eitaa logo
قرآن و امام حسین ع
984 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
914 ویدیو
431 فایل
مطالب کانال: ارتباط امام حسین ع با قران در موارد مختلف عاشوراء آیات الولایه : آیاتی که در قرآن درباره ی 14 معصوم آمده است. علوم قرانی برای تحکیم ایمان و اعتقاد تلگرام https://t.me/qoranvamamhoosein ایتا http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
مشاهده در ایتا
دانلود
📜قال الراوي: و لما رجع نساء الحسين عليه‏السلام و عياله من الشام و بلغوا العراق ، قالوا للدليل: مر بنا علي طريق کربلاء. فوصلوا الي موضع المصرع فوجدوا جابر ابن‏عبدالله الأنصاري رحمه الله و جماعة من بني هاشم و رجالا من آل رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم قد و ردوا لزيارة قبر الحسين عليه‏السلام فوافوا في وقت واحد و تلاقوا بالکبا و الحزن و اللطم ، و أقاموا المآتم المقرحة للأکباد ، و اجتمع اليهم نساء ذلک السواد، فأقاموا علي ذلک أياما . [...] قال الراوي: ثم انفصلوا من کربلاء طالبيين المدينة . 📝 راوي گفت: چون زنان و عيالات حسين از شام بازگشتند و به کشور عراق رسيدند، به راهنماي قافله گفتند: «ما را از راه کربلا ببر.» پس آمدند تا به قتلگاه رسيدند. ديدند جابر بن عبد الله انصاري و جمعي از بني هاشم و مرداني از اولاد پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم براي زيارت قبر حسين عليه‏السلام آمده‏اند. پس همگي به يک هنگام در آن سرزمين گرد آمدند و با گريه و اندوه و سينه زني با هم ملاقات کردند و مجلس عزايي که دل‏ها را جريحه دار مي‏کرد، برپا نمودند و زناني که در آن نواحي بودند، جمع شدند و چند روزي به همين منوال گذشت.[...]. راوي گفت:«سپس از کربلا به مقصد مدينه حرکت کردند.» 📚ابن‏طاووس، اللهوف، / 197،196: عنه المجلسي، البحار، 147، 146 / 45؛ البحراني، العوالم، 446 / 17؛ الدربندي، أسرار الشهادة، 527، 526، القمي، نفس المهموم، / 467، المازندراني معالي السبطين، 203، 190 / 2، الأمين، أعيان الشيعة، 617 / 1، لواعج الأشجان، / 242، 240 - 239، المقرم، مقتل الحسين عليه‏السلام، 467، الزنجاني، وسيلة الدارين / 406،401 فهري، ترجمه‏ي لهوف، /197، 196. •┈┈••✾❀❀✾••┈┈• ضامن اشک واتساپ https://chat.whatsapp.com/FZyB8wtSEIs1huKFB7rOqG ضامن اشک تلگرام https://telegram.me/zameneashk ضامن اشک ایتا https://eitaa.com/zameneashk1
📝چون روانه شدند و به نزديک عراق رسيدند، از آن مردي که براي رفاقت ايشان مأمور بود، التماس کردند که ايشان را به کربلا برد و از آن جا متوجه مدينه شود. او مضايقه نکرد. چون به کربلا رسيدند، در آن روز جابر بن عبد الله انصاري و گروهي از بني هاشم و اقارب آن امام مظلوم به زيارت آن حضرت آمده بودند. در آن موضع شريف، يکديگر را ملاقات کردند و نوحه و زاري بسيار کردند. جمعي کثير از زنان اهل قري و نواحي جمع شدند و به مراسم تعزيت و ماتم قيام کردند و از آن جا متوجه مدينه شدند 📚 مجلسي، جلاءالعيون، / 751 ┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ "کلاس آنلاین مقتل شناسی" https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 "باب الحسین(ع)" https://t.me/Babolhusein "ضامن اشک در واتساپ" https://chat.whatsapp.com/Cx0dX89SiYkBFplIR6e1qv "باب الحسین ع اینستاگرام" https://www.instagram.com/invites/contact/?i=oc7bocnawwxq&utm_content=5ujtwdw
🕊🥀 عزاداري اهل بيت در کربلا 📝ايشان اولين کسي بودند که به زيارت آن غريب آمده بودند، چون با يکديگر ملاقات کردند، هر دو طرف صدا به گريه و ناله بلند کردند و سيلي بر رو زنان و ياحسين گويان بر سر قبر مقدس سرور شهيدان ماتمي برپا کردند که دل‏ها را کباب مي‏کرد، و از گريه و نوحه‏ي ايشان غلغله در آن زمين برپا شد. اعرابي که در اطراف آن زمين بودند، جمع گرديدند و به دستياري ماتم آن عزاداران و نوحه‏گران آن غريب بيابان بلا، به نوحه‏گري خود، آن صحرا را ماتم‏سرا نمودند. فناح لسان حال بنات طه و هن من الکآبة يرتمينا فقدنا هاهنا قمرا مضيئا بنور هداه يهدي التائهينا زبان حال آن زنان سوخته دل به اين مقام مترنم بود که: اينجاست که بدر فلک امامتي که سر گشتگان وادي ضلالت از نور هدايتش به راه حق مي‏رسيدند، غروب کرد و عالم را ظلماني گذاشت. فقدنا هاهنا روحا و روحا و ريحانا و زيتونا وتينا و اينجاست که روح عالميان و راحت مؤمنان و ريحان پيغمبر آخرالزمان صلي الله عليه و آله و سلم را گم کرديم و تين و زيتوني که خدا در قرآن به آن سوگند خورده است، از ميان ما رفت. هنا سن الحراب علوج حرب هنا شنت خيول الحرب فينا اينجاست که اولاد حرب، اساس حرب را آراستند و ما را غارت کردند، واويلا! هنا ذبح الحسين بسيف شمر هنا قد تربوا منه الجبينا اينجاست که شمر ولدالزنا، حسين عليه‏السلام را به شمشير بي‏داد ذبح نمود و پيشاني نوراني او را به خاک ماليد. هذا العباس في يوم عبوس حال الماء قد أمسي رهينا اينجاست که عباس را در کنار آب فرات بر زمين زدند و دست‏هايش را بريدند. هنا ذبحوا الرضيع بسهم حقد فما رحموا صغار المرضعينا اينجاست که تير بر حلقوم علي اصغر عليه‏السلام زدند و به عوض آب، زهر پيکانش نوشانيدند. هنا قد طيرت أسياف جور أکف القانتين المنفقينا اينجاست که به شمشير جور، دست‏هايي را که يا به دعا به درگاه خدا بلند بود، يا به عطا و بخشش گشوده بود، جدا کردند. هنا صبغت نواحينا دماء بذبح بني أميرالمؤمنينا اينجاست که موهاي ما و پيشاني‏هاي ما از خون گذشتگان رنگين شد. هنا علوا رؤوس بني علي و رؤوس بني عقيل العاقلينا اينجاست که سرهاي اولاد اميرالمؤمنين عليه‏السلام را بر نيزه زدند و سرهاي اولاد عقيل و جعفر را بر نوک سنان آويختند. هنا حرقوا الخيام و أحرقوها و قسم فيئنا في الخائنينا اينجاست که خيمه‏هاي آل عبا را سوزاندند و مال ما را غارت نموده و ما را برهنه کردند. 📚مهیج الاحزان - [ صفحه 750] ┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ "کلاس آنلاین مقتل شناسی" https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 "باب الحسین(ع)" https://t.me/Babolhusein "ضامن اشک در واتساپ" https://chat.whatsapp.com/Cx0dX89SiYkBFplIR6e1qv "باب الحسین ع اینستاگرام" https://www.instagram.com/invites/contact/?i=oc7bocnawwxq&utm_content=5ujtwdw
