فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نام کلیپ : مسافرخانه
#تلنگر
سازنده: زارعی ،مربی پرورشی
دبستان برکت خاوه و مدرسه حضرت معصومه لنگرود
#تلنگر
#میلاد_حضرٺ_زینب_س
#مدافعان_سلامت
#مدافعان_حرم
هیچ فکر کردیم که چرا ازچند روز به یلدا پیامها وکلیپها شروع میشه🍉 و فضای مجازی را پر میکنه و صدا و سیما سفره آنچنانی میندازه که انگار دیگه فقیری توی این سرزمین نیست کسی آه نداری و حسرت نمیکشه.وبااین کارها وبرنامه ها فکر همه ملت را در تسخیر خودش در میاره،؟!
.
.
.
چرا هیچ کس بفکر ولادت با سعادت یگانه دخت علی ع و فاطمه س 🌹👏🏻🌹 نیست ؟
چرا از فضایل خانم ازادب و معرفت الهی و اجتماعی ودینی خانم
و تقوای خانم و رشادت وشجاعت خانم و صبر واستقامت خانم کلیپی یا پیامی فرستاده نمیشه ؟!
مگر شب یلدا ولادت خانم زینب کبری س نیست ؟!
چرا انقدر که از هندوانه و انار یاد میشه ؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا؟
از خانم زینب س ) دختر گل فاطمه زهرا س ) کوثر دوم رسول خدا ص) زینت دامان علی مرتضی ع ) یاد نمیشه ؟
عزیزانمهمه حساب شده هست ،
مردم باید سر گرم باشند ،
تا از حق و حقیقت ها و معرفتها و اعتقادات ها فاصله بگیرند ؟
این بلا که بر سر ما نازل شده بلا نیست ؟!
چون هنوز در خواب خرگوشی لمیده ایم، ؟
هر روز دسته دسته در خانه گور غریبانه دفن میشوند و ما ......
هنوز متوجه نشدیم اخر الزمان هست ابتلاء و امتحان الهی ...!
هنوز متوجه نیستیم
که امام زمان مان منجی بشریت منتظر زمینه ظهور میباشند✨ 😪
خدایا 🤲🏻
یک لحظه و یک آن مارا به خودمان وا مگذار که غرق خواهیم شد 🤲🏻
آموزشگاه پسرانه حاج حبیب الله زیرک۲
╔═ 🌼 ══💔══ 🌸⚘ ═╗
@yavaraneqoran
╚═ ⚘🌸 ══💔══ 🌼 ═╝
#تلنگر
♦️مارادونا مدتی به خاطر افسردگی پس از ترك اعتياد در تيمارستان بستری بود،
وقتی مرخص شد حرف قشنگی زد:
اونجا ديوانه های زيادی بودند، يكی ميگفت من چگوارا هستم همه باور ميكردن،
يكی ميگفت من گاندی ام همه قبول ميكردن.
ولی وقتی من گفتم مارادونا هستم همه خنديدن و گفتن هيچ كس مارادونا نميشه..!!
اونجا بود كه من خجالت كشيدم كه چه بر سر خودم آوردم.
👌در اين دنيا غرور،دمار از روزگار آدم در مياره
و دقيقا ممکنه گرفتار چيزی بيشیم كه فكر ميكنیم هرگز در دامش نخواهیم افتاد.
👌مراقب خودمان باشيم
✅ برگ ها هميشه زمانی ميريزند
كه فكر ميكنند طلا شدند.
آموزشگاه پسرانه حاج حبیب الله زیرک۲
╔═ 🌼 ══💔══ 🌸⚘ ═╗
@yavaraneqoran
╚═ ⚘🌸 ══💔══ 🌼 ═╝
✨﷽✨
#تـلـنـگـر
✍️بنشین و فکر ڪن خداوند چقدر به
ما نعمت داده است خودش میفرماید:
نمی توانید نعمت های من را بشمارید
یڪی از بزرگترین نعمـت خـداوند
این است که ما هـر چه گناه مۍڪنیم..
او میپوشاند، اگـر مثلاً در پیشـانی ما
یک کنتور بود وهر یک گناه یک شماره
میانداخت دیگر مـا آبـرو نداشتیم ما
نمۍتوانستیم زندگـے بڪنیم یا اگـر
به جـای شماره انداختن بوی ظاهری
قرار داده بود دیگر کسی طرف دیگری
نمیرفت...!!
«لَوْ تَکاشَفْتُم مٰا تَدافـَنْتُم»
اگر از گناهان یکدیگر با خبـر
میشُدید، یکدیگـر را دفـن نمیکردید.
ببین خــــدا چقدر مهربان است
که روی گناهـان ما سرپوش گذاشته استــ.
#معصومه_صالحی
#دهم_تجربی
#مدرسه_بنت_الهدی_صدر
#تـلنگــــر
ببین! وقتـے کتـــری به جوش
مـــیاد به محض اینڪه جابـجا
کـنــۍ از جــــوش مــےافتــه!!
