eitaa logo
انجمن علمی علوم قرآن وحدیث دانشگاه اصفهان
740 دنبال‌کننده
820 عکس
102 ویدیو
38 فایل
🔰کانال اطلاع رسانی انجمن علمی علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان در ایتا 📨ارتباط با روابط عمومی: @SA_Ui_Es ● کانال آرشیو برنامه‌های انجمن علمی علوم قرآن و حدیث: 📁 @quran_Hadith1403
مشاهده در ایتا
دانلود
ادامه از 👆🏼 🔍 از افسانه‌ی اسکندرِ سُریانی تا روایتِ عربیِ قرآنی: نِصحانا به‌مثابه‌ی زیرمتنِ سریانیِ روایتِ سوره‌ی کهف از ذوالقرنین 📌 معرفی مقاله‌ی «پیشگوییِ ذوالقَرنین (قرآن، کهف<۱۸>: ۸۳–۱۰۲) و خاستگاه‌های مجموعه‌متون قرآنی» نوشته‌ی تُماسُ تِسِیی بخش ۲ از ۲ 🔻 در همین راستا و با نتیجه‌ای مشابه، نویسنده‌ی مقاله‌ی حاضر، تُماسُ تِسِیی، در ضمن اینکه با کلیّت مقاله‌ی فُن‌بِلَدِل همدل است، معتقد است نتایج فُن‌بِلَدِل باید با استدلال‌های بیشتر تقویت شوند. برای همین منظور، او در ابتدا ارتباطِ میان دو متن را با شواهد بیشتری بررسی می‌کند. همچنین ماهیت پیوندِ زبانی متن سریانی و روایت عربیِ قرآنی را، از لحاظ مستقیم یا غیرمستقیم‌بودن، مورد توجه قرار می‌دهد. او در تحلیل خود در مورد ارتباط میان دو متن، به متن میمرایی منسوب به یعقوب سروجی می‌رسد که این متن نیز با متن نِصحانا مرتبط است. 🔻 نویسنده برای اثبات مدعای خود مبنی بر اینکه متنِ سریانی افسانه‌ی اسکندر زیرمتنِ قرآن در روایت ذوالقرنین است، در ابتدا ساختار روایی متن نِصحانا را بررسی می‌کند و آن را به سه بخش اصلی تقسیم می‌کند. نویسنده ادعا می‌کند که عناصر روایی موجود در این سه بخش همان‌هایی است که در متون پیشینِ تلمودی، بابلی، و حماسه‌ی گیلگَمِش موجود است؛ اما روایت‌گریِ این عناصر با این ترتیب یک نوآوری بوده است که نویسنده‌ی متن نِصحانا ارائه کرده است. نوع ساختار روایی و عناصر موجود در متن نِصحانا، به خصوص آنهایی که در قسمت اول و دوم است، در متن قرآنی و متن میمرای منسوب به یعقوب سروجی نیز وجود دارد. نکته‌ی مهم دیگر آن است که در بخش دومِ متن، به سفر اسکندر به دریایی بدبو و گندیده اشاره می‌کند که اسکندر از گذر کردن از آن باز می‌ماند. اما در این داستان، یعنی در متن سریانی، اشاره نمی‌شود که هدف اسکندر برای گذر از این دریا رسیدن به جاودانگی بوده است (رسیدنی به جاودانگی بُن‌مایه‌ای است که در ادبیات تلمودی رایج بوده است). نکته‌ی مهم در اینجا آن است که نِصحانا این بخش را حذف کرده است و دقیقاً همین مطالب نیز در قرآن و متن‌های میمرای منسوب به یعقوب سروجی حذف شده‌اند. 🔻 تمام این شواهد نویسنده را به سمت این موضوع سوق می‌دهد که این سه متن به یکدیگر مربوطند: نِصحانا، میمرای یعقوب، و روایت قرآن در سوره‌ی کهف. در بخشی از مقاله، نویسنده انواع و اقسام حالت‌هایی که این متون می‌توانستند منبع یکدیگر باشند را رسم می‌کند. نویسنده هر یک از احتمال‌ها را بررسی کرده است و در نهایت نتیجه می‌گیرد که نویسنده‌ی نِصحانا به دلیل ترکیب عناصر روایی متن‌های پیشین و ارائه‌ی یک روایت جدید، کاری نوآورانه انجام داده است و به همین دلیل این نوع روایت منبع پیشینی ندارد. در نتیجه متن قرآن و میمرا که از همین مسیر روایی استفاده کردند، نمی‌توانستند منبعی به جز نِصحانا داشته‌ باشند. نویسنده همچنین با توجه به انتشار گسترده‌ای که متن نِصحانا در فضای ادبی خاورمیانه داشته، این امکان که متنِ روایت ذوالقرنین در قرآن منبعی غیر از نِصحانا داشته باشد را غیرممکن می‌داند. 📗 برای دسترسی به متن مقاله می‌توانید به اینجا در صفحه‌ی آکادمیای نویسنده رجوع کنید. همچنین، برای ارجاع به مقاله می‌توانید از عبارت زیر استفاده کنید: Tesei, Tommaso. "The Prophecy of Ḏū-l-Qarnayn (Q 18:83-102) and the Origins of the Qurʾānic Corpus". Miscellanea Arabica 2013–2014: 273-90. 🖋 کوثر میررضی @anqanotes