وصول زينب الي کربلاء يوم الأربعين‏ 📜قال الراوي: و لما رجعت نساء الحسين عليه‏السلام و عياله من الشام، و بلغوا العراق قالوا للدليل: مر بنا علي طريق کربلا، فوصلوا الي موضع المصرع، فوجدوا جابر بن عبدالله الأنصاري رحمه الله و جماعة من بني‏هاشم و رجالا من آل رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم قد وردوا لزيارة قبر الحسين عليه‏السلام، فوافوا في وقت واحد، و تلاقوا بالبکاء و الحزن و اللطم ، و أقاموا المآتم المقرحة للأکباد، و اجتمع اليهم نساء ذلک السواد، فأقاموا علي ذلک أياما. 📝راوي گفت: چون زنان و عيالات حسين از شام بازگشتند و به کشور عراق رسيدند، به راهنماي قافله گفتند: «ما را از راه کربلا ببر.» پس آمدند تال به قتلگاه رسيدند. ديدند که جابر بن عبدالله انصاري و جمعي از بني‏هاشم و مرداني از اولاد پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم براي زيارت قبر حسين عليه‏السلام آمده‏اند. پس همگي به يک هنگام در آن سرزمين گرد آمدند و با گريه و اندوه و سينه‏زني با هم ملاقات کردند و مجلس عزايي برپا کردند که دل‏ها را جريحه‏دار مي‏کرد و زناني که در آن نواحي بودند، جمع شدند و چند روزي به همين منوال گذشت. 📚ابن‏طاوس، اللهوف، /196 - عنه: المجلسي، البحار، 146/45؛ البحراني، العوالم، 446/17؛ الدربندي، أسرار الشهادة، /526؛ القمي، نفس المهموم، /467؛ القزويني، تظلم الزهراء، /289؛ المازندراني، معالي السبطين، 190/2؛ النقدي، زينب الکبري، /117؛ الميانجي، العيون العبري، /291 - 290؛ الزنجاني، وسيلة الدارين، /401 فهري، ترجمه‏ي لهوف، /196 ┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ "کلاس آنلاین مقتل شناسی" https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 "باب الحسین(ع)" https://t.me/Babolhusein "ضامن اشک در واتساپ" https://chat.whatsapp.com/Cx0dX89SiYkBFplIR6e1qv "باب الحسین ع اینستاگرام" https://www.instagram.com/invites/contact/?i=oc7bocnawwxq&utm_content=5ujtwdw
بسم الله الرحمن الرحیم 📜قَالَ السَّيِّدُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ يَرْوِي عَنْ أَبِي مُحَمَّدٍ الْعَسْكَرِيِّ ع أَنَّهُ قَالَ عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ صَلَاةُ إِحْدَى وَ خَمْسِينَ وَ زِيَارَةُ الْأَرْبَعِينَ وَ التَّخَتُّمُ بِالْيَمِينِ وَ تَعْفِيرُ الْجَبِينِ وَ الْجَهْرُ بِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏ 📝امام عسكرى فرمودند :علامت مؤمن پنج است: پنجاه و يكى ركعت نماز (واجب و مستحب) در شبانه‏روز، زيارت اربعين، انگشتر بدست كردن، پيشانى به خاك نهادن، و بسم اللَّه را بلند گفتن. 📚اقبال ص 589، و مزار بحار، المواعظ العددية- الباب الخامس- الفصل صفحه 166 ┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ "کلاس آنلاین مقتل شناسی" https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 "باب الحسین(ع)" https://t.me/Babolhusein "ضامن اشک در واتساپ" https://chat.whatsapp.com/Cx0dX89SiYkBFplIR6e1qv "باب الحسین ع اینستاگرام" https://www.instagram.com/invites/contact/?i=oc7bocnawwxq&utm_content=5ujtwdw
20.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞نماهنگ |همخوانی تلاوت قرآن کریم⚜ ⭕️سوره مبارکه تکویر 📌بر اساس تلاوت خاطره انگیز استاد سعید مسلم ⚜اثر: 💠گروه تواشیح بین المللی تسنیم💠 🏴امام صادق علیه السلام: منظور از آیات" وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ، بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ" امام حسین علیه السلام است. 🌐لینک مشاهده و دریافت نسخه باکیفیت: 📺 aparat.com/v/2PF95 📲@tasnim_esf
هدایت شده از نوای مقتل
❤️و چون جابر سه مرتبه برحسین ع سلام کرد و جوابی نشنید گفت: «حيب لا يجيب حبيبه! آيا دوست جواب نمي‏دهد دوست خود را؟»❤️ ثم قال: و أني لک بالجواب و قد شخبت أوداجک علي أشباحک ، و فرق بين بدنک و رأسک پس گفت:«کجا تواني جواب دهي و حال آن که در گذشته رگهاي گردن تو از جاي خود آويخته شده بر پشت و شانه تو و جدايي افتاده ما بين سر و تن تو.❤️ بیش از 500 مداحی و اشعار و مرثیه را در نوای مقتل در ایتا و تلگرام ببینید. با هشتک کانال نوای مقتل تلگرام https://t.me/navayemaqtal نوای مقتل ایتا @Navaymagtal
روایت سید بن طاوس درباره اربعین امام حسین(ع) بالجمله، سيد بن طاوس عليه الرحمه در لهوف مي‏فرمايد: چون زنان و عيال حضرت امام حسين عليه‏السلام از شام بازشدند و به عراق رسيدند، به آن مرد که دليل ايشان بود، گفتند:«ما را از طريق کربلا عبور ده». پس ايشان را رهسپار ساخت و چون به کربلا و قتلگاه رسيدند و مصرع شهدا را دريافتند، جابر بن عبدالله انصاري و جماعتي از بني هاشم و مرداني از آل رسول صلي الله عليه وآله و سلم را در آن جا يافتند که براي زيارت قبر منور پسر پيغمبر ورود نموده بودند. پس اهل بيت و آن جماعت يک دفعه با هم بازخوردند و به ناله و زاري و اندوه و مصيبت پرداختند و ماتمي بزرگ به پا داشتند که دل‏هارا کباب و روان را بي‏تاب مي‏ساخت و جمعي کثير از زنان اهل قري و نواحي فراهم شدند و به مراسم تعزيت و سوگواري قيام ورزيدند. روزي چند به همين حال به پاي بردند. آن گاه به جانب مدينه رهسپار شدند. ابومخنف نيز به همين تقريب مذکور داشته و نيز در اسرار الشهادة از ابومخنف روايتي مي‏کند که سه روز در قبر حسين عليه‏السلام ماتم به پاي داشتند و در روز چهارم وداع با قبر اشعاري از رقيه بنت الحسين عليه‏السلام مسطور داشته و ابواسحق نيز مي‏گويد: به کربلا رفتند و در بيستم شهر صفر داخل کربلا شدند و جابر بن عبد الله انصاري و جماعتي از اهل کوفه با ايشان بازخوردند و اقامت ماتم و سوگواري نمودند. آن گاه آهنگ مدينه فرمودند. اعصم کوفي نيز در کتاب الفتوح مي‏گويد: ايشان به کربلا رفتند و در بيستم شهر صفر سر مبارک را با بدن شريف دفن کردن و به مدينه و جوار قبر جد خود راه سپردند. •┈┈••✾❀❀✾••┈┈• ضامن اشک واتساپ https://chat.whatsapp.com/FZyB8wtSEIs1huKFB7rOqG ضامن اشک تلگرام https://telegram.me/zameneashk ضامن اشک ایتا https://eitaa.com/zameneashk1
متوقف شدن وقایع خاص روز عاشوراء در روز اربعین بواسطه ی اتصال سر مطهر(ع) 📜1-/حدثني بذلک ...، عن فاطمة بنت علي ع [....] و لم يرفع ببيت المقدس حجر عن وجه الأرض الا وجد تحته دم عبيط و أبصر الناس الشمس علي الحيطان حمراه کأنه الملاحف المعصفرة الي أن خرج علي بن الحسين عليه‏السلام بالنسوة، و رد رأس الحسين الي کربلاء. . 📝فاطمه دختر حسين عليه‏السلام گفت:[...] و در بيت المقدس سنگي برنداشتند جز آن که خون تازه زيرش بود و مردم،خورشيد را بر ديوارها سرخ ديدند؛ مانند پتوهاي رنگين تا علي بن الحسين با زنان بيرون شد و سر حسين را به کربلا برگرداند. 📚الصدوق، الأمالي، / 168،167، عنه: المجلسي، البحار، 140 / 45، البحراني، العوالم، 440 / 17، البهبهاني، الدمعة الساکبة، 119 / 5، القمي، نفس المهموم، / 448، المازندراني، معالي السبطين، 166 / 2، الزنجاني، وسيلة الدارين، / 395؛ مثله الفتال، روضة الواعظين، / 165، الجزائري،الأنوار النعمانية، 246 / 3؛ کمره‏اي،ترجمه‏ي امالي، / 168، 167. •┈┈••✾❀❀✾••┈┈• ضامن اشک واتساپ https://chat.whatsapp.com/FZyB8wtSEIs1huKFB7rOqG ضامن اشک تلگرام https://telegram.me/zameneashk ضامن اشک ایتا https://eitaa.com/zameneashk1
بسم الله الرحمن الرحیم اربعین شرح مختصر وقایع اربعین از کتاب قصه ی کربلاء اربعين اهل ‏بيت عليهم ‏السلام به سفر خود ادامه دادند تا به دو راهي جاده‏ي عراق و مدينه رسيدند، چون به اين مکان رسيدند، از امير کاروان خواستند تا آنان را به کربلا ببرد، و او آنان را بسوي کربلا حرکت داد، و چون به کربلا رسيدند، جابر بن عبدالله انصاري [1] را ديدند که با تني چند از بني‏هاشم و خاندان پيامبر براي زيارت حسين عليه‏ السلام آمده بودند، همزمان با آنان به کربلا وارد شدند و سخت گريستند و ناله و زاري کردند و بر صورت خود سيلي زده و ناله‏هاي جانسوز سر دادند و زنان روستاهاي مجاور نيز به آنان پيوستند [2] ، زينب عليها السلام در ميان جمع زنان آمد و گريبان چاک زد و با صوتي حزين که دلها را جريحه‏دار مي‏کرد مي‏گفت: «وا اخاه! وا حسينا! وا حبيب رسول ‏الله و ابن‏مکه و مني! و ابن‏فاطمه الزهراء! و ابن‏علي مرتضي! آه ثم آه!»، پس بيهوش گرديد. آنگاه ام‏کلثوم لطمه به صورت زد و با صدايي بلند مي‏گفت: امروز محمد مصطفي و علي مرتضي و فاطمه‏ي زهرا از دنيا رفته‏اند؛ و ديگر زنان نيز سيلي به صورت زده و گريه و شيون مي‏کردند. سکينه چون چنين ديد، فرياد زد: وا محمداه! وا جداه! چه سخت است بر تو تحمل آنجه با اهل ‏بيت تو کرده‏اند، آنان را از دم تيغ گذراندند و بعد عريانشان نمودند! [3] عطيه عوفي [4] مي‏گويد: با جابر بن عبدالله به عزم زيارت قبر حسين عليه‏ السلام بيرون آمدم و چون به کربلا رسيديم جابر نزديک شط فرات رفته و غسل کرد و ردائي همانند شخص محرم بر تن نمود و همياني را گشود که در آن بوي خوش بود و خود را معطر کرد و هر گامي که بر مي‏داشت ذکر خدا مي‏گفت تا نزديک قبر مقدس رسيد و به من گفت: دستم را بر روي قبر بگذار! چون چنين کردم، بر روي قبر از هوش رفت. من آب بر روي جابر پاشيدم تا به هوش آمد، آنگاه سه مرتبه گفت: يا حسين! سپس گفت: «حبيب لا يجيب حبيبه!» و بعد اضافه کرد: چه تمناي جواب داري که حسين در خون خود آغشته و بين سر و بدنش جدائي افتاده است!! و گفت: فاشهد انک ابن‏خير النبيين و ابن‏سيد المومنين و ابن‏حليف التقوي و سليل الهدي و خامس اصحاب الکساء و ابن‏سيد النقباء و ابن‏فاطمة سيدة النساء، و مالک لا تکون هکذا و قد غذتک کف سيد المرسلين و ربيت في حجر المتقين و رضعت من ثدي الايمان و فطمت بالالسلام فطبت حيا و طبت ميتا غير ان قلوب المومنين غير طيبة لفراقک و لا شاکة في الخيرة لک فعليک سلام الله و رضوانه و اشهد انک مضيت علي ما مضي عليه اخوک يحيي بن زکريا. من گواهي مي‏دهم که تو فرزند بهترين پيامبران و فرزند بزرگ مؤمنين مي‏باشي، تو فرزند سلاله‏ي هدايت و تقوايي و پنجمين نفر از اصحاب کساء و عبايي، تو فرزند بزرگ نقيبان و فرزند فاطمه سيده‏ي بانواني، و چرا چنين نباشد که دست سيد المرسلين تو را غذا داد و در دامن پرهيزگاران پرورش يافتي و از پستان ايمان شير خوردي و پاک زيستي و پاک از دنيا رفتي و دلهاي مؤمنان را از فراق خود اندوهگين کردي پس سلام و رضوان خدا بر تو باد، تو بر همان طريقه رفتي که برادرت يحيي بن زکريا شهيد گشت. آنگاه چشمش را به اطراف قبر گردانيد و گفت: السلام عليک ايتها الرواح التي حلت بفناء الحسين و اناخت برحله، اشهد انکم اقمتم الصلوة و آتيتم الزکوة و امرتم بالمعروف و نهيتم عن المنکر و جاهدتم الملحدين و عبدتم الله حتي اتاکم اليقين. سلام بر شما اي ارواحي که در کنار حسين نزول کرده و آرميديد، گواهي مي‏دهم که شما نماز را بپا داشته و زکوة را ادا نموده و به معروف امر و از منکر نهي کرديد، و با ملحدين و کفار مبارزه و جهاد کرده، و خدا را تا هنگام مردن عبادت نموديد. و اضافه نمود: به آن خدائي که پيامبر را به حق مبعوث کرد ما در آنچه شما شهدا در آن وارد شده‏ايد شريک هستيم. عطيه مي‏گويد: به جابر گفتم: ما کاري نکرديم! اينان شهيد شده‏اند. گفت: اي عطيه! از حبيبم رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم شنيدم که مي‏فرمود: «من احب قوما حشر معهم و من احب عمل قوم اشرک في عملهم»[5] «هر که گروهي را دوست داشته باشد با همانان محشور گردد، و هر که عمل جماعتي را دوست داشته باشد در عمل آنها شريک خواهد بود». •┈┈••✾❀❀✾••┈┈• ضامن اشک واتساپ https://chat.whatsapp.com/FZyB8wtSEIs1huKFB7rOqG ضامن اشک تلگرام https://telegram.me/zameneashk ضامن اشک ایتا https://eitaa.com/zameneashk1
اهل بیت ع در مسیر کربلا 🌺قال الراوي: و لما رجع نساء الحسين عليه‏السلام و عياله من الشام و بلغوا العراق هنگامیکه زنان و عیال امام حسین ع از شام برگشتند و به عراق رسیدند 🌷 قالوا للدليل: مر بنا علي طريق کربلاء. به راهنما گفتند ما را به کربلا ببر( شرح فوق العاده عرفانی در صوت) 🌷 فوصلوا الي موضع المصرع پس به کربلا رسیدند 🌷 فوجدوا جابر ابن‏ .. و جماعة من بني هاشم و رجالا من آل رسول الله ص و سلم قد وردوا لزيارة قبر الحسين ع پس جماعتی از بنی هاشم و از خاندان رسول ص را که برای زیارت آمده بودند دیدند 🌷فوافوا في وقت واحد و تلاقوا بالکبا و الحزن و اللطم ، در زمان واحد رسیدند و شروع به ندبه و گریه کردند 🌷و أقاموا المآتم المقرحة للأکباد ، و اجتمع اليهم نساء ذلک السواد، فأقاموا علي ذلک أياما . اقامه عزا نمودند که جگرها کباب شد. زنان روستا هم به انان پیوستند و چند روز عزا داری کردند 🌷قال الراوي: ثم انفصلوا من کربلاء طالبيين المدينة. سپس با کربلا وداع و به سمت مدینه رفتند 📚ابن‏ طاووس، اللهوف، / 197،196 آیدی استاد برای طرح سوالات مقتل @m_h_tabemanesh ┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ "باب الحسین(ع) در تلگرام" https://t.me/Babolhusein "ضامن اشک در ایتا" https://eitaa.com/zameneashk1
🔰 روضه ی کامل جابر در روز اربعین و به قال: أخبرنا أبي رحمه الله، قال: أخبرنا أبو أحمد اسحاق بن محمد المقرئ الکوفي بالکوفة، قال: حدثنا  عبد الله بن محمد الأيادي، قال: حدثنا  محمد بن عمرو بن مدرک الرازي، قال: حدثنا محمد بن زياد المکي، قال: حدثنا جرير بن عبد المجيد، عن الأعمش، 🔰 آداب زیارت امام حسین ع به روایت جابر عن عطية العوفي، قال: خرجت مع جابر بن عبد الله الأنصاري زائرين  قبر الحسين عليه‏السلام، فلما وردنا کربلاء دنا جابر عن شاطي‏ء الفرات، فاغتسل، ثم اتزر بأزار، ثم ارتدي بآخر، ثم فتح صرة فيها سعده  ، فنثره علي بدنه، ثم لم يخطو  خطوة الا ذکر   الله تعالي حتي دنا  من القبر، [في الخوارزمي مکانه:«أخبرنا الشيخ الامام الزاهد أبوجعفر محمد بن عمر بن أبي علي کتابة، أخبرنا الشيخ الامام أبوالحسين زيد بن الحسن بن علي البيهقي، أخبرنا السيد الامام النقيب علي بن محمد بن جعفر الحسني، حدثنا السيد الامام أبوطالب يحيي بن الحسين بن هارون الحسني، أخبرنا أبي، أخبرنا أبوأحمد اسحاق بن أحمد المقري بالکوفة، قال: حدثنا...»].  🔰 روضه جابر بر سر قبر امام حسین ع / روضه راس الحسین ع   قال: يا عطية  ! المسنية، فألمسته، فخر علي القبر مغشيا عليه  فرشيت   عليه شيئا من الماء، فلما أفاق قال: يا حسين! يا حسين! يا حسين! ثلاثا، ثم قال: حبيب لا يجيب حبيبه.    ثم قال : و أني لک بالجواب و قد شخبت أوداجک علي أشباحک ، و فرق بين بدنک و رأسک.  🔰 متن زیارت جابر در روز اربعین فأشهد أنک ابن خير  النبيين و ابن‏سيد الوصيين، و و ابن‏حليف التقوي ، و سليل الهدي، و خامس أصحاب الکساء، و ابن‏سيد النقباء، و ابن‏فاطمة سيدة النساء  و ما بالک ألا تکون هکذا و قد غذتک کف محمد سيد المرسلين و ربيت في حجور المتقين و رضعت  من ثدي الايمان، و فطمت   بالاسلام، فطبت حيا، و طبت ميتا  غير أن قلوب المؤمنين غير طيبة لفراقک و لا شاکة في الخيرة  لک، فعليک سلام الله و رضوانه، فأشهد انک مضيت علي ما مضي يحيي بن زکريا. 🔰 زیارت وروایت جابر خطاب به شهداء قال عطية: ثم جال ببصره حول القبر، فقال: السلام عليکم أيتها الأرواح الطيبة التي حلت   بفناء الحسين عليه‏السلام، و أناخت برحله، أشهد أنکم أقمتم الصلاة،و آتيتم الزکوة، و أمرتم بالمعروف، و نهيتم عن المنکر، و عبدتم الله  حتي أتاکم اليقين، و الذي بعث محمدا صلي الله عليه و آله و سلم بالحق لقد شارکناکم فيما دخلتم فيه. قال عطية: فقلت لجابر بن عبد الله:  و کيف و لم تهبط واديا، و لم تعسل جبلا، و لم تضرب  بسيف، و القوم فرقت  بين رؤوسهم و أبدانهم. فأيتمت الأولاد و أرملت الأزواج. فقال  يا عطية!سمعت حبيبي رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم يقول : من أحب قوما حشر معهم و من أحب عمل قوم أشرک في عملهم،  أدرني نحو بيوت  کوفان. قال فلما صرنا في بعض الطريق، قال لي  : يا عطية! هل أوصيک و ما أظنني بعد هذه السفرة ألاقيک: أحبب محب آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم ما أحبهم، و أبغض مبغض آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم ما أبغضهم و ان کانوا صواما قواما.    📚ابوطالب الزيدي، الأمالي، / 94 - 93: عنه: الخوارزمي، مقتل الحيسن، 168 - 167 / 2؛ مثله المحلي، الحدائق الوردية، 129 - 128