May 11
در این کانال، گزیدههایی از کتابهای ترجمهشده خودم و همچنین کتابهای دیگر (اعم از ترجمهشده یا ترجمهنشده) و در صورت لزوم، مطالب متفرقه را بارگذاری خواهم کرد. سعی من تاحدامکان، ارایه مطالبی است که مشهورات زمانه را زیر سوال ببرند ولی در صورت لزوم، مطالبی که درون جریان اصلی علم، فرهنگ و سیاست تعریف شوند نیز ارایه خواهند شد.
اگر میخواهید با نظر زیستشناسانی مانند پیتر دوزبرگ میکروبیولوژیست دانشگاه برکلی که ایدز را یک بیماری ویروسی قابل سرایت نمیدانند آشنا شوید، اگر مایلید با تاریخچه ناگفته برق و امواج آشنایی پیدا کنید و بدانید که تغییرات مصنوعی و طبیعی در جو زمین چطور باعث بسیاری از بیماریهای بشر میشوند، اگر به ناگفتههای زندگی دانشمندان علاقه دارید و مثلا میخواهید بدانید لویی پاستور چه تقلبهای علمی بزرگی انجام داده است، اگر چیستی و چگونگی عملیاتهای سایبری بزرگ بیست سال اخیر جهان برایتان حائز اهمیت است، اگر مایلید بدانید که طرح تجزیه سوریه، نه از چند سال قبل از شروع داعش بلکه از زمان جنگ سرد در سیا مطرح بود، اگر میخواهید بدانید متفکرین چگونه از شکسته شدن نظمهای مستقر در جوامع نگران هستند، اگر مایلید بدانید که چرا فیزیک مدرن دچار بنبست شده است، اگر به نقش رسانه در مستقر کردن نظریات علمی حساس هستید، اگر میخواهید نقش فرهنگ جوامع در شکلگیری نظریات ریاضی را بدانید و هزاران اگر دیگر
به کانال ما بپیوندید
https://eitaa.com/joinchat/576454986C3d3dfe9868
کانال بله:
https://ble.ir/jujofekr
در سال 1981 قبل از آنکه مجاهدین به واشنگتن سفر کنند، «مارگارت تاچر» ، نخستوزیر انگلیس، به همراه ضیاءالحق به یکی از اردوگاههای پناهندگان در مرز پاکستان و افغانستان رفت. او به سوله ای سر زد که حدود ۱۵۰۰ مجاهد مرد در آن حضور داشتند و با وعده کمک بیشتر (به مبلغ چهار میلیون دلار) به آنها گفت: «باید به حضور شما عرض کنم که دلهای جهان آزاد با شماست.» تاچر سپس به چادری خصوصی رفت که عده کمی پناهنده زن در آن حضور داشتند. هیچ مرد یا دوربینی اجازه ورود به این چادر را پیدا نکرد. تاچر در این چادر گفت: «تا افغانستان آزاد نشود، ما آرام و قرار نخواهیم داشت.» او از چادر بیرون آمد و وقتی میخواست سوار هلیکوپتر شود به ضیاء گفت: «بهتر است تا فضای دوستانه برقرار است، زودتر برویم».
در اوج حمایت آمریکا از مجاهدین افغان در 1985 روزنامهنگاری به نام «هلنا کوبان» متوجه عمق نفوذ مجاهدان افغان در فرهنگ آمریکا گردید. او به مراسمی در هتلی در «توکسان» آریزونا دعوت شده بود. با این که در تبلیغات، از این مراسم بهعنوان همایشی دانشگاهی یاد شده بود ولی کوبان با ورود به هتل احساس کرد که در میان یک کمپین سیاسی جنگ سرد قرار دارد. کوبان بعدها به من گفت: «این زنان جمهوریخواه پولدار که من بینشان بودم، همه از من میپرسیدند که آیا تکفل یک مجاهد را به عهده گرفتهای؟ هرکدام از آنها به اسم این که میخواهند کمونیسم را تنبیه کنند، پول حمایت از یک مجاهد افغان را بر عهده گرفته بودند. حتی عدهای از آنها در مراسم، رو به روی مجاهد تحت تکفل خود ایستاده بودند.»
#زمامداری_توحش
یکی از یادداشتهای سیا مربوط به سال 1986 با عنوان «سوریه: سناریوهای تغییر سیاسی چشمگیر» که اخیراً از ردهبندی خارج شده و مورد توجه نویسنده و محققی به نام «برَد هوف» قرار گرفته است، دریچهای رو به تفکری فرقهای و خودخواهانه گشود که طرز فکر شبهدولت امنیت ملی را شکل میداد. در این یادداشت آمده است: «در اکثر موارد، رژیم [سوریه] منابع [لازم] برای سرکوب جنبش سنیمذهب مخالف خود را خواهد داشت اما اعتقاد ما این است که خشونت گسترده در میان مردم میتواند باعث شود که تعداد زیادی از افسران سنیمذهب و همچنین سربازانی که بهاجبار به خدمت سربازی رفتهاند از ارتش فرار کنند یا به نافرمانی دست بزنند و در نتیجه زمینه جنگ داخلی در این کشور فراهم شود.»
سیا با علم به اینکه بخش اعظم سربازان ارتش سوریه که با اجبار به خدمت گرفته شدهاند، سنیمذهب هستند ولی اغلب افسران ارتش را اقلیت علوی این کشور تشکیل می دهند، در گزارش خود گفته بود: «ایجاد تفرقه و تنش میان علویان و سنیها میتواند سنیهای ارتش را علیه حاکمیت بشوراند».
#زمامداری_توحش
افبیآی و پلیس نیویورک در خانه نصیر، انبوهی از اسنادی را به دست آوردند که علی محمد از فورتبراگ سرقت کرده بود. از جمله این اسناد، پیامهای طبقهبندی شده ارسالی از ستاد مشترک ارتش آمریکا به سفارتخانههای این کشور در خاورمیانه و همچنین جزوههای آموزشی نیروهای ویژه این کشور بود که علی محمد از انگلیسی به عربی ترجمه کرده بود. آنها دستنوشتههای نصیر را پیدا کردند که حاوی طرحهایی تفصیلی برای حملهای بود که به قول خود او باید با «انفجار سازههای شهری اصلی آمریکا مانند زیرساختهای توریستی صورت میگرفت؛ همان زیرساختهایی که آمریکاییها از داشتن آن ها به خود می بالند، برجهای بلند جهانی که به آن افتخار میکنند، مجسمههایی که عاشقش هستند و ساختمانهایی که رهبرانشان در آنها گرد هم میآیند» . آنها نقشههای مربوط به مرکز تجارت جهانی و همچنین نوارهای صوتی سخنرانیهای شیخ نابینا را که دعوت به جنگی مقدس کرده بود، کشف کردند. #زمامداری_توحش
یادداشتِ یکی از متفکران جهادی عراق با نام مستعار «ابوبکر ناجی» الهامبخش من در انتخاب عنوان این کتاب شد. این یادداشت که عنوان آن «اشاعه هدفمند توحش» بود بهتفصیل راهبرد ایجاد دولتی اسلامی را با استفاده از آشوب و ناآرامیِ به وجود آمده در پرتو جنگهای آمریکا برای تغییر رژیمهای سیاسی منطقه بررسی کرده بود. او از نیروهای جهادی خواسته بود خلأ امنیتی به وجود آمده بر اثر دخالتهای نظامی غرب را با تأسیس «خرده دولت های توحش» در محیط پیرامونی دولتهایی که مورد مداخله قرار گرفته اند و انجام عملیاتهای اعتراضی وحشیانه ضد نهادهای مرکزی آنها پر کنند. یادداشت ناجی کاملاً با طرحهای تندروهای امنیت ملی آمریکا در واشنگتن برای تغییر نظامهای سیاسی هماهنگ است. این مسئله روابط این دو گروه افراطی را نشان میدهد. این همبستگی ایدئولوژیک در لیبی و سوریه که سیا شورشیان جهادی را تسلیح و تجهیز میکند با همکاری مستقیم این دو محقق میشود. با این حال آنگونه که در صفحات آتی توضیح خواهم داد، توحش فینفسه مهارکردنی نیست و از اینرو اینک راه خود را بهسوی خانه پیدا کرده و به آن بازگشته است. #زمامداری_توحش
May 11
May 11
بوش، تابستان سال 2001 را به طولانیترین مرخصی تاریخ ریاست جمهوری آمریکا رفت. روز ششم اوت، وقتی او داشت در اقامتگاه تابستانی مجلل خود در تگزاس، گزارش روزانه ویژه ریاست جمهوری را میخواند، جورج تنت رئیس سیا و کاندولیزا رایس رئیس شورای امنیت ملی حضور نداشتند. اهمیت عنوان گزارش آن روز آنقدر زیاد بود که طبیعتاً باید بوش با خواندن آن به واشنگتن برمیگشت. عنوان گزارش این بود: «بنلادن مصمم است در آمریکا به حملهای دست بزند. » این سند یک صفحه و نیم بود که نشان از اهمیت زیاد آن داشت. گفته شده منبع خبر، یک عامل رده بالای جهادی اسلامگرای مصری بوده که در اواسط دهه 90 در کالیفرنیا زندگی میکرده است. در گزارش آمده بود که این عامل هشدار داده است: «یکی از گروههای کوچک وابسته به بنلادن، مشغول جذب و استخدام جوانان مسلمان آمریکایی برای حمله است.»
هیچ تردیدی نبود که این عامل، علی محمد بوده است که آن زمان به دلیل بازداشت فدرال، خبری از او نبود. منظور از گروه کوچک وابسته به بنلادن نیز باقیماندههای مرکز الکفاح بودند که یکی از اصلیترین مراکز سیا برای انتقال جهادیها به افغانستان در دهه 80 میلادی و بوسنی و چچن در دهه 90 میلادی به شمار میرفت. به نظر میرسید علی محمد، همان جاسوس سهگانهای که در اعماق سیستم زندانهای فدرال به سر میبرد و نامش را جان دو ثبت کرده بودند، داشت هرچه را از ساختار و برنامه القاعده میدانست، روی دایره می ریخت. #زمامداری_توحش
مؤسسه «یوگوف» که «بنیاد قطر» (نهاد رسمی دولت این کشور که به دنبال تغییر نظام سوریه بود) آن را تأمین مالی میکرد در نظرسنجی خود به این نتیجه رسید که 55 درصد از کسانی که در سوریه زندگی میکنند، خواستار بقای اسد هستند. با این حال، بیشتر رسانههای غربی این آمارها را نادیده گرفتند و این خیزش را قیامی مردمی علیه دیکتاتوری دانستند که در همه جهان مورد انتقاد است. چارچوب سیاسیشدة این کشورِ درگیر اختلاف و کشمکش، با روایت مخالفان، سازگاری خوبی داشت و باعث شد دولتهای غربی فکر کنند که رژیم اسد بهزودی فرو خواهد پاشید.
این نگرش اشتباه وقتی تشدید شد که رسانههای غربی سعی کردند سرکوب خشن مخالفان بهوسیله دولت سوریه را بهمراتب بیشتر از سرکوبهای وحشیانهای بازتاب دهند که همان روزها کشورهای متحد غرب علیه ملت بحرین انجام میدادند. بحرین، نقطه ای مهم در خلیجفارس و محل استقرار ناوگان پنجم دریایی آمریکا بود و ایالاتمتحده نمیخواست اجازه دهد که این پایگاه به دست شیعیان سرکش بیفتد و به این ترتیب تحت نفوذ ایران قرار بگیرد. غربیها بحران انسانی یمن را نیز که خیلی زود در اثر حمله آمریکا و عربستان برای سرنگونی دولت حوثیها گریبانگیر این کشور شد، پوشش خبری چندانی ندادند.
#زمامداری_توحش
دولت ترامپ بهتازگی و پس از خروج یکجانبه از توافق هستهای با ایران، این کشور را از لیست اهداف خود برای تغییر رژیم خارج کرده بود. این دولت، تحت نفوذ گسترده الیگارشیهای طرفدار اسرائیل مانند «شلدون آدلسون» و اتاقهای فکر زیرنظر وی، گروه «ویژه اقدام ایران» را تأسیس کرد تا راهبرد وزارت خارجه خود را برای اعمال فشار بر ایران و خرابکاری در این کشور پیش برد. این واحد ضد ایرانی جدیدالتأسیس، یادآور «اداره طرحهای ویژه» پنتاگون در زمان ریاست جمهوری جورج بوش پسر بود؛ همان اداره تبلیغاتی که به دست نئومحافظهکاری به نام «داگلاس فیث» تأسیس شد تا اطلاعاتی فراهم کند که نشان دهد صدام حسین با القاعده در ارتباط است. دیوید پسر داگلاس فیث، زیر ذرهبین رسانههای آمریکا استخدام شد تا مستقیم تحت نظر «برایان هوک» ، مدیر گروه ویژه اقدام علیه ایران، فعالیت کند.
