#سبک_زندگی
#کلام_ناب
✨ از حدیث کسا، ادبِ صحبت کردن با فرزندان و شوهر و همسر را بیاموزید.
🍃وقتی میخواهید از منزل خارج شوید، اهل خانه را خشنود کنید و بیرون بیایید.
🍃 وقتی هم خواستید وارد خانه شوید، بیرونِ در استغفار کنید و صلوات بفرستید، هر ناراحتی که دارید بیرون بگذارید و با روی خوش داخل [خانه] شوید.
🌸اهل خانه هم با روی خوش به استقبال شما بیایند.کمال زن و مرد در این است!!
مرحوم #حاج_اسماعیل_دولابی
╭━═━⊰ 🍃🌸🍃 ⊱━═━╮
@qoranketabehedayt
╰━═━⊰ 🍃🌸🍃 ⊱━═━╯
✳️ خدایا با من چه کار داشتی؟
🔻 #حاج_اسماعیل_دولابی: هر وقت در زندگیات گیری پیش آمد و راهبندان شد، بدان #خدا این کار را کرده، زود برو با خدا #خلوت کن. بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هرکسی گرفتار است، در واقع گرفتهی یار است.
📚 از کتاب #در_مسیر_بندگی. اثر گروه شهید هادی. ص ۱۰
╭━═━⊰ 🍃🌸🍃 ⊱━═━╮
@qoranketabehedayt
╰━═━⊰ 🍃🌸🍃 ⊱━═━╯
✳ خانه را مرتب کن تا آقا بیاید...
✍ مرحوم #حاج_اسماعیل_دولابی دربارهی انتظار واقعی فرج، داستانی لطیف و آموزنده نقل کرده: « پدری چهار تا بچه را گذاشت توی اتاق و گفت اینجا را مرتب کنید تا من برگردم. خودش هم رفت پشت پرده. از آنجا نگاه میکرد میدید کی چه کار میکند، مینوشت توی یک کاغذی که بعد حساب و کتاب کند...
🔻 یکی از بچهها که گیج بود، حرف پدر یادش رفت. سرش گرم شد به بازی. یادش رفت که آقاش گفته خانه را مرتب کنید.
🔻یکی از بچهها که شرور بود شروع کرد خانه را به هم ریختن و داد و فریاد که من نمیگذارم کسی اینجا را مرتب کند.
🔻یکی که خنگ بود، ترسید. نشست وسط و شروع کرد گریه و جیغ و داد که آقا بیا، بیا ببین این نمیگذارد، مرتب کنیم.
🔻اما آن که زرنگ بود، نگاه کرد، رد تن آقاش را دید از پشت پرده. تند و تند مرتب میکرد همه جا را. میدانست آقاش دارد توی کاغذ مینویسد. هی نگاه میکرد سمت پرده و میخندید. دلش هم تنگ نمیشد. میدانست که آقاش همین جاست. توی دلش هم گاهی میگفت اگر یک دقیقه دیرتر بیاید باز من کارهای بهتر میکنم...
⚠ شرور که نیستی الحمدلله، گیج و خنگ هم نباش. نگاه کن پشت پرده رد آقا را ببین و کار خوب کن. خانه را مرتب کن تا آقا بیاید.
🙏 #خدایا_به_حق_این_ماه_منجی_را_برسان
╭━═━⊰ 🍃🌸🍃 ⊱━═━╮
@qoranketabehedayt
╰━═━⊰ 🍃🌸🍃 ⊱━═━╯