بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِیِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
موضوع امروز: #صلح_حسنی و #قیام_حسینی دو روی یک سکه
روز دوشنبه۱۴۰۲/۰۴/۲۶
✍️ مناسبت روز: در روزهای پایانی ماه ذیالحجه و آغاز ایام #محرمالحرام قرار داریم، لذا از امروز سخن خود را به قیام حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و برخی از سؤالات و شبهات در این زمینه اختصاص میدهیم؛
هرگاه موضوع «قیام حسینی» مطرح میشود، برخی از مغرضین و همچنین غافلین، بلافاصله آن را در تقابل با «صلح حسنی» قرار میدهند؛ لذا یکی از سؤالات پرتکرار در این ایام، این است که چرا امام حسین(ع) راه امام حسن(ع) را نرفتند و با بنیامیه صلح نکردند؟
✅ برای جوابگویی به این سؤال، ابتدا میبایست حرکت و رویکرد امام حسن (ع) را مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم؛
در تاریخ آمده که پس از شهادت امیرالمؤمنین (ع)، امام حسن مجتبى (ع) بر منبر رفتند و خطبهای غراء ایراد فرمودند و سپس مردم با ایشان به عنوان امام و خلیفه مسلمین بیعت کردند؛
از فرداى آن روز امام، کارگزاران وحکّام خود را در ولایات منصوب نمودند و جاسوسى را که از طرف معاویه وارد کوفه شده بود، دستگیر کرده و گردن زدند؛ و به ابن عباس، حاکم خود در بصره نوشتند تا جاسوس دیگرى را که در بصره دستگیر کرده را گردن بزنند؛ و به دنبال آن نامهاى با لحن تند به معاویه نوشتند که جاسوس مىفرستى و مکر و حیله میکنى؟! از قرار معلوم گویا قصد جنگ دارى؛ اگر چنین است، بدان که من آمادهام؛ (ارشاد، ج٢، ص۵)
این مکاتبات ادامه داشت تا زمانی که به امام حسن (ع) خبر دادند معاویه لشکر فراوانى آماده کرده و به عراق گسیل داشته است؛ پس حضرت به منبر رفتند و مردم را براى مقابله با معاویه ترغیب کردند و پس از مهیا نمودن لشگری بزرگ از کوفه خارج شده و در نخیله اردو زدند و اولین گروه را براى مقابله با لشکر معاویه فرستادند؛
اما معاویه ملعون که میدانست در جنگ روبرو مانند جنگ صفین شکست خواهد خورد، باز هم متوسل به تزویر شد، و با دادن رشوههای کلان، و وعده و وعيد به فرماندهان لشگر حضرت، و همچنین اعلام جایزه بزرگ دویست هزار درهمی به همراه ازواج یکى از دخترانش برای قتل امام حسن (ع)، مردم سست عنصر کوفی را فریب داد؛ بهگونهای که طولى نکشید که به امام خبر دادند که فرماندهان لشکریان پیشتاز حضرت به معاویه پیوسته و شیرازه لشکر را متلاشی نمودهاند؛ و حتى برخی از آنها به معاویه پیام دادهاند: که در صورت تمایل، حاضرند امام حسن (ع) را دست بسته تحویل او دهند؛ لذا حضرت مجتبی (ع) ضمن خطبهای خطاب به لشکریانشان فرمودند: «وای بر شما! سوگند به خدا! معاویه به وعدههایی که برای کشتن من به شما داده است عمل نمیکند و اگر من تسلیم او گردم، هرگز اجازه نمیدهد بر اساس دین جدم رفتار نمائید» (بحارالأنوار، ج۴۴، ص٣٣)
✍️ بر این اساس امام حسن (ع) ابتدا در برابر بنیامیه قیام کردند اما به دلایلی که برخی از آنها در تاریخ آمده، مجبور به پذیرش صلح با معاویه شدند؛ که در این مجال به برخی از آنها اشاره مینمائیم:
1️⃣ خستگی زیاد کوفیان از جنگها طولانی و پیدرپی قبلى، از جمله جمل، صفین و نهروان، و نداشتن آمادگى روحى لازم براى مبارزه مجدد با شامیان؛
2️⃣ حیلهگرى و تزویر معاویه و خیانت عناصر سست عنصر در لشگر امام تا جایی که حتی حضرت را ترور و زخمی نمودند؛
3️⃣ حفظ انسجام امت اسلامی در برابر خطرات بیرونى که جامعه اسلامى آن زمان را تهدید مىکرد؛
4️⃣ آشکار نمودن چهره دروغین و مکار معاویه که خود را به عنوان «خال المؤمنين» و ادامه دهنده راه کتاب خدا و سنت پیامبر (ص) معرفی کرده بود؛
5️⃣ حفظ اصل اسلام و ممانعت از خاموش شدن چراغ مکتب اهلبیت (ع)؛
6️⃣ حفظ جان شیعیان باقیمانده؛
و البته دانستن این نکته نیز ضروری است که امام حسین (ع) در تمامی مراحل صلحِ حسنی، همراه و پیرو ولیّ زمان خود بودند و در این صلحنامه، از برادر گرامیشان کاملاً تبعیت نمودند و حتی پس از شهادت امام حسن (ع) نیز به مدت ١٠ سال در زمان زنده بودن معاویه و عدم تغییر شرایط همچنان از قیام خودداری نمودند؛
✍️ «لذا با اندک تأمل در تاریخ و بررسی شرایط ویژه دو برههی زمانی، بهراحتی میتوان دریافت که اگر امام حسین (ع) به جای امام حسن (ع) بودند، قطعاً با معاویه صلح میکردند؛ و اگر امام حسن (ع) نیز در موقعیت برادر گرامیشان بودند، حتماً در برابر یزید قیام میکردند و بین نظر این دو امام همام در باب صلح و قیام هیچ اختلافی وجود نداشته و اصلاً اگر صلحِ حسنی انجام نمیشد و ماهیّت واقعی معاویه و منافقینِ اُمَوی، برای مسلمانان آشکار نمیگردید، قیام حسینی از نظر مردم، قیام موجّهی نبود و هرگز اهداف بزرگ آن محقق نمیگردید.» (برگرفته از کتاب صلح امام حسن (ع)، ترجمه رهبر فرزانه انقلاب)
#محرم
•┈••••✾🕊••✾•••┈•
@qrbfmrsh
•┈••••✾🕊••✾•••┈•