eitaa logo
مترجمی قرآن تا ظهور
115 دنبال‌کننده
6هزار عکس
4هزار ویدیو
46 فایل
ادمین ثبت نام طرح مترجمی زبان قرآن @M_kish
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5769431084840258043.mp3
45.88M
به برکت مادرسادات ؛ ✅👌در گرفتاری هاتون ، همواره مدوامت کنید به خواندن حدیث کسا و هدیه کنید به پنج‌تن‌آل‌عبا ختم‌حدیث کسا ،امتحان شدس ساده از کنارش نگذرید ، لطفا ! ✅👌التماس‌دعای‌خییلییی‌فراوان باصدای:امیرحسین ساجدی 💚''⏎ألـلَّـھُـمَــ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج https://eitaa.com/qorantazohur
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭐⭐⭐ 《شاهزاده ای در خدمت》 قسمت هشتم 🎬: دخترک سرش را آرام بالا گرفت و با لحنی ملایم و محجوبانه گفت : من....من... پادشاه با ملاطفتی پدرانه گفت : توچی؟ می بینم که زبان ما را هم می فهمی...حرف بزن دخترم.. دخترک آرام نفسی کشید و ادامه داد : من می خواهم بدانم این شخصی که از او نام بردید و می گویید رسول خداست...کیست و رسول کدام خداست؟ یعنی خدایش کیست؟ نجاشی لبخندی بر لبان سیاه و کلفتش نشست و گفت : ایشان محمدبن عبدالله است ،آخرین پیامبری که مبعوث شده و مژدهٔ آمدنش در انجیل هم داده شده ، خدای او خدای ما ، خدای تمام جهانیان است ، آفریدگاری که زمین و آسمان و خورشید و ماه و ستارگان و درختان و انسانها و همه و همه چیز را که پیرامونمان می بینیم و نمی بینیم آفریده است ، خدایی نادیده که به گفتهٔ رسولش ، از رگ گردن به مانزدیک تر و از مادر به ما مهربان تر است... نجاشی سخن گفت و گفت ، هر حرفی که میزد ، قلب دخترک بیشتر در سینه اش به رقص در می آمد ، انگار که مطلوب خود را یافته بود ، انگار که به جواب انبوه سؤالات ذهنش ، اندک اندک نزدیک می شد. نجاشی لختی ساکت شد و نگاهی به جمع انداخت و سپس دوباره رو به دخترک گفت : میمونه....آیا سخنان مرا فهمیدی و مقصود کلامم را گرفتی؟ دخترک که هیجانی مبهم سراسر وجودش را فرا گرفته بود ، سرش را تکان داد و با صدایی که از شوق می لرزید گفت : می شود....می شود هر چه زودتر ما را به نزد رسول خدا بفرستید؟! نجاشی با صدای بلند خندید و رو به جمع گفت : ببینید که اعجاز نام محمد چگونه است ؟ از ورای فرسنگها فاصله...قلوب مردمان را اینچنین به سمت خود و خدا می کشد... براستی که محمد رسول خدا و کلامش حق است و بر ضمیر حق جویان و حق طلبان می نشیند و سپس رو به دخترک کرد و گفت : بروید و اندکی استراحت کنید ، خستگی سفرتان را که گرفتید ، شما را راهی سفر به مدینه النبی می کنم... با این حرف نجاشی ، غنائم و دخترک را از درب دیگر سالن بیرون بردند و در کمال احترام ، اتاقی بزرگ و وسیع با دیوارهای سفید و مشعل های فروزان که روی زمین فرش های نرم و ابریشمین ،گسترده بودند ، در اختیار میمونه که انگار نیامده خودش را در دل پادشاه جا کرده بود ، قرار دادند... اما این زر و زیور و مکان های شاهانه ، برای میمونه که در قصری بزرگ قد کشیده بود ، اندکی هم مورد توجهش قرار نگرفت ، او به روزهای آینده می اندیشید...به رسولی که فقط وصفش او رادگرگون کرده بود و به خدایی که در فطرتش بود و او تا آن لحظه از آن خبرنداشت و الان دل دل می کرد تا بیشتر بشناسدش... ادامه دارد... 🖍به قلم :طه_حسینی ❣️مترجمی زبان قرآن https://eitaa.com/qorantazohur جهت کسب اطلاعات بیشتر @M_kish ⭐⭐⭐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 به توفیق الهی، به فضل الهی بعد از انقلاب، نام مبارک فاطمه‌ی زهرا نسبت به قبل از انقلاب - که ما یادمان هست - نمی‌شود گفت ده برابر، شاید ده‌ها برابر، صد برابر تکرار می‌شود و برده می‌شود؛ یعنی جامعه، جامعه‌ی فاطمی است؛ اثر آن را هم در جامعه داریم مشاهده می‌کنیم. ۱۴۰۰/۱۱/۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴🏴🏴خطبه ۲۰۲ نهج البلاغه 😭😭😭 https://eitaa.com/qorantazohur
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا