eitaa logo
قرآن و امام حسین ع
884 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
753 ویدیو
369 فایل
مطالب کانال: ارتباط امام حسین ع با قران در موارد مختلف عاشوراء آیات الولایه : آیاتی که در قرآن درباره ی 14 معصوم آمده است. علوم قرانی برای تحکیم ایمان و اعتقاد تلگرام https://t.me/qoranvamamhoosein ایتا http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
متوقف شدن وقایع خاص روز عاشوراء در روز اربعین بواسطه ی اتصال سر مطهر(ع) 📜1-/حدثني بذلک ...، عن فاطمة بنت علي ع [....] و لم يرفع ببيت المقدس حجر عن وجه الأرض الا وجد تحته دم عبيط و أبصر الناس الشمس علي الحيطان حمراه کأنه الملاحف المعصفرة الي أن خرج علي بن الحسين عليه‏السلام بالنسوة، و رد رأس الحسين الي کربلاء. . 📝فاطمه دختر حسين عليه‏السلام گفت:[...] و در بيت المقدس سنگي برنداشتند جز آن که خون تازه زيرش بود و مردم،خورشيد را بر ديوارها سرخ ديدند؛ مانند پتوهاي رنگين تا علي بن الحسين با زنان بيرون شد و سر حسين را به کربلا برگرداند. 📚الصدوق، الأمالي، / 168،167، عنه: المجلسي، البحار، 140 / 45، البحراني، العوالم، 440 / 17، البهبهاني، الدمعة الساکبة، 119 / 5، القمي، نفس المهموم، / 448، المازندراني، معالي السبطين، 166 / 2، الزنجاني، وسيلة الدارين، / 395؛ مثله الفتال، روضة الواعظين، / 165، الجزائري،الأنوار النعمانية، 246 / 3؛ کمره‏اي،ترجمه‏ي امالي، / 168، 167. •┈┈••✾❀❀✾••┈┈• ضامن اشک واتساپ https://chat.whatsapp.com/FZyB8wtSEIs1huKFB7rOqG ضامن اشک تلگرام https://telegram.me/zameneashk ضامن اشک ایتا https://eitaa.com/zameneashk1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم اربعین شرح مختصر وقایع اربعین از کتاب قصه ی کربلاء اربعين اهل ‏بيت عليهم ‏السلام به سفر خود ادامه دادند تا به دو راهي جاده‏ي عراق و مدينه رسيدند، چون به اين مکان رسيدند، از امير کاروان خواستند تا آنان را به کربلا ببرد، و او آنان را بسوي کربلا حرکت داد، و چون به کربلا رسيدند، جابر بن عبدالله انصاري [1] را ديدند که با تني چند از بني‏هاشم و خاندان پيامبر براي زيارت حسين عليه‏ السلام آمده بودند، همزمان با آنان به کربلا وارد شدند و سخت گريستند و ناله و زاري کردند و بر صورت خود سيلي زده و ناله‏هاي جانسوز سر دادند و زنان روستاهاي مجاور نيز به آنان پيوستند [2] ، زينب عليها السلام در ميان جمع زنان آمد و گريبان چاک زد و با صوتي حزين که دلها را جريحه‏دار مي‏کرد مي‏گفت: «وا اخاه! وا حسينا! وا حبيب رسول ‏الله و ابن‏مکه و مني! و ابن‏فاطمه الزهراء! و ابن‏علي مرتضي! آه ثم آه!»، پس بيهوش گرديد. آنگاه ام‏کلثوم لطمه به صورت زد و با صدايي بلند مي‏گفت: امروز محمد مصطفي و علي مرتضي و فاطمه‏ي زهرا از دنيا رفته‏اند؛ و ديگر زنان نيز سيلي به صورت زده و گريه و شيون مي‏کردند. سکينه چون چنين ديد، فرياد زد: وا محمداه! وا جداه! چه سخت است بر تو تحمل آنجه با اهل ‏بيت تو کرده‏اند، آنان را از دم تيغ گذراندند و بعد عريانشان نمودند! [3] عطيه عوفي [4] مي‏گويد: با جابر بن عبدالله به عزم زيارت قبر حسين عليه‏ السلام بيرون آمدم و چون به کربلا رسيديم جابر نزديک شط فرات رفته و غسل کرد و ردائي همانند شخص محرم بر تن نمود و همياني را گشود که در آن بوي خوش بود و خود را معطر کرد و هر گامي که بر مي‏داشت ذکر خدا مي‏گفت تا نزديک قبر مقدس رسيد و به من گفت: دستم را بر روي قبر بگذار! چون چنين کردم، بر روي قبر از هوش رفت. من آب بر روي جابر پاشيدم تا به هوش آمد، آنگاه سه مرتبه گفت: يا حسين! سپس گفت: «حبيب لا يجيب حبيبه!» و بعد اضافه کرد: چه تمناي جواب داري که حسين در خون خود آغشته و بين سر و بدنش جدائي افتاده است!! و گفت: فاشهد انک ابن‏خير النبيين و ابن‏سيد المومنين و ابن‏حليف التقوي و سليل الهدي و خامس اصحاب الکساء و ابن‏سيد النقباء و ابن‏فاطمة سيدة النساء، و مالک لا تکون هکذا و قد غذتک کف سيد المرسلين و ربيت في حجر المتقين و رضعت من ثدي الايمان و فطمت بالالسلام فطبت حيا و طبت ميتا غير ان قلوب المومنين غير طيبة لفراقک و لا شاکة في الخيرة لک فعليک سلام الله و رضوانه و اشهد انک مضيت علي ما مضي عليه اخوک يحيي بن زکريا. من گواهي مي‏دهم که تو فرزند بهترين پيامبران و فرزند بزرگ مؤمنين مي‏باشي، تو فرزند سلاله‏ي هدايت و تقوايي و پنجمين نفر از اصحاب کساء و عبايي، تو فرزند بزرگ نقيبان و فرزند فاطمه سيده‏ي بانواني، و چرا چنين نباشد که دست سيد المرسلين تو را غذا داد و در دامن پرهيزگاران پرورش يافتي و از پستان ايمان شير خوردي و پاک زيستي و پاک از دنيا رفتي و دلهاي مؤمنان را از فراق خود اندوهگين کردي پس سلام و رضوان خدا بر تو باد، تو بر همان طريقه رفتي که برادرت يحيي بن زکريا شهيد گشت. آنگاه چشمش را به اطراف قبر گردانيد و گفت: السلام عليک ايتها الرواح التي حلت بفناء الحسين و اناخت برحله، اشهد انکم اقمتم الصلوة و آتيتم الزکوة و امرتم بالمعروف و نهيتم عن المنکر و جاهدتم الملحدين و عبدتم الله حتي اتاکم اليقين. سلام بر شما اي ارواحي که در کنار حسين نزول کرده و آرميديد، گواهي مي‏دهم که شما نماز را بپا داشته و زکوة را ادا نموده و به معروف امر و از منکر نهي کرديد، و با ملحدين و کفار مبارزه و جهاد کرده، و خدا را تا هنگام مردن عبادت نموديد. و اضافه نمود: به آن خدائي که پيامبر را به حق مبعوث کرد ما در آنچه شما شهدا در آن وارد شده‏ايد شريک هستيم. عطيه مي‏گويد: به جابر گفتم: ما کاري نکرديم! اينان شهيد شده‏اند. گفت: اي عطيه! از حبيبم رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم شنيدم که مي‏فرمود: «من احب قوما حشر معهم و من احب عمل قوم اشرک في عملهم»[5] «هر که گروهي را دوست داشته باشد با همانان محشور گردد، و هر که عمل جماعتي را دوست داشته باشد در عمل آنها شريک خواهد بود». •┈┈••✾❀❀✾••┈┈• ضامن اشک واتساپ https://chat.whatsapp.com/FZyB8wtSEIs1huKFB7rOqG ضامن اشک تلگرام https://telegram.me/zameneashk ضامن اشک ایتا https://eitaa.com/zameneashk1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اهل بیت ع در مسیر کربلا 🌺قال الراوي: و لما رجع نساء الحسين عليه‏السلام و عياله من الشام و بلغوا العراق هنگامیکه زنان و عیال امام حسین ع از شام برگشتند و به عراق رسیدند 🌷 قالوا للدليل: مر بنا علي طريق کربلاء. به راهنما گفتند ما را به کربلا ببر( شرح فوق العاده عرفانی در صوت) 🌷 فوصلوا الي موضع المصرع پس به کربلا رسیدند 🌷 فوجدوا جابر ابن‏ .. و جماعة من بني هاشم و رجالا من آل رسول الله ص و سلم قد وردوا لزيارة قبر الحسين ع پس جماعتی از بنی هاشم و از خاندان رسول ص را که برای زیارت آمده بودند دیدند 🌷فوافوا في وقت واحد و تلاقوا بالکبا و الحزن و اللطم ، در زمان واحد رسیدند و شروع به ندبه و گریه کردند 🌷و أقاموا المآتم