🪄#داستان حضرت ابراهیم علیه السلام
🪄#قسمت هشتم
*گفتگوی ابراهیم با آزر*
((بعضی آزر را پدر ابراهیم(ع)می دانند،قرآن مجید نیز در سوره انعام ایه۷۴ به صراحت او را پدر ابراهیم معرفی می کند،ولی در ۷ آیه دیگر
( *توبه۱۱۴-مریم۴۲-انبیاء۵۲-شعراء۷۰-صافات۸۵-زخرف۲۶-ممتحنه۴*)بدون ذکر نام او ،بلکه به عنوان پدر ابراهیم،او را از صف توحید ،منحرف معرفی می نماید.
بعضی او را عموی ابراهیم می نامند.
و جمعی معتقدند وی جد مادری ابراهیم است.
اما نظر اول ضعیف و مردود است به چند دلیل:
1⃣چون تمام مورخین ،نام پدر ابراهیم را(تارخ بن ناحور)می دانند.
2⃣واژه(اَب)در قرآن و حدیث علاوه بر پدر،به عمو نیز اطلاق شده است.
3⃣خداوند دستور داده که هیچ پیامبری حق ندارد در مورد مشرکین استغفار کند،ولو اینکه از نزدیکان او باشند.
( *سوره توبه۱۱۳*)
طبق نص صریح قرآن، آزر بت پرست و منحرف و مشرک بود.و حال آنکه ابراهیم برای پدرش دعا می کند و از خدا می خواهد که او را روز قیامت ببخشد.( *سوره ابراهیم۳۹-۴۱*)
این نشان می دهد که پدرش غیر از آزر بوده است که برایش دعا می کند.زیرا که حق نداشته برای شخص مشرک دعا کند،ولو آن مشرک پدرش باشد.))
آزر عموی ابراهیم بود،ولی ابراهیم به خاطر سرپرستی آزر، او را پدر می نامید.
وی تصمیم گرفت، نخست آزر را به خدا پرستی دعوت کند، از این رو با آزر به گفتگو پرداخت ، چنانکه در قرآن می فرماید: هنگامی که ابراهیم به پدرش عمویش آزر گفت:ای!پدر چرا بت بی جان که چشم و گوش ندارد،و هیچ رفع نیازی از تو نمی کند،می پرستی؟
ای پدر!علمی را به من آموخته اند که تو از آن بهر ه ای نداری؛ پس از من پیروی کن، تا تو را به راه راست هدایت کنم.
ای پدر،هرگز شیطان را نپرست،چرا که شیطان نسبت به خدای رحمان سخت نافرمان است.
ای پدر!من از تو بیمناک هستم که عذاب خداوند رحمان بر تو فرا رسد و یار و یاور شیطان باشی.
آزر گفت:ای ابراهیم !مگر تو از خدایان من رو گردان شده ای؟اگر از مخالفت بت ها دست برنداری،تو را سنگسار خواهم کرد و اکنون برای مدتی طولانی از من دور شو.
ابراهیم(ع)در پاسخ گفت:تو به سلامت باشی،من از خدا برایت آمرزش می خواهم ،که خدایم درباره من بسیار مهربان است،من از شما و بت هایی که به جای خدا می پرستید،دوری می گزینم و خدای یکتا را می خوانم و امیدوارم مرا از لطف خویش محروم نگرداند.
( *سوره مریم۴۱-۴۹*)
ادامه دارد
https://eitaa.com/qorantazohur
۱۸ آذر ۱۴۰۱
🪄#داستان حضرت ابراهیم علیه السلام
🪄#قسمت نهم
🌴ابراهیم(ع) از تهدید و هشدار آزر نترسید و با توکل به خداوند به طور مکرر، او را بسوی خدا دعوت نموده و از بت ها بر حذر داشت،ولی نتیجه ی نبخشید و برای او روشن شد که آزر دشمن خداست ،لذا از او بیزاری جست.
( *سوره توبه۱۱۴*)
🌴آوازه مخالفت ابراهیم(ع) با بت پرستی در همه جا پیچیده و به عنوان یک حادثه بزرگ در راس اخبار قرار گرفت.
🌴نمرود پادشاه عصر دستور داد تا ابراهیم (ع)را نزد او حاضر کنند.
ابراهیم(ع) را آوردند.
🌴نمرود گفت:(خدای تو کیست؟)ابراهیم (ع)گفت:خدای من کسی است که زنده گرداند و بمیراند،یعنی مرگ و زندگی به دست اوست.
🌴نمرود گفت:من نیز چنین توانم کرد.دو زندانی را خواست،یکی را کُشت و دیگری را آزاد ساخت-ابراهیم (ع)باز گفت:همانا خداوند خورشید را از طرف مشرق بیرون آورد،تو اگر توانی آن را از مغرب بیرون آور.آن نادان کافر در جواب عاجز ماند و خداوند راهنمای ستمکاران نخواهد بود.
( *سوره بقره۲۵۸*)
🌴نمرود دید اگر آشکارا با ابراهیم(ع) دشمنی کند، رسوائی اش بیشتر می شود،ناچار دست از ابراهیم(ع)کشید، تا در یک فرصت مناسب از او انتقام بگیرد.جاسوسان خود را در همه جا گماشت،تا مردم را از تماس با ابراهیم(ع)بترسانند و دور سازند.
ادامه دارد..
https://eitaa.com/qorantazohur
۱۸ آذر ۱۴۰۱
🌺🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃🌸
🪄#داستان حضرت ابراهیم علیه السلام
🪄#قسمت هشتم
*گفتگوی ابراهیم با آزر*
((بعضی آزر را پدر ابراهیم(ع)می دانند،قرآن مجید نیز در سوره انعام ایه۷۴ به صراحت او را پدر ابراهیم معرفی می کند،ولی در ۷ آیه دیگر
( *توبه۱۱۴-مریم۴۲-انبیاء۵۲-شعراء۷۰-صافات۸۵-زخرف۲۶-ممتحنه۴*)بدون ذکر نام او ،بلکه به عنوان پدر ابراهیم،او را از صف توحید ،منحرف معرفی می نماید.
بعضی او را عموی ابراهیم می نامند.
و جمعی معتقدند وی جد مادری ابراهیم است.
اما نظر اول ضعیف و مردود است به چند دلیل:
1⃣چون تمام مورخین ،نام پدر ابراهیم را(تارخ بن ناحور)می دانند.
2⃣واژه(اَب)در قرآن و حدیث علاوه بر پدر،به عمو نیز اطلاق شده است.
3⃣خداوند دستور داده که هیچ پیامبری حق ندارد در مورد مشرکین استغفار کند،ولو اینکه از نزدیکان او باشند.
( *سوره توبه۱۱۳*)
طبق نص صریح قرآن، آزر بت پرست و منحرف و مشرک بود.و حال آنکه ابراهیم برای پدرش دعا می کند و از خدا می خواهد که او را روز قیامت ببخشد.( *سوره ابراهیم۳۹-۴۱*)
این نشان می دهد که پدرش غیر از آزر بوده است که برایش دعا می کند.زیرا که حق نداشته برای شخص مشرک دعا کند،ولو آن مشرک پدرش باشد.))
آزر عموی ابراهیم بود،ولی ابراهیم به خاطر سرپرستی آزر، او را پدر می نامید.
وی تصمیم گرفت، نخست آزر را به خدا پرستی دعوت کند، از این رو با آزر به گفتگو پرداخت ، چنانکه در قرآن می فرماید: هنگامی که ابراهیم به پدرش عمویش آزر گفت:ای!پدر چرا بت بی جان که چشم و گوش ندارد،و هیچ رفع نیازی از تو نمی کند،می پرستی؟
ای پدر!علمی را به من آموخته اند که تو از آن بهر ه ای نداری؛ پس از من پیروی کن، تا تو را به راه راست هدایت کنم.
ای پدر،هرگز شیطان را نپرست،چرا که شیطان نسبت به خدای رحمان سخت نافرمان است.
ای پدر!من از تو بیمناک هستم که عذاب خداوند رحمان بر تو فرا رسد و یار و یاور شیطان باشی.
آزر گفت:ای ابراهیم !مگر تو از خدایان من رو گردان شده ای؟اگر از مخالفت بت ها دست برنداری،تو را سنگسار خواهم کرد و اکنون برای مدتی طولانی از من دور شو.
ابراهیم(ع)در پاسخ گفت:تو به سلامت باشی،من از خدا برایت آمرزش می خواهم ،که خدایم درباره من بسیار مهربان است،من از شما و بت هایی که به جای خدا می پرستید،دوری می گزینم و خدای یکتا را می خوانم و امیدوارم مرا از لطف خویش محروم نگرداند.
( *سوره مریم۴۱-۴۹*)
ادامه دارد.
https://eitaa.com/qorantazohur
۴ بهمن ۱۴۰۱
🌺🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃🌸
🪄#داستان حضرت ابراهیم علیه السلام
🪄#قسمت نهم
🌴ابراهیم(ع) از تهدید و هشدار آزر نترسید و با توکل به خداوند به طور مکرر، او را بسوی خدا دعوت نموده و از بت ها بر حذر داشت،ولی نتیجه ی نبخشید و برای او روشن شد که آزر دشمن خداست ،لذا از او بیزاری جست.
( *سوره توبه۱۱۴*)
🌴آوازه مخالفت ابراهیم(ع) با بت پرستی در همه جا پیچیده و به عنوان یک حادثه بزرگ در راس اخبار قرار گرفت.
🌴نمرود پادشاه عصر دستور داد تا ابراهیم (ع)را نزد او حاضر کنند.
ابراهیم(ع) را آوردند.
🌴نمرود گفت:(خدای تو کیست؟)ابراهیم (ع)گفت:خدای من کسی است که زنده گرداند و بمیراند،یعنی مرگ و زندگی به دست اوست.
🌴نمرود گفت:من نیز چنین توانم کرد.دو زندانی را خواست،یکی را کُشت و دیگری را آزاد ساخت-ابراهیم (ع)باز گفت:همانا خداوند خورشید را از طرف مشرق بیرون آورد،تو اگر توانی آن را از مغرب بیرون آور.آن نادان کافر در جواب عاجز ماند و خداوند راهنمای ستمکاران نخواهد بود.
( *سوره بقره۲۵۸*)
🌴نمرود دید اگر آشکارا با ابراهیم(ع) دشمنی کند، رسوائی اش بیشتر می شود،ناچار دست از ابراهیم(ع)کشید، تا در یک فرصت مناسب از او انتقام بگیرد.جاسوسان خود را در همه جا گماشت،تا مردم را از تماس با ابراهیم(ع)بترسانند و دور سازند.
ادامه دارد.....
https://eitaa.com/qorantazohur
۴ بهمن ۱۴۰۱
__꧂🌸✨჻
🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸___
✨჻🌸🍃﷽
👌 #داستان زیبای وتمثیلی اعتماد به خدا👌
🌹ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﻋﻠﻴﻪ السلام ﺍﺯ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﺍﻱ ﭘﺮﺳﻴﺪ :ﺩﺭ ﻣﺪﺕ ﻳﻚ ﺳﺎﻝ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﺨﻮﺭﻱ؟
🐜ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ : ﺳﻪ ﺩﺍﻧﻪ
👈ﭘﺲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺩﺭ ﺟﻌﺒﻪ ﺍﻱ ﻛﺮﺩ ......
ﻭ ﺳﻪ ﺩﺍﻧﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﻧﻬﺎﺩ!!!
☀️ﺑﻌﺪﺍﺯ ﮔﺬﺷﺖ ﻳﻚ ﺳﺎﻝ .......
ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﺟﻌﺒﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺩﻳﺪﻛﻪ ﻓﻘﻂ ﻳﻚ ﻭﻧﻴﻢ ﺩﺍﻧﻪ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩﻩ !!
⁉️ﭘﺲ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﺍﺯ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﭘﺮﺳﻴﺪ ﭼﺮﺍ ؟
🐜ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ : ﭼﻮﻥ ﻭﻗﺘﻴ ﻜﻪ ﻣﻦ ﺁﺯﺍﺩ ﺑﻮﺩﻡ ﺍﻃﻤﻴﻨﺎﻥ داشتم ﺧﺪﻭﺍﻧﺪ ﺭﻭﺯﻱ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻣﺮﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﻤﻴﻜﻨﺪ ...ﻭﻟﻲ ﻭﻗﺘﻲ ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺟﻌﺒﻪ ﻧﻬﺎﺩﻱ ،ﺑﻴﻢ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﺮﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻛﻨﻲ!!!
ﭘﺲ ﺩﺭ ﺧﻮﺭﺩﻧﻢ ﺍﺣﺘﻴﺎﻁ ﻛﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﻢ ﻳﻜﺴﺎﻝ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺗﻐﺬﻳﻪ ﻛﻨﻢ !!!
📖خداوند چه زیبا فرمود:
✨وَما مِن دابَّةٍ فِي الأَرضِ إِلّا عَلَى اللَّهِ رِزقُها ...
🌱هیچ جنبندهای در زمین نیست مگر اینکه روزی او بر خداست!...🌱
☘سوره هود، آیه ۶☘
https://eitaa.com/qorantazohur
۱۷ اسفند ۱۴۰۱
📚حکایت کوتاه
در زمان فتحعلی شاه قاجار از طرف يكی از دولتهای خارجی بستهای به عنوان هديه به دربار رسيد و شاه قصد گشودن آن را كرد. "اسماعيل خان" كه جزء ملتزمين بود و از فرماندهان فتعلی شاه، از شاه استدعا كرد اين كار در محوطه كاخ به وسيله خدمتگزاران انجام شود؛ چرا که احتمال سوء قصد را نمیتوان از نظر دور داشت. اتفاقا هنگام باز كردن بسته منفجر شد و خساراتی هم به بار آورد.
فتحعلی شاه با اطلاع از اين امر، دستور داد برای اين دورانديشی، هم وزن سرداراسماعيلخان سكههای طلا به او مرحمت شود؛ چنين كردند و اسماعيل خان معروف به "زر ريز خان" شد! اسماعیل خان هم که ارادت ویژه ای به امام رضا داشت، طلاها را صرف ساختن جایگاه آن سنگاب کرد! تا گنبد و پایههای سقاخانه با روکشی از طلا مزین شود از آن زمان این سقاخانه را به "سقاخانه اسماعیل طلا" میشناسند!
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
🔰 مترجمی زبان قرآن
https://eitaa.com/qorantazohur
۱۹ آذر ۱۴۰۳