شبهدولت امنیت ملی آمریکا به کمک عملیاتهای مخفی و دخالت آشکار نظامی، مناطق مختلف از شامات تا شمال آفریقا را بیثبات کرده و بحران مهاجران بزرگی را به بار آورده بود که تبعات پیشبینی نشدهای برای اروپا داشت. این اقدامات، بازخورد غیرقابل اجتنابی نیز از طرف دست راستیها پیدا کرده بود که نشاندهنده اجماع نئولیبرالی بود که راستیها به دنبال مراقبت از آن بودند. این روند با واقعیت جاری در سوریه تداخل کرد و به همراه آن باعث شد سلطه یکجانبه آمریکا بر جهان از بین برود که پس از جنگ سرد ایجاد شده بود. با ظهور نظم جدید، راشاگیت آخرین تیر ترکش شبهدولت امنیت ملی به شمار میرفت.
#زمامداری_توحش
پس از جنگ جهانی دوم، بحران پناهندگان جنگ داخلی در سوریه را شاید بتوان بزرگترین بحران از این نوع دانست. پنج میلیون پناهجوی سرگردان، از مرزهای سوریه بیرون رفتند. از این میزان، یکمیلیون نفر به اروپا مهاجرت کردند و بقیه نیز در اردوگاههایی ساکن شدند که عملاً انبارهایی انسانی به شمار میرفتند. این بحران تا پایان سال 2016 اثرات تکاندهندهای روی غرب گذاشت و باعث قدرت گرفتن راست افراطی در انتخابات مختلف در اروپا گردید. اعضای نهادهای سیاسی غربی که خود در پشت پرده، آتش جنگ داخلی در سوریه را شعلهور کرده بودند، تمام بار مسئولیت بحران پناهندگان را متوجه اسد، روسیه و ایران یعنی هر کس الاّ خودشان میکردند. با این حال، واقعیت پشت پرده این بحران، بسیار پیچیدهتر و اوضاع نیز خرابتر از آن بود که غربیها بتوانند به آن اذعان کنند.
پناهندگانی که خود من در سال 2013 در اردوگاه آوارگان «الزعتری» در مرز سوریه و اردن با آنان دیدار کردم، در چادرهایی واقع در صحرایی بادخیز میخوابیدند. آن روزها این اردوگاه عملاً به سومین شهر بزرگ اردن بدل شده بود؛ درحالیکه در واقعیت امر اصلاً شهر نبود. بسیاری از ساکنین مجبور شده بودند برای دستشویی زمین را بکنند. آنها برای تأمین مایحتاج تغذیهای خود به آب و غذای اهدایی نیکوکاران وابسته بودند و تعدادی نیز به من گفتند که شبها حمله دستهجمعی سگهای وحشی را دفع میکنند. اکثر ساکنین این اردوگاه، زیر ۱۸ سال سن داشتند و کمی بیش از نیمی از اهالی به آموزش دسترسی داشتند.
#زمامداری_توحش
@Question_the_Unquestioned
May 11
به لطف خدا جلسه نقد کتاب زمامداری توحش هم برگزار شد. فیلم نشست به زودی در آپارات بارگذاری میشه و به محض انجام، در گروه قرار میدم. از این پس کمکم میریم سراغ مطالب سایر کتابها که عمدتا در حوزه علم و فناوری ترجمه کردهام. منتظر مطالب جدید و هیجانانگیز علمی در این کانال باشید.
@Question_the_Unquestioned
کتاب افسانه روشنایی، امسال به وسیله انتشارات کتاب فردا به چاپ رسید. کتاب، نوشته دکتر آرتور فرستنبرگ پزشک آمریکایی است و به تاریخچه ناگفته ارتباط الکتریسیته و امواج با بیماریها، پزشکی و زیستشناسی پرداخته است. افسانه روشنایی که اولین بار در سال 2017 منتشر شد و در سال 2020 مورد بازنگری قرار گرفت، حاوی حدود سه هزار منبع شامل طیفی از منابع قدیمی و جدید است. از جمله ادعاهای کتاب میتوان به اثر الکتریسیته جو زمین بر روی بیماریهایی از قبیل آنفلوانزا، ام اس، دیابت، سرطان و بیماریهای قلبی اشاره کرد. نشست اول نقدوبررسی کتاب، اوایل امسال در خانه اندیشهورزان برگزار شد. در زیر، کلیپ گزیده نشست را میبینید:
فیلم کامل نشست:
https://www.aparat.com/v/TSJ9N
سخنرانان:
دکتر همایون ستوده فیزیوتراپیست
دکتر موسی شیرالی فیزیوتراپیست و مسئول اندیشکده اساس
دکتر میثم هنری جعفرپور پژوهشگر حوزهی فیزیک خورشید
دکتر میثم باقری استادیار ژنتیک کالج دارت موث ایالات متحده
#کتاب_افسانه_روشنایی
ترجمه محمد مظفرپور
انتشارات کتاب فردا
@Question_the_Unquestioned
در سالهای 1904 و 1905 میگه به مدت نه ماه، وضعیت سلامتی خود را به دقت ثبت کرد. او در قالب طرحی دیگر، به مدت ده سال هر روز سه بار وضعیت پتانسیل الکتریکی جو زمین را نیز ثبت میکرد. میگه سردردهای میگرنمانند ناتوانکنندهای داشت و متوجه ارتباط این سردردها با تغییرات آبوهوا نیز شده بود. او با مقایسه دو آمار ثبتشده دریافت که تقریبا همیشه در روزهایی که ولتاژ جو زمین دچار افزایش یا کاهش شدید و ناگهانی میشود یا یک روز قبل از این روزها، سردردهای او ظاهر میشوند.
#کتاب_افسانه_روشنایی
ترجمه محمد مظفرپور
انتشارات کتاب فردا
@Question_the_Unquestioned
هدایت شده از 🔅 سید منیرالدّین حسینےِ الهاشمے
💥 «نگاه تجلیلآمیز به کارخانه متمرکز»، حرامتر است از «نگاه به زن نامحرم».
چرا؟ چون کارخانه در این الگو، نظام طبقاتی ایجاد میکند و ابزار پیدایش محرومیت اقتصادی، محرومیت سیاسی و محرومیت فرهنگی و ابزار اقامۀ ظلم اجتماعی است.
🔵 استاد سید منیرالدین حسینی الهاشمی:
«ما یک کارهایی را بهراحتی جزو گناهان میشماریم، امّا یک گناههایی را اصلاً گناه نمیدانیم. چرا؟ برای اینکه حساسیت ما در آنجا اصلاً بیدار نشده است.
ما نگاه به یک زن نامحرم و بیحجاب را بسیار زشت میدانیم، ولی نگاه تجلیلآمیز به یک کارخانه [با تعریف نظام سرمایهداری،] و عظیم دانستن آن را هرگز بد نمیدانیم! تولید در این کارخانه، «متمرکز» است و ابزار انگیزش مادی میشود و تمرکز را به نفع یک عدّه و بر علیه یک عدّۀ دیگر درست میکند و دلهای جمع زیادی را به طرف دنیا متوجّه میکند.
در نگاه به نامحرم، گناهی که واقع میشود، گناه فردی است، اما در اینجا، شما با آن تعظیم و آن نگاهِ تجلیلآمیز، یک سیستم اقتصادیِ مادی [و لوازم آن] را تأیید میکنید. در مواجهه با نامحرم، چشمتان را میبندید و رویتان را بر میگردانید و ثواب کسب میکنید، اما در اینجا چگونه میتوانید چشم را ببندید و بگویید ما باید تردید کنیم در اینکه «صرفهجویی در مقیاس تولید در اینجا چگونه به کار رفته است»؟
اصلاً فرض کنید کارخانه، به این عظیمی نباشد و آن را کوچک درست کنند، اما با این حال، نظامِ شبکهای که میخواهد آن را اداره کند، چه نحوه انگیزشی را در جامعه اصل قرار میدهد؟ و چه نرمافزاری دارد؟ میگوییم همین «تردید کردن» [در اینجا،] مثل چشم فروبستن [در آنجا] است و اجازه دادن به خود و دیگران برای فکر کردن است.
