#آیات_در_تاویل_دشمنان_اهل_بیت_ع
وَمَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٖ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ ٱجۡتُثَّتۡ مِن فَوۡقِ ٱلۡأَرۡضِ مَا لَهَا مِن قَرَارٖ
(همچنین) «کلمه خبیثه» (و سخن آلوده) را به درخت ناپاکی تشبیه کرده که از روی زمین برکنده شده، و قرار و ثباتی ندارد.
سوره مبارکه ابراهیم آیه ۲۶
✨✨✨✨✨
📜الرّسول ( عَنْ سَهْلِبْنِسَعْدٍ، عَنْ أَبِیهِ، قَال رَأَی رَسُولُ اللَّهِ (بَنِیأُمَیَّهًَْ یَنْزُونَ عَلَی مِنْبَرِهِ نَزْوَ الْقِرَدَهًِْ فَسَاءَهُ، فَمَا اسْتَجْمَعَ ضَاحِکاً حَتَّی مَاتَ، فَأَنْزَلَ اللَّهُ عزّوجلّ فِی ذَلِکَ وَماجَعَلْنَا الرُّؤْیَا الَّتِی أَرَیْناکَ إِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ.
📝پیامبر (صلی الله علیه و آله)- سهلبنسعد از قول پدرش گوید: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در خواب دید بنیامیّه مانند بوزینگان از منبر او بالاوپایین میروند؛ این خواب او را غمگین کرد و دیگر تا زمانیکه از دنیا رفت، خوشحال و خندان دیده نشد و این آیه نازل شد. فرمود: «وَ مَا جَعَلْنَا الرُّؤیَا الَّتِی أَرَیْنَاکَ إِلاَّ فِتْنَةً لِّلنَّاسِ وَ الشَّجَرَةَ الْملْعُونَةَ فِی القُرْآنِ؛ منظور بنیامیّه است».
📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۸، ص۲۲۲
بحارالأنوار، ج۳۱، ص۵۳۶/ العمدهًْ، ص۴۵۳/ عین العبرهًْ، ص۴۹/ نورالثقلین/ البرهان
📜الرّسول ( عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْأَشَلِّ، قَال سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ: وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْیَا الَّتِی أَرَیْناکَ إِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ ... الْآیَاتِ، فَقَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (نَامَ فَرَأَی أَنَّ بَنِیأُمَیَّهًَْ یَصْعَدُونَ الْمَنَابِرَ، فَکُلَّمَا صَعِدَ مِنْهُمْ رَجُلٌ رَأَی رَسُولُ اللَّهِ (الذِّلَّهًَْ وَ الْمَسْکَنَهًَْ، فَاسْتَیْقَظَ جَزُوعاً مِنْ ذَلِکَ، وَ کَانَ الَّذِینَ رَآهُمْ اثْنَیْ عَشَرَ رَجُلًا مِنْ بَنِیأُمَیَّهًَْ، فَأَتَاهُ جَبْرَئِیلُ (بِهَذِهِ الْآیَهًِْ، ثُمَّ قَالَ جَبْرَئِیلُ إِنَّ بَنِیأُمَیَّهًَْ لَا یَمْلِکُونَ شَیْئاً إِلَّا مَلَکَ أَهْلُ الْبَیْتِ ضِعْفَیْهِ.
📝پیامبر (صلی الله علیه و آله)- عبدالرّحمن اشل گوید: از ایشان (امام صادق (علیه السلام) یا امام کاظم (علیه السلام))دربارهی آیه: وَ مَا جَعَلْنَا الرُّؤیَا الَّتِی أَرَیْنَاکَ إِلاَّ فِتْنَةً لِّلنَّاسِ پرسیدم. فرمود: «پیامبر (صلی الله علیه و آله) در خواب دید بنیامیّه از منبرها بالا میروند. هرگاه یکی از آنها بر منبر بالا میرفت، ذلّت و بیچارگی را به چشم خود میدید. در این هنگام با اضطراب آشفته از خواب بیدار شد. مردانی که پیامبر (صلی الله علیه و آله) در خواب دیده بود؛ دوازده نفر از بنیامیّه بودند و در این میان جبرئیل نازل شد و این آیه را برای پیامبر (صلی الله علیه و آله) خواند و گفت: «بنیامیّه چیزی بهدست آورند، مگر آنکه اهل بیت (دو چندان آن را حاصل نمایند».
📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۸، ص۲۲۲
بحارالأنوار، ج۳۱، ص۵۲۷/ العیاشی، ج۲، ص۲۹۸/ نورالثقلین/ البرهان
کانال قرآن و امام حسین علیه السلام در تلگرام
https://t.me/qoranvamamhoosein
کانال قرآن و امام حسین علیه السلام در ایتا
http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
هدایت شده از ضامن اشک بر امام حسین ع مادرش فاطمه س است.
16.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 جدیدترین اثر ابوذر روحی با عنوان «فرمانده مهدی» منتشر شد
فرمانده مهدی که با عنوان سلام فرمانده 3 شناخته میشود با حضور چندهزاری نفری مردم در مسجد جمکران رونمایی شد.
ایتا
@zameneashk1
تلگرام
@zameneashk
باب الحسین ع ، کلاس های غیر حضوری
https://t.me/Babolhusein
آی دی پاسخ به سوالات
@m_h_tabemanesh
هدایت شده از نوای مقتل
5.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😍تصاویری جدید و زیبا از کربلای معلی بمناسبت #میلاد_امام_زمان(عج)
گفتم که روی ماهت از من چرا نهان است
گفتا تو خود حجابی ورنه رخم عیان است
@Navaymagtal
#ولادت_حضرت_مهدی_عج
📝محمّد بن عبد اللّه گويد: پس از درگذشت ابو محمّد عليه السّلام به نزد حكيمه دختر امام جواد عليه السّلام رفتم تا در موضوع حجّت و اختلاف مردم و حيرت آنها در بارۀ او پرسش كنم. گفت: بنشين، و من نشستم، سپس گفت:
💎اى محمّد! خداى تعالى زمين را از حجّتى ناطق و يا صامت خالى نمىگذارد و آن را پس از حسن و حسين عليهما السّلام در دو برادر ننهاده است و اين شرافت را مخصوص حسن و حسين ساخته براى آنها عديل و نظيرى در روى زمين قرار نداده است جز اينكه خداى تعالى فرزندان حسين را بر فرزندان حسن عليهما السّلام برترى داده، همچنان كه فرزندان هارون را بر فرزندان موسى به فضل نبوّت برترى داد، گرچه موسى حجّت بر هارون بود، ولى فضل نبوّت تا روز قيامت در اولاد هارون است
🔺 و به ناچار بايستى امّت يك سرگردانى و امتحانى داشته باشند تا مبطلان از مخلصان جدا شوند و از براى مردم بر خداوند حجّتى نباشد و اكنون پس از وفات امام حسن عسكرىّ عليه السّلام دورۀ حيرت فرا رسيده است.
گفتم: اى بانوى من! آيا از براى امام حسن عليه السّلام فرزندى بود؟
تبسّمى كرد و گفت: اگر امام حسن عليه السّلام فرزندى نداشت پس امام پس از وى كيست؟
با آنكه تو را گفتم كه امامت پس از حسن و حسين عليهما السّلام در دو برادر نباشد.
گفتم: اى بانوى من! ولادت و غيبت مولايم عليه السّلام را برايم بازگو.
گفت: آرى، كنيزى داشتم كه بدو نرجس مىگفتند، برادرزادهام به ديدارم آمد و به او نيك نظر كرد، بدو گفتم: اى آقاى من! دوستش دارى او را به نزدت بفرستم؟
🕊فرمود: نه عمّه جان! امّا از او در شگفتم! گفتم: شگفتى شما از چيست؟
فرمود: به زودى فرزندى از وى پديد آيد كه نزد خداى تعالى گرامى است و خداوند به واسطۀ او زمين را از عدل و داد آكنده سازد، همچنان كه پر از ظلم و جور شده باشد،
گفتم: اى آقاى من! آيا او را به نزد شما بفرستم؟
فرمود: از پدرم در اين باره كسب اجازه كن،
گويد:جامه پوشيدم و به منزل امام هادى عليه السّلام درآمدم، سلام كردم و نشستم و او خودآغاز سخن فرمود و گفت :اى حكيمه! نرجس را نزد فرزندم ابى محمّد بفرست،
گويد: گفتم: اى آقاى من! بدين منظور خدمت شما رسيدم كه در اين باره كسب اجازه كنم،
فرمود: اى مباركه! خداى تعالى دوست دارد كه تو را در پاداش اين كار شريك كند و بهرهاى از خير براى تو قرار دهد،
حكيمه گويد: بىدرنگ به منزل برگشتم و نرجس را آراستم و در اختيار ابو محمّد قرار دادم و پيوند آنها را در منزل خود برقرار كردم و چند روزى نزد من بود سپس به نزد پدرش رفت و او را نيز همراهش روانه كردم.
حكيمه گويد: امام هادى عليه السّلام درگذشت و ابو محمّد بر جاى پدر نشست و من همچنان كه به ديدار پدرش مىرفتم به ديدار او نيز مىرفتم.
يك روز نرجس آمد تا كفش مرا برگيرد و گفت: اى بانوى من كفش خود را به من ده!
گفتم: بلكه تو سرور و بانوى منى، به خدا سوگند كه كفش خود را به تو نمىدهم تا آن را برگيرى و اجازه نمىدهم كه مرا خدمت كنى، بلكه من به روى چشم تو را خدمت مىكنم.
ابو محمّد عليه السّلام اين سخن را شنيد و گفت: اى عمّه! خدا به تو جزاى خير دهاد و تا هنگام غروب آفتاب نزد امام نشستم و به آن جاريه بانگ مىزدم كه لباسم را بياور تا بازگردم!
امام مىفرمود: خير، اى عمّه جان! امشب را نزد ماباش كه امشب آن مولودى كه نزد خداى تعالى گرامى است و خداوند به واسطۀ او زمين را پس از مردنش زنده مىكند متولّد مىشود،
گفتم: اى سرورم! از چه كسى متولّد مىشود و من در نرجس آثار باردارى نمىبينم. فرمود: از همان نرجس نه از ديگرى.
حكيمه گويد: به نزد او رفتم و پشت و شكم او را وارسى كردم و آثار باردارى در او نديدم، به نزد امام برگشتم و كار خود را بدو گزارش كردم، تبسّمى فرمود و گفت: در هنگام فجر آثار باردارى برايت نمودار خواهد گرديد، زيرا مثل او مثل مادر موسى عليه السّلام است كه آثار باردارى در او ظاهر نگرديد و كسى تا وقت ولادتش از آن آگاه نشد، زيرا فرعون در جستجوى موسى، شكم زنان باردار را مىشكافت و اين نيز نظير موسى عليه السّلام است.
حكيمه گويد: به نزد نرجس برگشتم و گفتار امام را بدو گفتم و از حالش پرسش كردم، گفت: اى بانوى من!
در خود چيزى از آن نمىبينم، حكيمه گويد:
تا طلوع فجر مراقب او بودم و او پيش روى من خوابيده بود و از اين پهلو به آن پهلو نمىرفت تا چون آخر شب و هنگام طلوع فجر فرارسيد هراسان از جا جست و او را در آغوش گرفتم و بدو «اسم اللّه» مىخواندم،
🕯ابو محمّد عليه السّلام بانگ برآورد و فرمود: سورۀ إنّا أنزلنا بر او برخوان!
و من بدان آغاز كردم و گفتم:
حالت چون است؟ گفت: امرى كه مولايم خبر داد در من نمايان شده است و من همچنان كه فرموده بود بر او مىخواندم و جنين در شكم به من پاسخ داد و مانند من قرائت كرد و بر من سلام نمود.
حكيمه گويد: من از آنچه شنيدم هراسان شدم و ابو محمّد عليه السّلام بانگ برآورد:
از امرخداى تعالى در شگفت مباش، خداى تعالى ما را در خردى به سخن درآورد و در بزرگى حجّت خود در زمين قرار دهد و هنوز سخن او تمام نشده بود كه نرجس از ديدگانم نهان شد و او را نديدم گويا پردهاى بين من و او افتاده بود و فريادكنان به نزد ابو محمّد عليه السّلام دويدم، فرمود: اى عمّه! برگرد، او را در مكان خود خواهى يافت.
گويد: بازگشتم و طولى نكشيد كه پردهاى كه بين ما بود برداشته شد و ديدم نورى نرجس را فراگرفته است كه توان ديدن آن را ندارم و آن كودك عليه السّلام را ديدم كه روى به سجده نهاده است و دو زانو بر زمين نهاده است و دو انگشت سبّابۀ خود را بلند كرده و مىگويد:
أشهد أن لا إله إلاّ اللّه [وحده لا شريك له] و أنّ جدّي محمّدارسول اللّه و أنّ أبي أمير المؤمنين. سپس امامان را يكايك برشمرد تا به خودش رسيد، سپس فرمود: بار الها! آنچه به من وعده فرمودى به جاى آر، و كار مرا به انجام رسان و گامم را استوار ساز و زمين را به واسطۀ من پر از عدل و داد گردان.
ابو محمّد عليه السّلام بانگ برآورد و فرمود: اى عمّه، او را بياور و به من برسان. او را برگرفتم و به جانب او بردم، و چون او در ميان دو دست من بود و مقابل او قرار گرفتم بر پدر خود سلام كرد و امام حسن عليه السّلام او را از من گرفت و زبان خود در دهان او گذاشت و او از آن نوشيد، سپس فرمود: او را به نزد مادرش ببر تا بدو شير دهد، آنگاه به نزد من بازگردان. و او را به مادرش رسانيدم و بدو شير داد بعد از آن او را به ابو محمّد عليه السّلام بازگردانيدم در حالى كه پرندگان بر بالاى سرش در طيران بودند، به يكى از آنها بانگ برآورد و گفت: او را برگير و نگاهدار و هر چهل روز يك بار به نزد ما بازگردان و آن پرنده او را برگرفت و به آسمان برد و پرندگان ديگر نيز به دنبال او بودند، شنيدم كه ابو محمّد عليه السّلام مىگفت:
تو را به خدايى سپردم كه مادر موسى موسى را سپرد، آنگاه نرگس گريست و امام بدو فرمود: خاموش باش كه بر او شير خوردن جز از سينۀ تو حرام است وبه زودى نزد تو بازگردد همچنان كه موسى به مادرش بازگردانيده شد و اين قول خداى تعالى است كه «فَرَدَدْناهُ إِلى أُمِّهِ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُها وَ لا تَحْزَنَ». حكيمه گويد:
گفتم: اين پرنده چه بود؟ فرمود: اين روح القدس است كه بر ائمّه عليهم السّلام گمارده شده است، آنان را موفّق و مسدّد مىدارد و به آنها علم مىآموزد.
حكيمه گويد: پس از چهل روز آن كودك برگردانيده شد و برادرزادهام به دنبال من كس فرستاد و مرا فراخواند و بر او وارد شدم و به ناگاه ديدم كه همان كودك است كه مقابل او راه مىرود. گفتم: اى آقاى من! آيا اين كودك دو ساله نيست؟ تبسّمى فرمود و گفت: اولاد انبياء و اوصياء اگر امام باشند به خلاف ديگران نشو و نما كنند و كودك يك ماهۀ ما به مانند كودك يك ساله باشد و كودك ما در رحم مادرش سخن گويد و قرآن تلاوت كند و خداى تعالى را بپرستد و هنگام شيرخوارگى ملائكه او را فرمان برند و صبح و شام بر وى فرود آيند.
حكيمه گويد: پيوسته آن كودك را چهل روز يك بار مىديدم تا آنكه چند روز پيش از درگذشت ابو محمّد عليه السّلام او را ديدم كه مردى بود و او را نشناختم و به برادرزادهام گفتم: اين مردى كه فرمان مىدهى در مقابل او بنشينم كيست؟ فرمود: اين پسر نرجس است و اين جانشين پس از من است و به زودى مرا از دست مىدهيد پس بدو گوش فرادار و فرمانش ببر.
حكيمه گويد: پس از چند روز ابو محمّد عليه السّلام درگذشت و مردم چنان كه مىبينى پراكنده شدند و به خدا سوگند كه من هر صبح و شام او را مىبينم و مرا از آنچه مىپرسيد آگاه مىكند و من نيز شما را مطّلع مىكنم و به خدا سوگند كه گاهى مىخواهم از او پرسشى كنم و او نپرسيده پاسخ مىدهد و گاهى امرى بر من وارد مىشود و همان ساعت پرسش نكرده از ناحيۀ او جوابش صادر مىشود.
شب گذشته مرا از آمدن تو باخبر ساخت و فرمود: تو را از حقّ خبر دار سازم.
محمّد بن عبد اللّه راوى حديث گويد: به خدا سوگند حكيمه امورى را به من خبر داد كه جز خداى تعالى كسى بر آن مطّلع نيست و دانستم كه آن صدق و عدل و از جانب خداى تعالى است، زيرا خداى تعالى او را به امورى آگاه كرده است كه هيچ يك از خلايق را بر آنها آگاه نكرده است.
📚كمال الدين و تمام النعمة -جلد 2، صفحه 154
باب42/حدیث2
ابن بابویه
کانال الدولة الزهرائیة (عج) در ایتا
http://eitaa.com/joinchat/2080309258Cc6c103cb84
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕌لحظه جان دادن این مرد حرم حضرت عباس علیه السلام.
#حوادث💯
https://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
هدایت شده از ضامن اشک بر امام حسین ع مادرش فاطمه س است.
هدف این کانال افزایش بصیرت سیاسی ذاکرین امام حسین ع در عصر غیبت است.
ذاکر بصیر
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/3437428762Caa41a35aac
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/CgS1jwIQEdWDuhpC3q1eVJ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ ﴿۵﴾
و کوه ها مانند پشم رنگین حلاجی شده گردد!
سوره 101: القارعة
#حوادث💯
https://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
هدایت شده از نوای مقتل
هدف این کانال افزایش بصیرت سیاسی ذاکرین امام حسین ع در عصر غیبت است.
ذاکر بصیر
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/3437428762Caa41a35aac
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/CgS1jwIQEdWDuhpC3q1eVJ
📖 آشنایی با زبان قرآن📖
📌کانال بسیار بسیار کاربردی در زمینه آشنایی با:
👈ترجمه گویای کل قرآن
👈آموزش صرف و نحو مقدماتی(تصویری)
با تدریس استاد و مدرس توانمند حجت الاسلام حمید محمدی
🆔https://eitaa.com/sarfesss
👈ترجمه لغت به لغت آیات قرآن کریم
👈ریشه کلمات قرآنی
🆔https://eitaa.com/tarjomanevahy
#حدیث
📜 اِبنُ الكَوّاءِ : يا أميرَ المُؤمِنينَ ، فَأَخبِرني عَن سَلمانَ الفارِسِيِّ ، قالَ : بَخٍ بَخٍ ، سَلمانُ مِنّا أهلَ البَيتِ ، ومَن لَكُم بِمِثلِ لُقمانَ الحَكيمِ ، عَلِمَ عِلمَ الأَوَّلِ وَالآخِرِ
📚 [ الاحتجاج : 1 / 616 / 139 عن الأصبغ بن نباتة ، الغارات : 1 / 177 عن أبي عمرو الكنديّ نحوه ، تهذيب تاريخ دمشق : 6 / 204 . ] ؟!
📝ابن كوّاء: اى اميرالمؤمنين! از سلمان فارسى برايم بگو. حضرت فرمود: بَه بَه! سلمان از ما خاندان است. چه كسى از شما مانند لقمان حكيم است كه علم اول و آخر را دارا باشد؟!
کانال قرآن و امام حسین علیه السلام در تلگرام
https://t.me/qoranvamamhoosein
کانال قرآن و امام حسین علیه السلام در ایتا
http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin