میشه اِسْتَلِمْ ☆با الگوی مال و مالت 👈خویِه بِلازَحْمَه اِستَلِم المُسْتَمْسَکاتْ مال/مالتي المستمسکات "ال"گرفت چون از الگوی مال و مالتی استفاده شد ولی بدون این الگو مستمسکات مضاف هست و "ال" نمیگیره. ◽️پدر من چند سال پیش ماشین رو از اداره ای که توش کار میکنه تحویل گرفته بود = بویَه گَبُلْ چَمْ سَنَه چانْ مُسْتَلِمْ اَلسَیارَهْ مالْتِ الدائِرِهْ اِلْلی یَشْتَغُلْ بیهِه ◽️من موقع ثبت نام از دانش جویان جدید ،مدارک شون رو تحويل می گرفتم = وَگِتْ/خِلالْ/اَثْناء اَلتَسجيل منَ الطُلابِ الْجُدُد آني چِنِتْ اَسْتَلِمْ مُسْتَمْسَکاتْهُم ☆جدید در اينجا جمع بسته شد بخاطر طلاب که جمع هست👈 چون ترکیب وصفی هست ترکیب وصفی :ترکیبی است که از موصوف وصفت تشکیل شده وصفت بیان کننده ی ویژگی های موصوف می باشد. اسم +صفت مثال: الطُلابِ الجُدُد درترکیب وصفی اسم وصفت از هم جدا نمی شوند و صفت وجود خارجی وقابل لمس ندارد. صفت در 4 مورد از موصوف خود تبعیت می کند. 1)جنس (مذکر یا مونث بودن) 2)تعداد (مفرد،مثنی ،جمع بودن ) 3)ال داشتن یا نداشتن (معرفه یانکره ) 4)اعراب (مرفوع ،منصوب یامجرور بودن ) ☆تحويل می گرفتم :ماضی استمراریه 👈صرف فعل چان +مضارع ☆المُستَمْسَكات اسم جمع مونث غیر عاقل هست و باید مفرد مونث در نظر بگیریم بنابراین برای الگوی مال و مالتی از مالِت استفاده میکنیم. 👈برای جمع های غیر انسان (غیر عاقل) ، اسم اشاره ، فعل ، ضمایر و... به صورت مفرد مونث می آید. ◽️وقتی دوستم (مونث)اومد پیش تو (خطاب به مونث)تا بهت پول بدهد ،ازش تحویل نگیر = لِمَّنْ /مِنْ اَجِتْ صَدیقْتی یَمِّچْ حَتی تَنْطیچِ الفُلُوسْ ،لاتَسْتَلِمینْ مِنْهِه ☆اِشوَکِت یعنی چه وقت ولی اینجا میگه وقتی که پس باید از 👈لمَّن =مِن=وقتی ☆وقتی دوستم مونثه 👈صدیقتی ☆دوستم آمد 👈 هيه اَجِتْ
■سوال ۱: موضوع را به استادم یادآوری کردم ذَکَّرَتْ اَلموضوع لِاِسْتاذی ذكَر/يَذكُر👈(باب تفعيل):ذَكَّر/يُذَكِّر/*تِذْكار=تذكير* ■سوال ۲: لطفا ما رو اول خیابان جمهوریه پیاده کن. بلازحمه نزّلنه اَوَّلْ شارِعْ جمهوریه ☆لطفا =بِلازَحمة=رَجاءً ☆نزلنا=در لهجه عراقی کلماتی که به آ ختم میشه رو کسره میدن ،نَزَّلْنا= نَزَّلْنة ☆جُمهوريَة =اگر ال بدید ایرادی نداره ولی درمحاورات عراقی ال نمیگن[ال برای مواقع ضروری هست تا کمک کنه به روان تر شدن صحبت ] اسم خاص هست ودر عراق اینطوری تلفظ میشه مثلا به سوریه میگن الجمهوريةِ العربيَة في سوريا ☆خیابان اول =الشارِعِ الاَول 👈ترکیب وصفیه ■سوال ۳: بی زحمت وقتی پا شدی برای نماز صبح ما رو هم بیدار کن لِمَّنْ گَعَدَتْ لِصَلاةِ الصُبُحْ بِلازَحمَة گَعَّدْنِه ☆فعل گعَد/یَگعُد =از خواب پاشدن =نشستن لِمَّنْ گَعَدَتْ👈و هم ميشه گفت: لِمَّنْ تَگْعُد(مضارع) ■سوال۴: استاد با این کارش به دانشجویان فهماند که درس خواندن آداب و ترتیبی دارد اَلاستاذ فَهَّمِ الطُلابْ بِهاذِ شُغْلِه اَنّو اَلدِراسَه بیهِه الاداب و الترتیب ☆فَهَّمْ/يُفَهِّمْ =فهماند👈فعل دومفعولیه ،چه چیز را فهماند و چه کسی را فهماند [به همین دلیل مفعول میتونه بدون هیچ حرف اضافه ای بچسبه به فعل،مثلا :فَهَّم لِطُلاب لِ حرف اضافه س نیاز نبود بیاد ] ☆فعل داشتن : ۱/(در اشیا 👈بیهه :خونه دو تا اتاق داره =البیت بیهه یا بیه الغُرفتین) ۲/(در انسان 👈 عِنْد:من لباس دارم=عِدی مَلابس _نون در عِندی حذف شده و عِدّی تلفظ میشه) ■سوال۵: جناب می شه ما رو کمی سریع تر از مرز عبور بدی؟ معالی/ جناب/ یصیر تعبّرنه الحد شویه اسرع ☆جاهزین =آماده ایم ☆دراسه =درس خوندن ☆در این جا امر مستقیم نیست ،میگه میشه مارو عبور بدی؟ ☆فعل در این جمله مخاطبه ☆برای مخاطب قرار دادن شخص عادی از اُسْتاذ استفاده میشه /خطاب محترمانه س ولی اگر مخاطب پلیس و افسر و.. از مَعالی یا جناب استفاده میشه(*سیدی در نظامیا بیشتر استفاده میشه به معنیه قربان*) ☆یُمکن هم میشه در اینجا استفاده کرد . ☆قبل از الحد میشه از مِن استفاده کرد ولی در عراق از خیابان عبور کردم میشه آنی عَبَرَت مِن الشارِع *عَبَرَتِ الْشارِع =خیابون رو رد کردم =از خیابان عبور کردم ■سوال ۶: برف، زمین را مانند یک لباس سفید رنگ پوشانده بود. ثِلِج چان مَلَبِّسَ الْگاع مَثَلْ فَدْ لباس اَبْیَض ☆لباس👈عربيه [لازم نيست از ملابس استفاده كنيم كه شبهه ي حكم مونث بودن ملابس به خاطر جمع غيرعاقل بودنش پیش بیاد،چون در اینصورت صفتش باید به شکل مونث بیاد👈*ملابس__بیضا*] ملابس=لباس=لباس ■سوال۷: حاجی خیلی خستتون کردیم . شرمنده مون کردی حَجّی کُلِشْ تَعَّبْناکُم خَجَّلَتْنَه ☆خَجَلْنَه =خجالت داديم ■سوال ۸: ما رو از مردن نترسونید لَتُخَوِّفونِّه من الموت لتخوِّفون=نترسونيد 👈مارو نترسونيد=لتخوّفون+نه(دو تا نون با ادغام متمتثلین جمع میشن و تشدید میشه)=لتخوِّفونّه نه ضمیر متصل ■سوال ۹.زندانی ها را فراری داده اند مُشَرِّدینَ الْمَسْجونين ☆در عراقی ماضی نقلی ،اسم فاعله ودر این جمله جمع هست ،علامت جمع در عراقی (ین)هست (ون⛔️) ☆شرّد/يشرّد =فراری دادن
⚡️(۱) ■باب تفعیل دربین ابواب ثلاثی مزید برای متعدی سازی فعل ها هست ولی نه همه فعل ها ■تشخیص اینکه چه فعل هایی رو میتونیم متعدی کنیم سماعی هست مثال در فارسی : (پوشیدم) 👈متعدیه و میشه دومفعولیش کرد و بگیم (پوشاندم) ۱/چه چیز را پوشاندی ۲/ چه کسی را پوشاندی فعل رفتن نمیشه متعدی کرد ■در زبان عربی هم مثله فارسی نمیشه هرفعلی رو به باب تفعیل ببریم ⚡️(۲)■برای بردن فعل به باب تفعیل نیاز به دونستن ریشه سه حرفیه فعل داریم ●۱.طَلَع / یَطلَع =بیرون آمدن👈 [بردیم به باب تفعیل] 👈طَلَّع /یِطَلَّع =بیرون آوردن =بیرون کردن ●۲.شاف/یشوف=دیدن 👈[بردیم باب تفعیل ]👈 شَوَّف /یِشَوَّف = نشان دادن ●۳.گَعَد/یِگعَد=نشستن یا بیدار شدن از خواب 👈[بردیم باب تفعیل ]👈گعَّد /یِگَعِّد =بیدار کردن از خواب یا نشوندن(اینو بنشون) ●۴.دَرَس /یَدرِس =درس خوندن👈[بردیم باب تفعیل ]👈دَرَّس / یِدَرِّس =درس دادن *مصدر=تدریس دادن * اسم فاعلِ (دَرَس /یَدرِس) = دارِسْ اسم فاعلِ (دَرَّس / یِدَرِّس) = مُدَرِّسْ ●۵.وَصَلْ /يوصَلْ =رسيدن 👈[بردیم باب تفعیل ]👈 وَصَّلَ /يِوَصِّلُ =رساندن ●۶.افتهم /يفتهم = فهميدن 👈[بردیم باب تفعیل ]👈فهَّم/يِفَهِّمُ =فهماندن *ريشه ي سه حرفيش =فَهِم * [در يک آیه از قرآن:و فَهَّمناها =فهموندیمش/و فَهَّمنا سلیمان=سلیمان را فهموندیم] ☆فعل (افتهم /يفتهم) متعدیه وقتی به باب تفعیل میره دومفعولی میشه. ☆فعل (افتهم /يفتهم) :باب افتعال ●۷.خاف /یَخاف=ترسیدن 👈[بردیم باب تفعیل ]👈 خَوَّف /یِخَوِّف =ترساندن ●۸.رجَع /یَرجِع =برگشتن👈[بردیم باب تفعیل ]👈رجَّعَ/یِرَجِّع =برگردوندن ☆در برگردوندن یا پس دادن وسیله یا پول استفاده میشه ●۹.خَجِل/یَخْجِل=خجالت کشیدن👈[بردیم باب تفعیل ]👈خَجِّل/یِخَجِّل=خجالت دادن ،شرمنده کردن ☆☆ تشدید ِعین الفعل در این باب مهمه☆☆ ●۱۰.زَعَلْ/یَزْعَلْ =ناراحت شدن 👈[بردیم باب تفعیل ]👈زَعَّل/یِزَعِّل=ناراحت کردن ●۱۱. گام/ یگوم: بلند شدن (برخاستن) گوّم/ یگوّم: بلند کردن ( نه به معنای شال / یِشیل) ●۱۲. عبر/یعبر: عبور کردن عبّر/یِعبّر : عبور دادن ●۱۳. ذکر/ یذکر: یاد کردن ذکّر/یِذکّر: تذکّر دادن، یادآوری کردن ●۱۴. فرح/ یفرح: شاد شدن فرّح /یِفرّح : شاد کردن ●۱۵. نزل/ ینزل: پیاده شدن نزّل /یِنزّل : پیاده کردن ●۱۶. لبس/ یلبس: پوشیدن لبّس/یِلبّس : پوشاندن ●۱۷. صعد/ یصعد: بالا رفتن صعّد/یِصعّد: بالا بردن ●۱۸. شرد/ یشرد: فرار کردن شرّد/یِشرّد: فراری دادن ●۱۹ـ تعب/ یتعب: خسته شدن تعّب /یِتعّب : خسته کردن ●۲۰ـ احترگ/ یحترگ: سوختن حرّگ/یِحرّگ: سوزاندن ●٢١.اشتغل /يشتغل: کار کردن شغّل/یشغّل: به کار انداختن، روشن کردن ( مثلا می گیم کولر رو روشن کن یا ماشین رو روشن کن)