eitaa logo
رواق آنلاین (مدارس) قم
4هزار دنبال‌کننده
51هزار عکس
22هزار ویدیو
836 فایل
✍️ کانال رسمی اطلاع رسانی اداره کل آموزش و پرورش استان قم @eduqom ✍️ کانال اطلاع رسانی و انعکاس فعالیت های آموزشی، پژوهشی و فرهنگی مدارس استان قم @qommedu . ✍️ ارتباط با ما: 👤 @moho1398 ⁦☎️⁩ ۰۲۵_۳۲۹۳۸۰۱۷ 🌐 www.qom.medu.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
❎خاطره‌ای شیرین از کلاس چهارم ✍روحی، دبیر ادبیات آوای‌ خوش باران☔️ باران ؛ این تبسم خیال انگیز، بی‌امان می‌بارید و قطرات ریز و درشتش، تن نازک و نحیف پنجره را نشانه می‌گرفت موسیقی نرم و ملایم باران خستگی را از تن لحظات می‌زدود و لبخند زیبای زندگی را به چهره غبار گرفته شهر می بخشید . دقایق پایانی زنگ آخر بود . طبق معمول خانم انصاری تکالیف روز بعد را روی تخته می‌نوشت، دانش آموزان مشغول نوشتن شدند. قلم ها بر صفحه کاغذ می چرخید ،جملات و کلمات را کنار هم می‌چید تا فردای بهتری را برای دانش ‌آموزان رقم بزند.🖌 باران شدت گرفت. گویا زمین و آسمان با نخ نازک و نامرئی بهم دوخته می‌شد . با صدای رعد آسای آسمان، چشم‌ها به سمت پنجره چرخید . نگاه‌ها به روی شیشه‌ی بخار گرفته که مملو از اشک بودند، خیره ماند.🖼 همه محو تماشای باران شدند یادداشت‌ها نصف و نیمه رها شد صدای زنگ مدرسه در هیاهوی تند باران به زحمت شنیده شد . دیگر کسی گوشش بدهکار حرفهای معلم نبود . کوله ها بر پشت، همه به سمت در کلاس سرازیر شدیم . شور و هیجان وصف‌ناپذیری خون تازه ای در رگ‌‌ها می‌دوانید معلم هم با لبخند ملیح اما خسته‌اش ما را بدرقه می‌کرد .😊 از شوق رفتن به زیر باران، پله‌ها را دوتا یکی کردیم عده‌ای خوشحال بودند و با چترهای گل‌دار ، شاعرانه زیر باران قدم می‌زدند عده ای هم از کیف هایشان چتری ساخته بودند برای در امان ماندن از باران.☔️ کنار در مدرسه ایستادم زیر سایبان. صبر کردم تا باران بند بیاید بعد راهی خانه شوم. از مدرسه تا خانه مسافت زیادی بود چاره ای جز صبر نداشتم . نگاهم به بچه‌ها بود که سراسیمه به این سو و آنسو می رفتند تا بلکه گریزگاهی بیایند و خود را از مهلکه نجات دهند . از سوز و سرما خودم را مچاله می‌کردم . لرز بر استخوان هایم سایه انداخته بود و باد هم بی‌رحمانه می‌وزید. غرق در افکارم بودم که ناگهان از پشت دستی را بر شانه‌هایم احساس کردم دستی نرم و مهربان شبیه دستان گرم مادر. سرم را چرخاندم نگاه به نگاه خانم انصاری گره خورد . او با چشمان زیرک و نافذ خود به من اشاره می‌کرد. جلوتر رفتم . کاپشن قرمز رنگی در دستش بود همان کاپشن دخترش نغمه که در مدرسه ما درس می‌خواند. آن را روی شانه هایم انداخت و گفت زود بپوش دخترم تا سرما نخوری دخترش نغمه کنار مادرش ایستاده بود و به ما نگاه می‌کرد و از سرما چادر مادرش را دور خودش پیچیده بود . از لبخندش فهمیدم که باید فرمایش خانم انصاری را انجام دهم . مات و مبهوت نگاه کردم ، زبانم بند آمده بود از این همه محبت . به زحمت و با شرمندگی گفتم: نه خانوم نمیخواد ‌. ممنون از لطف‌تون. نگاهم دوباره به نغمه افتاد تا میخواستم بگویم پس نغمه چی ؟ گفت : نگران نباش دخترم. منزل ما نزدیک است . تشکر و خداحافظی جانانه ای کردم با شوق وصف‌ناپدیر و با سرعت هرچه تمام خودم را به خانه رساندم🏡 🛣 مسیر آنروز برای من ،مسیر همیشگی نبود، راهی نبود که هر روز می‌‌رفتم برای من جاده ای بود که در آن معلم عشق را تدریس کرده بود ،راهی بود که هر کسی باید می رفت تا درس محبت را بیاموزد . و من بزرگ‌ترین درس زندگی را آموختم آموختم که باید مثل باران ببارم تا همه را از محبت خود سیراب کنم و گاهی بی‌دلیل و حتی بی‌دریغ عشق بورزم .❤️ از خانم انصاری درسی آموختم که به خواندن صدها کتاب می‌ارزد .👌 💧"می‌گویند وقتی باران می‌بارد ،بوی خاک می‌آید، اما من می‌گویم وقتی باران می بارد، بوی خاطره می‌‌آید."💧 در آستانه روز معلم هستیم 💞 خانم انصاری، معلم نازنینم❤️ به رسم شاگردی ،دستتان را می‌بوسم از خداوند یکتا، برایتان سعادت،سلامت و یک دنیا نیک‌بختی ،آرزومندم. 🙏❤️🌹
(( به نام خالق آینده سازان این روزهایم)) تقدیم به معلمان عزیز استان قم: از ن و القلم و ما یسطرون فقط پروردگار نام تو را داشت در نظر یعنی سپرده است به دستت رسالتی ای امتداد روشن راه پیامبر(ص) از شما می نویسم، از شما که راه و رسم معرفت، انسانیت، محبت و فداکاری را یادم داده اید. کویر تشنه ای بودم مانند باران برآن باریدید، دنیایم را پر ستاره کردید. ای ستارگان آسمان دانش، ازشما برای شما وبه یاد شما مینویسم که تاابد مدیونتان هستم. آری شما صبر را از زینب( س) استقامت را از صدیقه کبری( س) و محبت آموختن را از محمدخاتم( ص) به ارث برده اید. یادم داده اید ازخودگذشتگی را! یادم داده اید محبت را! یادم داده اید راه و رسم شهادت را! می نویسم ازکسانی که ازشرق تا غرب کشورم را به من آموختند و آداب جهان اجتماعی را، تا گم نشوم در این دنیای بی سروته. می نویسم از او که چون پزشکان در خط مقدم تلاش می کند،اما پیشینه او زندگی بخشیدن به بیماران نیست... بلکه او دانشمندان این سرزمین را در دامان خود می پروراند.. او کسی است که دانش امروز پزشکان این سرزمین، حاصل سال ها تلاش و صبر اوست او معلم است...معلمی که در خط مقدم دانش ایستاده است و با صبر و تلاش، دانش اموزانش را به سمت جلو هدایت می کند... می نویسم از کسانی که راه و روش دین را به من آموختند و ازکسانی که حساب و کتاب را یادم داده اند تا در حساب و کتاب دنیا و آخرت بازنده نباشم . ازشما می نویسم ای کسانی که آموختید، سوختید تا من نسوزم درآتش جهل.. شعرهایم با مدد شما بی قافیه نیستند و با یاری شما ارتباط بادنیا را آموختم. محبت هایتان را یادم نمی رود. بگذار تا به نام صدایت کند دلم بگذار بخوانمت زیبا ترین کلام نام تو را درود معلم تو را سپاس ای عشق جاودانه معلم تورا سپاس و ای معلم دوستت دارم ای نام پاک ایثاروشهادت..... ❎فرماندهان واحدهای مقاومت ناحیه یک بسیج دانش آموزی
