تله آفساید!
تنظیم و بازنشر گسترده این تصویر با متنهای مختلف و مشابه، برای دادخواهی از صداوسیما و فریاد وااسلاما و... برافراشتن علم مطالبهگری در این چندروز اتفاق عجیبی نبود، اما
برای چندمینبار افتادن حزبالله در تله آفساید دشمن، جای تأمل و توجه دارد...
.
در میانه این روزهای سخت و تلخی که بر جامعه ایرانی میگذرد، کم اتفاق نیفتاد که فردی یا گروهی، برای تسویه حساب شخصی، خانوادگی، کاری و صنفی یا... از این فضای غبارآلود فتنه، سوءاستفاده کرده و صاحب کسب و مغازه و فروشگاهی را متهم کند به حمایت از اغتشاشگران و جمعیتی هم مشغول تحریم و بلاک و... و از طرفی جمع دیگری، صاحبمغازهای دیگر را متهم کنند که به خانمهای بدپوشش و... چیزی نمیفروشد و جمعیت دیگری را بیاندازند به جان او... بعد هم کاشف به عمل آید که از بیخوبن هم این اتهام و هم آن برچسب، هردو ناچسب بوده و قصه چیز دیگری است...
طبیعی است شهر که به هم میریزد، کاسبی دزدها رونق میگیرد...
.
تعریف دوگانههای جعلی و ایجاد شکافهای اجتماعی برساخته با تمرکز بر نقاط ضعف و سوءاستفاده از گرایشات و علاقهمندیهای مذهبی یا انقلابی جامعه، شیوهای نخنما است که متأسفانه عدمعبرتگیری ما از گذشته با سطحینگری در مسائل مختلف، موجب توفیقات شگفتانگیز این شیوه پوسیده میشود!
ادامه دارد...
@qoqnoos2
تله آفساید!
تنظیم و بازنشر گسترده این تصویر با متنهای مختلف و مشابه، برای دادخواهی از صداوسیما و فریاد وااسلاما و... برافراشتن علم مطالبهگری در این چندروز اتفاق عجیبی نبود، اما
برای چندمینبار افتادن حزبالله در تله آفساید دشمن، جای تأمل و توجه دارد...
.
در میانه این روزهای سخت و تلخی که بر جامعه ایرانی میگذرد، کم اتفاق نیفتاد که فردی یا گروهی، برای تسویه حساب شخصی، خانوادگی، کاری و صنفی یا... از این فضای غبارآلود فتنه، سوءاستفاده کرده و صاحب کسب و مغازه و فروشگاهی را متهم کند به حمایت از اغتشاشگران و جمعیتی هم مشغول تحریم و بلاک و... و از طرفی جمع دیگری، صاحبمغازهای دیگر را متهم کنند که به خانمهای بدپوشش و... چیزی نمیفروشد و جمعیت دیگری را بیاندازند به جان او... بعد هم کاشف به عمل آید که از بیخوبن هم این اتهام و هم آن برچسب، هردو ناچسب بوده و قصه چیز دیگری است...
طبیعی است شهر که به هم میریزد، کاسبی دزدها رونق میگیرد...
.
تعریف دوگانههای جعلی و ایجاد شکافهای اجتماعی برساخته با تمرکز بر نقاط ضعف و سوءاستفاده از گرایشات و علاقهمندیهای مذهبی یا انقلابی جامعه، شیوهای نخنما است که متأسفانه عدمعبرتگیری ما از گذشته با سطحینگری در مسائل مختلف، موجب توفیقات شگفتانگیز این شیوه پوسیده میشود!
.
گاه دشمن خناس، با دوصد واسطه، چنان علم دین و دینداری را بلند میکند و در مظلومیت فلان حکم الهی یا مسأله شرعی، گریبان چاک میکند و به سوگ مینشیند که گمان میبری صاحبعزا، آخرین گونه دینداران بر روی زمین هستند که در مظلومیت و غربت، غیورانه پای دین خدا ایستادهاند... غافل از اینکه قصه چیز دیگری است...
بهویژه در روزگاری که سوادرسانهای امثال بنده هم نم کشیده باشد و فرامتن این پیامها را نتوانم تشخیص دهم، کار سختتر خواهد شد. (احتمال دارد که برخی دوستان مشفق، همین تعریض را دستاویز کنند که بله! اقرارالعقلا علی انفسهم جایز! فلانی خودش هم اعتراف کرده که... و کل این وجیزه را زیر سؤال ببرند! باکی نیست...)
.
اما دقت کنیم در متنهای مشابهی که ذیل این تصاویر برای داغکردن مسأله و برافروختهکردن غیرت دینی جامعه منتشر شده، عباراتی به کار رفته که هر تحلیلگر منصفی را به این گمانه نزدیک میکند که دستهای پشت پرده، کاسهای را زیر نیمکاسه نهاده باشند!:
- «دخترای کلاس ششمی، جلوی مدیر شبکه کشف حجاب کردند»
- «دختران پایه ششم، بدون حجاب»
- «دختران ۱۳ساله بیحجاب در تلویزیون»
- «این دختران به سن تکلیف رسیدهاند»
- «وقتی رسانه ملی از عوامل اصلی تشویق به اغتشاشات میشود»
- «تلویزیون عامل اصلی اغتشاشات»
- «اعتراض به برنامه «غیرشرعی» و «حرام» شبکه آموزش»
- «ساخت برنامه «غیرشرعی» و «حرام مسلم»»
- « تا چه زمان عقبنشینی را تحمل کنیم»
- «دستور عملیاتی شماره ۱۱؛ تماس و پیامک و اعلام اعتراض شدیداللحن به این منکر»
- «آقای رئیسی! گشت ارشاد رو که حذف کردید، حالا هم اینجوری، خبریه؟؟؟ دارید 2030 رو اجرا میکنید؟»
- «این اتفاق سهوی نیست و قطعا با برنامهریزی بوده و خواستار اخراج مقصرین و عذرخواهی عوامل و توقیف برنامه هستیم تا درس عبرتی برای سایرین باشد.»
- «با ۱۶۲ تماس بگیرید تا مسؤول بیشرف سکان شبکه آموزش رو رها کنه»
این عبارات نمونههایی از جملاتی است که ذیل این تصویر چندروزی شبکههای اجتماعی را درنوردیدند...
عباراتی که گاه شامل دروغ بیّن است و گاه اتهام و تهمت...
در پس پرده این کلمات، سوءاستفاده از علایق مذهبی و اعتقادات دینی مردم کاملا مشهود است...
.
اما در خصوص این ماجرا، توجه به چند نکته به تحلیل بهتر کمک خواهد کرد:
- دکتر #علی_عبدالعالی مدیر شبکه آموزش که در این ماجرا سیبل حملات قرار گرفته، از قضا از مدیران باسواد و تحولگرای صداوسیما است، دکترای مهندسی برق دارد از دانشگاه علم و صنعت با یک پیشینه(رزومه) سنگین از کارهای علمی و آموزشی، تحقیقات و تألیفات، آزمایشها و اختراعات... در همین مدت کوتاه هم توانسته تغییرات مهمی را در شبکه آموزش رقم بزند.
- از قضا این بزرگوار از مدیران متدینی است که همسرشان هم محجبه و چادری بوده و از قضا در قسمتهای دیگر همین برنامه، دختران بزرگتری که در برنامه حاضر بودند، با پوشش چادر حضور داشتند.
ادامه دارد...
- دخترانی که در این فیلم به آنها اشاره شده، هیچکدام به سن تکلیف شرعی نرسیدهاند و برخلاف آنچه عنوان کردهاند نه کلاس ششم هستند و نه سیزدهسالهاند، همچنانکه پسران حاضر در برنامه هم...، شیوه آموزشی ایشان، انجام آزمایشهای مقاطع مختلف در برنامه باحضور چند نفر دانشآموز همراه از سنین مختلف هست، افرادی که قسمتهای دیگر این برنامه را دیدهاند به خوبی میدانند که ایشان، برای جذابیت بیشتر آموزش، از فرزندان، خواهرزادهها و برادرزادههای خود در انجام آزمایشات مختلف کمک میگیرد. جالب اینجا است که دقت داشته و از محارم خویش استفاده میکند.
- حال طبق کدام حکم اسلام، یا حکم کدام اسلام، دختربچههایی که به سن تکلیف نرسیدهاند، باید حجاب داشته باشند؟
- در طول این سالها از همین اعمال سلیقهها بهجای توجه به احکام الهی، کم زیان ندیدهایم و شاید لطمهای که این سیاستهای سلیقهای به اصل حجاب زدهاند، کمتر از تلاشهای جبهه مقابل نبوده است، اتفاقاً این تفکیک درست، دینی و عقلانی، میتواند بیشترین تأثیر را در فهم صحیح احکام الهی در جامعه داشته باشد.
- این نقل معروف است که شهید بزرگوار سیدمحمدباقرصدر نهی میکردند از اینکه تا قبل از رسیدن به سن بلوغ، دختران فامیل را چادر سر کنند تا زمانی که به این تشرف نائل آیند و شایستگی حجاب را پیدا کنند و برایشان منزلت رفیع این جایگاه و مقام، محفوظ بماند.
- در پایان اینکه این حرکت بیشتر به یک تسویه حساب شخصی میمانست که از یکسو اولویتهای جامعه را برای مدتی برهمبریزد و به جای دیگری بکشاند و از سوی دیگر با سوءاستفاده از عقاید و عواطف مردم در این شرایط فتنهگون، یکی از مدیران موفق صداوسیما را به زیر افکند، توطئهای که فقط با خطای شناختی جامعه مذهبی، امکان توفیق پیدا میکند.
@qoqnoos2
نقد وارده:
سلام برادر بزرگوار
بنده بدون هیچ غرضی و فقط از نگاه خودم چند مطلبی را عرض میکنم:
۱. آن چیزی که از این عکس پیدا هست این دو دختر باید مدرسه ای ( کلاس اول و یا دوم ابتدایی ) باشند. و ما با این نگاه که به سن تکلیف نرسیده اند پیش میرویم.
۲. اینکه دلیل نداشتن حجاب دختر بچه ها، استفاده از محارم معلم عنوان شده، به نظر توجیه مسئله هست چون فیلم از تلویزیون برای ۸۰ میلیون نفر قراره پخش بشه و لذا محارم بودن یا نبودن معنایی نداره.
۳. خدا سید محمد باقر صدر را رحمت کنه و انسان بسیار بزرگی بودند ولی این جمله از ایشان کمی برای بنده علامت تعجب داشت و اینکه چرا نهی؟!! مگر اشکالی دارد دختر بچه قبل سن تکلیف، حجاب داشته باشد؟!! به نظر حقیر، بسیار کار خوبی است قبل از سن تکلیف، دختر بچه ها را با حجاب در عمل آشنا کرد و سن آموزش و عمل کردن به حجاب به ۷ و ۸ سالگی بیشتر نزدیک هست. و آموزش و پرورش جمهوری اسلامی حداقل یک کار بسیار مثبتی که برای دختران ابتدائی اول و دوم انجام داده همین مسئله هست که لباس فرم حجاب ( مقنعه ) برای اینها تعریف کرده که به نظرم بهترین و شایسته ترین کار را انجام داده است. پس پوشش حجاب برای آموزش دادن به دختر بچه ها کار بسیار پسندیده ای هست و مقدمه ای هست تا دختر بچه در سن تکلیف با مسئله حجاب راحت کنار بیایید.
۴. فارغ از اینکه مدیر شبکه آموزش، خودی باشید یا غیر و یا رفیق ما باشد یا غیر، بهتر بود در این اوضاع کشف حجابی و اوضاع حساسی که وجود دارد، دشمن را به سوء استفاده از محتوای شبکه نمیکرد.
ققنوس
نقد وارده: سلام برادر بزرگوار بنده بدون هیچ غرضی و فقط از نگاه خودم چند مطلبی را عرض میکنم: ۱. آن
پاسخ حقیر به نقد مذکور:
سلامونورورحمت
۱. مرحبا بناصرنا
۲. دلیل نداشتن حجاب، عدم حکم شرعی بیان شد نه محرمبودن یا نبودن...
توضیح داده شد که مشی برنامه به چه شکل است، چون در موج دیگری از نقد نوع مواجهه ایشان با دختران را سیبل قرار دادند...
این نکته را از این باب آوردم که ایشان اهل رعایت مسایل شرعی و مقید است وگرنه میشد از هر دانشآموز دیگری استفاده کند...
۳. نکته شهید صدر کاملا جنبه تربیتی دارد، نه شرعی، وگرنه به قول حضرتعالی چه اشکالی دارد قبل از سن تکلیف، حجاب داشته باشند...
بله، آشناکردن کار خوبی است، آشناکردن و آموزش، یعنی تمرینکردن، یعنی گاهی عملکردن، نه الزام و نه دوام... اتفاقاً در این مرحله باید به راحتی و با رغبت، به انجام تکالیف بپردازند...
نکته مهم این هست که باید فرق بین تشرف به سن تکلیف و قبل آن را بفهمند و این مهمترین آموزش هست...
اجازه بدید درباره سیاست آموزش و پرورش با حضرتعالی مخالف باشم، به نظرم یکی از سیاستهای بسیار غلط جمهوری اسلامی همین نکتهای بود که اشاره فرمودید...
اتفاقاً بخشی از شرایط امروز، حاصل همین سیاست اشتباه است.
۴. ازقضا جناب عبدالعالی را تا امروز نه دیدهام و نه رفاقتی داریم و نه... بنده هم به بهانه همین اتفاق و اظهارنظرها و... کمی پرسوجو کردم و...
به نظر حقیر چنین حرکتی در این اوضاع حساس و کشف حجاب و... که فرمودید، بسیار راهگشا است، عقلانیت و منطق درست را بهتر به نمایش میگذارد و بهانه از دست دشمن میگیرد...
ظاهراً هم برای دشمن سنگین آمده است که اینگونه وارد گود شده و شروع کرده به زدن...
۵. مخلصیمودعاگوومحتاجوملتمسدعا 🌷
نقد وارده ۲:
سلام و عرض ادب و ارادت
چند نکته ای در باب نقد مطلب تله آفساید:
۱. اصل دغدغه در تنبه امت به اصطلاح حزب الله که علی رغم پیشانی پینه بسته و صوت دلنشین قرآن، بصیرت کافی برای شناخت صحنه آرایی خطرناک دشمن برای فعال کردن گسل های اجتماعی را نداشته و با دیدن قرآن بر نیزه، فریب خورده همیشگی و تاریخی این میدان هستند دقیق و به هنگام است ؛ جامعه اسلامی از عدم تشخیص اهم و مهم توسط اینان چه ضربه ها که نخورده... حمله وحشیانه اخیر به مدیر شبکه آموزش نیز مصداق کج فهمی همین جماعت است. این جماعت نهروان صفت همیشه خدا در آفساید بوده اند.
۲. اما اینبار به نظر می رسد شبکه آموزش نیز در تله آفساید میلیمتری دشمن گرفتار شده! عدم درک جایگاه رسانه در تربیت دینی کودکان و نوجوان شاید اصلی ترین علتی است که شبکه آموزش را به ورطه این بدسلیقگی کشانده است. روایتهای دینی نشان میدهند که ائمه معصومین علیهم السلام نسبت به یادگیری مسائل دینی در سنین کودکی اهمیت بسیاری میدادند و معتقد بودند که آموزش به فرزندان در خردسالی مانند نقش روی سنگ هیچ وقت پاک نمیشود. نمونههای زیادی در احادیث وجود دارد که نشان میدهد انس دادن کودک و نوجوان با امور دینی بهخصوص روزه گرفتن چهاندازه در تربیت آنها اهمیت دارد، بهعنوان مثال در روایتی عنوان شده که امام محمد باقر علیه السلام در مجلسی درباره سن تشویق کودکان به نماز صحبت میکردند، در ضمن صحبتها فرمودند: «ما کودکان خود را وقتی پنجساله هستند به نماز امر میکنیم ولی شما کودکان خود را وقتی هفتساله شدند به نماز امر کنید. ما کودکان خود را وقتی هفتساله شدند به روزه وامیداریم، بهاندازهای که توان دارند؛ چه نصف روز باشد یا بیشتر یا کمتر. وقتی تشنگی و گرسنگی بر آنها چیره شد، افطار میکنند تا اینکه به روزه عادت کنند و توان آن را بیابند. ولی شما کودکانتان را وقتی نهساله شدند، بهاندازهای که توان دارند به روزه وادارید و وقتی تشنگی بر آنان چیره شد، افطار کنند.»، این روایت که در جلد سوم کتاب کافی نوشته شده نشان میدهد که چهاندازه مأنوس کردن نوجوانان با حکم روزه اهمیت دارد.
۳. با فرض اختلافی بودن این موضوع در بین کارشناسان تربیتی و ناظر به نقل شما از سیره شهید صدر، بهتر بود با احتیاط نسبت به آن، از انجام چنین کاری خودداری کنند.
ققنوس
نقد وارده ۲: سلام و عرض ادب و ارادت چند نکته ای در باب نقد مطلب تله آفساید: ۱. اصل دغدغه در تنبه
پاسخ حقیر به نقد مذکور:
سلامونورورحمتومرحمت
ممنون از توجه و عنایتتون به سیاهه حقیر...
اتفاقاً روایتی که فرمودید رو وقتی دقیقتر بررسی میکنیم بهترین مؤید برای نوشته حقیر است...
«...شما کودکانتان را وقتی #نهساله شدند، به اندازهای که توان دارند به روزه وادارید و وقتی تشنگی بر آنان چیره شد، افطار کنند.»
روایت درباره کودکان پسر است یا فرقی نگذاشته؟
اگر شامل دختران هم باشد، چه میشود؟
اگر بخواهیم تنها این روایت را مستمسک قرار دهیم، مسأله حتی فراتر از برداشت متن حقیر خواهد بود، که حداقل بنده با وجود حکم شرعی محقق و معین تا اینجا را نمیروم!☺️
به فرض که مشترک باشد و فرقی نگذاشته باشد، باز هم...
قبول که درباره پسران باشد، لسان روایت تمریندادن است نه اجبار و نه دوام...
یعنی در همین فرض هم مثلاً در ماه رمضان، چند روزی را روزه میگیرند، حالا کامل یا ناقص یا کلهگنجشکی یا... یا برخی روزها، بعضی نمازها را میخوانند...
اتفاقا در همین برنامه، در همین ایام قبل از تکلیف، همین بچهها گاه با روسری حاضر میشدند...
.
در هر صورت باز هم ممنون هستم که وقت گذاشتید و محبت کردید...
May 11
نقد وارده ۳ به «تله آفساید!»:
سلام علیکم
بسیاری از رفتارهای اجتماعی رو نمیشه با معیار حلال و حرام سنجید
مثل
حضور دخترخانم های ممیز بدون حجاب در تلوزیون
دوچرخه سواری زنان
خوانندگی زن ها
و...
حیا یک قواعدی داره که لزوما بر اساس حلال و حرام سنجیده نمیشه...
لطفا از حیا کوتاه نیاییم
اگر هم یک فرد معتقد و متدین داره بی حیایی را عادی می کنه باید بهش نذکر بدیم
نه اینکه چون متدین و متعهد هست اشتباهش رو بپذیریم.
الان اگر یک زوج در تلوزیون دست به گردن هم بندازن ما باید بگیم چون محرم هستند اشکالی نداره؟!!
برنامه های زیاد تلوزیونی در سال های متمادی با همین حرف ناقص«کی گفته حرومه» بی حیایی رو عادی سازی کردند:
اینکه همه تعریف کنند چطور عاشق همسرشون شدند، حرام نیست ولی ترویج بی حیاییه.
اینکه یک زوج جلوی همه بگن دوست دارم، حرام نیست ولی ترویج بی حیاییه.
مرحله بعدیش میشه اینکه مجری مرد با یه خانم معلوم الحال قاه قاه بخندن و سر به سر هم بذارن، که هم حرامه هم بی حیاییه.
و...
دختر خانم های ممیز نباید در تلوزیون بی روسری باشند
ربطی هم به حرام و حلال نداره
مربوط به فرهنگ، سبک زندگی اسلامی ایرانی و مهندسیش هست.
ققنوس
نقد وارده ۳ به «تله آفساید!»: سلام علیکم بسیاری از رفتارهای اجتماعی رو نمیشه با معیار حلال و حرام س
پاسخ به نقد ۳:
علیکمالسلام ورحمةالله
(سعی کردم با دقت و مبتنی بر واژگان اتخاذی حضرتعالی در حد فهم ناچیزم، پاسخی تقدیم کنم:)
اینکه «بسیاری از رفتارهای اجتماعی رو نمیشه با معیار حلال و حرام سنجید» اجمالا قبول (بسته به تعریف دایره حلیت و حرمت و با استفاده از مفاهیم حلیت و حرمت اجتماعی، ممکن است جور دیگری هم مسأله را تحلیل کرد.)
اما اجازه بدهید در مثالها همراهیتان نکنم. به نظر میآید قرار دادن مثال «حضور دخترخانمهای ممیز بدونحجاب در تلویزیون» درکنار «دوچرخهسواری خواهران» و «خوانندگی زنها»، مغالطهای است که منشأ همان خطای شناختی گردیده...
اگر «وجه شبه» را محافظت میکردید، بهتر میشد بحث را دنبال کنیم، آنوقت باید میفرمودید:
«مثل: حضور دخترخانمهای ممیز بدونحجاب در تلویزیون، دوچرخهسواری دخترخانمهای ممیز، خوانندگی دخترخانمهای ممیز و...»
احتمالاً همینگونه هم میخواستید مثال بزنید، اما ناخودآگاه ذهنتان دیده استدلال سست میشود و ذهن مبارک، ناخودآگاه مثالها را یک تغییر ریز و فنی داده!
چرا که اتفاقاً اینگونه مثالها هماینک عینیت دارد و خلاف عرف دینی جامعه هم نیست و ازقضا میشود مؤید عرض بنده!
چه بسیار گروههای سرود دانشآموزی که دختربچه ممیزی تکخوان گروه است و در فلان مناسبت مذهبی یا ملی، به دعوت این نهاد انقلابی و آن مؤسسه دیگر دعوت میشوند و اجرا میکنند... (بله در همه این موارد باید سایر مؤلفهها را هم در نظر گرفت و مناقشه مصداقی ندارم؛ اگر سنش نزدیک تکلیف بود، اگر صدایش بسیار زیبا بود، اگر چهرهاش چشمنواز بود، اگر... شاید حال همین مصادیق هم عوض شود)
در این همه مجتمع مسکونی، در همین مجتمعهای مسکونی طلاب، یکروز عصر تشریف بیاورید و ببینید چه بسیار دختربچههای نه ممیز، بلکه مکلف (هرچند کمسنوسال، دهساله و یازدهساله) در محوطه مجتمع مشغول دوچرخهسواری هستند و مورد تنکیر و تقبیح اجتماعی هم قرار نمیگیرند (هرچند که اگر بخواهیم به حکم شرع یا اقلاً احتیاط شرعی مواجهه کنیم، چه بسا در جوازش نِقاش باشد)
و از این جهت بسیار ممنونم، چرا که این دو مثالتان چهقدر کمک کرد برای تبیین بهتر بحث حقیر...
باز هم این عبارتتان را اجمالا قبول میکنم که: «حیا یک قواعدی داره که لزوماً بر اساس حلال و حرام سنجیده نمیشه...» و این اجمال که تکرار میکنم از جهت همان سعه و ضیق مفهومی حلال و حرام است که اشاره شد...
اما باز هم رخصت میخواهم که در مصداق و مثال همراهتان نباشم...
از حیا هم کوتاه نخواهیم آمد، و این را هم «وظیفه» میدانیم نه «لطف»!
اما گاه پیامد رفتار ما خلاف هدف مطلوب خواهد بود، گاه بهگونهای عمل میکنیم که به ضدخودش بدل میشود، مانند دختربچههای معصومی که در مدرسه تمامدخترانه براساس قانونی... (اجازه بدهید بگویم احمقانه) و نه مطابق حکم الهی، مجبورشان میکنیم مقنعه بر سر کنند، آن هم یکرنگ و یکدست و... بعد در دانشگاه مختلط، هرگونه ضابطهای برای پوشش عملا معلق و منعطل میشود! این با کدام عقل سیاستگذاری جور درمیآید؟
یا آنجا که دختر دبیرستانی ما در طول مسیر منزل تا مدرسه، در میان تمام چشمان نامحرم، چادرش را در کیف و کوله، مچاله کرده و در آستانه درب مدرسه، هنگام ورود به جمع دختران هممدرسهایاش بر سر میکند و همین قصه هنگام خروج از مدرسه برعکس میشود! این با کدام الگوی ترویج حیا مطابقت دارد؟
در متن حقیر، هیچکجا استدلال نشد که چون دکتر عبدالعالی «فردی معتقد، متدین و متعهد» هست، «اشتباهش را بپذیریم»، بلکه اگر دقت بفرمایید اتفاقاً در اصل تطبیق این عنوان که «دارد بیحیایی را عادی میکند» اشکال شد.
در ادامه هم قطعاً مثالهایتان با مورد بحث ما معالفارق است، اینکه «یک زوج در تلویزیون دستبهگردنهم بیاندازند»، اینکه «همه تعریف کنند چهطور عاشق همسرشون شدند»، اینکه «یک زوج جلوی همه بگن «دوستت دارم»»، اینکه «مجری مرد با یه خانم معلومالحال قاهقاه بخندن و سربهسرهم بذارن» و دهها مثال از ایندست که به قول شما برنامههای زیاد تلویزیونی در سالهای متمادی، متأسفانه به همین شکل ساخته شدهاند، اگرچه باعنوان اولی مصداق حرام شرعی نباشند، اما با توجه به سایر شرایط محیطی و زمان و زمینی که این اتفاقات در آن رقم میخورد، ممکن است با عنوان ثانوی «امر خلاف عفت»، «خلاف حیا» یا عنوان دیگری شبیه به این عناوین مشمول حکم حرمت شرعی هم بشود.
اتفاقاً وجه استدلال ما حرف ناقص «کی گفته حرومه» نبود و در مواردی هم که مثال زدید حرف این نیست که «حرام نیست ولی ترویج بیحیاییه»، بلکه در همین موارد هم میگوییم باتوجه به سایر شرایط عرفی و محیطی، «هم حرام است و هم ترویج بیحیایی»
ادامه دارد...
@qoqnoos2
ادامه پاسخ به نقد ۳:
و با این مقدمات اطلاق این حکمتان را نمیپذیرم که
«دخترخانمهای ممیز نباید در تلویزیون بیروسری باشند»، اتفاقا بنده هم قائل هستم که صرفاً «ربطی هم به حرام و حلال نداره»، بلکه علاوه بر حرام و حلال شرعی، «مربوط به فرهنگ، سبک زندگی اسلامی ایرانی و مهندسیاش هست.»
باز هم ممنون از اظهار نظرتون...
@qoqnoos2
🚩 در سختترین مواقع هم افسرده نباشید
انقلاب با چهرهها و دلهای افسرده تضمینشدنی نیست. انقلاب با دلهای پرشور و چهرههای شاداب تضمین میشود.
هیچکس مرا در این دوره نشیب و فراز انقلاب در سختترین مواقع، نتوانسته است با قیافهٔ افسرده ببیند.
چرا افسرده باشیم؟
ما که به دنبال إحدی الحُسنَیَینیم؛ یا #شهادت یا پیروزی، دیگر چرا افسردگی؟
افسرده نباشید چهرهها شاداب باشد، نشاط داشته باشید.
آنوقت شعارتان همین است که آمریکا و مزدورانش هیچ غلطی نمیتوانند بکنند.
ما در زیر بار سختیها و مشکلات و دشواریها قد خم نمیکنیم.
«ما راستقامتان جاودانهٔ تاریخ خواهیم ماند.»
تنها موقعی سرپا نیستیم که یا کشته شویم و یا زخم بخوریم و بر خاک بیفتیم و الّا هیچ قدرتی نمیتواند پشت ما را خم بکند .
شهید آیتالله دکتر سیدمحمدحسین بهشتی