ܧَܩَ۱۳۳ــ🌙
بسم الله الرحمن الرحیم #جان_داده "قسمت چهل و ششم" در حال رو باز کردم، تو پذیرایی کسی نبود. از پله
بسم الله الرحمن الرحیم
#جان_داده
"قسمت چهل و هفتم"
بااجازه ی بزرگتر های جمع....
+جمع کنید، جمع کنید این بساط رو.
_تو اینجا چیکار میکنی مرتیکه؟ باز پیدات شد که.
+خوب داری کیف میکنی نه؟ نشستی شاهد رقص و بزن بکوب هستی.
_اره مشکلیه؟ داداشِشم. اجازشو باید از تو بگیرم؟ قبلا هم گفتم بهت، آسنات آقابالاسر داره آقا پسر. پدر و مادر داره. غیرت داشتی میومدی جلو حرف حسابتو میزدی ، انقدر بی غیرت بازی درآوردی که توقع نداشته باش دستی دستی خواهرمو تقدیمت کنم. هرچند اهل اینجورکاراهم بودی سایه خواهرمم رو دستت نمیذاشتم.شیرفهم شد؟
+هه، لابد غیرت رو تو داری که تو ماه عزا خواهرتو میفرستی خونه بخت. به تو هم میگن مذهبی؟ . الکی فقط قلدرم راه انداختی.
_ ببین اون روی سگِ منو بالا نیار!
چشامو باز کردم. آشفته بودم ، از یه طرف گرم هم بود. بلند شدم و نشستم. دستی به پیشونیم کشیدم، چقدر عرق کرده بودم.
معلوم بود داشتم کابوس میدیدم.
نفس عمیق کشیدم ، بزاق دهانم رو خواستم ببلعم که گلو درد شدیدی رو احساس کردم.
سرماخوردگی،اونم اخرای مرداد ماه؟
ای بابا. میون این همه بدبختی سرما هم خوردم.
پاهامو از روی تخت آوردم پایین. تا بلند بشم.
ساعت دیواری رو نگاه کردم. ساعت ۷ونیم بود. رفتم یه دوش حموم داغ.
۱۲دقیقه ای دوش گرفتم و با حوله ی سر اومدم بیرون.
داشتم موهامو خشک میکردم و از پله ها میومدم پایین که دیدم زهرا و مامان داشتن صبحونه میخوردن .
سیدمحمد:" سلام، صبح بخیر"
خاتون:" سلام مادر"
زهرا:" سلام داداش. صدات گرفته که"
سیدمحمد:" سرماخوردم"
زهرا:" زیر بارون وایمیستی همین میشه"
حوله رو از رو سرم برداشتم و گرد کردم، پرت کردم سمتش که رو صندلی میز ناهارخوری نشسته بود:
سیدمحمد:" فضول نباش!"
زهرا:" عه مامان یه چیزی بهش بگو، ببین چیکار کرد"
در کابینت بالارو باز کردم و جعبه دارو هارو برداشتم، دنبال قرص سرماخوردگی میگشتم، آخر پیدا کردم. با یه لیوان آب قرص رو خوردم و رفتم نشستم تا صبحونه بخورم.
زهرا:" آدم با شکم خالی کله ی صبح آب سرد نمیخوره "
سیدمحمد:" جدیدا خیلی دخالت میکنیاااا"
زهرا:" بخاطر خودت میگم،بعد دل درد نگیری بگی آخ مامان دلم"
سیدمحمد:" نگران نباش، چند دقیقه دیگه چایی میخورم خنثی میشه"
زهرا:" دیوانه"
خاتون:" کمتر بهم بپرید سر سفره"
زهرا:" خودت دیدی مامان، اون اول شروع کرد"
با یه صدای عجیب غریب ، جمله ی زهرا رو تکرار و مسخره کردم.
زهرا:" کاری نکن بگم بهشون به عنوان خواهرت که حالت بد شده وپس فردا، سفر راهیان نور نمیتونی بیایی ها"
سیدمحمد:" لابد تو به جای من میخوای بری اداره برگه لغو ماموریت رو امضا بزنی"
با یه نگاه تهدید آمیز ، بهم زل زد، منم با دست آروم زدم به پشتش:
سیدمحمد:" اینجوری زل نزن،تو خودت و به آب و آتیش بزنی پس فردا من هستم باهاتون آبجی کوچیکه، هرچی باشه مامور اتوبوس تونم"
زهرا:" ولم کن، دیگه تو مامور اتوبوس باشی، اتوبوس رو هواست"
سیدمحمد:" چاکریم"
خاتون:" به سلامتی پس فردا عازمین؟"
سیدمحمد:" آره مادر، امشب خونه نمیام، اداره هستم. هم شیفت دارم و هم کارهای کاروان رو باید انجام بدیم.. "
زهرا:" لیست خرید پک هارو دادیم ، آماده کردین؟ خرید رو چیکار کردین؟ کی بسته بندی میکنین؟"
سیدمحمد:" تا الان دیگه خریدن، فقط بسته بندی مونده که اونم دیگه فردا صبح تا بعدازظهر انجام میدن. میای؟"
زهرا:" معلومه ، بخش فرهنگی با منه"
وقتی گفت فرهنگی یاد سعید افتادم. باید حواسمو جمع میکردم که کمتر باهم در ارتباط باشن، سعید از بس شیطون و سر به هواست، هرکاری ازش برمیاد.
سیدمحمد:"فردا غروب میام خونه دنبال زهرا، ساک هاروببندیم که به امید خدا شب ساعت ۹حرکت کنیم."
تو دلم،
بی صبرانه منتظر فردا شب بودم که آسنات رو ببینم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نا امید نشو بگو مهدی میاد🫀
#حسینطاهری
#قمر_۱۳۳_🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلبرم رقیه . . . ❤️🩹
#قمر_۱۳۳_🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کسم علیست ؛ ❤️🩹 :))))
#مرحومحسینبختیاری
#قمر_۱۳۳_🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- حضرت اولیا مُخدَرات زیـنَبه ؛ ❤️ .
#مجیدرِضـانژاد
#قمر_۱۳۳_🩹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عليّخلیفةُاللهوخلیفتي❤️🔥؛
#الحقُعلیولیّالله
#قمر_۱۳۳_🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفتمیهنفرازدلرقیهاشدرنیاورد💔
#علیپورکاوه
#قمر_۱۳۳_🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
منم دمِ مرگم ؛ میبینمت مولا ❤️🩹 :))))
#محمدحسینحدادیان
#قمر_۱۳۳_🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دل شده حرم لازم❤️🩹؛
#قمر_۱۳۳_🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من نباشم صوفی درویش مشرک ، زاهدا
گفتمت تا که بدانی رب الله حیدر است..
#هو
#قمر_۱۳۳_🌙
💠 @qmar133_net 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عشق نیاز به تجملات نداره… ♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- اِسـمِت اَشکَـم جاری مـیکُنه 💔 .
#قمر_۱۳۳_🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
★ربناآتناکربلاکربلا..🤲
#مرتضییبرنژاد
#قمر_۱۳۳_🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دست خودم نیست آقا 💔:) .
#حسینستوده
#قمر_۱۳۳_🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حـتـےدسـتآدمـوگـرفت:))💔
#حسینستوده
#قمر_۱۳۳_🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخه مگه به غیر تو کیو دارم . . .!🥲💔
#یارحمتاللهواسعة¹²⁸
#قمر_۱۳۳_🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مارو گردن بگیری محشر . .🫀
#امیربرومند
#قمر_۱۳۳_🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
معنی عبادت واقعی..✨وجه الله مددی
#قمر_۱۳۳_🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک درد هایی هست که درمانش فقط رد شدن از باب الجوادست:)) 💔
#قمر_۱۳۳_🌙
💠 @qmar133_net 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوری اقبال منه ...
کربلایی #امین_قدیم
#قمر_۱۳۳_🌙