🍃بسم الله الرحمن الرحیم 🍃 🌷سلام 🌷 سلامی به گرمی آفتاب 🌞 به روشنایی خورشید ☀️ به بزرگی آسمان 🌌و کهکشان ها🌠 سلامت میدم ای مهربان 💜، ای بزرگوار💚 تو آرامش بخش 💖ِ وجود ما هستی تویی که با گرمی صدایت و اعماق وجودت 💛، از علمی که در سینه داری به ما درس زندگی ، سازگاری و بخشندگی می آموزی ..... و با نگاه مهربانت و صبورت 💙از جان و دل برایم می بخشی🌼🌼 تا من جوانه زنم و شکوفه دهم گلبرگ های وجودم باز شود از علم و دانش تو عزیز 🌹🌹 از خدای مهربان سپاسگزارم و شکر نعمت میکنم از ته قلب که چنین گوهری ارزشمند⭐️ نصیب ما کرده ای معلّم عزیزم ❤️ تو همچون مادری مهربان 💗هستی که از گرمای وجودت بهره میبرم و پَروا میشوم از خدا میخواهم که هر چه خِیر و خوبی💓 است نصیبِ گلِ وجودت 🌸 💞کند که او بهترین پاداش دهنده است ... تقدیم به گلِ وجودت🌺 ای معلّم گرامی ام💐💐 💕❣💝💘 1⃣فاطمه خیّر 🔻دانش آموز پایه هشتم 🔺دبیرستان نیایش
❎نرگس سادات موسوی پایه هفتم دبیرستان حضرت ابوالفضل علیه السلام
24.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نگارش متن و طراحی کلیپ :زهراسادات سیفی دبیرستان نیایش
11.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپی به مناسبت روز معلم ساخته شده توسط نازنین معصومه شیخ زاده و دکلمه ای با صدای نازنین معصومه شیخ زاده . کلاس دوم دبستان شهید عبدی پور.
به نام خالق مهربانی ها، آفریننده خوبی ها و به وجود آورنده زیبایی ها. می نویسم به نام و یاد آنکه به من سواد آموخت ،سوادی دست نیافتنی،سوادی که بیش از فراگیری علم به من آموخت:( مهربان باش:زیرا که مهربانی روح تورا لطیف و جسمت را آرام میکند. بخشنده باش: زیرا که همیشه گِره در دستان دیگری باز نمی شود گاهی مشکلات دیگران به دست لطیف و آغشته به مهربانی تو باز میشود. انسانی شریف باش: زیرا که در نبودت از تو به بهترین شکل یاد می شود و چنانکه بسیار از شرافت به یاد می آید. صبور باش: زیرا که صبر انسان را قوی، و قدرتمند تر از دیروز آن میسازد. تحمل نَه شنیدن را داشته باش: زیرا که همیشه همه چیز بر وفق مراد تو پیش نمی رود و گاهی نه شنیدن ، بهتر از بله شنیدن است. زیاده خواه باش : نه آنطور که خودت و دیگران را در عذاب قرار دهی ،آنطور که از زندگی خودت لذت ببری و به کم قانع نشی. درست را بخوان: زیرا که هر چقدر هم که خوب باشی ،اگر درست را نخوانی در جامعه حرفی برای گفتن نداری ، اگر هم به دلایل نامشخصی نتوانستی به بالاترین مقطع تحصیلی برسی حداقل در کم ترین مقطع آن را رها مکن.) . عزیزانم روزتان مبارک💐💐 معلمان عزیزم دوستتان دارم زیرا که بیش از وظیفه ای خود به من آموختید بعد از پدر و مادر عزیزم شمارا باعث پیشرفت خود میدانم. فاطمه بختیاری پایه نهم مدرسه حضرت زهرا( س)
ای ❤معلم❤ تو را سپاس: ای آغاز بی پایان ، ای وجود بی کران ، تو را سپاس. ای والا مقام ، ای فراتر از کلام، تورا سپاس. ای که همچون باران بر کویر خشک اندیشه ام باریدی سپاست می گویم، تو را به اندازه تمام مهربانی هایت سپاس می گویم. ای نجات بخش آدمیان از ظلمت جهل و نادانی،ای لبخندت امید زندگی و غضبت مانع گمراهی تو را سپاس می گویم. این تویی که با دستان پر عطوفتت گلهای علم و ایمان را در گلستان وجود می پرورانی و شهد شیرین دانش را به کام تشنگان می ریزی. پس تو را ای ❤معلم❤ به وسعت نامت سپاس می گویم. همان نامی که چهار حرف بیشتر ندارد ، اما کشیدن هر حرف و صدایش زمانی به وسعت تاریخ نیاز دارد….... 💗ای مهربان ترین مهربان ها روزت مبارک!!!💗 نام و نام خانوادگی: سحر پورشریف مدیر: سرکار خانم عموزادی معاون: سرکار خانم رضوی ولی دانش آموز: محمد پورشریف
هرکدام از انسان‌ها هر شغلی که داشته باشند، از مقام و منزلت خاصی برخوردار هستند. در این میان شغلی هست که مقامش از همه مشاغل بالاتر است چرا که شغل انبیا است، بله! مقام معلم بسیار والا است. معلم همان کسی هست که در روز اول مدرسه برای ماندن پیش آن گریه می‌کردیم و در نهایت در روز آخر مدرسه برای جدایی از آن نیز باز گریه می‌کنیم گریه روز اول برای ترسیدن و تنها ماندن پیش افراد ناشناس است و گریه آخر برای جدایی از معلمی مهربان و دلسوز که به ما علاقه بر آموزش و علم آموزش و ایثار و فداکاری و مهربانی و از خود گذشتگی داد. معلم که به ما درس زندگی داد. زندگی‌ای که سراسر فراز و نشیب‌هایی دارد که تنها با یادگیری و آموزش و تجربه دیگران می‌توان آن را سپری کرد که معلم بهترین آموزش دهنده این موضوع است. معلم مادر دوم همه دانش آموزان است. برای دانش‌آموزانی خود ناراحت می‌شود و در کنار آن همراه آنها خوشحال می‌شود. همچنین کودکی با آنها بازی می‌کند و هنگام مریضی آنها برایشان مادری می‌کند و دلواپس و نگران آینده دانش آموزان یا معلم پرورش دهنده همان کودکی است که در آینده نقشی مهم در جامعه ایفا می‌کند و به گونه‌ای آینده سازی مملکت خویش هست. معلم به دانش‌آموزان یاد می‌دهد که چگونه در زندگی فردی مفید باشند و با تلاش و کوشش باعث پیشرفت جامعه خود شوند. او دانش‌آموزان را با دنیای بزرگ آشنا می‌کند و تاریخ گذشتگان را به آنها می‌آموزد تا از آن درس عبرت بگیرند و آنها را با کوه‌ها و دریاها آشنا می‌سازد تا استقامت و عظمت را بیاموزند. انسان‌ها در طول زندگی احتیاج به یک معلم و راهنما دارند تا شمع راهشان گردد و آنها را از نادانی و جهل دور سازد. به همین سبب معلم شغل انبیا بوده و شغلی مقدس است و همه ساله روز ۱۲ اردیبهشت را به مناسبت روز معلم جشن می‌گیرند تا از معلم خود سپاسگزاری کنند. من نیز در پاس داشتن مقام معلم این روز را به همه معلمان تبریک می‌گویم. ❎نرگس ادیبی دانش آموز دبیرستان حضرت ابوالفضل علیه السلام
❎تقدیم به کادر آموزشی دبیرستان نیایش امروز قرار است جشنی برپا کنیم، جشنی خیالی،جشن روز معلم. دوستانم از من خواسته اند که متنی را در وصف کادر آموزشی مدرسه ام بنویسم. پس به نام خدا: 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 از تو شروع می کنم. مدیر مدرسه! رئیس مدرسه!سرور مدرسه!تو چقدر خوبی!چقدر کلامت،نگاهت و دستانت، عمق جانمان را تکان می دهد.کلامت چقدر شیرین است نگاهت و دستانت چه مهری دارد. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 از تو می نویسم معاون عزیزم ،من از تو یاد گرفتم که چگونه در صف بایستم و با نظم نظاره گر سخنان محکمت باشم. یاد گرفتم قانون نظم و ترتیب لازم الاجراست و ما باید تابع قانون باشیم. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ازپله ها بالا با سرعت بالا می آیم و چشمم به اتاقت می افتد. چه اسم برازنده ای داری تو معاون پرورشی! تو روح و جانمان را پرورش می دهی !تو چه آرام و با تومانینه در جانمان نفوذ کردی و چه زیباست مهربانی ات. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 زنگ اول است و تو وارد می شوی.همیشه می گفتم این همه ریاضی آخر که چه؟ اما الان که 14 ساله هستم می دانم که تو حساب و کتاب زندگی را یادمان دادی و ما فهمیدیم که چگونه کتاب زندگی را حساب کنیم. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 زنگ دوم است و باز هم ادبیات به به چه می شود امروز!تویی که با هر کلمه از اشعار زیبایت دل های بی قرار ما را تسلی می دهی. فرقی ندارد املا باشد یا انشا یا کتابمان را باز کنیم و برایمان با نوای دلنشینت شعر بخوانی مهم تویی که آموزگار منی. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 زنگ سوم است. وقت مطالعات است و من همیشه عاشق تاریخ بشریت بودم. عاشق تغییرات جغرافیایی اطرافم و روابط اجتماعی بین انسان ها و تو چقدر زیبا این ها را به من آموختی. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 زنگ چهارم است و امروز علوم هم داریم. علوم یعنی حیات،یعنی زندگی و معلم علوم یعنی حیات بخش زندگی . تو به آموختی طبیعت خدا چیست و تو چه ماموریتی داری که به ما بفهمانی همه ی چیز ها در جهان ماده است. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 زنگ پنجم به دروس زبان هایی که با زبان مادری تفاوت دارد تقسیم شده است اما من مشتاقانه گوش میدهم که بدانم استادم عشق را در زبان عربی و انگلیسی چگونه ترجمه می کند و این بهترین کلمه در جهان هستی است. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 زنگ ششم است.زنگ ایمان و تقوا،زنگ خدا و تو چقدر ماهرانه آموختی که خدا همه جای دنیا وجود دارد. حتی همین حالا تو واقعا استادی آن هم از نوع دینی. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 زنگ آخر است و ما هنر داریم و من تمام تلاشم را می کنم تا تو را ماهرانه نقاشی کشم. دلم می خواهد چهره ات تا ابد در ذهنم حک شود و هیچ کس آن را پاک نکند. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 زنگ مدرسه ذهنم به صدا درآمد.تو مثل همیشه با آن سوت بران خود حاضر می شوی و از ما می خواهی تا خانه هایمان بدویم و ما می دویدیم.آری من به تو قول میدهم که بدوم. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 حتی همین حالا که به دلیل این ویروس مزاحم مجبورم دور از همگی شما بنشینم و برای شما بنویسم شاید بتوانم از راه دور اندکی از زحماتتان را جبران کنم. بی صبرانه مشتاق دیدار همگی شما هستم. روزتان مبارک ❎دوستدار همیشگی شما یلدا میلادی نیا ازدبیرستان نیایش قم
تقدیر از دبیران دبیرستان شهید خدابخشی
❎نرگس سادات موسوی پایه هفتم دبیرستان حضرت ابوالفضل علیه السلام