خـودت هم جوشی و عصبـانی
شــــدۍ زود جابـــجا شــــو!
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
#معصومه_صالحی
#دهم_تجربی
••⚠️🚫
#تلنگر
اگر درگیر یه رابطه گناه هستی🚫
حتی اگر تا خرخره گیرش افتادی💣
حتی اگر حس میکنی راه برگشتی نیست❌
حتی اگر امیدی برات نمونده 😓
یه لحظه ⏳
فقط یه لحظه...
سرتو بالا بگیر 😇
داره نگات میکنه....تو فراموشش کردی ولی اون داره نگات میکنه 🍃
آغوشش و باز کرده تا برگردی 💫
الکی اسمش ارحم الراحمین نیست...🌈
تو فقط تصمیم به توبه بگیر ...🎋
اون وقت طعم شیرین رهایی قسمتت میشه و دیگه این لذت های زود گذر واست هیچ میشن ☺️
#مائده_سروده
#کلاس_دهم_انسانی
#مدرسه_بنت_الهدی_الصدر
#ناحیه_یک🌹
📛🔔⚠️ #تلنگر :
شیطونـه کنارِ
گوشت زمزمه میکنه:
تا جوونی از زندگیـت لذت ببر❗️
هر جور که میشه خوش بگذرون
اما تو حواسـت باشه،
نکنه خوش گذرونیت به
قیمتِ شکســ💔ـــتنِ دل امام زمانمون باشه..
#زینب_رضایی
#دهم_تجربی
#دبیرستان_بنت_الهدی_صدر
#ناحیه_یک🌷
#تلنگر
✍امروز صبح که از خواب بیدار شدی، نگاهت می کردم؛ و امیدوار بودم که با من حرف بزنی، حتی برای چند کلمه، نظرم را بپرسی یا برای اتفاق خوبی که دیروز در زندگی ات افتاد، از من تشکر کنی. اما متوجه شدم که خیلی مشغولی، مشغول انتخاب لباسی که می خواستی بپوشی.
وقتی داشتی این طرف و آن طرف می دویدی تا حاضر شوی فکر می کردم چند دقیقه ای وقت داری که بایستی و به من بگویی: سلام؛ اما تو خیلی مشغول بودی....
یک بار مجبور شدی منتظر بشوی و برای مدت یک ربع کاری نداشتی جز آنکه روی یک صندلی بنشینی. بعد دیدمت که از جا پریدی. خیال کردم می خواهی با من صحبت کنی؛ اما به طرف تلفن دویدی و در عوض به دوستت تلفن کردی تا از آخرین شایعات باخبر شوی.
تمام روز با صبوری منتظر بودم. با آنهمه کارهای مختلف گمان می کنم که اصلا وقت نداشتی با من حرف بزنی. متوجه شدم قبل از نهار هی دور و برت را نگاه می کنی، شاید چون خجالت می کشیدی که با من حرف بزنی، سرت را به سوی من خم نکردی.
تو به خانه رفتی و به نظر می رسید که هنوز خیلی کارها برای انجام دادن داری. بعد از انجام دادن چند کار، تلویزیون را روشن کردی. نمی دانم تلویزیون را دوست داری یا نه؟ در آن چیزهای زیادی نشان می دهند و تو هر روز مدت زیادی از روزت را جلوی آن می گذرانی؛ در حالی که درباره هیچ چیز فکر نمی کنی و فقط از برنامه هایش لذت می بری...
باز هم صبورانه انتظارت را کشیدم و تو در حالی که تلویزیون را نگاه می کردی، شام خوردی؛ و باز هم با من صحبت نکردی.
موقع خواب...، فکر می کنم خیلی خسته بودی. بعد از آنکه به اعضای خانواده ات شب به خیر گفتی، به رختخواب رفتی و فورا به خواب رفتی. اشکالی ندارد. احتمالا متوجه نشدی که من همیشه در کنارت و برای کمک به تو آماده ام.
من صبورم، بیش از آنچه تو فکرش را می کنی. حتی دلم می خواهد یادت بدهم که تو چطور با دیگران صبور باشی. من آنقدر دوستت دارم که هر روز منتظرت هستم. منتظر یک سر تکان دادن، دعا، فکر، یا گوشه ای از قلبت که متشکر باشد.
خیلی سخت است که یک مکالمه یک طرفه داشته باشی. خوب، من باز هم منتظرت هستم؛ سراسر پر از عشق تو... به امید آنکه شاید امروز کمی هم به من وقت بدهی. آیا وقت داری که این را برای کس دیگری هم بفرستی؟ اگر نه، عیبی ندارد، می فهمم و هنوز هم دوستت دارم.
روز خوبی داشته باشی...
دوست و دوستدارت: خـــــــدا♥️
#ریحانه_افتخاری
#دهم_تجربی
#دبیرستان_بنت_الهدی_صدر
#ناحیه_یک 🌸