ممکن است کسی مظالم را جدای از آنچه که در تمدن موجود است ملاحظه کند و بگوید ظلمها بد است و کمکم برطرف میشود! اما باید به او بگوییم این نوع کارخانه، کارخانۀ تولید ظلم است و تولید محرومیتِ اقتصادی، محرومیتِ سیاسی و محرومیتِ فرهنگی میکند و جریان توسعۀ نیازمندیها با این ماشینی که دارد، یک عده را تحت فشار قرار میدهد؛ میتوانیم بگوییم این ماشین، اقامۀ فساد میکند، نه اینکه مثل نگاه به زن نامحرم [ صرفاً یک ارتکاب گناه فردی باشد.]
هر کاری که براساس یک معیاری، آن را «فاسد» فرض میکنیم، میتوانیم بگوییم «ارتکابِ» آن کار، بد است، اما «ترویج و اشاعۀ» آن بدتر است و «اقامۀ ناهنجاری و به پا داشتن فساد»، بهمراتب از دو سطح قبلی بدتر است. حال، اگر ما فقر، جهل، سلبِاختیار را ناهنجار با فطرت بشر بدانیم، باید بگوییم این ماشین (یعنی کارخانه با تولید متمرکز) اینها را در مقیاسهای بسیار بزرگ به وجود میآورد، اقامه فساد میکند، اخلاق جامعه را مادی میکند، بستر پرورشی را عوض میکند و استغنای از دین را [تدریجاً] به پذیرش اجتماعی میرساند... .
[اساساً باید دید] اقامۀ کفر در عالَم چگونه انجام میگیرد و بستر پرورشی جامعه چگونه با جهانبینی، ناهنجار میشود.
☑️ @AndisheMonir
سمفونی امواج VLF سیستم عصبی بدن ما را احاطه کرده و فرکانسهای آن که طیفی از دویست هرتز تا سی هزار هرتز را شامل میشوند در طیف سیستم عصبی ما قرار میگیرند. علاوه بر این همان طور که کونیگ مشاهده کرد، این فرکانسها دربردارنده فرکانسهای مربوط به تکانههای عصبی هستند که مغز ما به ماهیچهها میفرستد. اثر VLF روی وضعیت زندگی ما به خوبی در 1954 توسط رینهولد ریتر بیان شد. او نتایج تحقیقاتی که خود و همکارانش روی یک میلیون نفر در آلمان انجام داده بودند را جدولبندی کرد. این نتایج نشان میدادند در روزهایی که شدت اسفریکهای VLF بالا بوده است، تولد، مرگ، خودکشی، تجاوز، مصدومیتهای شغلی، تصادفات رانندگی، سرعت واکنش انسان به پدیدهها، درد اعضای قطع شده بدن و همچنین شکایت مردم از مشکلات مغزی، همگی افزایش قابل توجهی داشتهاند.
#کتاب_افسانه_روشنایی
ترجمه محمد مظفرپور
انتشارات کتاب فردا
@Question_the_Unquestioned
گزارشها میگفتند که آنفلوانزای اسپانیایی، برای زنان باردار کشندهتر است. نکته گیجکننده دیگر برای پزشکان این بود که در اکثر موارد، پس از آنکه دمای بدن بیماران به حالت عادی برگشته بود، نبض آنها به زیر ۶۰ بار در دقیقه افت میکرد و چند روز در همین میزان باقی میماند. در موارد وخیمتر، ضربان نبض به ۳۶ تا ۴۸ بار در دقیقه هم افت میکرد که نشان از انسداد قلب داشت. این نکته هم با نگرش ویروسی قابل تبیین نیست اما اگر از بیماریهای ناشی از امواج رادیویی اطلاع داشته باشیم معنادار خواهد شد.
#کتاب_افسانه_روشنایی
ترجمه محمد مظفرپور
انتشارات کتاب فردا
@Question_the_Unquestioned