#حضرت_زکریا
💠 شرح حال حضرت زکریا
🔻 اول سوره مریم، حضرت زکریا مناجاتی با خدا دارد، شرح حالی از خود می دهد و درخواستی در قالب دعا طرح می کند: «إِذْ نادى رَبَّهُ نِداءً خَفِيا قالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّي وَ اشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيباً؛ در آن هنگام که پروردگارش را در خلوتگاه عبادت خواند، گفت: پروردگارا! استخوانهايم سست شده، و شعله پیری سرم را فرا گرفته و من هرگز در دعای تو ای پروردگار من از اجابت محروم نبوده ام!»
🔸 حضرت زکريا اين مطلب را به عنوان مقدمه طرح کرد تا مطلب بعدی را از خداوند درخواست کند؛ آن مطلب چیست؟ یک دغدغه فرهنگی است!
🔹 ميگويد: «وَ إِنِّي خِفْتُ الْمَوالِي مِنْ وَرائي؛ و من از بستگانم بعد از خودم بیمناکم!...» خدايا برای جانشینی خودم در قومم فردی [شایسته] سراغ ندارم من نگران دين تو هستم؛ کسي که بيايد امور فرهنگي مردم را تکفل کند را نداريم.
🔸 جناب زکريا چه ميخواست که اين گونه دارد صحبت ميکند؟
🔻 زکرياست! عبدالله است رحمت خدا شامل حالش شده، ولي فرزند ميخواهد فرزندی ميخواهد که تاج سر همه باشد، نه فرزند معمولی؛ ولی از طرفی می داند کسي که فرزند ميخواهد اسبابي را بايد داشته باشد، قوتي بايد داشته باشد لذا عرض ميکند: «قالَ ربِّ اِنِّی وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّي وَ اشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيباً؛ گفت: پروردگارا! استخوانهايم سست شده، و شعله پیری سرم را فرا گرفته. مریم/۴»
🔸 فرزند آوری قائم به دو طرف است، مرد بايد شرايطي داشته باشد، زن هم بايد شرايطي داشته باشد، حضرت زکریا از ناتوانی خودش گفت و در ادامه می گوید: «وَ کانَتِ امْرَأَتي عاقِرا؛ خدايا زنم نازاست» خودم که ناتوانم و همسرم هم نازاست.
🔹 این آورده ما. مگر چه ميخواهيد؟ «فَهَبْ لي مِنْ لَدُنْک وَلِيا، يرِثُني وَ يرِثُ مِنْ آلِ يعْقُوبَ وَ اجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيا؛ تو از نزد خودت جانشینی به من ببخش که وارث من و وارث دودمان یعقوب باشد و او را ای پروردگار من مورد رضایت خود قرار ده! مریم/۶»
🔸 یک نفر ميخواهم ولیّ تو باشد، يک نفر بزرگ ميخواهم یک نفر ميخواهم وارث علم باشد، از آل يعقوب گرفته تا خودم. يک بچه معمولي نميخواهم، يک بچهاي ميخواهم تمام باشد.
🔻 نه خودش نه همسرش، هیچکدام شرایط لازم را نداشتند ولی خداوند ميگويد: «يا زَکرِيا إِنَّا نُبَشِّرُک بِغُلامٍ اسْمُهُ يحْيى؛ ای زکریا! ما تو را به پسری بشارت می دهیم که نامش یحیی است. مریم/۷»
🔸 و عجيب است در همين سوره مريم، داستان يحيي را ميگويد دو طرف حاضر ولي اسباب، کارآمد نيست. مقدمات آماده است چه از حيث رجوليت و چه از حيث انوثیت؛ ولی کار آمد نیستند.
🔹 بعد وارد داستان مريم ميشود به تولد عيسي، اینجا ديگر اصلاً يک طرف قضيه یعنی مرد وجود ندارد؛ مريم مفتخر به فرزند دار شدني است که از دميدن روح الله موجود شده است. مريم باکره فرزند دار ميشود.
🔸 و عجيبتر اينکه در همين سوره صحبت از خلقتي ميشود که نه پدری در کار است و نه مادری و آن خلقت حضرت آدم (علیه السلام) است. اينها روي حساب و کتاب چینش شده است، گام به گام براي توجيه ما آمده است. [که اراده الهی فوق اراده هاست تا جایی که حتی اگر اسباب هم فراهم نباشد و خدا اراده کند آن کار شدنی است].
🔹 براي اين که خداوند به ما بگويد که انبياء به خاطر بندگي اسوه شدهاند. و دغدغه امور دینی و فرهنگی مردم را داشتند همان افتخاری که در طول تاریخ حوزه های علمیه شیعه و طلاب داشته اند. [اگر دغدغه ها مقدس باشد امداد الهی و استجابت دعا هم می رسد.] يکي از دغدغههاي حضرت زکريا این است که معبد و افرادي که کار فرهنگي در معبد ميکردند، گرايشهايشان به دنيا زياد بود. [که این مراقبه می طلبد.]
🔺آثار حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری
╭━═━⊰ 🍃🌸🍃 ⊱━═━╮
@qoranketabehedayt
╰━═━⊰ 🍃🌸🍃 ⊱━═━╯