المقرحة للأکباد ، و اجتمع اليهم نساء ذلک السواد، فأقاموا علي ذلک أياما . اقامه عزا نمودند که جگرها کباب شد. زنان روستا هم به انان پیوستند و چند روز عزا داری کردند 🌷قال الراوي: ثم انفصلوا من کربلاء طالبيين المدينة. سپس با کربلا وداع و به سمت مدینه رفتند 📚ابن‏ طاووس، اللهوف، / 197،196 آیدی استاد برای طرح سوالات مقتل @m_h_tabemanesh ┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ "باب الحسین(ع) در تلگرام" https://t.me/Babolhusein "ضامن اشک در ایتا" https://eitaa.com/zameneashk1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 روضه ی کامل جابر در روز اربعین و به قال: أخبرنا أبي رحمه الله، قال: أخبرنا أبو أحمد اسحاق بن محمد المقرئ الکوفي بالکوفة، قال: حدثنا  عبد الله بن محمد الأيادي، قال: حدثنا  محمد بن عمرو بن مدرک الرازي، قال: حدثنا محمد بن زياد المکي، قال: حدثنا جرير بن عبد المجيد، عن الأعمش، 🔰 آداب زیارت امام حسین ع به روایت جابر عن عطية العوفي، قال: خرجت مع جابر بن عبد الله الأنصاري زائرين  قبر الحسين عليه‏السلام، فلما وردنا کربلاء دنا جابر عن شاطي‏ء الفرات، فاغتسل، ثم اتزر بأزار، ثم ارتدي بآخر، ثم فتح صرة فيها سعده  ، فنثره علي بدنه، ثم لم يخطو  خطوة الا ذکر   الله تعالي حتي دنا  من القبر، [في الخوارزمي مکانه:«أخبرنا الشيخ الامام الزاهد أبوجعفر محمد بن عمر بن أبي علي کتابة، أخبرنا الشيخ الامام أبوالحسين زيد بن الحسن بن علي البيهقي، أخبرنا السيد الامام النقيب علي بن محمد بن جعفر الحسني، حدثنا السيد الامام أبوطالب يحيي بن الحسين بن هارون الحسني، أخبرنا أبي، أخبرنا أبوأحمد اسحاق بن أحمد المقري بالکوفة، قال: حدثنا...»].  🔰 روضه جابر بر سر قبر امام حسین ع / روضه راس الحسین ع   قال: يا عطية  ! المسنية، فألمسته، فخر علي القبر مغشيا عليه  فرشيت   عليه شيئا من الماء، فلما أفاق قال: يا حسين! يا حسين! يا حسين! ثلاثا، ثم قال: حبيب لا يجيب حبيبه.    ثم قال : و أني لک بالجواب و قد شخبت أوداجک علي أشباحک ، و فرق بين بدنک و رأسک.  🔰 متن زیارت جابر در روز اربعین فأشهد أنک ابن خير  النبيين و ابن‏سيد الوصيين، و و ابن‏حليف التقوي ، و سليل الهدي، و خامس أصحاب الکساء، و ابن‏سيد النقباء، و ابن‏فاطمة سيدة النساء  و ما بالک ألا تکون هکذا و قد غذتک کف محمد سيد المرسلين و ربيت في حجور المتقين و رضعت  من ثدي الايمان، و فطمت   بالاسلام، فطبت حيا، و طبت ميتا  غير أن قلوب المؤمنين غير طيبة لفراقک و لا شاکة في الخيرة  لک، فعليک سلام الله و رضوانه، فأشهد انک مضيت علي ما مضي يحيي بن زکريا. 🔰 زیارت وروایت جابر خطاب به شهداء قال عطية: ثم جال ببصره حول القبر، فقال: السلام عليکم أيتها الأرواح الطيبة التي حلت   بفناء الحسين عليه‏السلام، و أناخت برحله، أشهد أنکم أقمتم الصلاة،و آتيتم الزکوة، و أمرتم بالمعروف، و نهيتم عن المنکر، و عبدتم الله  حتي أتاکم اليقين، و الذي بعث محمدا صلي الله عليه و آله و سلم بالحق لقد شارکناکم فيما دخلتم فيه. قال عطية: فقلت لجابر بن عبد الله:  و کيف و لم تهبط واديا، و لم تعسل جبلا، و لم تضرب  بسيف، و القوم فرقت  بين رؤوسهم و أبدانهم. فأيتمت الأولاد و أرملت الأزواج. فقال  يا عطية!سمعت حبيبي رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم يقول : من أحب قوما حشر معهم و من أحب عمل قوم أشرک في عملهم،  أدرني نحو بيوت  کوفان. قال فلما صرنا في بعض الطريق، قال لي  : يا عطية! هل أوصيک و ما أظنني بعد هذه السفرة ألاقيک: أحبب محب آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم ما أحبهم، و أبغض مبغض آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم ما أبغضهم و ان کانوا صواما قواما.    📚ابوطالب الزيدي، الأمالي، / 94 - 93: عنه: الخوارزمي، مقتل الحيسن، 168 - 167 / 2؛ مثله المحلي، الحدائق الوردية، 129 - 128
شيخ جليل القدر عماد الدين ابوالقاسم طبري آملي که از اجلاي فن حديث و تلميذ ابو علي بن شيخ طوسي است در کتاب «بشارة المصطفي» که از کتب بسيار نفيسه است، مسندا 1روايت کرده است، از عطية بن سعد ابن‏جنادة عوني که از روات اماميه است و اهل سنت در رجال تصريح کرده‏اند به صدق او در حديث که گفت: ما بيرون رفتيم با جابر بن عبد الله انصاري به جهت زيارت قبر حضرت حسين عليه‏السلام پس زماني که به کربلا وارد شديم، جابر نزديک فرات رفت و غسل کرد.پس جامه را لنگ خود کرد و جامه ديگر را بر دوش افکند. پس گشود بسته‏اي را که در آن سعد بود و بپاشيد از آن بر بدن خود. پس به جانب قبر روان شد و گامي برنداشت مگر با ذکر خدا، تا نزديک قبر رسيد. مرا گفت:«دست مرا بر قبر گذار. من دست وي را بر قبر گذاشتم؛ چون دستش به قبر رسيد، بيهوش روي قبر افتاد. پس آبي بر وي پاشيدم تا به هوش آمد و سه بار گفت:«يا حسين!» پس گفت:«حيب لا يجيب حبيبه! آيا دوست جواب نمي‏دهد دوست خود را؟» پس گفت:«کجا تواني جواب دهي و حال آن که در گذشته رگهاي گردن تو از جاي خود آويخته شده بر پشت و شانه تو و جدايي افتاده ما بين سر و تن تو. پس شهادت مي‏دهم که تو مي‏باشي فرزند خير النبيين و پسر سيد المؤمنين و فرزند همسوگند تقوي و سليل هدي و خامس اصحاب کساء و پسر سيد النقباء و فرزند فاطمه سيده زن‏ها و چگونه چنين نباشي و حال آن که پرورش داده تو را پنجه سيد المرسلين و پروريده شدي در کنار متقين و از پستان ايمان شير خوردي و بريده شدي از شير به اسلام و پاکيزه بودي در حيات و ممات. همانا دل‏هاي مؤمنين خوش نيست به جهت فراق تو و حال آن که شکي ندارد در نيکويي حال تو. پس بر تو باد سلام خدا و خشنودي او و شهادت مي‏دهم که تو گذشتي بر آن چه گذشت بر آن برادر تو، يحيي بن زکريا. پس جابر گردانيد چشم خود را بر دور قبر و شهدا را سلام کرد به اين طريق: السلام عليکم أيتها الأرواح التي حلت بفناء قبر السحين عليه‏السلام و أناخت برحله، أشهد أنکم أقمتم الصلاة و آتيتم الزکاة و أمرتم بالمعروف و نهيتم عن المنکر و جاهدتم الملحدين و عبدتم الله حتي أتاکم اليقين. پس گفت:«سوگند به آن که برانگيخت محمد صلي الله عليه و آله و سلم را به نبوت حقه که ما شرکت کرديم شما را در آن چه داخل شديد در آن». عطيه گفت:«به جابر گفتم: چگونه ما با ايشان شرکت کرديم و حال فرود نيامديم ما واديي را، بالا نرفتيم کوهي را و شمشيري نزديم، و اما اين گروه،پس جدايي افتاده ما بين سر و بدنشان و اولادشان يتيم و زنانشان بيوه گشته است». جابر گفت:«اي عطيه! شنيدم از حبيب خود، رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم که مي‏فرمود: هر که دوست دارد گروهي را با ايشان محشور شود و هر که دوست داشته باشد، عمل قومي را شريک شود در عمل ايشان. پس قسم به خداوند که محمد صلي الله عليه و آله و سلم را به راستي بر انگيخته که نيت من و اصحابم بر آن چيزي است که گذشته بر آن حضرت حسين عليه‏السلام و يارانش.» پس جابر گفت:«ببريد مرا به سوي خانه‏هاي کوفه.» پس چون پاره‏اي راه رفتيم، به من گفت:«اي عطيه آيا وصيت کنم تو را و گمان ندارم که بر خورم تو را پس از اين سفر و آن وصيت اين است که دوستدار دوست آل محمد را مادامي که ايشان را دوست دارد. دشمن دار دشمن آل محمد را تا چندي که دشمن است با ايشان، اگر چه روزه دار و نمازگزار باشند و مدارا کن با دوست آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم اگر چه بلغزد از ايشان پايي از بسياري گناهان، استوار و ثابت بماند پاي ديگر ايشان از راه دوستي ايشان. همانا دوست ايشان بازگشت نمايد به بهشت و دشمن ايشان بازگردد به دوزخ». آیدی استاد برای طرح سوالات مقتل @m_h_tabemanesh ┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ "کلاس آنلاین مقتل شناسی" https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 "باب الحسین(ع)" https://t.me/Babolhusein "ضامن اشک در واتساپ" https://chat.whatsapp.com/KzAL9rEs5uu0kiDdyQFgRp "ضامن اشک در ایتا" https://eitaa.com/zameneashk1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ واى در آن روز بر تكذيب كنندگان! (مرسلات/ ۱۵) ✨✨✨✨✨✨ 📜الکاظم (علیه السلام)- عَنْ مُحَمَّدِ‌بْنِ‌الْفُضَیْلِ عَنْ أَبِی‌الْحَسَنِ‌الْمَاضِی (علیه السلام) قَال قُلْتُ لأَبِی‎الْحَسَنِ‌الْمَاضِی (علیه السلام) قوله ... وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ قَالَ: یَقُولُ وَیْلٌ لِلْمُکَذِّبِینَ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) بِمَا أَوْحَیْتُ إِلَیْکَ مِنْ وَلَایَهًِْ عَلِیِّ‎بْنِ‎أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام). 📝امام کاظم (علیه السلام)- محمّدبن‌فضیل گوید: به امام کاظم (علیه السلام) عرض‎ کردم: «منظور از وَیْلٌ لِّلْمُکَذِّبِینَ چیست»؟ فرمود: «خداوند می فرماید: وای بر تکذیب کنندگان ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! آنچه در خصوص ولایت علی (علیه السلام) به تو وحی ‎کردم». 📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۷، ص۲۸۴ الکافی، ج۱، ص۴۳۴/ بحارالأنوار، ج۲۴، ص۳۳۸/ نورالثقلین/ البرهان 📜الرّضا (علیه السلام)- وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ بِأَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهًِْ (علیهم السلام). 📝امام رضا (علیه السلام)- وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِّلْمُکَذِّبِینَ؛ کسانی هستند که امیرالمؤمنین و امامان معصوم (علیهم السلام) را تکذیب ‎کردند. 📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۷، ص۲۸۶ بحارالأنوار، ج۳۰، ص۲۶۲ 📜الکاظم (علیه السلام)- وَیْلٌ لِلْمُکَذِّبِینَ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) بِمَا أَوْحَیْتُ إِلَیْکَ مِنْ وَلَایَهًِْ عَلِیٍّ (علیه السلام). 📝امام کاظم (علیه السلام)- ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! وای بر تکذیب‌کنندگان، نسبت به آنچه به تو از ولایت علیّ‎بن‎ابی‌طالب (علیه السلام) وحی کردم. 📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۷، ص۲۸۶ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۷۳۰ کانال قران و امام حسین ع در تلگرام https://t.me/qoranvamamhoosein کانال قرآن و امام حسین علیه السلام در ایتا http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا